والدین و فرصت هاى بى شمار تجربه

والدین و فرصت هاى بى شمار تجربه

نویسنده:زهرا قلى زاده سلوط

آزمون هاى کودکى
هیچ گاه کارى را که کودک مى تواند براى خودش بکند برایش انجام ندهید. این قانون آن قدر اهمیت دارد که باید بارها تکرار شود.
«سحر، پنج ساله نور چشم مادرش بود. بى نهایت زیبا بود و مادر هم به او لباس هاى زیبا مى پوشانید، هفته اى چهار بار به حمام مى برد و موهایش را برس مى زد و شانه مى کرد. بند کفش هایش را مى بست و دکمه هایش را مى انداخت. سحر یک عروسک کامل بود. شاد و سرحال و جذاب اما نمى توانست جوراب هایش را بپوشد. نه پشت و روى لباسش را تشخیص مى داد و نه کفش چپ و راست را!»
اگر مادر سحر درک مى کرد که چه بر سر فرزندش مى آورد، وحشت مى کرد. او خود را مادر کاملاً شیفته اى مى داند که همه زندگى اش را وقف خدمتگزارى به دخترش کرده است. اما مادر با این کار دارد به سحر مى آموزد که دخترى است حقیر، درمانده، وابسته، بى کفایت و بى فایده. تا یک سال دیگر سحر باید به مدرسه برود آن وقت مادر آن جا نیست که همه کارها را برایش انجام بدهد.
هرگاه براى کودک کارى کنیم که خودش مى تواند براى خود انجام دهد به زبان بى زبانى به او مى گوییم که از او بزرگتر، بهتر، لایق تر، ماهرتر، باتجربه تر و مهم تر هستیم و پیوسته برترى خیالى خود را بر حقارت فرضى او به تماشا مى گذاریم. آن گاه از خود مى پرسیم چرا فرزندمان بى کفایت است و نارسایى دارد؟
از همان اوان طفولیت، کودکان به ما نشان مى دهند که دوست دارند کارى براى خود انجام دهند. نوزاد دست دراز مى کند قاشق را بردارد. زیرا مى خواهد به خود غذا بخوراند. ما براى پرهیز از بروز کثافتکارى، اغلب اوقات کودکان را از این کار منصرف مى کنیم و بدان وسیله در آن ها ایجاد یأس و خودپندارى نادرست مى کنیم. تمیز کردن کودک از بازگردانیدن شجاعت از دست رفته به او، بسیار آسان تر است. به محض این که کودک نشان مى دهد مى خواهد کارى براى خود انجام دهد باید از فرصت استفاده کنیم و در صورت امکان، اجازه دهیم به کارش ادامه دهد. براى آن که کودک به خود و دیگران کمک کند فرصت هاى بى شمارى وجود دارد که از تصور بیرون است. اى بسا کودک نیازمند کمک، سرپرستى، تشویق و آموزش باشد. طبیعى است که باید این ها را در اختیارش قرار بدهیم. ما نه حق داریم کارهاى او را برایش انجام بدهیم، و نه حق داریم از این که به دلخواه با ما تشریک مساعى کند، بازش بداریم.
کوچولویى کودکان بسیار دلنشین است. هنگامى که مى بینیم کودکى در انجام آن چه مى کوشد انجام دهد با مشکل روبه روست، واکنش وسوسه آمیز اولیه ما این است که به کمک او بشتابیم اما باید مراقب این وسوسه باشیم. بدون آن که بدانیم جریان از چه قرار است، اغلب به خود اجازه مى دهیم تا کوشش او را به هدر دهیم زیرا طبق عادت این کار را انجام مى دهیم. بچه ها از این که برایشان کارى انجام شود، لذت مى برند. این که انسان بتواند دستور بدهد دیگران کارى برایش انجام دهند به شخص احساس قدرتمندى خاص مى بخشد. از سوى دیگر، اگر به کودک هم فرصت داده شود که براى دیگران خدمتى انجام دهد، از توانایى خود لذت مى برد.
هنگامى که کودک بزرگ مى شود، گرایش طبیعى اش این است که براى خود و دیگران کارهایى انجام دهد. با این همه چه بسا، این گرایش در اثر ترس، رفتار حمایت آمیز پدر و مادر و خدماتى که براى او انجام مى دهند، کاهش بیابد. کودک تصور مى کند توانایى ندارد براى خود کارى انجام دهد، بى کفایت است و توانایى خود را دست کم مى گیرد. بارها پیش آمده است که مى خواهیم با شتاب کارى را انجام دهیم یا عادت داریم کارها را خودمان انجام بدهیم، اى بسا متوجه نشده باشیم که کودک آمادگى آن را یافته که مسوولیت کارها را به عهده بگیرد. در این صورت به دست خودمان توانایى هاى کودک را ریشه کن مى کنیم. باید بین داشتن توقع بیش از اندازه از کودک که نوعى اعمال نفوذ شمرده مى شود و اعتماد داشتن به توانایى هاى او که نوعى احترام گذاشتن به کودک است، تفاوت قایل شویم.
هر مادرى هیجان نخستین گامى را که فرزندش برداشته است، به یاد دارد. فیلم هاى خانوادگى و عکس هاى خاطره انگیز بى شمارى شاهد این رویداد هیجان انگیزند.
هر آینه پدر و مادر نسبت به مراحل مختلف رشد فرزندان خود هوشیار باشند. فرصت هاى بى شمارى براى تجربه همان هیجان زدگى غرورانگیز در تمامى مدت زندگى کودک، روى مى دهد.
روندى که منجر به برداشتن نخستین قدم کودک شد، باید در دیگر مراحل رشد کودک تکرار شود. مادر گامى از کودک عقب مى کشد، دست هایش را دراز مى کند، آن قدر که در دسترس کودک نباشد و بدین سان کودک را تشویق مى کند و براى آن که مستقل از حمایت او حرکت کند، به او احساس حرکت دست مى دهد. کودک مى کوشد و هنگامى که موفق شد دست مادر را بگیرد، غرق در احساس پیروزى مى شود و مادر هم از موقعیت خود بر سر ذوق مى آید. بنابراین در زمینه هاى دیگر هم مى توانیم گامى به عقب بگذاریم و به کودک فضاى حرکت کردن بدهیم. کمک خود را از او دریغ کنیم اما در عوض مورد تشویقش قرار دهیم.
منبع:http://www.javannewspaper.com

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید