راز ماندگاری شخصیت حضرت فاطمه زهرا (س) (بخش اول)

راز ماندگاری شخصیت حضرت فاطمه زهرا (س) (بخش اول)

مقدمه
از ابتدای تاریخ تا به امروز در جامعه و تمدن‌های بشری، پیشگامان ترقی‌خواه بسیاری ظهور کرده‌اند که همه آنان سرانجام پس از پشت سر نهادن مراحل گوناگون پیروزی، رشد، پیشرفت و پذیرفتگی اجتماعی و جهانی، به تدریج رو به ضعف و فرسودگی نهاده‌اند. آنان پس از پیمایش فراز و نشیب‌های بسیار سرانجام به پایان خط و غروب و افول اقتدار و شکوه اجتماعی خویش رسیده‌اند و خواه ناخواه نه تنها از موقعیت پیشگامی و پیشوایی خویش کنار رفته بلکه از متن جامعه‌ها، تمدنها و مردم نیز به حاشیه رانده شده‌اند و جای خویش را به چهره‌ها و سمبل‌های نوین سپرده و خود به تدریج به موزه‌ها و بایگانی‌های تاریخ پیوسته‌اند

اما در این میان باید اندیشید که این چه راز و رمزی است که یاد الهام‌بخش ریحانه پیامبر، نام مقدس و بلند آوازه او، سیره و سبک و روش او نه تنها از این آفت مصون مانده بلکه راه و رسم او در میان نسل مترقی و آگاه، همچنان به صورت یک اسوه دلپذیر و چهره محبوب نورافشانی می‌کند. در یک نگرش گذرا مهم‌ترین رازهای این ماندگاری و پایندگی را ذکر می کنیم:

1. پیوند و ارتباط با حق تعالی
اولین راز ماندگاری و پایندگی فاطمه زهرا (س) این است که وجودش سرشار از اخلاص، تلاش و جھاد شایسته و ھمه جانبه است تا خود را به سرچشمه حیات و ھستی پیوند بزند.

او اگر در برابر حق ذره ای ناچیز و یا وجودی شکوھبار و گرانقدر است، اگر چشم های روان از ارزشھا و والایی ھا و یا کوثری پربرکت و جوشان از معنویت و عظمت است؛ «إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ» (کوثر/1) با ھمه وجود در برابر حق، خضوع و خشوع می کند و با تمام وجود می کوشد تا در پرتو عبادت و بندگی، پرستش و نیایش، دعا و راز و نیاز، و تخلق به اخلاق الھی، خود را به اقیانوس ابدیت برساند و قطره ی وجود را به آن یگانه بی ھمتا و ھستی بخش و پاینده پیوند بزند؛ به آن ذات جاودانه اتصال یابد و رنگ و ویژگی و خاصیت مورد نظر او را بپذیرد و خود را در او محو سازد.

از ھمین نظر است که آن حضرت لذت معنوی و روحی یاد خدا و راز و نیاز و زمزمه جانانه با او را با ھیچ چیز دیگر مبادله نمی کند. (1)

شب عروسی و لحظات رسیدن به وصال بھترین یار و بھترین انسان آفرینش را شب عشق معنوی می سازد و دست در دست یار به عبادت معشوق و نماز می ایستد. فانشدک الله ان قمت الی الصلاه فنعبد الله تعالی ھذه اللیله. (2)

در بھار جوانی به گونه ای معبود و معشوق را می پرستد و عبادت می کند که نور معنویت آن، روشنی بخش فرشتگان می گردد و خدا آنان را به نظاره کردن بر عبادت شگفت انگیز و جاندار و خالصانه ی او دعوت می کند.

الف: توجه کامل به خدای متعال
محدثان و مورخان و سیره نویسان، در این مورد آورده اند که روزی پیامبر گرامی(ص) رو به صدیقه طاهره کرد و فرمود: فاطمه جان! ھم اکنون فرشته وحی از سوی پروردگارم آمده و پیام آورده است که آنچه فاطمه از بارگاه او بخواھد، پذیرفته است؛ بگو چه خواسته ای داری؟ او فرمود: شغلنی عن مسئلته لذه خدمته، لا حاجه لی غیر النظر الی وجھه الکریم. (3)

لذت معنوی و روحانی وصف ناپذیری که ایستادن در بارگاه او و از عبادت و بندگی اش احساس می کنم، مرا از ھر خواسته ی دیگری باز می دارد؛ به ھمین جھت تقاضایی جز این ندارم که ھمواره ناظر جمال زیبا و والای معنوی آفریدگار خویش باشم و در خدمت و در محضر او، و پیوند و ارتباط معنوی من با ذات پاک او بیشتر و دوستانه تر و خالصانه تر و عاشقانه تر باشد.

ب: عشق به نماز
آن انسان والا در شب عروسی و در آغازین لحظات خاطره انگیز زندگی نوین اش با امیرالمؤمنین، در پاسخ ھم پرواز زندگی اش که از حال او می پرسید، چنین پاسخ داد: تفکرت فی حالی عند ذھاب عمری و نزولی فی قبری فشبھت دخولی فی فراشی بمنزلی کدخولی الی لحدی و قبری فانشدک الله ان قمت الی الصلاه فنعبد الله تعالی ھذه اللیله. (4)

ھم اکنون در مورد حال و روز و سرنوشت و رفتار خویش می اندیشم، به یاد پایان زندگی این سرا و غروب لذت ھا و خوشی ھای آن و فرود به فرودگاه قبر؛ بر این فکر می کنم که امروز از خانه پدر به خانه ھمتای زندگی مشترکم آمده ام و روزی دیگر از این خانه به سوی آرامگاھم خواھم رفت؛ از این رو تو را ای یار باوفای راه حق، به خدا سوگند می دھم که بپاخیز تا در بارگاه خدا به نماز ایستیم و این شب آغازین زندگی مشترک و این ساعت ھای خاطره انگیز را به پرستش و عبادت او برخیزیم.

ج: خضوع و خشوع در برابر خداوند
پیامبراکرم (ص) می فرماید: و اما ابنتی فاطمه فانھا سیده نساء العالمین…. متی قامت فی محرابھا بین یدی ربھا زھر نورھا لملائکه السماء کما یزھر نور الکواکب لاھل الارض و یقول الله عزوجل لملائکته: یا ملائکتی، انظروا الی امتی فاطمه سیده امائی قائمه بین یدی ترعد فرائصھا من خیفتی و قد اقبلت بقلبھا علی عبادتی اشھدکم انی قد امنت شیعتھا من النار….(5)

و اما دختر سرافرازم، فاطمه، سالار زنان عصرھا و نسل ھاست. او پاره ای از وجود من، نور چشم من، میوه دل من و روح و روان من است. فاطمه ام حوریه ای است در سیمای انسان. ھنگامی که او در پرستش گاه خویش برای عبادت و راز و نیاز می ایستد و نام و یاد پرشکوه خدا را زیر لب زمزمه می کند و در پیشگاه او قرار می گیرد، نور معنویت او بر فرشتگان آسمانھا می تابد؛ درست ھمان گونه که نور ستارگان بر زمینیان. در آن ھنگام خدا به فرشتگانش می فرماید: ھان ای فرشتگان من! به فاطمه، سالار زنان بنگرید که چگونه در برابر من به عبادت ایستاده است و چه سان از احساس عظمت معنوی پروردگارش بر خود می لرزد و با چه حضور قلب و خشوع معنوی، خدایش را می پرستد! من شما را به گواھی می گیرم که پیروان راستین او را در آتش نسوزانم و به آنان امن و امان بخشم.

2. جامعیت و کمال
راز دیگر ماندگاری وجود حضرت زهرا (س) این است که با وجود زندگی کوتاه ظاھریش، در نقش های گوناگونی آغاز به درخشیدن آغاز کرد و برای ھمگان به صورت سمبل و نمونه ای پرجاذبه و الگویی محبوب و لبریز از راستی و درستی و اخلاص جلوه کرد.

او برای ھر انسان مترقی و آرمان خواھی قھرمان برازندگی ھا و والایی ھا و زیبایی ھای ظاھری باطنی گردید و در ھمه میدان ھا و صحنه ھا و نقش ھا خوش درخشید و به صورت انسان کامل و شایسته ای در چشم انداز ژرف نگران و حقیقت جویان وآزادمنشان قرون و اعصار قرار گرفت.

ھر کس به زندگی شکوهبار و پرمعنویت او نیک بنگرد، او را نمونه ی یک دختر پاک و مترقی و یار پدر و مادر، نمونه ی یک ھمسر و ھمتا و شریک زندگی آگاه و فداکار و مشاور ھمسر، و نمونه کامل مادر بودن می یابد.

درباره جامعیت و کمال فاطمه زهرا (س) همین بس که قطب عالم امکان حضرت ولی عصر (عج) که الگو برای همه هست می فرماید: اِن لی فی ابنه رسولِ الله اسوهٌ حسنهٌ. (6) الگو و اسوه‌ی‌ نیکوی من دختر فرستاده خدا، فاطمه زهرا (س) است.

پی نوشت ها
(1) محلاتی، ذبیح الله، ریاحین الشریعه، ج1، ص105.
(2) شوشتری، نورالله، احقاق الحق، ج4، ص481.
(3) محلاتی، ذبیح الله، همان.
(4) مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج1، ص270.
(5) مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج43، ص172.
(6) طوسی، محمد بن حسن، الغیبه، ص286.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید