مظلوم و مظلومه عالم حضرت امیرالمومنین (ع)و همسر بزرگوارش حضرت زهرا (س) نمونهای بسیار ناب از فرهنگ خانواده در طول تاریخ میباشد، در دوران آخرالزمان که فتنهها بیداد میکنند که جمعی از این فتن خانواده ها را تهدید میکند راهی جز پناه بردن به خداوند عزوجل نیست، در این زمان الگو گرفتن از زندگی امیر المومنین علیه الاسلام و حضرت زهرا در سایه خداوند میتواند راه ایمنی باشد برای رسیدن به کمال حقیقی ..
در این مطلب چهارده ویژگی این زندگی مشترک را برای شما بیان میکنیم:
۱ – اصل خدامحوری و عبادت خانوادگی
در زندگانی مشترک امیرالمؤمنین و حضرت فاطمه سلام الله علیها ، تمام اعضای خانواده عاشق و شیفته پروردگار بودند. به فرموده امیرالمؤمنین علیه السلام:
عشق به خداوند، آتشی است که بر چیزی نمیگذرد جز آنکه آن را به آتش میکشاند و نوری خدایی است که بر چیزی پرتو نمیافکند جز آنکه آن را غرق نور میکند. پس کسی که به خداوند عشق بورزد، همه چیز مُلک و ملکوت خویش را به او میدهد.[۱]
هرگاه خداوند بخواهد بنده را گرامی بدارد، او را گرفتار عشق و محبت خویش میگرداند.[۲]
باری، آتش عشق پروردگار آن خانه را غرق نور الهی و اعضای آن خانواده را شیفته و حیران پروردگار ساخته بود. در آن خانه ملکوتی اتاقی ویژه نماز و مناجات با پروردگار بود که نه کوچک بود و نه بزرگ.[۳] در آن اتاق تنها قرآن، شمشیر و فرش بود.[۴]
ابن ابیالحدید، دانشمند بزرگ اهل سنت، درباره عبادتهای امیرالمؤمنین علی علیه السلام مینویسد:
…و اما عبادت، پس علی عابدترین و پُرنمازترین مردمان بود. از همه بیشتر روزه میگرفت و نمازهای مستحبی را بر پامیداشت و همواره ذکر میگفت… و چه گمان میبری درباره مردی که پیشانیاش از بسیاری سجده همانند زانوی شتر شده بود.[۵]
حسن بصری درباره عبادتمحوری حضرت فاطمه سلام الله علیها میگوید:
در تمام دنیا عابدتر از فاطمه یافت نمیشود. او به حدی برای نماز و عبادت بر پامیایستاد که پاهایش ورم میکرد.[۶]
حضرت زهرا سلام الله علیها حتی در شیرینترین و خاطرهانگیزترین لحظههای زندگی نیز دل در گرو عشق خدا نهاد و در شب ازدواج خطاب به یگانه کُفو و همتایش علی علیه السلام فرمود:
انتقال از خانه پدرم به خانه خودم، مرا به یاد انتقال به خانه قبرم انداخت. تو را به خدا سوگند میدهم تا در این ساعات به نماز برخیزی تا امشب را با هم به عبادت پروردگارمان بگذرانیم.[۷]
پیامبر اکرم صلی الله علیه آله وسلم فردای آن شب از علی علیه السلام پرسید: همسرت را چگونه یافتی؟! حضرت علی علیه السلام بیدرنگ فرمود:
نِعمَ العَونُ عَلی طاعَهِ اللهِ؛[۸] بهترین یار برای اطاعت و عبودیت پروردگار.
حضرت فاطمه سلام الله علیها هر شب پس از فراغت از وظایف خانهداری چنان خائفافه و خالصانه بر سجاده به نماز میآیستاد که پروردگار بدان بر ملائکه خویش مباهات میفرمود:
ملائکه من، اینک بر سرور کنیزانم فاطمه نظر کنید. بر درگاه من ایستاده، در حالی که بند بند وجودش از خوف من مرتعش و لرزان است. او با تمام وجودش به عبادت من روی نهاده است. اینک شما را گواه میگیرم که پیروان و شیعیان او را از آتش ایمنی بخشیدم.[۹]
۲ – قرآنگرایی
روح و جان اعضای این خانواده با قرآن عجین گشته و تمام اخلاق و مرام اعضای خانواده فاطمی، قرآنی گشته بود. تلاوت قرآن پدر خانواده، چنان در اوج بود که درباره او گفتهاند: «به خدا هیچ قریشی را ندیدهایم که بیش از امام علی علیه السلام قرآن بخواند».[۱۰]
حضرت زهرا سلام الله علیها به طور شبانهروز با قرآن انس و رفاقت داشتند و به تلاوت آن عشق میورزیدند.[۱۱] آن حضرت بر تلاوت سورههای واقعه، الرّحمن و حدید تأکید میورزیدند و میفرمودند:
قرائتکننده سورههای حدید و الرّحمن و واقعه در آسمانها ساکن فردوس خوانده میشود.[۱۲]
۳- اصل سادهزیستی و زهد خانوادگی
فاطمه زهرا سلام الله علیها ، این اسوه بیمثال الهی، در طول زندگانی خویش هماره دعوتکننده به سوی «وارستگی از دنیا و دلسپاری به خدا» بود؛ اما نه دعوتی با زبان، که دعوت با تمام وجود و در عمل؛ دعوتی که ارزش و تأثیرش در هدایت و تربیت پیروان از هزاران دعوت زبانی بیشتر و مؤثرتر است.
فاطمه سلام الله علیها در انتخاب بین دنیا و آخرت، سرای باقی را برگزیده و سیره زندگانی خویش را بر بیاعتنایی به زخارف دنیایی و قناعت به حداقل نیازهای ضروری بنا ساخته بود. زندگانی او به دور از تشریفات و تجملات و در عین سادگی، لبریز از صفا، نشاط و زیباییهای معنوی بود. سادهزیستی فاطمه نه از روی فقر و ناداری که برخاسته از اوج معرفت و غنای روحی آن حضرت بود. بهترین شاهد این مدعا، آن دوران از زندگانی فاطمه سلام الله علیها است که فدک در اختیار ایشان بود. فدک، سرزمین حاصلخیزی بود که میتوانست تمام گندم مورد نیاز مدینه را تأمین کند. بعد از آنکه پیامبر، به فرمان خداوند، فدک را به دخترش بخشید، تمام درآمد آن[۱۳] در اختیار فاطمه قرار میگرفت؛ اما این درآمد بسیار نتوانست صفا و سادگی زندگی ایشان را دگرگون سازد؛ چراکه فاطمه از دنیا رهیده، تمام حاصل فدک را فدای رضایت و خشنودی خداوند میکرد.[۱۴] باری، سادهزیستی فاطمه نه پیامد جبر و تحمیل روزگار، که رهاورد وارستگی او از دنیا و انتخاب عارفانه وی بود.
او وارستگی از دنیا را از پدری آموخته بود که در مقام تهذیب و تزکیه دخترش میفرمود:
دخترم! پدر و شوهر تو فقیر نیستند. خداوند، گنجینههای طلا و نقره زمین را به من عرضه کرد؛ ولی من آنچه را نزد پروردگارم باقی میماند، برگزیدم. دخترم! اگر از آنچه که پدرت (از حقیقت دنیا) میداند، آگاه شوی، دنیا از چشمت فرو میافتد.[۱۵]
آری فاطمه، پرورشیافته رسول بود و درس سادهزیستی و وارستگی از مظاهر دنیا را از آن اسوه حسنه فراگرفته بود. این گزارش تاریخی گواه این مدعاست:
عادت پیامبر چنان بود که سفرهایش را با دیدار فاطمه شروع و ختم میکرد. در یکی از این سفرها، فاطمه به یمن قُدوم پدر و همسر، برای خود دستبندی از نقره، دو گوشواره و یک گردنبند فراهم آورد و پردهای رنگین بر خانه آویخت. پیامبر بنابر عادت همیشگیشان ابتدا به خانه فاطمه وارد شد؛ اما پس از توقف کوتاهی در حالی که آثار گرفتگی و ناراحتی در چهرهاش هویدا بود، از منزل فاطمه خارج و روانه مسجد شد. فاطمه که با کیاست خویش، علت ناراحتی پدر را دریافته بود، بلافاصله پرده را باز کرد و به همراه زیورآلات نزد پیامبر فرستاد و پیغام داد که دخترت، سلام میرساند و میگوید: اینها را در راه خداوند به مصرف برسان! پیامبر، آنها را تحویل گرفت و فرمود:
پدرش به فدایش باد! پدرش به فدایش باد! پدرش به فدایش باد! آل محمد را به دنیا چه کار؟! ایشان نه برای دنیا، که برای آخرت آفریده شدهاند؛ هرچند تمام دنیا به خاطر ایشان آفریده شده است. اگر دنیا به اندازه بال پشهای نزد خداوند ارزش میداشت، جرعهای از آب آن را به هیچ کافری نمینوشانید.[۱۶]
و آنگاه برخاست و به سوی فاطمه شتافت.
۴ -اصل ایثار و انفاق خانوادگی
کاوش و نگرشی کوتاه در شأن نزول سوره انسان که درباره اعضای خانواده حضرت زهراست، سریان اصل «ایثار و انفاق خانوادگی» را در خانواده فاطمی به نمایش میگذارد:
و به عشق خدا مسکین و یتیم و اسیر را طعام میدهند (و میگویند:) فقط برای رضای خداوند شما را اطعام میکنیم و در مقابل شما انتظار هیچ شکرگزاری و پاداشی را نداریم(.[۱۷]
در ایامی که فدک در اختیار حضرت زهرا سلام الله علیها بود، تمام درآمد آن که سالیانه بین ۷۰۰۰۰ تا ۱۲۰۰۰۰ دینار طلا بود،[۱۸] تقدیم آن حضرت میشد، اما آن حضرت تنها به اندازه کفاف و ضرورت خانواده از آن برمیداشت و بقیه را بین نیازمندان مدینه تقسیم میفرمود. بدینسان روزی که درآمد فدک به طور ماهیانه تسلیم حضرت زهرا سلام الله علیها میشد، روز جشن و سرور فقیران مدینه بود.[۱۹]
۵ -اصل پاک نگهداری محیط خانه و خانواده از گناه
بالاترین هنر بانوی یک خانه، حفظ محیط خانه و اعضای خانواده از حرام الهی است تا همیشه و در همه حال ارتباط خانواده و اعضای آن با عالم ملکوت برقرار باشد. و این هنری است که حضرت فاطمه آن را به اوج تجلی رسانده است.
آنحضرت در آخرین وصیتهایش به امیرمؤمنان علی علیه السلام بر این معنا تأکید ورزیده است:
پسر عمو جان، تا در خانه تو بودم، دروغی نگفتم، خیانتی نکردم و ازدستورات (الهی) تو هیچگاه گامی فراتر ننهادم.[۲۰]
۶ -اصل جهادی و فدایی بودن تمام اعضای خانواده
فاطمه سلام الله علیها به همراهی همسرش علی علیه السلام ، تمام وجود و زندگانی خویش را وقف خداوند و رضایت او کرده بود. یگانه خانوادهای که تمام اعضای آن فداییان راه خدا بودند و در این راه تمام آبرو، دارایی و جان خویش را تقدیم داشتند، خانواده «علویـ فاطمی» بوده است.
۷ -اصل دفاع همهجانبه از حریم ولایت و امامت
فاطمه سلام الله علیها شیداترین پروانه شمع امامت بود؛ پروانه عاشقی که با سوختن و فداسازی خویش، به همگان آموخت که امام بر حق چونان کعبه است؛ کعبهای که مردم بایستی بر گِردش طواف نمایند؛ نه او بر گِرد مردم.[۲۱] این، فاطمه بود که عاشقانهترین پاسداشت را از حریم امامت روا داشت. این، فاطمه بود که یگانهترین اسوهدهی را در همرهی با ولایت ادا ساخت، هموکه پهلویش شکست و در خون نشست؛ اما لحظهای از یاوری ولی امر خویش از پای ننشست؛ هموکه با فریادهای جگرسوز خویش، زیباترین شعار ولایتمداری را در گوش جان پیروان خویش طنینانداز ساخت:
ای أباالحسن! روحم به فدای روح تو و جانم سپر بلای تو! هماره همراه تو خواهم بود؛ چه در خیر و نیکی به سر بری و چه در سختی و بلا گرفتار شوی![۲۲]
باری، پیشتازترین، خالصترین و کاریترین حمایتگر ولایت و امامت، فاطمه سلام الله علیها بود و هموست که بایستی مقتدا و اسوه ما در عرصه «ولایتمحوری»، «محبتشناسی» و «حجتمداری» در این برهه از زمان واقع شود.
۸- اصل دانشپژوهی خانوادگی
حضرت زهرا سلام الله علیها محیط خانه را به دانشگاهی بینظیر در عرصه تعلیم معارف اسلامی مبدل ساخته بود؛ از تعلیم فرزندان گرفته تا تعلیم مردمان و تشکیل کلاسهای دینی ـ علمی در خانه. او همچون پدرش، مربی اخلاق بود و معلم قرآن؛ مقامی که تنها از آنِ پیامبر و اهلبیت پاکنهاد اوست. او عمری را با تلاشی بیامان، در نهایت مهربانی و دلسوزی به تعلیم و تبلیغ معارف دین و تربیت دینباوران پرداخت.
این روایت تاریخی که گزارشگر آن مولای متقیان علی علیه السلام است، نمایانگر جلوهای از رحمت بیکرانه و تلاش خستگیناپذیر فاطمه سلام الله علیها در مقام تعلیم و تربیت میباشد:
روزی یکی از زنان مدینه خدمت حضرت زهرا سلام الله علیها رسید و گفت: «مادر پیری دارم که در مسایل نماز، سؤالات فراوانی دارد و مرا فرستاده است تا آن مسایل شرعی را از شما بپرسم».
حضرت زهرا سلام الله علیها فرمود: «بپرس!»
آن زن، مسایل بسیاری طرح کرد و برای هر یک از آنها، پاسخ شنید.
در ادامه گفت و شنود، آن زن از کثرت پرسشها خجالت کشید و گفت: «ای دختر رسول خدا! از اینکه فراوان خدمت میرسم و با سؤالاتی فراوان شما را به زحمت میاندازم، معذرت میخواهم!»
فاطمه سلام الله علیها فرمود:
باز هم بیا و هر آنچه سؤال برایت پیش میآید، بپرس! آیا اگر کسی اجیر شود که بار سنگینی را به بالای بام ببرد و به پاداش آن، صد هزار دینار طلا مزد بگیرد، چنین کاری برای او دشوار خواهد بود؟
گفت: «خیر».
حضرت ادامه داد:
من در ازای هر مسالهای که پاسخ میدهم، بیش از فاصله بین زمین و عرش، جواهر و لؤلؤ پاداش میگیرم؛ پس سزاوار است که بر من سنگین نیاید.[۲۳]
۹- اصل عفتورزی و عفافمحوری
پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم روزی از جمع مسلمانان حاضر در مسجد سؤال پرسیدند: «چه روش و سیرهای برای زندگانی بانوان بهتر است؟»
هرکس به فراخور معرفت خویش جوابی میداد؛ اما هیچ جوابی پیامبر را قانع نمیساخت. در این هنگام سلمان فارسی که در آن روزگار پیرمردی باوقار و پرذکاوت و در میان آن جمع، به لحاظ ایمان و معرفت بالاتر بود، با خود اندیشید که پاسخ این سؤال دقیق از سطح عمومی اندیشه مردان فراتر است. از این روی، در بحبوحه اظهار نظرهای گوناگون، خود را به خانه زهرا سلام الله علیها که متصل به مسجد پیامبر بود، رسانید و پاسخ پرسش پیامبر را از یگانه دخترش جویا شد. حضرت زهرا سلام الله علیها در پاسخ سؤال پدر فرمودند:
برای زنان بهتر است که مردان نامحرم را نبینند و مردان نامحرم نیز ایشان را نبینند.[۲۴]
سلمان به جمع حاضر در مسجد بازگشت و پاسخ را مطرح نمود. پیامبر دانستند که این پاسخ از خود سلمان نیست؛ از این روی پرسیدند: «این جواب را از که آموختی؟»
سلمان عرضه داشت: پرسش شما را از دخترتان زهرا پرسیدم و چنین پاسخ شنیدم.
پیامبر در این هنگام فرمودند:
پدرش به فدایش باد. …به راستی که فاطمه پارهای از وجود من است.[۲۵]
این روایت معروف با عبارتهای مختلفی، در منابع پرشماری از کتابهای حدیثی، اخلاقی و تاریخی شیعه و سنی موجود است.[۲۶]
استفاده حضرت زهرا سلام الله علیها از کلمه «خیر»، خود گویای این حقیقت است که سیره مذکور یک رُجحان و مزیت است؛ به دیگر سخن، حضرت فاطمه سلام الله علیها در مقام بیان یک امر ایدهآلی و ترجیحی میباشند؛ امری که رعایت آن رجحان و برتری دارد و مادامی که ضرورتی پیش نیامده است، عمل به آن بهتر و مطلوبتر است.
باری، در شرایطی که نیازی به ارتباط زنان با مردان نیست، بهتر آن است که بانوان خانواده با هیچ مرد نامحرمی تماس نداشته باشند و «خانهمحور» باشند. این امر، رجحانی است و هرگز به معنای ممنوعیت قانونی حضور بانوان در جامعه نیست. از دیدگاه اسلامی زنان میتوانند در صورت نیاز، با رعایت ارزشهای اسلامی و اخلاقی به عرصههای اجتماعی وارد شوند و هیچ منعی از آن نمیباشد؛ به عبارت دیگر، حکم بیان شده در روایت، یک توصیه اخلاقی ترجیحی است؛ نه یک حکم قانونی تکلیفی.
۱۰- اصل حضور در اجتماع به هنگام ضرورت
پاره وجود رسول خدا سلام الله علیها ،کاملترین اسوه و الگوی حیا، عفت، عفاف و حجاب است. سخن از فاطمه است؛ فاطمهای که پدرش کانون همه حوادث سیاسیـ اجتماعی آن روزگار بود و او در کنار پدر، چون مادری مهربان، در همه این صحنهها حضوری مستمر داشت. آری فاطمه سلام الله علیها در تمام عمر در صحنههای گوناگون اجتماعی حضور داشت؛ چه در دوران کودکی در شرایط طاقتفرسای مکه و حصر اقتصادی در شعب ابیطالب؛ چه در دوران بعد از هجرت به مدینه و کشاکش جنگهای پُرشمار و حوادث بیشمار، و چه در خانه علی علیه السلام که محل آمد و شد فراوان اصحاب و یاران خاص رسول بود. حضرت صدیقه طاهره علیه السلام در همه این صحنهها حضور داشت؛ اما با همه این احوال، عفاف و حجاب او در اوج یگانگی و بیمثالی بود.
جلوههایی بسیار زیبا و دیدنی از رفتار و گفتار فاطمه زهرا سلام الله علیها در عرصه حجاب و عفاف گزارش شده است که حقیقت هر یک از این رفتارها و گفتارها میباید سرمشق دختران و زنان ما در زندگی قرار گیرد.
سیره رفتاری حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها نشاندهنده زیباجلوههایی از حضور فعال آن حضرت در عرصه اجتماع میباشد؛ برای نمونهایشان هر هفته، روزهای شنبه به سوی مزار شهدای اُحُد میشتافت و برای حمزه علیه السلام و دیگر شهدای احد طلب آمرزش و علوّ درجات مینمود.
فاطمه زهرا سلام الله علیها پس از هجران پدر، حمایت از امامت را وظیفه خویش دانست و در این راه از هیچ فداکاری و جانبازی دریغ نکرد و بارها و بارها در عرصه جامعه ظاهر شد و در جمع مردمان، خطبههایی بینظیر ایراد فرمود؛ خطبههایی در اوج فصاحت و بلاغت که فصیحان و بلیغان نامآور عرب را به شگفتی و شیفتگی واداشته است.
همان زهرایی که میفرماید: «برای زن بهتر آن است که نه او هیچ مردی را ببیند و نه هیچ مردی او را»، آنگاه که مصالح کلی جامعه اسلامی را در خطر میبیند، به سوی مسجد میشتابد و در حضور جمع کثیری از مردان مهاجر و انصار، غاصبان خلافت را به محاکمه میکشاند. چنین صحنههایی از سیره رفتاری آن حضرت، تأییدگر این حقیقت است که فرموده پیشگفته ایشان یک امر رجحانی است که در شرایط ایدهآل مصداق مییابد.[۲۷]
۱۱- اصل تقسیم کار در خانه
زندگی مشترک علی و فاطمه سلام الله علیهما کاملترین اسوه در مسایل خانوادگی است.آنچه در خانه زهرا سلام الله علیها صورت میپذیرفت، جملگی از حکمت بیکران الهی الهام گرفته بود. تقسیم کار در این خانه نورانی از علم و حکمت نبوی سرچشمه میگرفت: تدبیر کارهای منزل بر عهده زهرا سلام الله علیها و تدبیر امور بیرون منزل بر دوش علی علیه السلام.
آن هنگام که رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم چنین تقسیم کاری را به علی و زهرا سلام الله علیهما پیشنهاد فرمود، فاطمه خوشحالی و رضایت خویش را اینگونه ابراز نمود:
جز خدا کسی نمیداند که از این تقسیم کار تا چه اندازه مسرور و خوشحال شدم؛ چراکه رسول خدا مرا از انجام کارهایی که مربوط به مردان است، باز داشت.[۲۸]
طرح پیشنهادی رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم بیش از هر چیز ناظر به استعدادهای طبیعی و تکوینی هر یک از مرد و زن است؛ طرحی که در عرصه وظایف خانوادگی، نه زنسالاری را تجویز میکند، نه مردسالاری را؛ بلکه دربردارنده تقسیم کاری عادلانه در سایهسار ایثار و صمیمیت خانوادگی است.
۱۲- اصل برقراری ارتباط خانواده با مسجد
همجواری خانه حضرت زهرا سلام الله علیها با مسجد و انس تمام اعضای خانواده با مسجد و محراب و نمازگزاردی آنها در مسجد؛ جملگی بر اصل «مسجدمحوری خانواده» تأکید میورزد.
۱۳- اصل همسایهمداری
حضرت زهرا سلام الله علیها در دعاهای خویش همسایهها را بر اعضای خانواده مقدم میداشت و میفرمود: «فرزندم، نخست همسایه و سپس خانه».[۲۹]
امیرالمؤمنین علی علیه السلام اهمیت همسایه خوب را تا بدان پایه میدانست که سفارش میکرد پیش از تهیه آذوقۀ خانه، از همسایهاش پُرسوجو شود.[۳۰] برای پیشگیری از اختلافها و برخوردها، از افراد میخواست با بستگانشان همسایه نشوند.[۳۱] آن حضرت، همسایه بد را بزرگترین خسارتها و سختترین گرفتاری میدانست.[۳۲] رازگویی به همسایه را ممنوع اعلام کرده بود و میفرمود:
کسی که همسایهاش را بر اسرار خود آگاه سازد، پردههای رازش دریده شود.[۳۳]
فایده خوش همسایگی را «بسیاری همسایگان» و «مددرسانی به همسایگان در دشواریها» میدانست.[۳۴]
همسایه را تنها همسایه دیوار به دیوار نمیدانست؛ بلکه تا چهل خانه از هر سو را همسایه به شمار میآورد.[۳۵]
میفرمود:
بزرگوار، …همسایه را گرامی میدارد.[۳۶]
عزیز نشود کسی که همسایگانش را خوار کند.[۳۷]
۱۴- اصل استفاده از لذتهای روا
استفاده از لذتجوییهای حلال بین همسران، بهره بردن از میوهها و خوراکیهای لذتبخش، همبازی شدن با کودکان، به مسابقه واداشتن فرزندان در عرصههایی مثل کُشتی، شنا، اسب سواری و… مورد تأکید این زوج یگانه تاریخ، علی و فاطمه سلام الله علیهما بود. پدرِ خانواده فاطمی میفرمود:
دینباور باید شبانهروز خود را به سه بخش تقسیم کند:
مانی برای نیایش با آفریدگارش؛
وقتی برای فعالیت اقتصادیاش؛
فرصتی برای واداشتن نفس به لذتهایی که زیبا و حلال است.[۳۸]
بدانید ای بندگان خدا! پارسایان هم در این دنیای زودگذر و هم در جهان آینده آخرت سود میبرند. (پارسایان) با اهل دنیا در دنیاشان شریک شدند، در حالی که اهل دنیا در آخرت آنان شریک نشدند… . در دنیا در بهترین مسکنها ساکن شدند و بهترین خوردنیها را خوردند. با اهل دنیا در دنیاشان شریک شدند و با آنان از پاکیزهها خوردند و نوشیدند و از بهترینها پوشیدند و در بهترین مسکنها ساکن شدند و با بهترین [بانوان] ازدواج کردند و بهترین مرکبها را سوار شدند. با اهل دنیا به لذت دنیا دست یافتند و فردا همسایگان خداوندند… . پس به سوی این [مکتب جامع]، ای بندگان خداوند هر خردمند، شیفته است.[۳۹]
پی نوشت:
[۱]. منسوب به امام صادق علیه السلام ، مصباح الشریعه، ص۱۹۲٫
[۲]. سید رضی، نهجالبلاغه، حکمت ۳۶۸٫
[۳]. شیخ حرّ عاملی، وسائلالشیعه، ج۳، ص۵۵۵٫
[۴]. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۷۳، ص۱۶۱٫
[۵]. ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ج۱، ص۲۷٫
[۶]. قال الحسن البصری: «ما کانَ فِی الدُّنیا أعبَدُ مِن فاطِمَهَ کانَت تَقُومُ حتّی تَتَوَّرمُ قَدماها». علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۴۳، ص۷۵، ح۶۲٫
[۷]. حضرت زهرا سلام الله علیها : «تَفکرتُ فِی حالی عِندَ ذَهاب عُمری وَ نُزُولی فِی قَبری فَشَبَّهتُ دُخُولِی فِی فِراشی بِمَنزِلی کدُخُولِی إلی لَحدِی وَ قَبرِی فَاُنشِدُک الله إنْ قُمتَ إلَی الصَّلَوهِ فَتَعبُدَ اللهَ تَعالَی هذِهِ اللَّیلَهَ…» شوشتری، احقاق الحق، ج۴، ص۴۸۱٫
[۸]. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۴۲، ص۱۱۷٫
[۹]. رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم : «…مَتی قامَت فِی مِحرابِها بَینَ یدی رَبِّها… یقُولُ اللهُ عَزَّوَجَلَّ:”یا مَلائِکَتی، اُنظُروُا إِلی أمَتِی فاطِمهُ، سَیدَهُ إِمائی، قائِمَهٌ بَینَ یدَی یرتَعِدُ فَرائِصُها مِن خیفَتی وَ قَد أقبَلَت بِقَلبِها عَلی عِبادَتی. اُشهِدُکُم أنّی قَد آمَنتُ شیعَتها مِنَ النّار”…» علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۲۸، ص۳۸، ح۱٫
[۱۰]. سنن امام علی علیه السلام ، ص۱۲۴٫
[۱۱]. حضرت زهرا سلام الله علیها : «حُبِّبَ مِن دُنیاکُم ثَلاثٌ: تَلاوَهُ کتابِ اللهِ… وَ النَّظَرُ فِی وَجهِ رسولاللهِ، وَ الإنفاقُ فِی سَبیلِ اللهِ» قیومی، جواد، صحیفه الزهراء، ص۲۷۶٫
[۱۲]. حضرت زهرا سلام الله علیها : «قارِی الحَدید و إذا وَقَعَت و الرّحمن یُدعی فِی السّماواتِ ساکِنُ الفِردَوسِ» متقی هندی، کنزالعمال، ج۱، ص۵۸۳؛ قیومی، جواد، صحیفه الزهراء، ص۲۷۶ص۲۷۸٫
[۱۳]. درآمد سالیانه فدک را بین ۷۰۰۰۰ تا ۱۲۰۰۰۰ سکه طلا ثبت کردهاند. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۲۹، ص۱۱۸٫
[۱۴]. تمام درآمد فدک تقدیم حضرت فاطمه سلام الله علیها میشد؛ اما آن حضرت تنها به اندازه نیاز ضروری خود از آن برمیداشت و بقیه را بین نیازمندان تقسیم میفرمود. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۲۹، ص۱۲۳، ح ۲۵٫
[۱۵]. رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم : «یا بُنَیّه! ما اَبُوکِ بِفَقیرٍ وَ لا بَعلُکِ بِفَقیرٍ وَ لَقَد عُرِضَت عَلیَّ خَزَائِنُ الأرضِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الفِضَّهِ فَأختَرتُ ما عِندَ رَبِّی عَزَّوَجَلَّ. یا بُنَیّه! لَو تَعلَمِینَ ما عَلِمَ اَبُوکِ لَسَمَجَتِ الدُّنیا فِی عَینَیکِ…» علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۳۳؛ اربلی، علیبنعیسی، کشف الغمه، ج۱، ص۳۶۲٫
[۱۶]. قال رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم : «قَد جُعِلَت فِدَاهَا اَبُوهَا (ثَلاثَ مَرَّاتٍ) ما لِآلِ مُحَمَّدٍ وَ لِلدُّنیا فَاِنَّهُم خُلِقُوا لِلآخِرَهِ وَ خُلِقَتِ الدُّنیا لَهُم» و به روایتی دیگر: «جُعِلَت فِداهَا اَبُوهَا (ثَلاثَ مَرَّاتٍ) لَیسَتِ الدُّنیا مِن مُحمَّدٍ وَ لا مِن آلِ مُحمَّدٍ وَلَو کَانَتِ الدُّنیا تَعدِلُ عِندَاللهِ مِن الخَیرِ جَناحَ بَعُوضَهٍ ما أسقَی فِیهَا کَافِراً شَربَهَ مَاءٍ» علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۰، ح ۷ و نیز ص۸۶٫
[۱۷]. )وَ یُطعِمونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّه مِسکیناً وَ یَتیماً وَ أسیراً% إنَّما نُطعِمُکم لِوَجهِ اللهِ لا نُریدُ مِنکم جَزاءً وَ لا شُکوراً( انسان (۷۶)، ۸ـ۹٫
[۱۸]. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۲۹، ص۱۱۸٫
[۱۹]. ر.ک: همان، ص۱۲۳، ح۲۵٫
[۲۰]. قَالَتْ: «یَا ابْنَ عَمِّ! مَا عَهِدْتنِی کاذِبَهً وَ لَا خَائِنَهً وَ لَا خَالَفْتُک مُنْذُ عَاشَرْتَنِی» فتال نیشابوری، روضه الواعظین، ص۱۵۱؛ علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج۴۳، ص۱۹۱٫
[۲۱]. قَالَتْ فاطمه سلام الله علیها لقد قال رسولالله: «مَثَلُ الامامِ مَثَلُ الکَعبَهِ إذ تُؤتی وَ لا تَأتی» علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۳۶، ص۳۵۳، ح۲۲۴٫
[۲۲]. حضرت زهرا سلام الله علیها : «یا اَبَاالحَسَنِ! روُحی لِروُحِکَ الفِداءُ وَ نَفسی لِنَفسِکَ الوِقاءُ. إن کُنتَ فی خَیرٍ کُنتُ مَعَکَ وَ إِن کُنتَ فِی شَرٍّ کُنتُ مَعَکَ» حائری مازندرانی، محمدمهدی، کوکب الدّرّی، ج۱، ص۱۹۶٫
[۲۳]. حضرت فاطمه سلام الله علیها : «هَاتِی وَ سَلِی عَمَّا بَدَأ لَک، أرَاَیتَ مَن اکتَری یَوماً یَصعَدُ إِلَی سَطحٍ بِحَملٍ ثَقِیلٍ وَ کَرَاهُ مِأهَ ألفَ دِینارٍ أیثقُلُ عَلَیهِ؟ أکتَرَیتُ أنَا لِکُلِّ مَسألهٍ بِأکثَرَ مِن مِلءِ ما بَینَ الثَّرَی إِلَی العَرشِ لُؤلُؤاً فَأحرَی أن لا یثقُلَ عَلَیَّ» علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۲، ص۳؛ تفسیر امام عسکری، ص۳۴۰٫
[۲۴]. حضرت فاطمه سلام الله علیها : «خَیرٌ لِلنِّسَاءِ أن لایرِینَ الرِّجَالَ وَ لایرَاهُنَّ الرِّجَالُ» شیخ حرّ عاملی، وسائلالشیعه، ج۱۴، ص۴۳ و۱۷۲؛ شیخ صدوق، مکارم الاخلاق، ص۲۳۳؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۴۳، ص۵۴٫
[۲۵]. رسولالله صلی الله علیه وآله وسلم : «جُعِلَت فِدَاهَا أبُوهَا… إِنَّ فَاطِمَهَ بَضعَهٌ مِنّی» متقی هندی، کنزالعمال، ج۸، ص۳۱۵؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۳۷، ص۶۹٫
[۲۶]. از آن جمله است: علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۱، ص۳۶ و ج۱۰۰، ص۲۳۸ و ج۳۷، ص۶۹ و ج۴۳، ص۸۴؛ متقی هندی، کنزالعمال، ج۸، ص۳۱۵ و ج۱۶، ص۶۰۱٫
[۲۷]. ر.ک: مصباح یزدی، محمدتقی، جامی از زلال کوثر، ص۱۰۷ـ۱۱۱٫
[۲۸]. حضرت فاطمه سلام الله علیها : «فَلا یَعلَمُ ما دَخَلَنی مِنَ السُّرُورِ إلّا اللهُ بِاِکفائی رسولالله تَحَمُّلَ رِقابِ الرِّجالِ» حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۱۷۲؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۳، ص۲۵۳٫
[۲۹]. حضرت زهرا سلام الله علیها : «یا بُنَیَّ، الجارُ ثُمَّ الدّارُ» مجلسی، بحارالانوار، ج۴۳، ص۸۱، ح۳٫
[۳۰]. آمدی، غررالحکم، حدیث ۵۵۹۸٫
[۳۱]. جلوههای حکمت، ص۱۳۳٫
[۳۲]. آمدی، غررالحکم، حدیث ۴۷۳۴٫
[۳۳]. جلوههای حکمت، ص۱۳۴٫
[۳۴]. آمدی، غررالحکم، حدیث ۷۷۶۲٫
[۳۵]. جلوههای حکمت، ص۱۳۴٫
منبع: مرکز مطالعات شیعه