بررسی تأثیر مثبت اندیشی از دیدگاه قرآن و حدیث(4)

بررسی تأثیر مثبت اندیشی از دیدگاه قرآن و حدیث(4)

نویسندگان: دکتر محمدحسین توانایی(1)
الهه سلیم زاده(2)

موانع مثبت اندیشی
بسیار اتفاق می افتد که وقتی تصمیم مثبتی می گیریم، بلافاصله با موانعی در مقابل آن تصمیم مواجه می شویم. این موانع می توانند از درون وجود انسان بروز کنند یا عوامل خارجی باشند. مثلاً دانش آموزی تصمیم می گیرد در کنکور دانشگاه موفق شود، اما وقتی حجم کتاب ها را می بیند، ترس از شکست بر او غالب می شود و اعتماد به نفس خود را از دست می دهد و در تصمیم خود متزلزل می شود. همچنین عوامل بیرونی، مثل از دست دادن یک عزیز یا بیمار شدن قبل از کنکور و حوادثی از این دست می تواند در روحیه انسان اثر منفی بگذارد. اصولاً مسایل و مشکلات زندگی واقعیت هایی غیر قابل اجتناب هستند که در بعضی موارد گریزی از آن ها نیست. مهم،‌ روش برخورد ما با این گونه رخدادهاست. « زندگی بدون مشکلات برای یک انسان می تواند فاجعه آمیز باشد. زندگی بدون مشکلات، انسان را به آب راکدی تبدیل می کند که می ماند، می گندد و متعفن می شود. چالش ها و مشکلات به زندگی هیجان و روح می بخشند. انسان ها زمانی قدر عافیت را می دانند که به مصیبتی و مشکلی گرفتار آیند. بنابراین مشکلات، هشدارهایی است در زندگی انسان ها تا قدر لحظه های بدون مشکل را بدانند و از زندگی خود لذت ببرند.»( آزمندیان، 203) در این بخش به بررسی کوتاه برخی از موانفع تفکر مثبت می پردازیم.

1. عدم اعتماد به نفس
اعتماد به نفس یعنی توجه و تکیه به توان مندی ها و موهبت های فردی که از جانب خداوند به انسان عطا شده و آن، یکی از ویژگی های شخصیتی است که با وجودش، فرد به خود اجازه می دهد، به خویشتن و موقعیت های اطرافش نگرش مثبت داشته باشد. انسان مؤمن با یقین به قدرت و عظمت پروردگار احساس قوت می کند و با اعتماد کامل کار خود را به خدا واگذار می کند، چون می داند خداوند ناظر بر بندگان خویش است و آنان را یاری می نماید:«‌افوضُ امری الی الله إنّ الله بصیرٌ بالعباد»؛‌« کار خویش را به خدا واگذار می کنم که خدا به حال بندگان بیناست»(غافر، 44).
این گونه افراد به توانایی های خود اعتماد دارند و بر این باورند که از عهده انجام انتظارات منطقی خود برمی آیند و اگر بعضی انتظاراتشان برآورده نشد، اعتماد خود را از دست نمی دهند. در اهمیت اعتماد به نفس از حضرت علی(ع) نقل شده است:« قدرتک علی نفسک افضل القدره و امرتک علیها خیرالامره»(آمدی، 538)« توانایی تو بر نفست برترین توانایی و فرمانرواییت بر آن بهترین فرمان روایی است». در مقابل افرادی که نسبت به خود مطمئن نیستند، همیشه نیاز به تأیید دیگران دارند و چون به توانایی های خود اعتماد ندارند، از خطر کردن پرهیز می کنند، چون از شکست می ترسند. « این حقیقتی از زندگی است که هر شخصی از بخش های ضعیف و قوی تشکیل شده است. سؤال این است که شما می خواهید در کدام قسمت ساکن شوید؟ بر کدام یک بیشتر تأکید می کنید؟ اگر بر بخش های ضعیف تر تأکید کنید، ضعیف خواهید شد و اگر بر بخش قوی تر متمرکز شوید، قوی خواهید شد. به همین سادگی!»(پیل، 256) در واقع عدم اعتماد به نفس ناشی از ضعف ایمان انسان هاست، با تقویت ایمان می توان بر ضعف اعتماد به نفس چیره گشت.

2. خشم
خشم، احساسی است که بسیاری از مردم در اوقات مختلف آن را تجربه می کنند.« خشم در اصل نیرویی است دفاعی که برای دفاع از خود و پاسداری از حق در نهاد انسان گذارده شده ولی چون از محور اصلی خویش خارج گردد، تبدیل به یکی از رذایل بزرگ می شود. خشم در مواجهه با ظلم و تعدی و در مقام دفاع از حقیقت، به شرطی که شکل افراطی به خود نگیرد و انسان را از محور اعتدال خارج نکند، ناشی از بیداری دل و حساسیت در برابر حق و باطل است».(سادات، 209) ما باید از خشمی که هر زمان تجربه می کنیم آگاه باشیم و راه های مثبتی برای بروز آن بیابیم. خداوند از بندگان متقی خود که جانشینان او در روی زمین هستند، انتظار دارد که در هنگام عصبانیت خشم خود را فرو ببرند و از خطا و اشتباه دیگران بگذرند:« و الکاظمین الغیظ و العافین عن الناس و اللهُ یحبُ المحسنین»(آل عمران، 134)؛ « و آنان که خشم خود را فرو می خورند و از مردم درمی گذرند و خدا نیکوکاران را دوست دارد». با گذشت از خطای دیگران مورد لطف و رحمت خداوند قرار می گیریم. از سوی دیگر ذهن خشمگین هیچ گاه نمی تواند از آرامش برخوردار باشد، چون سرشار از افکار تهاجمی است و با تهاجم به دیگران نمی توان به آرامش رسید. پیامبراکرم(ص) انسانی را که بر خشم خود چیره شود، قوی و قدرت مند می داند و می فرماید:
« الا ادلّکم علی اشدّکم؟ املککم لنفسه عند الغضب»(متقی هندی، 520)؛ « می خواهید شما را به آن کس که از همه زورمندتر است، رهبری کنم؟ آن که هنگام خشم بهتر خود را نگاه می دارد». خشمی که کنترل نشود، می تواند عامل بسیاری از فتنه ها و آشوب ها شود. از امام صادق(ع) نقل شده است:« الغضب مفتاح الشّر»( محمدی ری شهری، 768/2)؛ « خشم، کلید بدی است»‌؛ زیرا واضح است که انسان خشمگین، قدرت تصمیم گیری صحیح خود را از دست می دهد و شاید هر لحظه مرتکب عمل ناخوشایندی شود که عواقب سخت و جبران ناپذیری به دنبال داشته باشد.

3. ترس و غم
ریشه ترس معمولاً در آموزه های ماست. به طور عموم ترس به دلیل احتمال از دست دادن چیزهایی است که داریم، اعم از امکانات مادی یا معنوی. با قدرت ایمان و اراده می توان ذهن را از این گونه افکار منفی آزاد کرد و تفکرات مثبت را جایگزین آن نمود. قرآن تأکید می کند که ترس و غم در دل مؤمن راه ندارد:« ألا إنّ اولیاء الله ولا خوفٌ علیهم و لا هم یحزنون»(یونس، 62)؛ « آگاه باش که اولیای خدا را نه بیمی است و نه اندوهگین می شوند». در آیات بعد به آن ها بشارت خیر در زندگی این دنیا و آخرت می دهد. وقتی ایمان داشته باشیم که خدا با ماست و به او توکل کنیم، قادر خواهیم بود، معقولانه بیندیشیم و ترس و اضطراب را از خود دور کنیم. از امام باقر(ع) نقل شده است:
« من توکل علی الله لا یغلب و من اعتصم بالله لا یهزم»(مجلسی، 151/68)« هرکه بر خدا توکل کند، مغلوب نمی شود و هرکه از گناه به خدا پناه برد، شکست نمی خورد».در واقع ترس ریشه بسیاری از هیجانات منفی است. یعنی اگر دقیق شویم، می بینیم علت اصلی خشم یا نگرانی های ما ترس است و علت همه ترس ها احتمال از دست دادن چیزی است که داریم یا می خواهیم به دست بیاوریم. « ترس یکی از دشمنان سرسخت شادی است و بر تفکر و کارآیی شما اثر سوء می گذارد. شما قدرت آن را دارید که بر ترس خود غلبه کنید. بزرگ ترین حقیقت این است که اگر بخواهید، می توانید کار مفیدی برای زدودن آنچه از آن می ترسید، انجام دهید. توانایی انجام این کار، یکی از بزرگ ترین نتایجی است که از تفکر مثبت به دست می آورید. با مهار افکار، قادر خواهید بود ذهنتان را که شامل ترس ها و نگرانی ها نیز می شود، در دست داشته باشید.»(پیل،‌124-125) قدرت ایمان به انسان کمک می کند که آرامش خود را حفظ نموده و ترس و اضطراب را از خود دور نماید.

4. بخل
بخل و خساست نقطه مقابل بخشش و سخاوت است. برای دست یابی به خواسته ها در زندگی، ابتدا لازم است دست بخشش داشته باشیم. اگر زندگی را سرشار از موهبت های الهی بدانیم، دیگر جایی برای بخل ورزیدن نیست. مگر کشاورز برای به دست آوردن دانه های بیشتر تعدادی از دانه های خود را به زمین نمی بخشد؟ خداوند در ملامت و مذمت بخیلانی که اموال خود را انفاق نمی کنند، می فرماید:« و لا یحسبن الذین یبخلون بما آتاهم الله من فضله هو خیراً لهم بل هو شرٌ لهم سیُطوقون ما بخلوا به یوم القیامه و لله میراث السماوات و الارض و اللهُ بما تعملون خبیرٌ»(آل عمران، 180)؛ « و کسانی که در بخشیدن آنچه خدا از فضل خود به آن ها داده، بخل می ورزند، مپندارند که این کار به سودشان است، بلکه برای آنان شر است. زود است که آنچه بخل ورزیده اند، در روز رستاخیز طوق گردنشان شود و میراث آسمان ها و زمین از آن خداست و خدا به آنچه می کنید، آگاه است.»
دوری از بخل، ذهن انسان را برای جایگزینی افکار مثبت آماده می کند. در حدیثی، استفاده از نعم الهی عامل تداوم یافتن نعمت ها عنوان شده است: « ببذل النعمه تستدام النعمه» (آمدی، 337)؛ « با به کار بردن نعمت بر بندگان نعمت خدا ادامه پیدا می کند». پس اگر می خواهیم بیشتر داشته باشیم، باید بیشتر ببخشیم، البته بخشش بدون چشمداشت. « راه و رسم بخشیدن، بخشیدن بدون چشمداشت است. اگر در ازای آنچه که می بخشید توقعی داشته باشید درواقع وابسته به آن پاداش هستید و هنگامی که وابسته باشید، اتفاق خاصی روی نمی دهد».( متیوس، 84)
و امام حسین(ع) بخل را عامل خواری و پستی شمرده، می فرماید: « من جاد ساد و من بخل رذل» ( مجلسی، 121/78)؛ « هرکه بخشش کند، آقا و بزرگوار می شود و کسی که بخل بورزد، خوار و پست می شود». وقتی بخشش می کنیم روحیه سخاوت را در خود تقویت می کنیم. « سخی کسی است که از بذل مال دنیا لذت می برد، به خلاف کسی که این صفت خوی او نیست و می خواهد سخاوت را از خود ابراز بدارد و مسلماً عملش برای او لذت بخش نمی باشد».(فیض کاشانی، 22) همچنین با تقویت روحیه سخاوت احساس زیبای شکرگزاری نسبت به آفریننده نعمت ها را نیز به دست می آوریم.

5. بزرگ شمردن مصیبت ها
بعضی ها عادت کرده اند مشکلات را بزرگ جلوه دهند و به این ترتیب همیشه موضوعی برای ناله و شکایت دارند. رفتار ما در مقابل رخدادهای زندگی تحت تأثیر نگرشی است که ما نسبت به آن حوادث داریم. قرآن- چنان که پیش تر گفتیم- بر این نکته تأکید می نماید که همواره در کنار سختی ها و مشکلات آسایش و آرامش وجود دارد:« فإن مع العسر یسراً* إنّ مع العسر یسراً»(انشراح، 5-6)؛ « پس بی تردید با هر دشواری آسانی است. مسلماً با هر دشواری آسانی است». هرگز نباید از فضل خدا مأیوس شد. کسی که مشکلات را بپذیرد و در برابر سختی ها ایستادگی به خرج دهد، خواهد دید که سختی ها به آسایش تبدیل می شود. « اگر ایمان داشته باشید که می توانید از پس مشکلات خود برآیید، بیش از نیمی از راه را برای رسیدن به موفقیت پیموده اید»(پیل، 161).
حضرت علی(ع) در نهی از بزرگ شمردن مصیبت ها می فرماید:«من عظّم صغار المصائب ابتلاه الله بکبارها»(سیدرضی، 508). « هرکه مصیبت های کوچک خود را بزرگ بشمارد، خدایش به مصیبت های بزرگ دچار خواهد کرد».
« ما بزرگ ترین درس ها را در زمان سختی ها می آموزیم. شما مهم ترین تصمیمات زندگی خود را در چه زمانی اتخاذ کرده اید؟ پس از مصیبت ها و شکست ها و ضربه خوردن ها، در آن زمانی که به زانو درآمده بودید. این طور نیست؟»( متیوس، 17) پس به جای اینکه مصیبت ها را بزرگ جلوه دهیم می توانیم از آن ها درس بیاموزیم، تجربه کسب کنیم و نگاه خود را نسبت به آن ها از منفی به سوی نگرش مثبت تغییر دهیم.

6. ترس از شکست های گذشته
یکی دیگر از نکاتی که مانع تفکر مثبت می شود ترس از شکست های گذشته است. در حالی که اگر دقت کنیم می بینیم که حتی انسان های بسیار موفق هم بارها شکست را تجربه کرده اند. ادیسون در آزمایش های متعددی با شکست مواجه شد تا بالاخره موفق به اختراع چراغ برق گردید. فرد مثبت اندیش با ایمان به خدا و امید به فضل و رحمت او، از شکست های گذشته به عنوان تجربه ای جهت رسیدن به موفقیت در آینده استفاده می کند. این نکته تفاوت بین انسان های مؤمن و مثبت اندیش و بی ایمان و منفی باف است. خداوند در بیان این تفاوت چنین می فرماید:« … تزجون من الله ما لا یرجون و کان اللهُ علیماً حکیماً»(بقره، 104)« شما امید به خدا دارید که آن ها ندارند و خداوند دانای حکیم است». مهم این است که آگاه باشیم که شکست های گذشته ما را به سوی درماندگی نکشاند، بلکه شکست ها را به منزله تجربه هایی جهت رسیدن به موفقیت تلقی نماییم.« اصولاً الزامی وجود ندارد که با ادامه شکست، آن را تحمل کنید، هنگامی که قاطعانه تصمیم می گیرید دیگر شکست نخورید، بدون شک، دیگر شکستی وجود نخواهد داشت. اگر می خواهید بر شکست ها و مشکلات خود غلبه کنید، یادگیری تفکر مثبت بسیار حیاتی است. باید نگرش خود را تغییر دهید تا از منفی گرایی به مثبت گرایی برسید».(پیل، 63).

7. حسد
حسادت یکی از صفات مذموم و ناپسند از منظر دین و روان شناسی است. « حسد آن است که شخص حسود از نعمتی که به دیگری اضافه شده، کراهت پیدا کند و مایل باشد که آن نعمت از وی گرفته شود و زوال یابد». ( سادات، 75) خداوند در قرآن می فرماید: « قل اعوذُ برب الفلق* من شرّ ما خلقَ* و من شرّ غاسقٍ اذا وقب* و من شرّ النفاثات فی العقد* و من شر حاسدٍ اذا حسدَ»(فلق، 1-5).
« بگو پناه می برم به پروردگار صبح از شر حسود آن گاه که اظهار حسد کند؛ زیرا حسد او را وامی دارد بر این که به محسود شرّی و ضرری برساند. پس خداوند امر فرمود که از شر او به خدا پناه برند و بعضی گفته اند خداوند سبحان جمع کرد شرور را در این سوره و آن را به حسد پایان داد تا معلوم شود که حسد پست ترین طبیعت ها و صفات ذمیمه است». ( طبرسی، 385/27) انسان حسود در درون خود احساس آرامش و امنیت نمی کند. درون ناآرام نمی تواند نگرش صحیح به دنیا و رویدادها داشته باشد.
امام صادق(ع) در مورد حسد می فرماید:« ان الحسد یأکل الایمان کما تأکل النار الحطب»( کلینی، 451/3)« به راستی حسد ایمان را می خورد، چنان چه آتش هیزم را می خورد». امام حسن مجتبی(ع) شخص حسود را به ظالم و حسادت او را به ظلم تشبیه نموده، می فرماید:
« ما رأیتُ ظالماً اشبه بمظلومٍ من حاسد»(مجلسی، 111/78)؛ «ظالمی شبیه تر از حسود به مظلوم ندیده ام».انسان حسود به علت تفکر منفی درباره خود از دیدن پیشرفت و موفقیت دیگران احساس ناراحتی می کند و به جای اینکه به تلاش کردن جهت موفقیت خود بیندیشد، دائم در حال حسادت به موفقیت انسان های دیگر است و در نتیجه خود را نیز از رسیدن به موفقیت محروم می نماید. او پیوسته نگران است که مبادا به اهداف خود نرسد، از این رو به دیگران رشک می برد.

8. سوء ظن
سوء ظن و گمان بد در مورد دیگران یکی از آفات مثبت اندیشی است. چه بسا سوء ظن هایی که باعث بر هم زدن دوستی ها و حتی ایجاد اختلاف در روابط خانوادگی شده است. خداوند در قرآن کریم می فرماید:
« یا ایها الذین آمنوا اجتنبوا کثیراً من الظن إنّ بعض الظّن إثم»(حجرات، 12) « ای کسانی که ایمان آورده اید از بسیاری ظن ها دوری کنید همانا بعضی از ظن ها گناه است». سوء ظن یکی از علل ناراحتی های روحی و روانی است و موجب ایجاد اضطراب و نگرانی در انسان می شود. خداوند رحمان با اینکه به گناه آشکار و پنهان انسان ها عالم است، باز به آن ها وعده بخشش می دهد، ما که بنده های او هستیم چگونه تنها با گمان و احتمال در مورد دیگران حکم صادر می کنیم و آن را به اجرا در می آوریم؟ حضرت علی(ع) سوء ظن و بدگمانی را عامل درهم ریختن کارها و برانگیخته شدن بدی ها می داند:
« سوء الظن یفسد الامور و یبعث علی الشرور»(آمدی، 433)؛ « بدگمانی درباره مردم کارها را درهم می ریزد و بدی ها را برمی انگیزد». انسان مؤمن نسبت به نظام هستی و خالق آن حسن ظن دارد و هرچه را که از جانب خداوند متعال به او برسد، نیکو می شمارد.

حسن ظنی بر دل ایشان گشود
که نپوشند از غمی جامه کبود

هرچه آید پیش ایشان خوش بود
آب حیوان گردد ار آتش بود

زهر در حلقومشان شکّر بود
سنگ اندر راهشان گوهر بود

جملگی یکسان بودشان نیک و بد
از چه باشد این ز حسن ظن بود

(مولوی)
همه موارد ذکر شده و همچنین سایر صفات منفی مانند غضب، کینه، نفرت و دشمنی از خصایلی هستند که روح و فکر انسان را مکدر و تیره ساخته، مانع آرامش روح و روان می شوند.

نتیجه گیری:
از مباحث گذشته، نتایج ذیل حاصل شد:
1. تفکر مثبت که از نگرش خوش بینانه به جهان هستی منشأ می گیرد، نقش مهمی در بروز رفتارهای بهتر و هدفمندتر در انسان داشته و زمینه موفقیت او را فراهم می سازد.
2. « ایمان»، « فرهنگ خانوادگی و اجتماعی»، «تلاش» و « اراده» از جمله مهم ترین زمینه های بروز مثبت اندیشی در انسان هستند.
3. « عدم اعتماد به نفس»، « خشم»، « ترس و غم» و… از جمله موانع مثبت اندیشی و موفقیت انسان به شمار می روند.
4. از مهم ترین شیوه های تقویت نگرش مثبت می توان به: « تصویرسازی ذهنی مثبت»، « قرار دادن موفقیت به عنوان پیش شرط ذهنی»، « بخشش و سخاوت»، « یادآوری نعمت های الهی و شکر نعمت ها» و « عفو و بخشش دیگران» اشاره نمود.
5. هرچند محققان علوم تربیتی و روان شناسان در سال های اخیر موضوع پژوهش حاضر را مورد بررسی قرار داده اند، در عین حال همه جنبه های مثبت اندیشی اعمّ از زمینه ها، موانع و شیوه های تقویت آن با ارائه الگوهای کامل مانند حضرت یوسف(ع) در قرآن کریم تبیین شده است.
منابع:
1. آزمندیان، علی رضا، تکنولوژی فکر، چاپ خانه سپهر، 1380ش.
2. آمدی، عبدالواحد، غررالحکم، ترجمه محمدعلی انصاری، انتشارات مهرآیین، 1337ش.
3. پاندر، کاترین، قانون شفا، ترجمه گیتی خوشدل، تهران، انتشارات روشنگران، 1382ش.
4. پیل وینسنت نورمن، نتایج شگفت انگیز تفکر مثبت، ترجمه امیر بهنام، نسل نواندیش، 1388ش.
5. حرانی، ابن شعبه، تحف العقول، قم، مؤسسه نشر اسلامی، 1404ق.
6. حرعاملی، محمد، وسایل الشیعه، بیروت، دار الاحیاء التراث العربی، 1361ق.
7. خوارزمی، ابومؤید موفق، مقتل الحسین، نجف، مطبعه الزهرا، 1367ق.
8. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، دارالعلم الدار الشامیه، 1412ق.
9. سادات، محمدعلی، اخلاق اسلامی، تهران، انتشارات دانشگاه علامه طباطبائی، 1367ش.
10. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، بنیاد نهج البلاغه، 1366ش.
11. طباطبائی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، دار الکتب الاسلامیه، 1372ش.
12. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصرخسرو، 1372ش.
13. فروغی، محمدعلی، مجموعه آثار شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی، تهران، ققنوس، 1362ش.
14. فیض کاشانی، ملامحسن، اخلاق حسنه، محمدباقر ساعدی، تهران، انتشارات پیام عدالت، 1375ش.
15. کلینی، محمد، اصول کافی، ترجمه محمدباقر کمره ای، انتشارات کتاب فروشی الاسلامیه، 1392ق.
16. مالتز، ماکسول، روان شناسی تصویر ذهنی، ترجمه مهدی قراچه داغی، انتشارات ربیع، 1372ش.
17. متّقی هندی، علی بن حسام الدین، کنزالعمال، بیروت، مؤسسه الرساله، ‌بی تا
18. متیوس، آندره، آخرین راز شاد زیستن، نشر نی ریز، 1388ش.
19. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، دارالاضواء،‌1413ق.
20. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، مکتب الاعلام اسلامی، 1381ش.
21. مصطفوی، سیدجواد، انسانیت از دیدگاه اسلام، مشهد، انتشارات دانشگاه فردوسی، 1407ق.
22. مصطفی، ابراهیم، المعجم الوسیط، انتشارات مرتضوی، 1385ش.

پی نوشت ها :

1.استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج
2. دانشجوی کارشناسی ارشد علوم قرآن و حدیث دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج
منبع: نشریه علوم و معارف قرآن کریم، شماره 7

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید