ضرورت شناخت امام زمان (عجل الله فرجه الشریف)

ضرورت شناخت امام زمان (عجل الله فرجه الشریف)

اشاره
من مات ولم یعرف امام زمانه مات میتته جاهلیه «کسی که بمیرد و نشناسد امام زمانش را همانا با مرگ در جهالت مرده است» شناخت موعود آخر الزمان و حجت بر حق زمان، تکلیف همیشه شیعه اهل بیت (علیهم السلام) است .

در این باره روایات بسیاری در منابع روایی مسلمین اعم از شیعیان و برادران اهل تسنن آمده است. از دلایل عقلی و نقلی فراوانی استفاده می شود که باید همه انسان ها در همه اعصار و امصار، امام زمان خود را بشناسند، وگرنه رشته اتصال آنان از آئین مقدس اسلام گسسته، به عهد بربریت و جاهلیت خواهند پیوست.

این مقاله در صدد برشمردن دلایل عقلی و نقلی این حقیقت نیست، بلکه تنها از اسناد و مدارک حدیث معروف «من مات ولم یعرف امام زمانه مات میتته جاهلیه» سخن خواهد گفت و تعبیرهای مختلف این حدیث شریف را به مقداری که در یک مقاله بگنجد برخواهیم شمرد.

با توجه به این که این حدیث با تعبیرهای مختلفی در منابع اهل تشیع و تسنن آمده، متون وارده را با دقت کامل بررسی کرده، در سه بخش تقدیم خوانندگان گرامی می نماییم.

1- متونی که عینا – بدون هیچ کم و زیاد – در منابع شیعه و سنی آمده است.
2- متونی که فقط در منابع اهل سنت آمده است.
٣- متونی که فقط در منابع شیعه وارد شده است.

بخش اول
متونی که در منابع شیعه و سنی بدون هیچ کم و کاست آمده:
1- «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه»
هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلی مرده است». این متن مشهورترین متن این حدیث شریف است که جمع کثیری از علمای شیعه و سنی آن را با سلسله اسناد خود، در کتاب های حدیثی، روایت کرده اند.

و اینک راویان این حدیث با این تعبیر از علمای شیعه:
1- سید مرتضی علم الهدی، متوفای 439 ه. (۱)
۲-امین الاسلام، ابوعلی، فضل بن حسن طبرسی، متوفای ۵4۸ ه. (۲)
3- علی بن عیسی اربلی، متوفای6۹۳ ه. (3)
4- علی بن حسین بن عبدالعالی، مشهور به «محقق کرکی» متوفای ۹4۰ه. (4)
5- شیخ بهاء الدین محمد عاملی، مشهور به «شیخ بهائی» متوفای ۱۰۳۰ ه. (5)
6- ملا محسن فیض کاشانی، متوفای ۱۰۹۱ ه. (6)
7- محمدبن حسن، مشهور به «شیخ حر عاملی» متوفای 4-۱۱ ه. (۷)
8- مولی محمد باقر مجلسی، متوفای ۱۱۱۰ ه. (۸)

و اما راویان این حدیث شریف به همین تعبیر از اهل سنت:
1- مسلم بن حجاج نیشابوری، متوفای ۲6۱ ه. (9)
2- قاضی عبدالجبار معتزلی، متوفای 415ه. (۱۰)
۳- محمدبن فتوح حمیدی، متوفای 4۸۸ ه. (۱۱)
4- مسعودبن عمر بن عبدالله، مشهور به «سعدالدین تفتازانی» متوفای ۷۹۱ ه. (۱۲)
5- على بن سلطان، مشهور به «ملا علی قاری» (۱۳)
6- مولی حیدر علی فیض آبادی هندی، متوفای ۱۲۰۵ ه. (14)
۷- حافظ سلیمان بن ابراهیم قندوزی، متوفای ۱۲۹4 ه. (۱۰)

۲- «من مات ولم یعرف امام زمانه فقد مات میته جاهلیه»
در این متن فقط کلمه «فقد» بر متن نخستین افزوده شده و مفهوم حدیث را با تاکید بیشتری بیان می کند.

این متن را از علمای بزرگ شیعه: ابوجعفر محمد بن علی بن شهرآشوب، متوفای ۵۸۸ ه. روایت کرده (۱6) و از علمای اهل سنت گروهی آن را نقل کرده اند که از آن جمله است:

۱- شیخ ابوسعید خادمی حنفی، متوفای ۱۱68 ه. (۱۷)
۲- قاضی بهلول بهجت افندی، مشهور به «قاضی زنگنه زوری» متوفای ۱۳۵۰ ه. (۱۸)

3- «من مات بغیر امام مات میته جاهلیه»
«هر کس بدون امام از دنیا برود به مرگ جاهلی از دنیا رفته است». راویان حدیث شریف از علمای شیعه:

1- «شیخ مفید، متوفای4۱۳ ه. (۱۹)
2- محمد بن مسعود بن عیاش سلمی، از بزرگان قرن سوم هجری. (۲۰)
3- شیخ محمد مشهدی، از علمای قرن دوازدهم هجری. (۲۱)

و اما راویان آن از علمای بزرگ اهل سنت:
١- ابوداوود سلیمان بن داود طیالسی، متوفای ۲۰4 ه. (۲۲)
2- احمد حنبل پیشوای حنابله، متوفای ۲4 ه. (۲۳)
۳- ابوالقاسم سلیمان بن احمد طبرانی، متوفای ۳۶۰ ه. (۲4)
4- عبدالحمید، ابن ابی الحدید معتزلی، متوفای656 .. (۲۵)
5- نورالدین علی بن ابی بکر هیثمی، متوفای ۸۰۷ه. (۲6)
6- علی بن حسام الدین، مشهور به «متقی هندی» متوفای ۹۷۵ ه. (۲۷)
۷- محمد بن سلیمان مغربی، متوفای ۱۰۹4 ه. (۲۷)

۴- «من مات لا یعرف امامه مات میته جاهلیه»
«هرکس بمیرد و امامش را نشناسد با مرگ جاهلی مرده است.»
این متن را حافظ سلیمان بن ابراهیم قندوزی، متوفای ۱۲۹4ه. از بزرگان اهل سنت در کتاب ارزشمند «ینابیع الموده» روایت کرده (۲۸) و جمع کثیری از علمای بزرگ شیعه آن را در منابع حدیثی خود آورده اند که از آن جمله است :

١- ابوجعفر احمد بن محمد بن خالد برقی، متوفای ۲۷4 ه. (۲۹)
۲- علی بن حسین بن موسی بن بابویه – پدرشیخ صدوق – متوفای ۳۲۹ ه. (۳۰)
3- محمدبن یعقوب کلینی، متوفای ۳۲۹ ه. (۳۱)
4- محمد بن ابراهیم نعمانی، از بزرگان شیعه در قرن چهاردهم هجری. (۳۲)
5- محمد بن علی بن بابویه، مشهور به شیخ صدوق» متوفای ۳۸۱ ه. (۳۳)
6- ابوجعفر محمد بن حسن طوسی، متوفای 460 ه. (34)
7- سیدهاشم بحرانی، متوفای ۱۱۰۹ ه. (۳۵)
۸- مولی محمد باقر مجلسی، متوفای ۱۱۱۰ ه. (36)

5- «من مات لیس علیه أمام فمیتته جاهلیه»
«هرکس بمیرد و امامی بر او نباشد، مرگش بر عهده جاهلیت است.» این متن را از بزرگان اهل سنت «طبرانی» متوفای ۳۶۰ ه. در معجم کبیر (۳۷) و فضل بن شاذان نیشابوری، متوفای ۲۶۰ ه. از اصحاب امام رضا علیه السلام در کتاب گرانسنگ «الایضاح» روایت کرده اند. (۳۸)

۶- «من مات و لیس علیه أمام، فمتته میته جاهلیه»
«هر کس بمیرد و امامی بر او نباشد، مرگش همانند مرگ دوران جاهلیت است.» این متن را پیشوای محدثان شیعه، محمد بن یعقوب کلینی، متوفای ۳۲۹ ه. در کافی شریف روایت نموده، (۳۹) و گروهی از علمای اهل تسنن در کتاب های حدیثی خود آورده اند که از آن جمله است:

١- احمد بن عمر بزار، متوفای ۳۲۰ ه. در زوائد. (40)
2- ثمی، متوفای ۸۰۷ه. در مجمع و کشف الاستار. (41)

۷- «من مات و لیس له امام مات میته جاهلیه»
«هر کس در حالی بمیرد که امامی بر او نباشد به مرگ جاهلی از دنیا رفته است.» این متن را از بزرگان اهل سنت، علاء الدین علی بن بلبان فارسی حنفی، متوفای ۷۳۹ ه. روایت کرده (4۲) و از محدثان بزرگ شیعه جمع کثیری روایت نموده اند که از آن جمله است:

١- ابوجعفر محمد بن یعقوب کلینی، متوفای ۳۲۹ ه. (43)
۲- علی بن حسین بن موسی بن بابویه – پدر شیخ صدوق – متوفای 329 ه. (44)
3- محمد بن علی ابن بابویه، مشهور به شیخ صدوق). (45)
4- علامه بزرگوار مولی محمد باقر مجلسی، متوفای ۱۱۱۰ ه. (46)

بخش دوم
متونی که فقط در منابع اهل سنت آمده و عین آن تعبیر در منابع شیعه نیامده، و یا ما در این فرصت کوتاه، به آن دست نیافته ایم:

1- «من لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه»
«هر کس امام زمانش را نشناسد با مرگ جاهلی از دنیا رفته است.» این متن را مطابق نقل مؤلفین «احقاق الحق»، مسلم بن حجاج نیشابوری، متوفای ۲6۱ ه. در صحیح خود آورده است. (4۷)

۲- «من مات بغیر امام فقد مات میته جاهلیه»
«هرکس بدون امام از دنیا برود، براستی به مرگ جاهلی از دنیا رفته است.» این متن را حافظ احمدبن عبدالله اصفهانی، مشهور به «ابونعیم» متوفای 4۳۰ ه. در حلیه روایت کرده است. (4۸)

3- «من مات ولا امام له مات میته جاهلیه»
«هر کس در حالی بمیرد که امامی بر او نیست، به مرگ جاهلی از دنیا رفته است.» این حدیث را گروهی از بزرگان معتزله روایت کرده اند که از آن جمله است:

١- ابو جعفر محمد بن عبدالله اسکافی معتزلی، متوفای ۲4۰ ه. در کتاب ارزشمند «المعیار والموازنه» (4۹) و «نقض کتاب العثمانیه». (۵۰)
2- عبدالحمید، ابن ابی الحدید معتزلی، متوفای 656 ه. (۵۱)

۴- «من مات ولا بیعه علیه مات میته جاهلیه»
«هر کس بمیرد و بیعتی بر عهده او نباشد به مرگ جاهلی مرده است.» این متن را گروهی از بزرگان اهل سنت روایت کرده اند که از آن جمله است:

1- محمد بن سعد، کاتب واقدی، متوفای ۲۳۰ و در کتاب طبقات. (۵۲)
۲- علاء الدین علی بن حسام الدین، مشهور به «متقی هندی» متوفای ۹۷۵ه. (۵۳)

5- «من مات ولیس فی عنقه بیعه مات میته جاهلیه»
«هر کس بمیرد و در گردنش بیعتی نباشد به مرگ جاهلی از دنیا رفته است.» این متن را جمع کثیری از محدثان اهل سنت روایت کرده اند که از آن جمله است:

1- مسلم بن حجاج نیشابوری، متوفای ۲6۱ ه. در صحیح خود. (54)

۶- «من مات و لیس علیه طاعه مات میته جاهلیه»
«هر کس بمیرد و اطاعتی (اطاعت امامی) بر او نباشد به مرگ جاهلی از دنیا رفته است.» این متن را هیثمی در مجمع الزوائد نقل کرده است. (55)

7- «من مات ولا طاعه علیه مات میته جاهلیه»
این متن را با این تعبیر جمعی از علمای اهل سنت روایت کرده اند که از آن جمله است:

١- عبدالله بن محمدبن ابی شیبه، متوفای ۲۳۵ ه. در کتاب «المصنف». (56)
۲- شهاب الدین احمد بن علی، ابن حجر عسقلانی، متوفای ۸۵۲ ه. (۵۷)

8- «من مات و لیست علیه طاعه مات میته جاهلیه»
«هر کس بمیرد و اطاعتی (اطاعت امامی) به گردنش نباشد به مرگ جاهلی مرده است.» این متن را گروهی از علمای اهل سنت در منابع حدیثی خود آورده اند که از آن جمله است:

1- احمد حنبل پیشوای حنابله، متوفای ۰۲4۱. در مسند خود. (۵۸)
۲- محمد بن اسماعیل بخاری، متوفای256 ه . در تاریخ خود. (59)
3- حافظ ابوالحسن علی بن جعدجوهری، متوفای ۲۳۰ ه. در مسند خود. (60)
4- حمید بن رنجویه، متوفای ۲۵۱ ه. در کتاب «الأموال». (6۱)
۵- متقی هندی، متوفای ۹۷۵ ه. در کتاب «کنز». (6۲)

9- «من مات و لیس فی عنقه لامام المسلمین بیعه، فمیتته میته جاهلیه»
«هر کس بمیرد و در گردنش برای امام مسلمانان بیعتی نباشد، مرده اش مرده جاهلی است.» این متن را محمود بن عمرز مخشری، متوفای ۵۳۸ ه. در «ربیع الابرار» روایت کرده است. (6۳) دارد

10- «من مات و لم یعرف امام زمانه، فلیمت ان شاء یهودیا و ان شاء نصرانیا» «هرکس بمیرد و امام زمانش را نشناسد، اگر بخواهد یهودی از دنیا می رود و اگر بخواهد نصرانی از دنیا می رود.» این متن را مطابق نقل آیت الله حاج شیخ لطف الله صافی (64) محمدبن عمر تیمی، مشهور به «فخر رازی» متوفای 606 ه. در رساله «المسائل الخمسون» روایت کرده است (65).

بخش سوم
متونی که فقط در روایات علمای شیعه آمده، و یا در این فرصت کوتاه در منابع حدیثی اهل تسنن به آنها راه نیافته ایم:

1- «من مات لا یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه»
«هرکس بمیرد و امام زمانش را نشناسد، با مرگ جاهلی از دنیا رفته است.» این متن را مرحوم علامه مجلسی در بحار آورده است. (66)

۲- «من مات و هو لا یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه»
«هر کس در حالی بمیرد که امام زمانش را نمی شناسد به مرگ جاهلی مرده است.» از این متن را جمعی از بزرگان عالم تشیع روایت کرده اند که از آن جمله است:

1- محمد بن محمد بن نعمان، مشهور به «شیخ مفید» متوفای4۱۳ ه. (6۷)
۲- ابوالفتح محمد بن علی کراجکی، متوفای 44۹ه. (68)
٣- غواص بحار معارف آل محمد، علامه مجلسی متوفای ۱۱۱۰ ه. (6۹)
۴- خاتمه المحدثین، حاج شیخ عباس قمی، متوفای ۱۳۵۹ ه. (۷۰)

3- «من مات لیس له امام مات میته جاهلیه»
«هر کس بمیرد و امامی بر او نباشد به مرگ جاهلی مرده است.» این متن را ابوجعفر احمدبن محمدبرقی، متوفای ۲۷4 ه. روایت کرده است. (۷۱)

4- «من مات و لیس له امام فمیتته میته جاهلیه»
«هر کس در حالی بمیرد که امامی بر او نباشد مرده اش مرده جاهلی است.» این متن را پیشوای محدثان شیعه مرحوم کلینی در کافی شریف روایت نموده است. (۷۲)

5- «من بات لیله لا یعرف فیها امامه مات میته جاهلیه»
«هرکس شبی راسحر کند که در آن امامش رانشناسدبه مرگ جاهلی مرده است.» این متن را ابوعبدالله محمد بن ابراهیم نعمانی، متوفای بعد از 44۲ ه. روایت کرده است. (۷۳)

۶- «من مات و لم یعرف امامه مات میته جاهلیه»
«هرکس بمیرد و امامش را نشناسد به مرگ جاهلی از دنیا رفته است.» این متن را گروهی از بزرگان شیعه روایت کرده اند که از آن جمله است:

١- محمد بن یعقوب کلینی، متوفای ۳۲۹ه. در کافی شریف. (۷4)
2- محمد بن مسعود بن عیاش سلمی – قرن سوم – در تفسیرش. (۷۵)
3- ابوجعفر محمد بن حسن طوسی، متوفای 460 ه. در اختیار رجال کشی. (۷6)
4- علامه بزرگوار مولی محمد تقی مجلسی، متوفای ۱۱۱۰ ه در بحار (۷۷)

7- «من مات و هو لا یعرف امامه مات میته جاهلیه»
«هر کس در حالی بمیرد که امامش را نشناسد به مرگ جاهلی مرده است.» این متن را ابوجعفر احمد بن محمد برقی، متوفای ۰۲۷4. در محاسن آورده است. (۷۸)

8-«من مات و لیس علیه امام مات میته جاهلیه»
«هر کس در حالی بمیرد که امامی بر او نباشد به مرگ جاهلی مرده است.» این متن را مرحوم کلینی در کافی شریف روایت کرده است. (۷۹)

9- «من مات و لیس علیه أمام فمات میته جاهلیه»
«هر کس بمیرد و امامی بر او نباشد، پس به مرگ جاهلی مرده است.» این متن را محمد بن جریر طبری، از بزرگان جهان تشیع در قرن چهارم، معاصر و همنام طبری معروف، در کتاب بسیار ارزشمند «المسترشد» روایت کرده است. (۸۰)

10- «من مات ولیس له امام یسمع له و یطیع، مات میته جاهلیه»
«هر کس در حالی بمیرد که امامی بر او نباشد که به فرمانش گوش دهد و از اوامرش اطاعت کند، به مرگ جاهلی مرده است.» این متن را شیخ مفید قدس سره در کتاب «الاختصاص» آورده است. (۸۱)

11- «من مات ولیس علیه امام حی ظاهر، مات میته جاهلیه»
«هر کس بمیرد و امام زنده و آشکاری نداشته باشد، به مرگ جاهلی مرده است.» او لا این متن را نیز شیخ مفید قدس سره روایت کرده است. (۸۲)

۱۲- «من مات و لیس له أمام من ولدی مات میته جاهلیه»
این متن را ابوجعفر محمد بن علی بن بابویه، مشهور به «شیخ صدوق» در کتاب «عیون» از امام هشتم، از پدران بزرگوارش، از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم روایت کرده است (۸۳) که ترجمه اش این است: «هر کس بمیرد و امامی از فرزندانم برایش نباشد با مرگ جاهلی از دنیا رفته است.»

۱۳- «من مات و لیس فی عنقه بیعه امام مات میته جاهلیه»
«هر کس بمیرد و بیعت امامی در گردنش نباشد به مرگ جاهلی از دنیا رفته است» این متن را سید مرتضی علم الهدی، متوفای 436 ه. در کتاب «الفصول المختاره» روایت کرده است. (84)

اینها جمعا ۳۰ متن بود که از نظر خوانندگان گرامی گذشت که ۱۰ متن از آنها اختصاص به اهل سنت داشت و۱۳ متن از آنها به احادیث شیعه اختصاص داشت و ۷ متن از آنها عینا در منابع مورد اعتماد و اسناد شیعه و سنی آمده است.

هدف ما از ارائه این متون اثبات تواتر معنوی حدیث شریف: «من یته جاهلیه) بود، که با اندک تاملی در متون یاد شده هر شخص با انصافی به این نتیجه می رسد.

برخی از بزرگان شیعه و برخی از علمای اهل تسنن بر تواتر آن تصریح کرده اند که عین تعبیرشان را در اینجا می آوریم، سپس نکاتی را یادآور می شویم:

۱- شیخ مفید، متوفای. در کتاب پر ارزش «الافصاح» می فرماید: این حدیث به صورت «متواتر» از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت شده که فرمود: «من مات و هو لا یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه». (۸۵) وی همچنین رساله مستقلی در این رابطه تالیف کرده و در آغاز آن می فرماید حدیث: «من مات و هو لا یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه» روایت صحیحه است، و اجماع اهل آثار بر آن گواهی میدهد (۸6) و صریح آیه قرآن کریم: (یوم ندعو کل اناس بامامهم) (۸۷) معنای آن را تقویت می کند .

۲- شیخ بهائی، متوفای ۱۰۳۰ ه. در این رابطه می فرماید: در میان شیعه و سنی مورد اتفاق است که رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه» (88)

۳- علامه مجلسی، متوفای ۱۱۱۰ ه. در این زمینه می فرماید: شیعه و سنی به صورت «متواتر» روایت کرده اند که: «من مات ولم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه» (۸۹)

۴- سلیمان بن ابراهیم قندوزی حنفی، متوفای ۱۲۹4 ه. می فرماید: این حدیث در میان شیعه و سنی متفق علیه است که: «من مات ولم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه» (۹۰)

5- قاضی بهلول بهجت افندی زنگنه زوری، متوفای ۱۳۵۰ه. می نویسد: حدیث: «من مات و لم یعرف امام زمانه فقد مات میته جاهلیه» متفق علیه علمای عامه و خاصه می باشد. (۹۱)

6- ابن ابی الحدید معتزلی در شرح این فراز از کلام امیر مؤمنان حضرت علی علیه السلام که می فرماید: «لا یدخل الجنه الا من عرفهم و عرفوه» «وارد بهشت نمی شود جز کسی که امامان را بشناسد و امامان نیز او را بشناسند.» (۹۲) می گوید: اصحاب ما همگی بر درستی این مطلب معتقد هستند که هرکس امامان را نشناسد وارد بهشت نمی شود.» (۹۳)

۷- سیوطی و آلوسی در ذیل آیه شریفه: (یوم ندعو کل اناس بامامهم) (۹4) از رسول اکرم صلی الله علیه و آله روایت کرده اند که فرمود: «یدعی کل قوم بامام»«روز قیامت هر گروهی با امام زمانشان فراخوانده می شوند.» (95)

۸- عین همین تعبیر در منابع شیعه نیز از رسول اکرم صلی الله علیه و آله آمده است. (۹6)

۹- مرحوم طبرسی آن را به تعبیر: «یدعى کل اناس بامام زمانهم» روایت کرده است. (۹۷)

۱۰- در منابع حدیثی آمده است که حضرت امام حسین علیه السلام رفت، یکی از اصحاب پرسید: «پدر و مادرم بفدایت، معنای شناخت خدا چیست؟ » سالار شهیدان در پاسخ فرمود: «معرفه اهل کل زمان امامهم الذی یجب علیهم طاعته» شناخت خدا عبارت است از شناخت اهل هر زمانی امامی را که اطاعتش بر آنها واجب است.» (۹۸)

۱۱- امام سجاد علیه السلام در تفسیر آیه شریفه (فطره الله التی فطر الناس علیها) (۹۹) فرمود: «فطرت عبارت است از لااله الاالله محمد رسول الله و علی ولی الله» سپس فرمود: الی هیهنا التوحید» توحید تا اینجاست.» (۱۰۰)

از این دو حدیث به روشنی معلوم می شود که شناخت امام از شناخت خداوند متعال جدا نیست، بلکه یکی از ابعاد آن است، چنانکه دعای معرفت که از ناحیه مقدسه صادر شده، اشاره لطیفی به آن دارد، آنجا که می فرماید: «اللهم عرفنی نفسک، فانک ان لم تعرفنی نفسک لم اعرف نبیک، اللهم عرفنی نبیک، فانک ان لم تعرفنی نبیک لم اعرف حجتک: اللهم عرفنی حجتک، فانک ان لم تعرفنی حجتک ضللت عن دینی.»

این دعا توسط نخستین نائب خاص حضرت بقیه الله ارواحنا فداه، از ناحیه مقدسه صادر شده، و امر شده که در دوران غیبت آن کعبه مقصود شیعیان منتظر و چشم به راه بر خواندن آن مداومت کنند. (۱۰۱)

در پایان یادآور می شویم که یکی از نویسندگان متعهد معاصر، کتاب ارزشمندی را در پیرامون حدیث: «من مات ولم یعرف امام زمانه مات میته الجاهلیه» تالیف کرده، و آن را «شناخت امام یا راه رهائی از مرگ جاهلی» نامیده است، ما ضمن سپاس و تقدیر از مؤلف ارزشمند، مطالعه آن را به همه منتظران ظهور توصیه می کنیم.

پی‌نوشت‌ها:
١. الذخیره فی الکلام: چاپ ۱4۱۱ ه قم، ص 495.
٢. اعلام الوری باعلام الهدی: چاپ بیروت، ص 415.
٣. کشف الغمه: چاپ بیروت، ج ۳ ص ۳۱۸.
4. نفحات اللاهوت: چاپ نجف ص ۱۳ و ترجمه آن: چاپ مشهد ص۲۳.
5. اربعین شیخ بهائی: چاپ ۱۳۷۳ ش. قم، ص۲۰6.
6. سفینه البحار: چاپ 1414ه اسوه، ج6 ص ۷۵.
7. وسائل الشیعه: چاپ ۳۰ جلدی آل البیت (علیهم السلام) قم، ج۱۹ ص ۲46.
۸. بحارالانوار: چاپ ۱۱۰ جلدی تهران، ج ۸ ص ۳6۸، ج ۳۲، ص ۳۲۱ و ۳۳۱، ج ۱، ص ۱6۰، ج ۱ ص ۳۳۹.
9. صحیح مسلم، به نقل ملا علی قاری در خاتمه «الجواهر المضیئه» جلد ۲ ص 457 (الغدیر:ج10ص ۳۹۰)
۱۰. المغنی: ج ۱ ص ۱۱6 (شناخت امام ص 34).
11. الجمع بین الصحیحین حمیدی، به نقل قاضی نورالله شوشتری در احقاق: ج ۲ ص ۳۰6.
۱۲. شرح المقاصد: چاپ ۱4۰۵ ه. قاهره، ج 5 ص ۲۳۹.
۱۳. الجواهر المضیئه: ج ۲ ص ۵۰۹ (شناخت امام ص 4۱).
14. ازاله الغین: چاپ دهلی، (شناخت امام ص4۲).
15. ینابیع الموده: چاپ 1416 ه. اسوه، ج۳ ص ۳۷۲.
16. مناقب آل ابی طالب: چاپ ۱۶۱۲ه. بیروت، ج ۱ ص ۳۰4.
۱۷. بریقه المحمودیه: چاپ قاهره، ج ۱ ص ۱۱6
18. تشریح و محاکمه در تاریخ آل محمد: چاپ ۱4۰۳ه. تهران، ص166
19. اختصاص شیخ مفید، چاپ جامعه مدرسین قم، ص۲6۸
20. تفسیر عیاشی : چاپ ۱۳۸۰ ه. تهران، ج ۲ ص ۳۰۳.
21. تفسیر کنزالدقائق: چاپ ارشاد تهران، ج ۷ ص 460.
۲۲. مسند طیالسی: چاپ حیدرآباد دکن، ص ۲5۹ ح ۱۹۱۳
۲۳. مسند احمد: چاپ ۱۳۱۳ه قاهره، ج 4 ص ۹6.
۲4. معجم کبیر:چاپ ۱404 ه. بیروت، ج ۱۹ ص ۲۸۸ ح ۹۱۰ و مسندالشامیین: ج ۲ ص 4۳۸ (المسترشد: ۱۷۸).
۲۵. شرح نهج البلاغه: چاپ مصر، ج۱۹ ص 155.
۲6. مجمع الزوائد: چاپ ۱۳۵۳ ه. قاهره، ج 5 ص ۲۱۸.
۲۷. کنز العمال: چاپ بیروت، ج ۱ ص ۱۰۳ح 464، ج 6 ص 65 ح1486
۲۸. مجمع الفوائد: چاپ بیروت، ج ۲ ص ۲۵۹ (شناخت امام: ۴۲).
۲۹. ینابیع الموده: چاپ انتشارات اسوه، تهران، ج ۱ ص ۳۵۱.
30. محاسن برقی: چاپ مجمع جهانی اهلبیت، ج ۱ ص ۲۵۲ ح 4۷۵.
31. الامامه والتبصره: چاپ بیروت، ج ۱ ص۳۷۷.
32. اصول کافی، چاپ بیروت، ج ۱ ص ۳۷۷.
33. ثواب الاعمال: چاپ ۱۳۹۲. نجف اشرف، ص ۲۰۵ .
34. اختیار رجال کشی: چاپ دانشگاه مشهد، ص ۲۵4 ح ۷۹۹.
35. تفسیر البرهان: چاپ بیروت، ج ۱ ص ۳۸6.
36. بحارالانوار: ج ۸ ص ۳6۲ و ج۲۳ ص ۷۸ و ۸۵.
۳۷. معجم کبیر طبرانی: ج ۱۰ ص ۲۸۹ ح ۱۰۹۸۷.
38. الایضاح: چاپ دانشگاه تهران، ص ۷۵.
39. اصول کافی، چاپ بیروت، ج ۱ ص ۳۷6.
40. زوائد بزار: ج ۱ ص ۱44 و ج ۲ ص ۱4۳ (شناخت امام ص۳۳).
41. مجمع الزوائد: ج ۵ ص ۲44 و ۲۲5 و کشف الاستار عن زوائد البزار: ج ۲ ص ۲۵۲ ح ۱6۳۵۰
42. الاحسان بترتیب صحیح ابن حبان: چاپ بیروت، ج ۷ ص4
43. اصول کافی: چاپ بیروت، ج ۱ ص ۳۷۸ ح ۲.
44. الإمامه والتبصره: چاپ ۱4۰۷ ه. بیروت، ص ۲۲۰ .
45. کمال الدین: چاپ ۱۳۵۹ه. تهران، ج ۲ صص 412-413 و ص۱۹۸ .
46. بحارالانوار: ج۲۳ صص ۷۸ – ۸۸
47. صحیح مسلم، ج ۸ ص ۱۰۷ (احقاق الحق،ج8 ص ۸۵).
4۸. حلیه الاولیاء: چاپ ۱۳۵۷ ه. قاهره، ج۳ ص ۲۲4
49. المعیار والموازنه: چاپ بیروت، ص ۲.
۵۰. نقض کتاب العثمانیه ص۲۹ (الغدیر، 10ص ۳۹۰).
51. شرح نهج البلاغه: چاپ قاهره، ج۱۳ ص ۲4۲.
52. طبقات ابن سعد: چاپ ۱4۰۵ ه. بیروت، ج ۵ ص ۱44 .
53. کنز العمال: چاپ ۱۳۹۹. بیروت، ج ۱ ص ۱۰۳ ح 463 .
54. صحیح مسلم: چاپ ۱۳۷۶ ه. قاهره، ج۳ ص ۱4۷۸ ح ۱۸۵۱ .
55. مجمع الزوائد: چاپ ۱۳۵۳ ه. قاهره، ج ۵ ص ۲۲۳ .
56. المصنف ابن ابی شیبه: چاپ ۱4۰۹ه. بیروت، ج ۸ ص 605 ح ۹۲.
57. المطالب العالیه: ج ۲ ص ۲۲۸ ح ۲۰۸۸ (شناخت امام: 40).
۵۸. مسند احمد: چاپ ۱۳۱۳ه. قاهره، ج۳ ص 446.
59. التاریخ الکبیر: چاپ ۱4۰۷ ه. بیروت، ج6 ص 445 ح ۲۹4۳ .
60. مسند ابی الحسن جوهری: چاپ کویت، ج۲ ص ۸۵۰ ح ۲۳۷۵.
61. الاموال: چاپ ریاض، ج ۱ ص ۸۲ (شناخت امام: ۳۲).
6۲. کنز العمال: چاپ ۱۳۹۹ه. بیروت، ج6 ص 65 ح ۱4۸۶۱ .
63. ربیع الابرار: ج 4 ص ۲۲۱ (شناخت امام:۳6).
64. پیرامون معرفت امام: چاپ ۱4۰۲ ه. تهران، ص ۸.
65. المسائل الخمسون: چاپ ۱۳۲۸ ه. مصر، ص ۳۸4 مساله 47.
66. بحارالانوار: چاپ تهران، ج۲۳ ص ۸۹.
67. الافصاح: چاپ بنیاد بعثت ص ۲۸ و الرساله الاولى فی الغیبه: چاپ کنگره جهانی شیخ مفید، در ضمن مجموعه مصنفات، ج۷ – رساله هفتم – ص ۱۱ .
68. کنز الفوائد: چاپ سنگی ص ۱5۲ .
69. بحارالانوار: ج۲۳ ص 94 و ج ۳ ص ۲۷ .
۷۰. سفینه البحار: چاپ انتشارات اسوه، ج6 ص۲۱۹.
71. محاسن برقی: چاپ مجمع جهانی اهلبیت(علیهم السلام) قم، ج ۱ ص ۲۵۲ ح 4۷۲.
72. اصول کافی: ج ۱ ص ۳۷۱ ح 5 و ص۳۷6 ح ۲.
۷۳. غیبت نعمانی: چاپ ۱۳۹۷ ه. تهران، ص۱۲۷.
۷4. اصول کافی: ج ۲ صص ۲۰ – ۲۱.
75 تفسیر عیاشی: چاپ ۱۳۸۰ ه. تهران، ج ۱ ص ۲5۲ .
76. رجال کشی: چاپ دانشگاه مشهد، ص4۷۳ ح ۸۹۹.
۷۷. بحارالانوار: ج 68 صص ۳۳۷ – ۳۸۷
۷۸. محاسن برقی: ج ۱ ص ۲۵۱ ح 474 و بحارالانوار: ج۲۳ ص۷۶.
۷۹. اصول کافی: ج ۱ ص۳۹۷ ح ۱.
80. المسترشد فی امامه امیرالمؤمنین(علیه السلام): چاپ 1415 ه. قم، ص۱۷۷.
81. اختصاص شیخ مفید: چاپ جامعه مدرسین قم، ص ۲6۹ .
82. همان
83. عیون الاخبار: چاپ ۱۳۹۰ ه. نجف اشرف، ج ۲ ص 5۸ ح ۲۱4.
84. الفصول المختارہ: چاپ کنگره جهانی شیخ مفید، ص ۲4۵.
85. الافصاح: چاپ بنیاد بعثت، ص ۲۸ .
86. مصنفات الشیخ المفید: چاپ کنگره، ج۷ رساله هفتم «الرساله الأولى فی الغیبه» ص ۱۲.
۸۷. سوره نساء، آیه ۶۱.
88. اربعین شیخ بهائی، چاپ ۱۳۷۳ ش. قم، ص۲۰6.
89. بحارالانوار: ج ۸ ص ۳6۸.
90. ینابیع الموده: چاپ اسوه، ج۳ ص 456.
91. تشریح و محاکمه در تاریخ آل محمد: چاپ بنیاد بعثت، ص166.
92. نهج البلاغه .
93. شرح نهج البلاغه: چاپ مصر، ج ۹ ص ۱۵۵ .
94. سوره نساء، آیه 41.
95. الدر المنثور: چاپ مصر، ج 4 ص ۱۹4 و روح المعانی: چاپ بیروت: ج ۱۵ ص ۱۱۲ .
96. عیون الاخبار: ج ۲ ص ۳۲ ح 61 و تفسیر کنزالدقائق: ج ۷ ص 455.
97. تفسیر مجمع البیان: ج6 ص 663 .
98. علل الشرائع: ص۹، کنز الفوائد ص ۱5۱ و بحارالانوار: ج ۵ ص ۳۱۲، ج ۲۳ ص۸۳ و ص93.
99. سوره روم، آیه ۳۰.
100. تفسیر قمی: ج ۲ ص ۱۵۵ و بحارالانوار: ج۳ ص ۲۷۷ .
۱۰۱. مصباح المتهجد ص۲6۹، کمال الدین ص ۵۱۲، جمال الاسبوع ص ۵۲۲، البلدالامین ص۳۰6 و بحارالانوار: ج 53، ص ۱۸۷ و ج ۹۵ ص ۳۲۷.

منبع: مجموعه مقالات سومین کنگره علمی – پژوهشی مهدویت، به اهتمام: اداره کل تبلیغات اسلامی خوزستان، نویسنده: محمد رضا فوادیان، ناشر: نشر اندیشه کهن پرداز، چاپ اول، تهران، 1389ش، صص 103-83

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید