چگونه بهترین همسر باشم ؟

چگونه بهترین همسر باشم ؟

نویسنده: محسن کاظمى

زن و تعریف آن
یکى از واژه هائى که در طول تاریخ مورد ستم قرار گرفته و دائما به قربانگاه امیال و هواهاى نفسانى رفته است واژه زیباى «زن» مى باشد که به پیوست این واژه در طول تاریخ تعاریفى از زن نموده اند که آخرین آنها تعریفى است که عرب جاهلیت از آن نموده و دختران شیر خوار را زنده زنده در گورستان دفن مى نموده است زن واژه فساد و کج فهمى و اسارت بخود گرفته بود و در یک کلام آن حقیقت زیباى زن با انگارهاى هواپرستان به موجودى غیر انسان بیشتر شبیه مى شد دیگر کسى از واژه زن مفهوم انسانیت و معنویت استنباط نمى کرد کسى براى زن معرفت و عرفان پروردگار قائل نبود و به عبارت دیگر نگارش منفى آنقدر در جوامع رشد کرد که زن به تمام معنا آئینه شهوت و رنگ پرستى و مدخواهى شد و چه کنیم که آثار رگه هاى زشت این نگرش جاهلى هنوز در قلب متمدن غرب هم ریشه دارد.
در اوج یک چنین تعریف و حقیقت جاهلى براى زن ، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها با حضور در عرصه گیتى افتخار بزرگى آفرید و در مقابل آن تعریف جاهلى از زنان و به عبارت دیگر زنان جاهلى زنان فاطمى را معرفى و تعریف کرد و در طول دوران کوتاه زندگى خویش تک تک ابعاد روحى زن را عملا تعریف و تبیین نمود.
در مقابل هر کدام از روشهاى زنان جاهلى روشى صحیح را ابداع نمود و با بیان و تعریف از یک طرف و عمل از سوئى بالاتر مرزى عمیق با تعریفى دقیق از زن به جامعه آن زمان و جوامع آینده خود عرضه نمود.
امروزه که بیش از هزار سال از زمان حیات ظاهرى آن بزرگوار مى گذرد نقش ‍ ارزنده آن حضرت در بیان تعریف صحیح زن معلوم و آشکار مى شود.
آرى ، نه اینکه امروز زنان فاطمى و تعاریف فاطمى بکلى زندگى انسانها را گرفته است . خیر، ولیکن یکه تازى تعریف جاهلى از میان رفته و در مقابل این دیدگاه که زن اسوه مدپرستى و حسادت و چشم و هم چشمى و هزار افسونگرى و نمود جاهلیت است از میان رفته و تعریف زیباى فاطمى با نقش و نمود ارزنده آن در جامعه رشد و تعالى یافته است .
تا آنجا که امروزه بسیارى از زنان ما در عرصه هاى صحیح فرهنگى بهترین افتخارات را مى آفرینند و بدور از همه روشهاى جاهلى روشهاى ارزنده فاطمى را در زندگى پیاده مى نمایند.
در پایان این نوشته آرزوى آن داریم تا روشهاى فاطمى را از روشهاى جاهلى شناخته و با ایجاد یک مرز مشخص بین آندو خود را در غالب تعریف ارزشمند فاطمى وارد نمائید.
شاید با این عمل زنگار کهنه اى که بر سیماى عطوف زن در پى قرنها نشسته مرتفع و زن با تمام ابعاد زندگى خود، بتواند در جهت احیاء فرهنگ دینى و اسلامى موثر واقع شود.
فراموش نکنید که این روش زندگى شماست که یا شما را جاهلى مى کند و یا فاطمى صرفا محبت حضرت زهرا (علیها السلام ) براى فاطمى شدن کافى نیست . نگاه منصفانه شما به تک تک رفتارها و اعمال مى تواند در تشخیص جایگاه و حرکت خود بسوى بهتر شدن کمک شایانى بنماید.
با آرزوى آنکه زنان جامعه به کمک همدیگر گام موثرترى در جهت تبیین بیشتر رفتار فاطمى بردارند.

زن و شخصیت مرد
قبل از شروع ، مقدمتا لازم است تعریفى از شخصیت داشته باشیم .
شخصیت : مجموعه رفتارهاى پایدارى است که از انسان سر مى زند و او را از سایرین بنحوى متمایز مى نماید.
با توجه به مفهوم شخصیت و برداشت هاى مختلفى که از آن مى شود، زن نقش بسزائى در سازماندهى شخصیت مرد مى تواند ایفا نماید.
سوال : از یک طرف با توجه به مفهوم شخصیت که در آن پایدارى و ثبات رفتار لحاظ شده و از طرف دیگر توجه به این نکته که تحول رفتار در سنین بالاتر از بیست سال کم و کمتر مى شود چگونه زن مى تواند نقش اساسى در رفتارسازى و تحول در رفتار داشته باشد؟
پاسخ : دقت در تعریف شاید این حقیقت که منظور نظر شما بوده است را واضح بیان نماید آرى ، حدس شما صحیح است ولیکن توجه به یک مطلب لازم است و آن اینکه در طول زندگى انسان مقاطع مختلفى به عنوان نقاط عطف شخصیتى مطرح است که در آن شخصیت انسان قابلیت تغییر و تحول بیشترى را دارا مى باشد که این مقاطع زمانى حتى در دوران پیرى و کهولت ممکن است وجود داشته باشد.
تائید این مطلب را مى توانید با مطالعه کتب تاریخ و داستانهاى متفاوت ملاحظه نمائید، کسانیکه مدتهاى طولانى از عمر خود را در مسیرى ناشایست طى کرده ولیکن در آخر عمر دچار یک تحول و تغییر شده و سازمان شخصیتى خویش را که شامل آن رفتارها بوده به سوى یک سرى رفتارهاى ارزشى متمایل کرده اند.
این تحولات و تغییرات که در سنین بالاتر از دوران شخصیت سازى (1) رخ مى دهد تائیدى است بر این نظریه که شخصیت در دوران هاى بالاتر از سن جوانى قابل تغییر بوده و شخص مى تواند شخصیت خویش را تغییر و به سمت و سوى یک شخصیت مقبول یا غیر مقبول سوق دهد. البته همگى شماها نمونه هایى از این تغییر را در زندگى ولو مختصر خویش ملاحظه و مطالعه کرده اید.
بدیهى است تحولاتى که در سنین بالاتر از جوانى رخ مى دهد عموما نقاط عطفى از شخصیت مى باشد که غالب این نقاط شخصیتى هم به دو دسته عمده تقسیم مى شود:

نقاط عطف ارادى و نقاط عطف غیر ارادى .
نقاط عطف ارادى رویدادهائى هستند که انسان در ایجاد آن دخل و تصرف فراوانى مى تواند داشته باشد مثل مراسم عقد و ازدواج و یا صاحب فرزند شدن و یا سفر حج و یا…
در مقابل نقاط عطف شخصیت ساز غیر ارادى شامل آن نقاطى از زندگى مى شود که انسان ناخودآگاه در یک تنش روحى مثبت یا منفى قرار گرفته و چه بسا با یک کلام متحول و تغییر جهت داده و یا مى دهد.
حال با توجه به تفصیلى که در مطلب بیان کردیم هر کدام از شما خوانندگان محترم نمونه هاى بارزى را در ذهن مى شناسید که نظر ما را تائید مى نماید.
مى توانید این مطالب را با دوست و هم کلاسى و یا همکاران خود هم در میان گذاشته و این نقاط عطف را بیشتر مورد تجزیه و تحلیل قرار دهید طبیعتا با صرف وقت و توجه لازم مى توانید نقاط بیشمارى از آنها را براى خود و دیگران مثال زده و شمارش نمائید. موضوع نصیحت گوئى و امر به معروف و نهى از منکر که در ادیان مختلف خصوصا در دین مبین اسلام بسیار مورد توجه قرار گرفته شاید اشاره اى به این حقیقت باشد.
چه بسا نصیحتى که درست در نقطه عطف شخصیتى یک انسان قرار گرفته و بطور کلى زندگى او را تغییر داده است فراموش نکنید اگر با یک نصیحت بجا در نقطه عطف ، یک شخصیت را متحول کرده و به سمت و سوى مثبت سوق بدهید شما در هر خیرى که از آن انسان و نسل او سر مى زند شریک خواهید بود.
البته فراموش نکنید رعایت اصول و قوانینى که دین اسلام در رابطه با نصیحت کردن و امر به معروف و نهى از منکر بیان کرده در حقیقت با لحاظ شرایط، ایجاد کننده یک نقطه عطف ارادى از طرف شما و غیر ارادى براى اوست .
بنابراین با مراجعه به کتب مربوطه راهکارهاى امر به معروف و نهى از منکر و یا نصیحت کردن را آموخته تا با ظرافت خاص خودش بتوانید شرایط مناسب جهت تحول را ایجاد و با یک نصیحت دوستانه او را متنبه نمائید. حال که موضوع تحول و انواع و اقسام آن روشن شد طرح و بررسى عنوان موضوع مورد نظر بسیار ساده مى تواند پیگیرى شود.

خانمها توجه داشته باشند:
شخصیت مرد در هنگام ازدواج و پس از آن بخاطر شرایط ازدواج در معرض تحول و تغییر است شما مى توانید با امتیاز ویژه اى که دارید شخصیت همسر خویش را از هر شرایطى به شرایط بهتر متحول نمائید.
همسر شما مى تواند رفتارهاى جدید شخصیتى را بخاطر شما در زندگى شروع کند. با گفتگو و صحبت مستقیم و غیر مستقیم او را در مسیر مثبت زندگى یارى و در تحول شخصیت به سمت شرایط و ملاکهاى برتر کمک نمائید.
البته فراموش نکنید لطافت و مهربانى ابزار کار شماست .
شما با عطوفت مى توانید مسیر غیر صحیح را خیلى راحت تغییر دهید.
با این گفتار همگى شما اعتراف مى کنید که تحول در شخصیت مرد امکان پذیر است .
همه شما در اقوام ، خویشان ، دوستان و همسایگان خود مردانى را که با ازدواج متحول شده اند سراغ دارید.
لطفا در صورت تحقیق و موضوع به نقش همسر توجه و دقت کنید. یقینا نظر ما را تاءیید مى کنید.
حال که با ما هم عقیده شدید با مطالعه و تحقیق مى توانید شخصیت همسر خویش را از شرایطى که دارا مى باشد به شرایط بهتر سوق دهید.
در کتاب موفقیت و خلاقیت پیرامون شخصیت هاى ممتاز گفتارى را آورده ایم ، شما مى توانید با مطالعه آن الگوى مناسبى را در زندگى اختیار و زندگى خود را به سمت و سوى آن میل دهید اگر دوست دارید همسر شما یک مرد اجتماعى یا اهل مطالعه یا… باشد با انتخاب الگو و استفاده از عطوفت مى توانید این گام را بردارید.
البته در انتخابها و در تغییر شخصیت مراقب باشید شخصیت و رفتار بهترى را جانشین نماید تا زندگى شما زیباتر و دلپذیرتر باشد.
چنانچه همسر شما احساس کند در سیر تحول مثبت او را یارى مى نمائید دلبستگى بیشترى به شما یافته و در زندگى بیشتر به شما اعتماد خواهد نمود.
خوش کلامى و عطوفت یادتان نرود، در عین حال به او اطمینان بدهید که از همه سرمایه و توانتان در راه رشد و تعالى او استفاده و شبانه روزتان را صرف پیشرفت او خواهید کرد.
با این عمل خواهید یافت که :
اولا: نقش زیبایى را در زندگى پیاده کرده و زندگى را شیرین و دلپذیرتر نموده اید.
ثانیا: تحولات مثبت زیادى را در همسر خود ایجاد کرده اید.
ثالثا: دلبستگى همسر شما به شما چقدر عمیق و زیاد شده است .

زن و حد وظایف
دین اسلام در رابطه با حقوق و تکالیف زن احکام شیرین و جاذبه دارى ارائه مى نماید، از یک طرف به مرد رعایت آنها را مى دهد و از طرف دیگر زن را سفارش به مهربانى و عطوفت با همسر مى نماید.
طبیعى است این عطوفت از طرف زن در مصادیقى از فعالیتهاى زندگى ظهور یافته تا زن بتواند محبت خود را به همسر اظهار و مرد در مقابل این زحمات تشکر لازم را صورت دهد تا جاذبه بین زوج افزایش و زندگى آنها شیرین تر شود.
بنابراین اگر ما در این بحث اشاره به یکسرى از امور مى نمائیم نه از این جهت است که دین اسلام نسبت به آنها دستور داده ، خیر ولیکن امورى است که منجر به حقیقتى مى شود که دین به آن دستور داده و بقول اهل علم موضوعات مطرحه طریقت دارد نه موضوعیت ، یعنى در اصل موضوع سفارشى نسبت به آن نداریم ولیکن از آنجا عقلا مقبول و منجر به نتایج مطلوب مى شود لازم است به آن توجه و دقت شود.
خانمهاى محترم شاید با مطالعه کتب و یا شنیدن مطالب از طرق مختلف وظایف خود را بیشتر و بهتر بدانند و چه بسا گاهى به شوهر خود مى گویند فلان کار وظیفه زن نیست .
بله شما صحیح مى فرمائید، وظیفه شما نیست که در منزل فلان کار را انجام بدهید ولیکن وظیفه شما هست که دل همسر خود را نسبت به زندگى گرم کنید اگر این مطلب را قبول داشته باشید هر کار صحیحى که دل شوهر را به شما گرم تر و دلبستگى او را به شما بیشتر مى کند مى تواند منشائى براى اظهار محبت شما به او بوده باشد یعنى همان حقیقتى که دین به آن توصیه کرده است .
شاید قبل از مطالعه این مقاله شما از آن خانمهاى اهل مطالعه بودید که دوست داشتید صرفا وظایف شخصى خودتان را در زندگى انجام بدهید ولیکن با مطالعه این قسمت با ما هم نظر خواهید شد. یعنى به این نتیجه خواهید رسید که براى بدست آوردن جایگاه در نزد شوهر چه بسا باید به اعمالى دست بزنید که در هیچ کجاى دین آنرا وظیفه اصلى زن معین نکرده و در مقابل به شوهر هم دستور مى دهد که حق ندارى در آن امور به همسر خود دستور بدهى .
آرى این صحیح است حالا شما با ما هم نظر و هم عقیده شده اید، قبول دارید که بله دین دستورى نداده ولیکن خواهید گفت اگر من انجام دهم :
اولا: بالاتر از انتظار واقعى و حقیقى شوهر عملى را انجام داده ام .
ثانیا: بخاطر آنکه موجب خوشنودى و خوشحالى همسرم شده ام جایگاه ویژه را نزد او یافته ام .
ثالثا: با دعوت آرامش به زندگى مجراى صحیحى براى عملى کردن دستورات دین را در زندگى فراهم کرده ام .

مرد و انضباط شخصى
مرد با توجه به خصوصیات روانى و اجتماعى نسبت به انضباط شخصى حساس بوده و دوست دارد که از این جهت محلى براى سبک بینى دیگران نباشد. لذا در طول شبانه و روز وقتى از اوقات خود را بایستى صرف کند تا انضباط لازم و کافى جهت حضور در منزل یا اجتماع را داشته باشد. این نگرش از یک طرف و رشد و تعالى لازم جهت مرد از طرف دیگر، فرصت و دقت او را در این مطلب کم و آرام آرام ممکن است این مهم مورد بى توجهى قرار گیرد.
کثرت موضوعات ذهنى براى همسر شما در رابطه با سایر مسائل اجتماعى اعم از شغل ، ارتباط با مردم ، صرف وقت در امور عام المنفعه و…. ممکن است به همسر شما اجازه آنرا ندهد که خودش به این امور دقت کرده و اهمیت لازم را بدهد.
لذا از یک طرف نیاز مرد به انضباط و اهمیت آن و از طرف دیگر کثرت مشاغل و امور شخصى و اجتماعى دیگر مرد یک خلل و نقصانى را ایجاد مى کند که رفتار شایسته شما در این جهت به رفع این نقصان و آسایش ‍ ذهنى همسر شما کمک خواهد کرد.
حال خود شما قضاوت کنید نتیجه چه مى شود؟ آیا نه اینست که همسر شما با توجه به اینکه شما هیچ وظیفه اى در جهت انضباط شخصى او نداشته ولیکن این کار را انجام داده اید ممنون دار شما مى گردد و از شما تشکر مى کند آیا نه اینست که تشکر او بمعنى رضایت و خشنودى اوست .
بنابراین یا با تجربه عملى یا عقلا قبول کردید که مى توان با استفاده از یکسرى رفتارهاى غیر وظیفه اى محبت شوهر نسبت به زندگى و همسرش ‍ را افزایش داد.
بنابراین سعى کنید پوشش مرد و پیراستگى و انضباط شخصى او را مهیا نمایید تا:
اولا شخصیت شوهر از جهت انضباط مورد خدشه و انتقاد قرار نگیرد.
ثانیا: شوهر شما به سایر وظایف خود بهتر رسیدگى نماید.

زن و انضباط منزل
وقتى مرد پس از یک سرى از فعالیت هاى اجتماعى وارد منزل مى شود بایستى کلیه لوازمات آرامش او تهیه شود تا خداى نکرده خستگى و آثار منفى آنرا در منزل بروز ندهد.
لازمه این نکته توجه به انضباط منزل و رعایت ترتیب شرایط منزل براساس ‍ خواسته و خواستگاه شوهر بوده که امرى بدیهى و قابل قبول شما و همه افراد مى باشد.
عدم ملاحظه این امر عادى ممکن است آرامش لازم و کافى مرد را بر هم زده و منجر به بروز ناهنجاریهاى حاصل از ارتباطات اجتماعى و یا فعالیت هاى آن شود.
بنابراین اگر چه هیچ فردى قائل به این نیست که زن باید در منزل انضباط ایجاد کند ولیکن همه عقلا بر این معتقدند که اگر لازمه آرامش مرد و به تبع آن سلامت زندگى و عطوفت آن انضباط منزل و مسائل پیرامون آن باشد زن از جهت حفظ آن لازم است به این امور توجه لازم را صورت دهد تا شیرینى زندگى دوام و بقاء بیشترى یافته و از ثمرات زیبائى آن بیشتر بهره مند گردند. خانم مى تواند با یک ساعت زودتر بیدار شدن از خواب تمام انضباط لازم منزل را فراهم کند. اگر خانم این یک ساعت را صرف انضباط منزل و یا مرد نکرد باید چندین ساعت را در طول شبانه روز صرف مشاجرات لفظى نماید و در آخر نتیجه هر دو معلوم است .
اولى نتیجه اش انضباط منزل ، لذت بردن شما و همچنین همسرتان از زیبایى زندگى و آرامش مرد براى فعالیت و کسب روزى بهتر.
دومى نتیجه اش مشاجره ، اعصاب خوردى براى شما و همسر خسته شما، بى میلى مرد به فعالیت اجتماعى و عدم تمایل او نسبت به حضور در منزل .
شاید یکى از دلایل واضحى که مردها از منزل گریزان هستند در این نهفته است که منزل انضباط کافى را ندارد.
بنابراین ، خانم محترم توجه بیشتر شما در این مورد شاید قسم زیادى از مشکلات شما را حل و زندگى شما را زیباتر کند.
حضرت على بن موسى الرضا (علیه السلام ) مى فرمایند: شیرازه هیچ گروهى و امتى باقى نمانده الا به نظم و انضباط.
کلام دلنشین حضرت شامل همه گروهها و جمع ها از جمله جمع خانواده مى باشد بنابراین با عمل به این روایت به زندگى زیبائى ظاهرى لازم بدهیم تا مقدمه مقبولى براى زیبائى هاى دیگر بوده باشد. انشاء الله

زن و زیبائیهاى ظاهرى
زن موجودى است که بخش زیادى از ابعاد روحى او بواسطه عاطفه شکل گرفته و به تعبیر حضرت امیرالمومنین (علیه السلام ) شبیه گل مى باشد. بسیار لطیف و حساس . با این وجود بایستى در مقام ارتباط با او شرایط لطافت و عطوفت ملاحظه شود، چنانچه عطوفت لازم صورت نگیرد ممکن است صدمه دیده و آرام آرام پژمرده و ضایع گردد.
طبیعتا اولین مخاطب زن ، همسر و شوهر او مى باشد که باید نسبت به این لطافت توجه کافى بنماید.
این وظیفه اختصاص به مردان دارد.
حال شما خانمها چه وظیفه اى دارید؟
قبل از پاسخ به این سوال لازم است در رابطه با روحیات مردان هم سخنى به میان آوریم غالب مردان بر عکس زنان که از لطافت طبع و ظرافت برخوردارند از یک طبع دقیق و حساس منطقى برخوردار هستند.
به عبارت دیگر اگر ما سازمان روحى انسان را به منطق و عاطفه تقسیم نمائیم در مردان منطق و در خانمها عطوفت و عاطفه غالب است .
منطق مرد بواسطه ارتباط مناسب اجتماعى رشد، و قوت یافته در مقابل اگر ارتباط اجتماعى زن زیاد شد عطوفت او تضییع مى گردد. زنى که در معرض ‍ اجتماع قرار گیرد. مثل گلى است که در معرض باد قرار گرفته است . طبیعتا آن لطافت و زیبائى لازم و به تبع عطر عطوفت را از دست مى دهد لذا دین مقدس اسلام براى زن و نحوه حضور آن در اجتماع احکام خاصى وضع کرده که بایستى به آن عمل نمود. اگر مطابق دین عمل ننمایم یعنى به ساختار روحى زن توجه نکرده ایم . یعنى به او ظلم کرده ایم عدالت آنست که از هر کس متناسب با توانش انتظار داشته باشیم . مگر غیر از اینست ؟
حال زنى که با حضور بیش از حد در جامعه مى خواهد حق خود را بگیرد و معتقد به بى عدالتى است آیا مى داند که روح او چقدر لطیف و زیباست ؟ و آیا مى داند حضور بیش از حد در اجتماع یعنى تیشه به ریشه عطوفت زدن است ؟
بنابراین به خانمها توصیه مى شود که حد مرز حضور در اجتماع را براى خود شناسائى نمایند، البته حضور بنحو صحیح و به اندازه لازم ، مقبول همه عقلا است ولیکن حد و اندازه را بشناسید و الا خداى ناکرده لطافت طبع شما خدشه دار مى شود.
ولیکن بر عکس مرد باید در معرض وزش هاى و برخوردها قرار گیرد تا محکم و پایدار بماند لذا نحوه تشریع احکام براى مردان و زنان متفاوت ذکر شده است .
بگذریم !
حال با توجه به این عطوفت و لطافت زن ، مرد چگونه باید با او ارتباط داشته باشد تا این لطافت صدمه نبیند؟
اینجا نقش زن بسیار اساسى است شما مى توانید دو نقش متضاد را بازى کنید یک نقش تحریک بعد احساسى مرد است سپس نتیجه را ملاحظه کنید یک نقش هم تحریک بعد منطقى مرد سپس نتیجه آنرا ببیند!
اگر چه در مرد منطق حاکم است ولیکن احساسات او هم ضعیف نیست .
اگر منطق را تحریک کردید طبیعتا بایستى انتظار منطقى هم از او داشته باشید. او با منطقش سخن مى گوید و با منطقش از شما سوال مى کند و… و شما در مقابل منطق مرد با توجه به آن ساختار روحى که داشتید ضعیف و ممکن است بدون جواب باشید.
اما اگر احساسات را تحریک کردید طبیعتا مرد هم با بعد احساساتیش با شما ملاقات خواهد کرد و نتیجه روشن است ، از آنجا که شما در احساسات قوى تر هستید مى توانید مهره بازى را به نفع آرامش خود و زندگى جابجا نمائید.
حال چه کنیم و عواطف مرد را چگونه تحریک نمائیم ؟
جداى از مقدماتى که در صفحات قبلى اعم از انضباط منزل و همسر و… بیان کردیم مراقب اولین لحظات حضور مرد در منزل باشید ظاهر آراسته شما مى تواند در بدو ورود، شما را در تحریک احساسات موفق نماید. براى همین حقیقت هست که دین مبین اسلام دستور مى دهد در ابتداى ورود، زن درب منزل را به روى همسر باز کند و اثاثیه را از دست او بگیرد، در خارج کردن لباس به او کمک کند و… اینها براى چیست ؟
براى اینکه مردى که در بیرون خانه بوده به جهت انجام وظیفه اجتماعى منطق غالب بوده و اگر بخواهد با همان منطق وارد زندگى شخصى و خانواده شود نتیجه مقبولى نخواهد داشت .
لذا در لحظه ورود باید ساختار روحى مرد از منطق به احساسات عوض ‍ شود تا اولا خستگى او بر طرف شود ثانیا با عطوفت و مهربانى با شما و فرزندان ارتباط برقرار نماید تا زندگى شما با همسرتان زیباتر و دلپذیرتر باشد.
بنابراین ملاحظه بدو ورود و تحریک احساسات هنر شماست که با رعایت پوشش ظاهرى و آراستگى و خوش برخوردى خود مى توانید این هنرمندى را از خود نشان دهید.
زن هنرمند زنى است که بتواند احساسات شوهر خود را در هر حال تحریک و به راهکارهاى آن مسلط باشد.
اگر از منطق هم باید استفاده کرد در هاله اى از احساسات باشد تا موفق باشد.
و انصافا زیباترین هنر زن همین هنر خواهد بود که در سایه آن سایر زیبائیهاى ظهور یافته و جلوه کند.
بنابراین خانم هاى محترم و مسلمان بایستى به این هنر بیشتر از سایر امور و مسائلى که امروز بصورت کاذب به عنوان نقش زن بیان مى شود توجه و عنایت داشته باشند.
فراموش نکنید: سلام و گفتگوى گرم ، آراستگى ، متناسب با خواستگاه شوهر، هنرمندى شماست .

زن و رازگویى به همسر
یکى از راهکارهاى افزایش صمیمیت و محبت رازگوئى است البته با لحاظ شرایط آن .زن مى تواند جهت کسب محبت و ایجاد ارتباط بهتر با همسر خود اسرار و رازهاى خود را بیان نماید.
یکى از بزرگترین ارزشهاى زن هنر راز گفتن به همسر خویش است .
خانم محترم شما خود بهتر مى دانید که اسرارتان را به نزدیکترین افراد خواهید گفت ، بقول اندیشمندى : ((زنان در دو حالت اسرار را فاش مى کنند.
اگر به آنها بگوئید که خیلى خیلى این مهم است و به کسى نگو، او فکر مى کند که تحفه بسیار با ارزشى را داشته و لذا بخاطر اهمیتش به دیگران مى گوید و اصرار هم دارد که فرد دوم به کسى باز گو نکند.
اگر هم عادى به آنها گفته شود که مهم نیست و مطلب را ساده قلمداد کنى باز هم به دیگران مى گویند چرا که معتقدند که مطلب مهمى نیست
با این ظرافت ، زنان اسرار خود را خواهى – نخواهى براى مادر، دوست یا خواهر یا یکى از نزدیکان خود فاش مى کنند.
خانم محترم ، رازگویى محبت را صد چندان مى کند شما با استفاده از همین رازگوئى مى توانید در قلب همسر جایگاه ویژه اى یافته و محبت خود را بیش از پیش بنمائید.
براى روشن شدن مطلب مثالى مى آوریم :
شما نگاه کنید دو نفر چگونه با هم دوست صمیمى مى شوند اول سلام و علیک است و همین مختصر، اما پس از مدتى این رازگویى است که محبت بین آندو را غنى تر و عمیق تر مى کند تا آنجا که حاضرند جان خود را فداى یکدیگر بنمایند.
اینطور نیست ؟
حال که قبول کردید از این وسیله عادى و طبیعى خود براى افزایش دوستى بین خود و همسرتان استفاده نمائید. و خود را بیشتر محبوب و دوست داشتنى در نزد شوهر بنمائید. ما در کتاب آئین دوست یابى در رابطه با این طریقه بیشتر توضیح داده ایم که مى توانیم با مراجعه به آن مطلب را واضحتر دریابید. در جمع فراموش نکنید با همسر خود قبل از هر کسى اسرار خود را بازگو نموده و بدین طریق به شیرینى خود نزد او بیفزائید!

زن و محبوبیت مرد
زندگى خوشبخت آن زندگى است که حاوى دو زیبایى باشد یک زیبایى درونى و یکى هم زیبایى بیرونى .
اگر یکى از این دو قسم زیبائى خدشه دار شود زیبائى کل زندگى که مفهوم خوشبختى را بهمراه دارد، در معرض خطر و آسیب قرار خواهد گرفت . زیبائى درون آرامش آور و زیبائى بیرون آبرو آفرین است .
یک خانواده هم بایستى داراى آرامش لازم و کافى و هم داراى آبرو باشد در رابطه با آرامش درون و نقش زن گفتارى را آوردیم و نقش حساس زن در آنرا بیان کردیم که آرزومندیم بیش از پیش به آن توجه و عنایت نموده و به زیبائى هاى درون زندگى بیشتر اهتمام بورزید. تا از آرامش که حاصل زیبائى درونى است بیشتر بهره مند گردید.
اما زیبائى بیرون که به زندگى شما وجه ارزشى و به تعبیرى آبرو مى دهد.
بازیگر اصلى ظاهرا در این زیبائى مرد است ولیکن اگر از ما سوال کنید.
خواهیم گفت که واقعا در این نقطه هم زن نقش اساسى را بازى مى کند.
سوال خواهید نمود چگونه ؟
قبلا از اینکه به سوال شما پاسخ دهیم لازم است مقدمتا مطلبى را خدمتتان عرض نمائیم ما در کتاب آئین دوست یابى فصلى را پیرامون محبت قرار داده و مفصل در رابطه با آن سخن گفتیم ، مى توانید جهت اطلاعات بیشتر به آن مراجعه نمائید در اینجا به قسمتى از آن مباحث بصورت گذرا اشاره نموده تا پاسخ اصلى سوال را خود دریابید.
محبت محرک و در عین حال معیارى ارزشى است که بواسطه آن انسان به انسانیت و ارزش واقعى خود رسیده و در پرتو آن رشد و تربیت و کمال مى یابد.
حتى ظهور استعدادها هم وابستگى تنگاتنگى به آن دارد که این حقیقت هم از آیات مبارکه قرآن و هم از خطابات نورانى اهل بیت )علیهم السلام ) ظاهر مى گردد.
با این اشاره مختصر خواهید یافت که محبوبیت لازمه زیبائى براى یک مجموعه است اگر یک شخص یا خانواده محبوب قرار گرفت یعنى دیگران آنرا دوست داشته باشند بدانید و بدانیم آن شخص یا خانواده و یا… موفق خواهد بود.
با این بیان سوال شما پاسخ داده شد.
چگونه ؟
بله ، اگر خانواده که در درجه اول مرد و زن هستند به زندگى خود محبوبیت بدهند یعنى بدنه زندگى را محبوب دیگران بکنند ما به آن درخشش گوهر زندگى که زیبائى بیرونى نامیدیم دست یافته ایم .
نگاه کنید:
مرد در زندگى نقش بدنه زندگى را بازى مى کند اگر این بدنه طورى جلوه کرد که محبت دیگران را به سمت و سوى خود متمایل نمود نتیجه روشنى به دنبال دارد و آن همان زیبائى بیرونى زندگى است .
در اینجا:
اولا عیوب زندگى پوشیده مى شود.
ثانیا به عنوان یک زوج موفق و خوشبخت قلمداد مى شوید.
شاید بفرمایید این را قبول کردیم حال این چه ارتباطى با جایگاه زن دارد؟ اینجا نقش زن در ایجاد محبوبیت براى مرد و به عنوان بدنه زندگى روشن مى شود، اگر مرد محبوبیت پیدا بکند زیبائى بیرونى زندگى بدست مى آید لذا بایستى براى محبوبیت همسر خود در اجتماع تلاش کنید تا اجتماع و مردم آن بیشتر همسر شما را دوست داشته باشند تا:
اولا زیبائى بیرونى زندگى که بر عهده مرد است تامین شود.
ثانیا تعادلى بین زیبائى دورنى و بیرونى حاصل شود.
اگر یک زندگى از درون زیبا ولى از بیرون زیبا نباشد این عدم تعادل آرام آرام به رفع و تضییع زیبائى درون مى انجامد و نتیجه آن تضییع آرامش و… خواهد بود همانطور که عکس آن هم صادق است .
با این تعبیر شما هم با ما هم عقیده شده اید بایستى کارى بکنید که محبوبیت همسر در اجتماع زیاد شود.
خوب قبول کردیم .
حال چه کنیم تا محبوبیت همسر و مرد در اجتماع زیاد شود؟
جواب این سوال روشن است در اینجا به بعضى از امورى که به محبوبیت شوهر شما مى افزاید اشاره مى نمایم .
تا بتوانید با استفاده از آنها زندگى خود را زیباتر نمائید.

1 ـ رسیدگى و توجه دقیق به پوشش ، انضباط و آراستگى مرد.
اولین ملاقاتهاى افراد جامعه با ظاهر همسر شما صورت مى گیرد و بعد از آن با اخلاق او، طبیعتا قبل از اینکه او با کسى سلام و گفتگو بکند لباسها و انضباط اوست که بنظر دیگران رسیده و براى آنها جاذبه یا دافعه خواهد داشت .
اگر چه ما معتقدیم لباس شرافت نمى آورد ولیکن معتقدیم انضباط شرافت مى آورد، حضرت نبى اکرم (صلى الله علیه وآله ) هنگام خروج از منزل عطر مخصوص استفاده مى کردند، موهاى خود را شانه و لباسها و عمامه مبارک را منظم کرده و سپس خارج مى شدند.
این براى چه بود؟ آیا نه اینست که خود اینها هم جاذبه آفرین و محبوبیت آور است .
زیبائى ظاهر همسر شما در خارج از منزل بیانگر میزان همت شما در منزل است .
شاید بگوئید خود پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله ) این کار را انجام مى داده اند نه همسر ایشان .
جواب خواهیم داد که ما از شما مى خواهیم که مرد شما با ظاهرى زیبا وارد اجتماع شود اگر خودش به این کار علاقه مند است که خدا را شکر و الا این وظیفه شماست که در نظافت او تلاش و کوشش نمائید تا ظاهر او زیبنده و جاذبه دار باشد.
اینطور نیست ؟

2 ـ عیوب همسر خود را براى هیچ کس حتى والدین خود یا همسرتان بیان نکنید.
آیه قرآن مى فرماید: «هن لباس لکم »
یعنى زنها بایستى پوشش مناسب براى عیوب مردان باشند. آیا غیر از اینست که اگر عیوب همسرتان را به کسى گفتید نتیجه سرزنش ها به خود شما برمى گردد و در نهایت مى گویند اینست که تو خود انتخاب کرده اى ، در نتیجه چه مى شود؟ همه به زندگى شما ایراد گرفته و زیبائى بیرونى زندگى شما تحدید مى شود.
آنقدر بایستى در پوشش عیوب دقیق و حساس باشید که حتى اگر کسى قسم خورد که شوهر شما فلان عیب را دارد شما هم قسم بخورید که خیر، از این عیب دور است و اینطور نیست (آبرودارى از یک مسلمان دروغ محسوب نمى شود.)
بنابراین اولا ایرادات همسر خویش را به کسى نگوئید ثانیا اگر خواستید هم بگوئید فقط به همسر خودتان آن هم در محیطى آرام ، تنها و با عطوفت مطرح نمائید.
البته بعضى از خانمها عادت دارند در هنگام صحبت هاى زنانه بعضى از این صحبت ها را دوستانه مطرح نمایند ولیکن غافل از آنند که آبروى شوهر خویش را مقابل دوست خود برده اند و محبوبیت او را کم کرده اند.
پس فراموش نکنید زیبائى زندگى به چشم پوشى و کتمان عیوب و عدم اظهار به غیر مى باشد.

3 ـ مرد و فعالیت هاى اجتماعى
فعالیتهاى اجتماعى مرد بخشى از وقت شبانه روز او را به خود اختصاص ‍ مى دهد که طبیعتا از میزان وقت حضور در منزل و کنار شما کم مى گردد.
بنظر اولیه شما، شاید این یک عیب مرد باشد و دوست داشته باشید که مرد بیشتر اوقاتش را در منزل بگذراند تا با شما بوده و محیط خانه گرمتر باشد بله ما هم با نظر شما موافقیم و نظر شما را قبول داریم ولیکن توجه به یک نکته لازم و ضرورى است که اگر شما هم بدان توجه کنید به منظور ما هم نزدیکتر شده و فعالیت اجتماعى مرد و تلاش جنبى او را در کنار زندگى تائید مى کنید و از این به بعد چه بسا از شوهر خود تقاضا مى کنید در فعالیت هاى اجتماعى عام المنفعه ، خیریه ها و حسینه ها و… شرکت نماید.
فعالیت و همکارى هاى اجتماعى مرد نقش اساسى در جلب محبوبیت او داشته و سازمان روحى او را تصحیح و اصلاح و نیاز آنرا برآورده مى کند. مرد به جهت تنوع طلبى خاص اجتماعى که ویژه اوست بایستى در امور عام المنفعه مثل خیریه ها و… فعالیت نماید تا اولا در رشد و ارتقاء معنویت خود تلاشى کرده باشد ثانیا نیاز به محبوبیت را از جهت اینگونه فعالیتها تامین کرده و انسان صاحب وجه اى در میان جامعه گردد.
طبیعتا خود شما هم قائل و مایلید که همسرتان با چنین فعالیتهاى دینى و مذهبى برکت در زندگى شما آورده و به زندگى شما شکل و شماى خاص و ویژه خودش را بدهد.
با اینکار شما توانسته اید تعداد افرادى که با همسر شما در ارتباط سالم هستند را افزوده و در حقیقت و او را محبوبتر در میان جامعه و مردم کرده باشید.
و اگر خودش شما انصاف بدهید که مى دهید خواهید دید که واقعا ارزش ‍ آنرا دارد که مرد ساعاتى از شبانه روز را به چنین فعالیتهائى مشغول شود و از حضور در منزل بکاهد تا ابهت و جایگاه ویژه ارزشى در اجتماع پیدا نماید.

4 ـ مرد و دوستان صالح و سالم او:
طبیعتا متناسب با شرایطى سنى که همسر شما دارد دوستانى از دورانهاى مختلف سنى داشته و کم و بیش با آنها ارتباط دارد سعى کنید در ارتباط همسرتان با دوستان سالم نهایت تلاش خود را بنمائید. اینکار اولا محبوبیت همسر شما را در میان دوستان زیادتر نموده ثانیا شادابى روحى او را افزایش مى دهد.
حضرت نبى اکرم (صلى الله علیه وآله ) یکى از امورى را که موجب فرح و شادى و شادابى مومن مى شود ملاقات دوستان صالح معرفى مى نمایند.
بنابراین با ازدواج سعى نکنید شوهرتان را انحصارى و او را از اجتماع و دوستان اجتماعى اش محروم نمائید این پدیده اثر سوئى دارد که به خود شما و زندگى شما بر مى گردد.
زیبائى بیرونى زندگى شما را تضییع و در حقیقت به خوشبختى شما ضربه مى زندبله در صورتیکه دوستان او از نظر اخلاقى و رفتارى صلاحیت لازم و کافى جهت ارتباط با همسر شما را ندارند با عطوفت و مهربانى و با منطقى که در هاله اى از لطف است از او بخواهید که با آنها کمتر ارتباط داشته و آرام آرام دوستان صالح را جانشین آنها بکند. این روش ، خیرخواهى شما را براى او ثابت مى کند در غیر این صورت ممکن است تصور نماید که شما خداى ناکرده خودخواه و مغرور هستید.

5 ـ مرد و دیندارى :
هم شما مى دانید و هم ما، آن کسى که ما را در نظر مردم مجبوبیت و دوست داشتنى مى کند فقط خداست و همه به این حقیقت باور داریم ، چه بسا دوستانى که به دشمن تبدیل و دشمنانى که به دوست مبدل شده اند آیا در آن هنگام دوستى و یا هنگام دشمنى به این نکته توجه کرده ایم چه کسى است که محبت ما را در دل مردم مى اندازد و ما را محبوب آنها مى کند؟ همه اعتراف مى کنیم آن کسى که محبت ما را در دل مردم زیاد مى نماید خداوند کریم و لطیف است .
پس چه کنیم که او از کرمش ما را محبوب در میان جامعه کند.
خدا در قرآن کریم فرموده است : ان الذین امنوا و عملوا الصالحات سیجعل لهم الرحمن ودا
اگر پرهیزگار شدیم خداوند ما را محبوب همه اهل آسمانها و زمین مى کند و به آن اندازه که در پرهیزگارى موفق بودیم در محبوبیت هم موفقیم . چه بسا افراد زیادى ناخود آگاه به ما علاقمند و ما را دوست مى دارند در حالیکه ظاهرا هم هیچ خدمتى به آنها نکرده ایم . پس جایگاه دین و دین دارى را در زندگى خصوصى و عمومى فراموش نکنیم تا با شادابى روحى و معنوى بتوانیم زندگى شیرین و زیبائى داشته باشیم .

6. عزت نفس و ادعاى اغنا:
موضوعى که کم و بیش همه ما بدان مبتلا و عموما از ناحیه آن صدمه مى بینیم عدم عزت نفس مى باشد. توجه به جایگاه دیگران اعم از مال و جاه و مقام و بى توجهى به ارزشها و نعمتهاى خدادادى گاهى اوقات ، منشا تخریب خود و افراد پیرامومن خود بخصوص شوهر مى شود.
شاید شما هم اینگونه افراد را ملاحظه کرده اید، همیشه دم از ندارى و نیستى میزنند، در حالیکه خداوند متعال به آنها نعمت داده و زندگى تقریبا مرفهى هم دارا مى باشند ولى عدم عزت نفس موجب آن مى شود که در مقابل دیگران اعم از دوستان یا اقوام اظهار نیازمندى و نیستى بکنند.
شاید بنظر شما این کار صحیح باشد و بعضى بر این باورند که این کار انسان را از چشم و نظر دور مى کند بله صحیح است احتمال شما ممکن است صحیح باشد ولیکن چرا ما براى پرهیز از چشم و نظر که بعضى بدان معتقدند، از این طریق غیر معقول استفاده نمائیم . مراقبت در این زمینه روشهاى خاصى دارد که در جاى خویش آمده است .
استفاده از این طریق انسان را از ورطه انسانیت خارج و از حقیقت دور و در نهایت محبوبیت را کم مى کند. اگر هم بر فرض مثال کمبودى هست عفاف و عفت شما باید مانع از اظهار فقر بشود. آیا قرآن توصیه به عفت نمى کند؟ یحسبهم الجاهل اغنیاء من التعفف
بعضى ها از شدت عفاف (در عین حال ندارى ) نمى گذارند تا کسى کمبودهایشان را بفهمند و علاوه دیگران تصور مى کنند که آنها غنى هستند.
شما هم بایستى اینگونه زندگى کنید مراقب عفاف و آبروى خود باشید. بود یا نبود زندگى را حتى به والدین خود هم نگوئید. سلامتى و عزت نفس سرمایه اى است که قابل معاوضه با هیچ چیزى نیست .
آیا غیر از اینست که اگر بگوئید نیست به چشم خفت و خوارى به شما و همسرتان نگاه کرده و شما ناخود آگاه سبک شده اید.
اگر عزیز و صاحب عزت نفس شدید، محبت شما و همسرتان در قلوب افراد قرار خواهد گرفت و از ثمرات این محبت بیشتر بهره مند خواهید شد.

7 ـ احترام :
احترام زن به مرد در منزل و یا خارج منزل یک زیبائى خاصى به شخصیت زن و مرد مى دهد که شاید گاهى اوقات مورد حسادت دیگران قرار گیرد. در عین حال محبوبیت زن را نزد شوهر و محبوبیت آندو را نزد افراد جامعه صد چنان مى کند که در رابطه با بحث اسلوب زندگى بیشتر به آن اشاره مى نمائیم و بیان خواهیم کرد که اگر در زندگى زناشوئى فقط همین احترام باشد دستیابى به تمامى مقاصد ارزشمند زندگى مقدور خواهد بود.

8 ـ از تعریف بیش از حد دیگران بپرهیزید:
هر انسانى بنا به فطرت و غریزه هائى که دارد داراى کمالات انسانى و همچنین بخاطر عدم عصمت داراى یکسرى عیوب و نواقصى مى باشد که بایستى این مطلب مد نظر همه مردان و زنان قرار گیرد و به هیچ انسانى به دید تمام نگاه نکنند.
خانمهاى محترم این مطلب را بایستى مورد ملاحظه قرار داده و هیچ وقت شوهر خود را با دیگران مقایسه ننمایند و امتیازات مردان دیگر را به رخ همسر خود یا به فرد دیگر نکشانند. در اینحال اضافه براینکه ارزش شوهر خود را پیش خود کم کرده اید جایگاه او را نزد دیگران هم تضییع نموده اید. حال خود قضاوت کنید چه نتیجه اى بدنبال خواهد داشت ، مگر غیر از اینست که بازتاب منفى این کم ارزشى به شما و زندگى شما بر خواهد گشت . پس شما که خواهان زندگى شیرین و خوشبختى کامل هستید بایستى مراقب باشید.
در مقابل از هر عملى که بنحوى شوهر شما را در میان جمع دوستان ، خانواده و یا جامعه بنحو عقلائى و شرعى محبوب مى کند نبایستى دریغ نمائید.
تا از زیبائى محبوبیت همسر خود بتوانید:
اولا: آرامش و متانتى خاص به همسر خود هدیه کرده باشید.
ثانیا: شخصیت اجتماعى او را بالا برده باشید.
ثالثا: بتوانید به قابلیت خود در انتخاب همسر افتخار کنید.
رابعا: در تربیت فرزند که لازمه اساسى آن سلامت شخصیت پدر و مادر است موفق بوده باشید.

دخالت در فعالیت هاى خصوصى مرد
فعالیت هاى مردان به سه دسته تقسیم مى شود و اسلوب شخصیتى مرد هم بر این سه قسم بنا نهاده مى شود، دسته اول فعالیت هاى عمومى او مى باشد که معمولا خودش عامل یا معمول به آن بوده و پرسش و سوال شما را در این گونه موارد بدون پاسخ نمى گذارد و چه بسا تجسس شما در آن موارد هم مشکلى ایجاد نمى ماند. چه بسا خود مرد خیلى از اینگونه اتفاقات را شرح و توضیح مى دهد.
دسته دوم از فعالیت هاى او نیمه عمومى و تقریبا شکل و شماى خصوصى داشته و چه بسا گاهى بخشى از آنرا براى شما توضیح و بخشى را بدون بیان باقى مى گذارد.
طبیعتا تجسس در این امور اضافه بر اینکه گاهى منشاء دلخورى مى گردد ممکن است زن را از بعضى کنش ها و واکنش هاى اجتماعى مرد آگاه نماید. که به جهت شرایط عاطفى ، قدرت تحمل آنرا ندارند لذا اولا به مردها توصیه مى نمائیم که مواظب اینگونه مسائل باشند که عموما هم مردان با شخصیت اینگونه مى باشند، چرا که زن ظرفیت شنیدن و یا فهمیدن آنرا ندارد.
اما توصیه به خانمها، در اینگونه موارد اگر خود مرد صحبتى کرد شما اطلاع مى یابید و بیش از حد سوال نکنید، مرد را مجبور نکنید براى حفظ اسرارش ‍ به رفتارهاى ناهنجار دست بزند.
دسته سوم فعالیت هاى سرى مرد است که گاهى در رابطه با آن با هیچ کس ‍ سخن به میان نمى آورد شاید گاهى اوقات با بعضى از دوستان صمیمى ، آنهم خیلى کم . توجه داشته باشید پیرامون مسائل سرى مرد جستجو ننمائید.
سوال و جستجوى شما اولا قالب شخصیتى مرد را تحت تضعیف قرار مى دهد و مرد براى حفظ آن ممکن است واکنش نشان دهد که اغلب اوقات این واکنش ها فرآیند مناسبى را در زندگى بجاى نمى گذارد.
بنابراین سعى نمائید هنگام گفتگو و سوال و جواب حد و مرزها را حفظ و او را وادار به پاسخگوئى در موارد نیمه خصوصى و سرى ننمائید در غیر این صورت آثار اینگونه پافشارى ها را خودتان باید تحمل نمائید.
بله : گاهى بعضى از مردان اعمال سریشان یکسرى از اعمال خلاف و غیر مشروع مى باشد که در آنحال با تجسس بایستى از طریق خودش وارده شده و بدون آنکه خود را مطلع معرفى نمائید غیر مستقیم با لحاظ شرایط عاطفى لازم آنرا اصلاح و درمان نمائید. در این شرایط با مواظبت و البته مشاوره با اهل فن و روانشناس اقدامات لازم را تامین نمائید.
از این استثناء که بگذریم توجه داشته باشید که مرد دوست ندارد کسى از افعال خصوصى اش اطلاع یابد لذا اطلاع یابى و تجسس در زمینه هاى خصوصى را زرنگى قلمداد ننمائید. سعى کنید همیشه سوالات خود و گفتگوهاى خود را با همه در حیطه اى تنظیم نمائید که آرامش و هنجارهاى رفتارى به ناآرامى و ناهنجارى تبدیل نگردد.
بد نیست در اینجا توجه شما را بیش از پیش به یک حقیقتى جلب نمائیم . و آن هم اینست که فعالیت هاى انسان به علت یکسرى از محرکهاى درونى و محرکهاى بیرونى صورت مى پذیرد که بخشى عمده از محرکهاى درونى اطلاعاتى است که انسان به آنها لفظ سر و راز اختصاص مى دهد.
به بیان دیگر اسرار ما (محرکهاى درونى ) علت بخشى از رفتارهاى ما هستند، این محرکها وقتى محرک هستند که همان لفظ سر و راز بر آنها صادق باشد و الا چنانچه این اسرار باز و و مکشوف شود دیگر به عنوان محرک جهت فعالیت از آنها یاد نمى شود.
با این تعبیر ساده و مختصر خود شما در مى یابید که لازمه کشش و قدرت بر انجام یکسرى از فعالیت ها اسرار آدمى بوده و باز شدن و کشف آن اسرار به معنا و مفهوم باز ایستادن انسان از آن فعالیت ها مى باشد.
حال بد نیست خود شما قضاوت کنید آیا دوست دارید همسر شما دائما دست روى دست بگذارد و همیشه اظهار (نمى توانم ) بکند یا اینکه انتظار شما اینست که همسرى فعال ، پر انرژى و پر تحرک داشته باشید.
در هر حال اختیار با شماست . انتخاب روش ، شما را به منزل و مقصود خاص خودش مى رساند البته بدیهى است که شما جز طریق خیر انتخاب نمى نمائید.

زن و در آمد مرد
یکى از ملاکهاى ارزشى زندگى زناشوئى در آمد و نحوه در آمد مرد خانه مى باشد، طبیعتا هر خانمى دوست دارد که همسرش صاحب یک شغل شرافتمندانه بوده تا بوسیله آن زندگى راحت و بدور از دغدغه خاطر داشته باشند.
این وجه بدون استثناء در میان همه زنان دنیا مشترک است و هیچ زنى نیست که صاحب عقل سلیم باشد و غیر از این تقاضا نماید با این بیان جاى این سوال در میان ما و شما خواننده محترم است که پس چرا بعضى از خانمها حاضرند که همسرشان از هر طریقى که شده رفاه آنها را تامین نماید؟
ولو از راههاى غیر معقول و غیر مشروع ؟
حال یا با اصرار و تاکید و یا با سکوت در مقابل رفتارهاى غیر مشروع همسر.
پاسخ این سوال خیلى روشن است و شما هم با کمى دقت به جواب آن خواهید رسید جواب اینست که اختلاف در اصل موضوع شرافت و شرافتمندانه نیست بلکه اختلاف بر سر تعریف شرافت و شرافتمندانه است .
اگر بخواهیم مسئله را خوب بررسى نمائیم بایستى شرافت و شرافتمندانه را تعریف نمائیم تا عقیده ها یکسان و راهکارها مشخص و معین شود. باید بفهمیم که شرافت چیست و در چیست ؟
آیا شرافت که به معنا و مفهوم برترى یافتن براساس محاسن و خوبیها و ارزشهاست در چه امورى یافت مى شود.
چه افعالى شرافتمندانه است و چه افعال و رفتارى صرفا نام شرافت را یدک مى کشد و از حقیقت آن به دور است .
آیا نه اینست که شرافت در حلال خوردن و مراقبت از حلال و حرام است ؟
آیا نه اینست که شرافت در سخاوت و اهل بخشش بودن است ؟
آیا نه اینست که شرافت در کمک به هم نوع است ؟
آیا نه اینست که شرافت در خود گرسنه ماندن و دیگران سیر بودن است ؟
پس چرا خوشبختى و شرافتمندانه بودن را در این تعریف مى کنیم که همسرمان فلان مقدار سرمایه را دارا باشد؟ همسرمان فلان خانه و فلان اتومبیل را دارد؟ آیا این شرافت است ؟ اگر این شرافت است که شیر سلطان جنگل اشرف موجودات مى گردد در حالیکه ما از آن به عنوان یک درنده بیشتر یاد نمى کنیم .
آرى ، شرافت اینست که مرد مال حلال بدست آورد و به منزل بیاورد. شرافت در اینست که خانم به عنوان شریک زندگى مرد تقاضایش این باشد که ؛ همسرم فقط رزق حلال براى ما بیاور ولو یک تکه نان خشک باشد.
آن وقت اگر شما اینگونه تقاضا کردید خواهید دید که زندگى براى شما و همسرتان چقدر شیرین و دلپسند مى شود اگر اینگونه انتظار داشتید آن وقت همسر شما خود را مجبور نمى کند براى درآمد بیشتر حقوق دیگران را ضایع و از سایر وظایف فردى ، دینى و اجتماعى خود بزند تا بتواند مثلا فلان خانه ، یا ماشین یا مبلمان … را خریدارى نماید.
ارزش دیندارى شما خانم محترم اینست که هر از چند یکبار با همسرتان در رابطه با رزق حلال به گفتگو بنشینید و انتظارات خویش را در این رابطه بیان نمائید.
محیط صمیمى خانه و رابطه عطوفت آمیز شما، شما و همسرتان را براى تلاش نیکو و خوش ثمر بجاى پرثمر آماده و مهیا و تشویق مى نماید. لذا سعى کنید در این محیط با استفاده از گفتگوهاى ملاطفت آمیز پیرامون شرافت و ارزشمندى از نظر دین و عقل راهکارهاى صحیح زیستن را جاى مقلد زیستن جانشین نموده و نسل فرداى خود را در مسیر زیباترى از مسیرى که خودتان قرار داشته اید هدایت نمائید. تا نسل شما سبب افتخار و ارزشمندى و شرافت شما بوده باشند.
مطلب دیگرى که زن در رابطه با در آمد مرد باید ملاحظه کند اینست که بعد از توجه به حلال بودن و پرداخت وجوهات شرعى (2) زن باید ملاحظه هزینه هاى زندگى را بکند، نه اینکه کم بخورد یا بد بپوشد. خیر، خوب ، تمیز، زیبا پوشش داشته باشد ولیکن اسراف نکند؛ از روى چشم و هم چشمى شوهر خود را به زحمت خرید هر روز یک مد لباس و یا سرویس ‍ طلا نیدازد، یکى از ملاکهاى شخصیت زن و ارزشمندى او کم خرجى او براى شوهر است ، این یکى از هنرهاى ارزشمند زن است که کم هزینه بوده و اهل اسراف نباشد.
اگر شما خانم محترم چنین کردید که البته خواهید کرد به ارزش و شرافت خود افزوده و یک زندگى آرامى را براى خود مهیا نموده اید.
بعد از ملاحظه درآمد مرد از جهت حلال بودن و رعایت مسائل شرعى پیرامون آن و جلوگیرى از اسراف در زندگى ، نسبت به بعضى از هزینه هائى که ممکن است مرد باختیار انجام مى دهد دخالت نکنید، او با زخمت مال را تهیه و به اندازه مورد نیاز صرف منزل کرده است . ممکن است بخواهد مابقى آنرا در بعضى از امورى که جه بسا مربوط به منزل نیست هزینه نماید. مراقب باشید دخالت در امور شخصى در خصوص مرد ممکن است عواقب مطلوبى نداشته باشد.
لذا شما خانم محترم در این جهت هم رعایت مسائل احتیاطى را فراموش نفرمائید.

زن و تربیت فرزند
یکى از نقش هاى زیبائى که زن مى تواند به خوبى اجرا نماید مسئله تربیت فرزند، گل دامان پاک او است .
اگر چه تربیت و مسائل آن بایستى در اختیار مرد باشد و دین ، تربیت را به عهده مرد گذاشته اما مى توان گفت که منظور ملاکهاى اساسى تربیت بوده است این زن است که با عطوفت و مهربانى ایام و روزهاى کودک را حس ‍ کرده و با او به سر مى برد. اوست که به فرزند خیلى چیزها را مى تواند بیاموزد.
لذا انجام این نقش در غیاب پدر، به عهده مادر مهربان و عطوف بوده بایستى صورت پذیرد تا گل بوستان آنها به نیکى رنگ ثمر و نتیجه را ببیند و موجب افتخار آنها گردد.
براى اینکه نقش تربیتى زن بیشتر روشن شود مى توانید به کتاب(چگونه فرزند نابغه داشته باشیم ؟)(3) مراجعه نمائید. در آنجا پیرامون این موضوع مباحثى را آورده ایم که همه خوانندگان را به دقت وا مى دارد از آنکه بگذریم ما در ذیل یکسرى از ملاکهاى لازم جهت صحت تربیت فرزند را حضورتان معرفى مى نمائیم تا با استفاده از آنها بهتر در راه تربیت فرزند موفق بوده باشید.
1 ـ مادر و پدر هر دو باید در تربیت فرزند سهیم باشند والا فرزند از لحاظ منطقى یا عاطفى ممکن است ضعیف شده و آثار ضعف آن در رده هاى مختلف سنى ظاهر شود.
2 ـ ابزار مادر در تربیت ، مهربانى ، حوصله و دقت در رفتار.
3 ـ ابزار پدر در تربیت ، منطق ، مهربانى ، حوصله در رفتار مى باشد.
4 ـ نظافت و تمیزى فرزند از امورى که پدر را نسبت به فرزند خوشبین مى کند لذا مادر محترم نبایستى از این مطلب غفلت بنماید.
5 ـ امور مورد انتظار شوهر در تربیت فرزند نبایستى از ذهن مادر فراموش ‍ شود و الا ناهنجارى و اوقات تلخى حاصل از مواخذه ممکن است ضرر بیشترى به مادر، پدر و فرزند برساند.
مادر با تمام تلاش سعى کند امور مورد انتظار در رابطه با تربیت فرزند را بانجام برساند پدر هم در مقابل این اعمال محبت هاى مادر را بى پاسخ نخواهد گذاشت و جبران لازم را خواهد نمود.
باز هم توصیه مى کنیم براى تربیت فرزند و یافتن راهکارهاى آن به کتاب چگونه فرزند نابغه داشته باشیم مراجعه و حداقل یکبار آن را بخوانید تا با اصول اساسى و ارزشى کودک آشنا، و بتوانید میوه زندگى خودتان را صحیح تر تربیت بنمائید.
یقینا با تربیت صحیح جایگاه شما نزد همسرتان بهتر خواهد شد.

زن و اجتماع
مطلبى که بایستى در راستاى ارزشمندى زندگى مطرح نمود اینست که در کل عالم هستى همه اشیاء داراى یک ظاهر و یک باطنى مى باشند ظاهر؛ آن وجهى از شى است که در معرض دید و تماشاى دیگران قرار مى گیرد ولیکن باطن اشیاء آن حقیقتى است که قابل تماشا و رویت نبوده و عموم مردم معرفت و احساسى نسبت به آن ندارند.
این واقعیت هم در اشیاء و هم در احکام دینى و غیر آن متجلى است ، هر موجودى را در عالم مثال بزنید غیر از خدا این واقعیت بر آن قابل انطباق است .
این مطلب در پدیده هاى اجتماعى و گروهى هم مستثنى نیست ، خانواده هم که یکى از پدیده ها و موجودات اجتماعى است این امتیاز و خصوصیت را دارا مى باشد.
خانواده با اولین ساختار که به شکل یک زوج مى باشد داراى یک ظاهر و یک باطنى است : ظاهر آن مرد و باطن او زن مى باشد و بدین ترتیب همان انتظارات از آندو میروید از ظاهر ظهور و از باطن در پرده بودن و قابل ملاحظه و رویت نبودن ، شاید این بخش از آیه قرآن به این واقعیت اشاره داشته باشد(و انتم لباس لهن ) شما مردان پوشش زنها هستید، یعنى زنها در باطن و مردها در ظاهر و ظهور مى باشد.
شما به بدن انسان نگاه کنید پوست و قلب ، هر دو ارزشمند هستند ولیکن اگر قسمتى از پوست و قفسه سینه از بین برود و قلب با فعالیت زیبایش قابل رویت باشد چه مى شود؟ خود شما چه عکس العملى نشان مى دهد؟
آیا مى شود قلب آشکار باشد؟ خیر، باطن باید در بطن و در پوشش باشد والا اولا وظیفه خود را انجام نمى تواند بدهد ثانیا زیبائى ظاهر از بین رفته و عقلا تنفرآور مى شود.
حال که مفهوم ظاهر و باطن را دریافتید. و براى خانواده هم ظاهر و باطنى لحاظ نمودید و ظاهرش را مرد و باطنش را زن قلمداد کردید. خودتان مى توانید نقش اجتماعى زن را ملاحظه نمائید. شما خود مى توانید قضاوت کنید که زن چه موقع باید در جامعه وارد شود.
آیا اگر زن که باطن است بجاى ظاهر قرار گیرد مى تواند وظیفه خود را انجام دهد؟
آیا در این حالت زیبائى زندگى خدشه دار نمى شود؟ آیا عقلا تنفرآور نیست ؟ اینها همه سوالاتى است که به ذهن مى رسد و هر خانم محترمى باید براساس وجدان به آنها پاسخ دهد، نگاه نکند ببیند دوستانش فلان کار را انجام مى دهند پس بگوید من هم باید انجام بدهم خانم ؛ هر کسى براى خودش مى فهمد اگر شما قبول دارید، لازم نیست بواسطه رقابت دست از عقل خود بردارید. اصلا و ابدا.
البته این گفتار ما بدین معنا نیست که زن با هیچ کس ارتباط نداشته باشد. زن انتخاب شغل نکند، زن چه و چه … نه ،
شما مى توانید به مشاغلى که واقعا از دست مردان بر نمى آید اقدام نمائید، البته به شرط آنکه توازن روحى شما از لحاظ عاطفه و عفاف دچار ضایعه نگردد.
شما مى توانید با زنان دیگر که از لحاظ اخلاقى در سلامت هستند ارتباط داشته باشید چه آنکه از لحاظ شرعى هم مقبول و معقول است البته سلامت و عفاف و رازدارى آنها شرط اولیه همنشینى خواهد بود طبیعى است که بواسطه این داستان ؛ اولا مى توانید در امور عادى زندگى با هم مبادله نظر نمائید.
ثانیا تفریحى براى رفع خستگى هاى ذهنى در مواقع لازم داشته باشید.
بنظر مى رسد که با این نوشته شما مى توانید جایگاه ارزشمند خود را در زندگى و خانواده و اجتماع بیشتر حس نموده و براى آن بیشتر ارزش قائل شوید.
در خاتمه کتاب شما را به دقت در یک سرى امور کلیدى توصیه نموده و آرزوى آن را داریم که با عمل به آن رنگ زندگى شما هر روز زیباتر گردد.
از… بپرهیزید تا زندگى شما شیرین شود
1 ـ از خواب صبحگاهى بپرهیزید و تلاش و کوشش خود را در جهت نظم و انضباط منزل و پوشش مرد بکار بندید تا زندگى شما شیرین تر شود.
2 ـ از تلخ روئى بپرهیزید و با لبخند محبت آمیز زندگى را شروع کنید، یک لبخند و تبسم خیلى کم مایه است ولیکن سرمایه بزرگى بنام خوش خلقى شوهر و شادابى زندگى را با آن مى توانید خریدارى نمائید.
3 ـ از چشم و هم چشمى و تقاضاى غیر مقدور از همسر بپرهیزید تا شوهر شما نزد شما و اهل خانه محبوب شده و خجالت زده و افسرده نگردد.
4 ـ از حسادت و رشک بپرهیزید تا به زندگى خود قانع و از همسر و فرزندان خود لذت ببرید. حسود جز رنج آفرینى براى خود کارى نمى کند.
5 ـ ساده زیستى و سالم زیستى را شعور و شعار واقعى خود قرار داده و از تجمل گرائى بپرهیزید تا زحمت زندگى را کمتر و زندگى را شیرین تر کرده باشید.
6 ـ از بدبینى به شوهر و دیگران بپرهیزید تا شوهر نزد شما عزیزترین و محبوب ترین افراد باشد و در مقابل ، او بتواند به شما اعتماد و اطمینان نماید.
7 ـ از نق زدن ، بهانه جوئى بپرهیزید تا تمکین ، آرامش و شادابى را به زندگى زناشوئى دعوت کرده و از طرف دیگر همسر شما در وظایف خویش ‍ موفق تر بوده و در نتیجه بیشتر خود را مدیون شما ببیند.
8 ـ از گفتگو پیرامون موضوعاتى که به نحوى ارزشهاى همسر را تضعیف یا نادیده مى گیرد پرهیز نمائید تا محیط گفتگو و همنشینى شما آرام و بدون جدل باشد.
توجه و الطفات به … تا زندگى شیرین تر شود.
1 ـ از توجه و احترام به والدین همسر دریغ ننمائید. هر چه شما بیشتر به آنها محبت کنید آنها به فرزند خود و عروس خود بیشتر علاقمند و زندگى با آنها و کنار آنها دلپذیرتر مى گردد.
2 ـ توجه به مطالعه و اختصاص ساعاتى از روز به مطالعه به زندگى شما یک انضباط علمى و ارزشى مى دهد و شما و زندگى شما را از دیگر زندگى هاى متمایز مى کند.
3 ـ راههاى جلب رضایت همسر خود را که به صورت اختصاصى است شناسائى نمائید. هنر یک زن در اینست که به این راه ها توجه بیشترى نموده و آنها را از اول زندگى خوب شناسائى نماید تا بتواند همسر خود را دائما خشنود و راضى نگه دارد.
4 ـ توجه بیشتر به عبادات و رعایت حد و حدود آن ، تا به زندگى خود یک زیبائى معنوى بیشترى داده باشید.
5 ـ توجه به الفاظى که در هنگام گفتگو با همسر و فرزندان بکار مى برید. تا مى توانید از الفاظ و کلمات ارزشمند و مثبت استفاده نمائید تا همسر شما به عقل و ارزش عقلى شما بیشتر توجه کند.
6 ـ توجه به جاذبه هاى ظاهرى خود در نزد شوهر، ترتیب ظاهر متناسب و مورد پسند همسر تا خاطر او را بیشتر به خود جلب کرده باشید.
7 ـ چنانچه در طبخ غذا زحمت مى کشید سعى کنید نظر او را بعد از میل غذا از او بخواهید و عیوب آنرا در دفعات بعدى رفع نمائید تا به حسن سلیقه شما اطمینان پیدا کرده و دست پخت شما را دوست داشته باشد.
8 ـ توجه به گفتارها و انجام سریع دستوراتى که در مواقع خاص دارد تا احترام شما نزد او به حقیقت بپیوندد و او شما را قلبا دوست داشته باشد چرا که محبت بوسیله اطاعت ، قلبى و عمیق مى گردد!!
9 ـ شنونده خوبى براى حرفهاى همسر خود باشید تا او هم شنونده خوبى براى حرفهاى شما باشد.
10 ـ همیشه با شرایط او سخن بگوئید نه با شرایط خود تا او بیشتر حس ‍ کند که درکش مى کنید.
در مجموع با امید آنکه توانسته باشیم گوشه اى از انتظارات را در مقابل همسران مهربان بیان کرده باشیم . تقاضامندیم در مطالعه این کتاب با همه جوانب آن دقت نمائید تا زندگى شما مملو از آرامش و محبت واقعى بوده باشد و ثمرات زیباى آن فرزندانى صالح و سالم و پشتیبانان ارزشهاى دینى و اسلامى در طول دوران تاریخ باشند.
در پایان ، چنانچه از مطالعه این کتاب بهره مند شدید به دیگران هم براى رسیدن به آرامش بیشتر و سلامت خانوادگى توصیه نمائید.
والسلام
نویسنده : منبع: Ghadeer.org

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید