ابو بصیر از امام نقل مى کند:
قومى خواستند در ساحل عدن مسجدى بسازند. امّا وقتى کار مسجد به پایان رسید، خراب شد و فرو ریخت. آن قوم، پیش ابو بکر آمدند او گفت: بنا را محکم بگیرید. ولى باز هم خراب شد. دوباره آمدند.
ابو بکر بالاى منبر رفت و خطبه اى خواند و مردم را قسم داد که هر کس در این مورد چیزى مى داند بگوید.
على- علیه السّلام- فرمود: طرف راست و چپ قبله را حفر نمایید، دو قبر پیدا مى شود که روى آنها سنگى است و در آن نوشته شده:
«من رضوى و خواهرم حیّا، دختران تبّع پادشاه یمن، مردیم در حالى که به خدا شرک نورزیدیم».
پس آنها را در بیاورید و غسل دهید و کفن نمایید و بر آنها نماز بخوانید و دفن کنید. سپس مسجد را بنا کنید تا خراب نشود.
همین کار را کردند و از آن پس دیگر مسجد خراب نشد « بحار: 41/ 297 حدیث 22».
منبع: جلوه هاى اعجاز معصومین علیهم السلام (ترجمه الخرائج و الجرائج)، قطب الدین راوندى، قم: 1378 ،ص158.