اخلاق پیامدگرا (2)

اخلاق پیامدگرا (2)

نویسنده: حمیدرضا مظاهری سیف

در جستجوی ابعاد نتیجه گروانه اخلاق اسلامی

وظیفه گرایی

وظیفه گرایی بر عکس نتیجه گرایی ارزش اعمال اخلاقی را درونی و مطلق می داند. به اعتقاد آنها «در خود عمل وجوه خاص ارزشی وجود دارد. که بدون ملاحظه نتیجه غیر اخلاقی آن واجد اهمیت است.» (فرانکنا، ص47 و 46) کانت مرد اول وظیفه گرایی قلم غیر اخلاقی بودن را برداشته و به روی تمام نظریات نتیجه گروانه می کشد و آنها را به چوب مصلحت اندیشی می راند. از منظر وظیفه گرایان اگر سود و زیان عملی را محاسبه کنید و کاری راکه فایده بیشتری دارد، انجام دهید، مصلحت اندیشانه عمل کرده اید؛ نه اخلاقی . فعل اخلاقی را باید شناخت و برای خودش آن را انجام داد. برای دستیابی به ارزش درونی عمل اخلاقی است که الزامی آن را اثبات می شود.
اگر بنای ارزش و الزام اعمال اخلاقی بر پیامدهای آن نهاده شود آنگاه جنایت کاری که ندانسته کار خوبی انجام می دهد، و به قصد شر کاری نیک از او سر می زند، باید درستکار شناخته شود. زیرا عمل او پیامد مطلوبی داشته است. پس هرکاری که به نتایج خوب بینجامد مطلقاً خوب نیست، ارزش اخلاقی اعمال به نیات است. نیت خوب مطلقاً خوب است و کارهای خوب ارزش خود را نه از پیامدها بلکه از نیت خوبی که همانا قصد انجام فعل خوب و عمل به وظیفه اخلاقی است کسب می کند. «محال است در جهان یا حتی در خارج از آن چیزی را در اصل خوب مطلق دانست، مگر اراده خوب.» (Kant .Immanuel.p.59)
اراده خوب به دلیل نتایج و آثارش و به علت امکان تحقق غایتی مطلوب، خوب نیست. (Ibid.p.60 ) مثال کانت برای توضیح این مطلب چنین است: «یقیقاً مطابق وظیفه است که فروشنده از گران فروشی به خریدار ناآزموده بپرهیزد و به هنگام رونق بازار نیز کاسب زیرک گران فروشی نکند و نرخ کالایش برای همه ثابت باشد، چنان که جنس را به کودک به همان بهایی بفروشد که به بزرگ ترها می فروشد. بدین گونه کاسب به همه افراد از روی درستکاری خدمت می کند. ولی برای آن که باور کنیم کاسب این رفتار را از سر وظیفه و اصول درستکاری پیش گرفته است یا نه، اینها کافی نیست. سود و صرفه خود او در خور این رفتار بوده است. در اینجا نمی توان تصور کرد که کاسب میلی بی واسطه و مستقیم به صرف خریداران داشته است. به نحوی که گویی از روی مهر و محبت هیچ خریداری را بر دیگران ترجیح نداده است. پس کار در این جا نه از روی وظیفه و نه میلی بی واسطه و مستقیم، بلکه فقط از نظری خودپرستانه برخاسته است.(Ibidp.63)
سخن کانت این است که وظیفه اخلاقی هر چه باشد، دنبال سود و نفع خود رفتن نیست. نفی توجه به پیامدهای عمل و تأکید بر انگیزه خوب و اراده نیک در مقام اراده و تصمیم ابهامی و پرسشی ایجاد می کند که به وسیله دومین قانون کانت پاسخ داده می شود. پرسش این است که اراده نیک به چه اعمالی تعلق می گیرد؟ چگونه تشخیص دهیم که فعل الف وظیفه است؟ این مسئله با قانون دوم کانت حل می شود و آن امر مطلق است. «من باید همیشه به شیوه ای عمل کنم که بتوانم هم چنین اراده کنم که راه و روش من یک قانون عام شود». (Ibid.p.76)
با قاعده امر مطلق وظیفه اخلاقی شناخته می شود و با قانون اراده نیک ارزش اخلاقی آن عمل تأمین می گردد. فقط وقتی عملی ارزش اخلاقی دارد که از سر وظیفه انجام شود. مصلحت اندیشی و عادت ارزش اخلاقی عمل را از بین میبرند. زیرا هر دو موجب بی توجهی به ارزش درونی عمل و شکل گیری اراده نیک در عامل می شوند.
در جو اندیشه های دینی نظریه هایی که به مبانی وظیفه گروی نزدیک است پدید آمده که در جهان اسلام اشعریون نمونه بارز آن هستند در دنیای مسیحیت نظریه امر الاهی ارائه شده است. اشعریون و طرفداران امر الاهی باور دارند که خوبی و بدی اعمال با عقل و برآورد پیامدهای مطلوب و نامطلوب تعیین نمی گردد، بلکه امر الاهی خوب را خوب و بد را بد می کند. بنابراین ارزش اعمال با امر خداوند در خود آن اعمال پدید می آید. البته آنها از وجدان اخلاقی که وظیفه گرایان بر آن تأکید دارند نیز میگذرند و می گویند که اگر خدا بخواهد حتی دروغ را خوب و راستی را بد کند، امر امر اوست. و اگر اراده کند که متقیان به دوزخ و گناهکاران به فردوس وارد شوند، همین داوری و فرمان نیک و پلیدی اعمال را تأمین و تعیین میکند. پس چون او به راستی و پرهیزکاری امر کرده، اینها نیک است و پیامدهای آن مجالی برای جولان اندیشه و تعیین ارزش اخلاقی افعال ندارد.

درنگی در نسبت وظیفه گروی و پیامدگروی

دو نظریه وظیفه گروی و نتیجه گروی در بخش عمده ای از مدعای خود هم پوشانی و تطابق دارند و با دو بیان یک مطلب را بازگو می کنند. آنچه براستی مورد اختلاف آنهاست تنها بخشی از مدعای آنها را در برمیگیرد. تکیه گاه نتیجه گروی که نتایج و پیامدهای اعمال است، چیزی نیست که وظیفه گروی بدون توجه به آن بتواند وجاهت خود را حفظ کند. از نظر کانت «غایات فرعی و اولیه ای که اخلاق ما را ملزم به طلب یا داشتن آن میکند، کمال خودمان و سعادت دیگران است.» (بروس اونی.ص236.) البته کانت این غایات و پیامدها را غایات اخلاقی که ارزش ذاتی دارند و نیت خیر به آنها تعلق میگیرد، معرفی می کند. غایاتی که اخلاق ما را ملزم به دست یابی به آنها می کند. اما نتیجه گراها غایات را بیرون از حریم اخلاق و منبع زایش ارزش اخلاقی تلقی کنند. به هر روی پذیرش غایات اخلاقی و الزامی بودن آنها از منظر اخلاق وظیفه گروانه، وظیفه گرایی را به نوعی موضع گیری غایت نگرانه و پیامدگروانه مایل می کند. و این کاملاً منطقی است زیرا انسان موجودی اندیشمند و هدفدار است که با اختیار خود دست به گزینش اهداف می زند و راههای دستیابی به آن مقاصد را می یابد و می پوید. البته کانت می کوشد تا این نتیجه گروی را با مبانی وظیفه گروانه خود سازگار سازد و به شیوه خود وظیفه خواستن یا داشتن این نتایج را اثبات می کند.
«این که کمال طبیعی یک وظیفه و بنابراین یک غایت فی نفسه است و این که پرورش قدرت هایمان حتی فارغ از نفعی که به بار می آورد بنیادش امر (اخلاقی) بدون قید و شرط است… را می توان بدین صورت اثبات کرد. قدرت تعیین یک غایت هر غایتی از مختصات انسان (در برابر حیوان) است. از این رو، غایت انسانیت در شخص خودمان با این اراده عقلانی و بنابراین با این وظیفه گره خورده است که خودمان را از راه فرهنگ عموماً و از راه فراهم آوردن یا ایجاد کردن قدرت تحقق بخشیدن به همه غایات ممکن ]خصوصاً [، شایسته انسانیت سازیم، تا آنجا که این قدرت در خود انسان یافت شدنی است.» (اونی.ص238.) پس از موضع وظیفه گروانه نتایج و پیامدهای اخلاقی را دست کم هنگامی که رنگ و بوی مادیت نداشته باشد میتوانیم به عنوان غایات و نتایجی که دست یابی به آنها وظیفه است، معرفی کرد. «چنان عمل کنید که همیشه انسانیت را، خواه در شخص خودتان یا در هر شخص دیگری، هرگز نه به عنوان وسیله ای صرف، بلکه همیشه و در عین حال هم چون غایتی تلقی کنید.» (اونی.ص108)
بنابراین با مفاهیم عامی نظیر «انسانیت»، «سعادت جمعی» و «کمال خود» می توان نتایج اخلاقی را با بیان وظیفه گروانه به عنوان تکالیف اخلاقی معرفی کرد که در این جا تفاوت نتیجه گروی و وظیفه گروی به یک نزاع زبانی فرو کاهیده می شود. نتیجه گرای این غایات را دارای ارزشی غیر اخلاقی و از جنس معنا و هدف زندگی می داند که ارزشهای اخلاقی به اعتبار آن ایجاد می شوند. اما وظیفه گرا برای این غایات ارزش اخلاقی قائل است چنانکه برای اعمال اخلاقی ارزش ذاتی اخلاقی منظور می کنند. بنابراین در سطح غایات انسانی و به بیان دیگر نتایج معنوی از هر دو موضع نتیجه گروی و غایت گروی ارزشی تعریف می شود و در رابطه با اخلاق پذیرفته می شوند. تنها یک مجال حقیقتاً مورد مناقشه است و آن هم سعادت و کامیابی های دنیوی است که در مثال فروشنده منصف اما خودخواه کانت بیان شد. سود و نفع دنیوی در سودگرایی تا جایی که خیرهای عالیتر و لذتهای برتر تباه نگردد، میتواند منشأ زایش ارزش اخلاقی قلمداد شود، و این چیزی است که کانت حاضر به پذیرش آن نبوده، بیرون از قلمرو اخلاق و متعلق به حوزه مصلحت اندیشی می داند. به هر روی برخی از نتایج و غایات می توانند به حدی از ارزش ذاتی برخوردار بوده و اعمالی که دست یابی به آنها را میسر می سازند، وظیفه اخلاقی شناخته شوند.
از سوی دیگر پیامدگراها نیز چندان قواعد عملی و وظایف اخلاقی را بی ارزش نمی دانند اگر چه موضعشان امکان نسبیت گرایی عملی بسیاری را دارد و ادعا می کنند: «باید کاری را انجام داد که بیشترین پیامدهای خوب را به بار می آورد. خود این مسئله که چه نوع کاری انجام می دهیم فی نفسه اهمیتی ندارد.» (گنسلر ص252.) اما آنها نیز روابط حقیقی را که بین اعمال خاص با نتایج ویژهشان وجود دارد، انکار نمی کنند. در فایدهگرایی بهتر است که از عمل نگری فاصله بگیریم و با نزدیک شدن به وظیفه گرایی قواعدی را به طور موقت بپذیریم. زیرا مثلاً در یک فروشگاه نمی توانیم در مواجه با هر کالایی در مورد خریدن یا دزدیدن آن با معیار فایده تصمیم بگیریم. پس بهتر است که قاعده دزدی نکنید را در نظر داشته باشیم و بر اساس آن عمل کنیم. از موضع پیامدگروانه میتوان چنین استدلال کرد که روابط برخی از اعمال با نتایج مطلوب یا نامطلوبی که معمولاً به دنبال دارند ارزش اخلاقی ثابتی برای آن اعمال شناخته میشود. حال وظیفه گرا این ارزش را درون عمل می بیند و نتیجه گرا ارزش این عمل را تسری یافته و جاری شده از پیامدهای آن می پندارد. اما به هر ترتیب عمل الف که همیشه یا معمولاً پیامد ناپسند ب را در پی دارد، ذاتاً نوعی ارزش منفی اخلاقی را در بر دارد.
در مقام تشخیص عمل اما فایده باوران نتیجه گرا نیز همانند وظیفه گراها امر مطلق را بکار می گیرند. جان استوارت میل می گوید: «در قاعده زرین با جان کلام اخلاق فایده باور مواجه می شویم. دستور «آنچه بر خود نمی پسندی بر دیگران هم مپسند و همسایه ات را مانند خودت دوست بدار» کمال مطلوب اخلاق فایده باور است.(Mill John.22) (گنسلر،ص254). فایده باوران نتیجه گرا معتقدند که این قاعده بیشترین سود را برای بیشترین افراد فراهم می سازد و از این جهت راهنمای درست و دقیقی برای عمل است. و وظیفه گراها معتقدند که این قاعده ارزش اخلاقی نهفته در یک عمل را مشخص می کند.
می بینیم که در مقام کشف ارزشهای اخلاقی حتی یک قاعده و معیار در کار است، فقط نتیجه گروان از آن رو که این قواعد بهترین و مطلوب رین پیامدها را به دنبال دارند ارزشمند شناخته، وظیفه گروان از این جهت که میتوان این اعمال را با نیت درست و اراده نیک انجام داد، خوب و الزامی دانسته اند. حتی در سودگرایی دیدگاههایی هماهنگ با طرفداران امر الاهی که افراطی ترین وظیفه گرایان هستند وجود دارد. آنها معتقدند «فایده باوری بر خواست خدا مبتنی است زیرا خداوند بیشترین خوشبختی را برای انسان می خواهد.» (گنسلر ص254.) تنها یک ادعای وظیفه گروانه است که اندیشه نتیجه گروانه آن را برنمی تابد و آن این است که اگر فعلی به عنوان وظیفه اخلاقی شناخته شد و به قصد نیک انجام شد اگر چه رنج و زیان به بارآورد، خوب است. زیرا اراده نیک یعنی نیت انجام وظیفه منشأ ارزش اخلاقی است و پیامدهای ناگوار آن به ارزشش خدشه ای وارد نمی کند.

منابع:

1. بروس اونی. نظریه اخلاقی کانت ترجمه علیرضا آلبویه. انتشارات بوستان کتاب قم. 81
2. علی شیروانی: «ساختار کلی اخلاق اسلامی» فصلنامه قبسات شماره سوم سال چهارم پاییز 78.ص40غ.39
3.هادی صادقی، «اخلاق بدون خدا» نقد و نظر سال چهارم شماره اول و دوم زمستان 76 و بهار .77
4. محسن جوادی. «اخلاق» دایره المعارف قرآن کریم ج2 قم بوستان کتاب قم .1383
5. حمید رضا مظاهری سیف. «تحریف تعالیم اخلاقی تباهی تمدن اسلامی» فصلنامه کتاب نقد شماره
6. حمید رضا مظاهری سیف. «جای خالی فقه الاخلاق» فصلنامه کتاب نقد شماره .33
7. حمید رضا مظاهری سیف. «نقد عرفان پست مدرن» فصلنامه کتاب نقد شماره .35
8. حمید رضا مظاهری سیف. «اخلاق موفقیت» هفته نامه پگاه شماره 198
9. حمید رضا مظاهری سیف. «اخلاق دارایی» هفته نامه پگاه شماره 199
10. مایکل پالمر. مسائل اخلاق ترجمه علی رضا آل بویه. انتشارات پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.1385
11. هری. جی. گنسلر. درآمدی جدید به فلسفه اخلاق. ترجمه حمیده بحرینی، تهران: آسمان خیال 1385
12. فصلنامه ارغنون شماره 16. انتشارات وزارت ارشاد اسلامی.
13. ویلیام کی فرانکنا. فلسفه اخلاق. ترجمه هادی صادقی. انتشارات طه .1375
14. لارنس سی.بکر، تاریخ فلسفه اخلاق ترجمه گروهی از مترجمان. انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی .1378
15. An Introduction to the Principls of Morals and Legislatin .(eds) J.H.Burns and H.L.A.Hart
.16 Mill John Utilitarianism (New York: Library of Liberal) (Arts1957)
Kant Immanuel. Groundwork of Metaphysic of Morals Translated.With analysis and notes.by H.J.Patan in the Moral Law

منبع: http://www.pegahhowzeh.com

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید