واژهشناسی «منقبت» و «کرامت»
مناقِب، جمع مَنقَبَه است، به معنای کردار برجسته، اوصاف حمیده و سجایای پسندیده، در مقابل مثالب به معنای عیبها و زشتیها. در عرف محدثان، به خصال نیک و اوصاف پسندیده شخصیتهای شناخته شده، منقبت یا فضیلت گفته میشود.
کرامت واژهای است عربی که معنای اسم مصدری دارد و در اصطلاح، به امر غیر طبیعی و خارقالعادهای گفته میشود که از ایشان سر میزند. به نظر گروهی از اهلسنت، تفاوت کرامت با معجزه در این است که معجزه امری خارقالعاده و الهی است که مقارن با ادعای نبوت واقع میگردد؛ اما وقوع کرامت بدون ادعای پیامبری است.
به نظر شیعه، معجزه به ادعای پیامبری اختصاص ندارد و به کرامت معصومان (ع) نیز معجزه گفته میشود. برخی از اهلسنت نیز این رأی را پذیرفتهاند، هر چند معمولاً معجزه را در مورد انبیا به کار میبرند.
به گفته برخی پژوهشگران، در پنج قرن نخست اسلامی، بیش از ۲۲۰ عنوان کتاب درباره مناقب اهلبیت (ع) نوشته شده است. پارهای از آنها با عنوان کلی مناقب، فضایل، تفضیل، فضل و خصایص نوشته شده و نویسندگان کوشیدهاند با بهرهگیری از آیات قرآن، احادیث نبوی، روایات اهلبیت (ع)، سخنان صحابه و تابعان، شواهد تاریخی و تحلیلهای عقلی به اثبات برتری اهلبیت (ع) بپردازند. برخی محدثان اهلسنت نیز بخشی از جوامع حدیثی خود را به بیان مناقب اهلبیت (ع) اختصاص دادهاند.
در این میان، بخش در خور توجهی از کتابها به بیان فضائل و مناقب حضرت زهرا (س) اختصاص یافته، که از جمله آنهاست: الاربعین فی فضائل الزهراء (س) نوشته ابوصالح نیشابوری و الکلمه الغراء فی تفضیل الزهراء (س) نوشته سید عبدالحسین شرفالدین موسوی. بخشی دیگر از کتابها به طور کلی در بیان فضائل اهلبیت (ع) و از جمله حضرت فاطمه (س) است، مانند: مناقب الإمام أمیرالمؤمنین (ع) تألیف محمد بن سلیمان کوفی، فضائل الصحابه نوشته احمد بن شعیب نسائی، مناقب آل ابیطالب تألیف محمد بن علی بن شهر آشوب، ذخائر العقبی فی مناقب ذویالقربی نوشته احمد بن عبدالله طبری و مناقب على و الحسنین و امّهما فاطمه الزهراء (ع) تألیف محمد فؤاد عبدالباقی.
نگاهی گذرا به مناقب و کرامات فاطمه (سلام الله علیها)
مناقب حضرت فاطمه (س)
دانشمندان مسلمان، بر اساس آیات و روایات بسیار، فضائل و مناقب حضرت فاطمه (س) را بیان نمودهاند. مهمترین فضایل حضرت (س) منشأ قرآنی دارد و دیگر فضایل ایشان، به گونهای، منبعث از فضایل قرآنی ایشان است. آیه تطهیر (احزاب، ۳۳)، مباهله (آل عمران، ۶۱)، مودت (شوری، ۲۳) و اطعام (انسان، ۵ – ۱۰)، از مهمترین آیات دالّ بر فضیلت و منقبت حضرت فاطمه (س) هستند. برخی از مناقب حضرت (س) عبارتند از:
الف. مناقب غیراختصاصی:
1. عصمت
مفسران و متکلمان شیعه، با تکیه بر دلالت آیه تطهیر بر عصمت، حضرت فاطمه (س) را معصوم دانستهاند. علاوه بر قرآن، برخی روایات نیز بر این ویژگی حضرت (س) دلالت دارند.
2. محوریت خشم و خشنودی خدا
بر پایه روایات متعددی از فریقین، رسول اکرم (ص) خشم فاطمه (س) را خشم خدا و رضای او را رضای الهی معرفی کرده است. در برخی روایاتِ امامان معصوم (ع) نیز به این مطلب اشاره شده است. برای نمونه، امام صادق (ع) ایمان کامل فاطمه (س) را دلیل محور قرار گرفتن خشم وی برای خشم خدا بیان نمودهاند. در تبیین این روایت، گفتنی است چون معصومان جز به خواست و رضای خدا عمل نمیکنند و فقط برای او خشمگین یا شادمان میگردند، خشم و خشنودیشان همان خشم و خشنودی خداست؛ لذا، حضرت زهرا (س) به عنوان با ایمانترین زن، با همان چیزی وصف شده است که معصومان وصف میشوند. در نتیجه، خشم و خشنودی وی نیز میزانی برای خشم و رضایت خدا بیان شده است. این منقبت، علاوه بر اثبات عصمت که برخی بر آن تأکید دارند، بیانکننده آبروی عظیم فاطمه (س) نزد خدا و پیامبرش (ص) است.
3. ایمان و عبادت
علاوه بر نماز و تهجد شبانه حضرت فاطمه (س) که فرزندش امام حسن (ع) آن را بیان کرده است، نمازهای ویژهای به آن حضرت (س) منسوب است که رسول اکرم (ص) به ایشان تعلیم داده است. حضرت فاطمه (س) بسیار قرآن میخواند و تعقیبات و تسبیحات و دعاهای گوناگونی در کتابهای دعا و متون روایی از ایشان گزارش گردیده است.
سلام گفتن هفتاد هزار فرشته بر فاطمه (س) در محراب عبادت، که در برخی روایات بدان اشاره شده، گویای مقام والای ایشان در عبودیت و پرستش خدای متعال است.
از نمودهای ویژه سیره عبادی و معنوی حضرت زهرا (س)، توجه فراوان به روز قیامت است که در دعاها و تعقیبات و برخی روایات آن حضرت (س) بازتاب یافته است.
۴. مُحَدَّثه بودن
از دیگر مناقب حضرت زهرا (س) سخن گفتن فرشتگان با ایشان است که بر اساس روایات، همین امر سبب شده است ایشان را محدثه بنامند. این گفتگوها – که عمدتاً پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) صورت گرفته – برای آرام نمودن حضرت در عزای پدر و تسلیت گفتن و خبر دادن از سرنوشت فرزندانش بوده است.
۵. جایگاه والای اخروی
بر پایه روایات، خدای متعال به حضرت زهرا (س) در قیامت جایگاه ویژهای بخشیده است. در روایاتی، از ورود شکوهمندانه فاطمه (س) به محشر سخن گفته شده است. ایشان یکی از چهار تنی است که سوار بر مرکب به قیامت وارد میشود. بنا بر روایاتی دیگر، ایشان در میان استقبال گسترده فرشتگان و حوریان، به همراهی مریم (س) و خدیجه (س) و حوا (س) و آسیه (س) به صحرای محشر میآید. به همگان ندا داده میشود چشمها را ببندید تا فاطمه (س)، دختر محمد (ص)، عبور کند. برخی این حالت ویژه را دال بر فضل و شرافت حضرت (س) دانستهاند.
روایاتی از پیامبر (ص) و امامان معصوم (ع) گویای آن است که در آن روز، حضرت زهرا (س) برای دوستداران خویش، شفاعت ویژه دارد.
نگاهی گذرا به مناقب و کرامات فاطمه (سلام الله علیها)
ب. مناقب اختصاصی:
بخشی از مناقب مختص حضرت زهرا (س) بدین شرح است:
1. کنیه امّابیها
از کنیههای مشهور و ویژه حضرت زهرا (س) که در روایات فریقین آمده، امّابیهاست. فرزندان آن حضرت (س)، از جمله امام باقر (ع)، نیز به کنیه امّابیها برای ایشان تصریح کردهاند. مهربانی و خدمت حضرت زهرا (س) به پدر، به ویژه پس از رحلت حضرت خدیجه (س)، با وجود آزار فراوان مشرکان، دلیل این تعبیر بوده است. این کنیه همچنین بیانگر نهایت علاقه پیامبر اکرم (ص) به حضرت فاطمه (س) است. در فرهنگ عرب، هنگامی که کسی فرزند خود یا شخص دیگری را بیش از حد دوست داشته باشد، او را «ام» یا «اب» خطاب میکند، یعنی از شدت دوستی به منزله پدر یا مادر است.
۲. محبوبیت ویژه نزد پیامبر (ص)
پیامبر اکرم (ص) همه فرزندانش را دوست داشت، اما این دوستی و محبت در مورد حضرت زهرا (س) فراتر از محبت عادی پدر و فرزند بود، به گونهای که اعجاب و اعتراض برخی همسران پیامبر (ص) را برانگیخت. این محبت پیامبر (ص) – که بر اساس هوای نفسانی نبود – در حد شیفتگی بود و پیام خاصی داشت تا همگان را از برتریهای فاطمه (س) آگاه کند. پیامبر (ص) در حق فاطمه (س) تعابیری به کار برده است که برخی از آنها عبارتند از: «بَضْعَهٌ مِنِّی»؛ (پاره تن من)، «مُضْغَهٌ مِنِّی»؛ (پاره تن من) و «شِجْنَهٌ مِنِّی»؛ و (شاخهای از من). این تعابیر – که در مصادر فریقین از آنها یاد شده است – بر این ارتباط عاطفی ویژه دلالت دارند.
۳. سروری بر زنان جهان
بر پایه روایاتی از فریقین، رسول خدا (ص) فاطمه (س) را سرور زنان جهان نامیده است. این عنوان، تشریفاتی و فقط از روی احساسات و عواطف نبوده، بلکه بدین معنی است که تمام فضیلتها و ویژگیهای ایمانی زنان مؤمن در ایشان جمع شده و حتی سرآمد تمام آنان گردیده است. پیامبر (ص) با آگاهی از دانش، پاکی، معنویت و ارزشهای فاطمه (س) به برتری او بر زنان جهان تصریح کرده است. در اینباره، روایات بر دو دستهاند: روایاتی که در آنها حضرت زهرا (س) سرور زنان دو جهان معرفی شده است؛ و روایاتی که حضرت مریم (س) با سرور زنان جهان در زمان خود و فاطمه (س) سرور زنان عالم و اهل بهشت، از آغاز تا پایان است. در روایاتی نیز مریم (س)، آسیه (س)، خدیجه (س) و فاطمه (س) به زنان برگزیده معرفی شدهاند، ولی با در نظر گرفتن روایات پیشین، برتری حضرت زهرا (س) بر آنان نفی نمیشود.
4. لقب بتول
یکی از اوصاف و مناقب حضرت زهرا (س)، وصف بتول است که از ریشه بَتل، به معنای جدا شدن و بریدن، گرفته شده است. روایات فراوانی حاکی از آن است که فاطمه (س) را بتول خواندند، زیرا هیچگاه خون حیض و نفاس ندید و گویا از آن بریده و قطع شده بود. برخی این لقب را به سبب گسستن ایشان از غیر و پیوستن به عبادت الهی دانستهاند. وجه مشترک میان برخی دیدگاهها، بریدن فاطمه (س) از دنیا و تعلق نداشتن به مادیات است که سبب شده است از همه بگسلد و به خدا بپیوندد و این ویژگی ارزنده، او را از دیگر زنان، از حیث دین، فضل و حَسَب، ممتاز گردانده است. در کتابهای روایی، نمونههای فراوانی از زهد و پارسایی ایشان گزارش شده است. بستر و لباس ساده و نیز بخشیدن گردنبند خود به فقیر، نمونههایی از این فضیلتند.
۵. حضرت على (ع) همشأن حضرت فاطمه (س)
حضرت زهرا (س) خواستگاران بسیاری داشت، اما رسول خدا (ص) آنان را نپذیرفت و انتخاب همسر را برای وی به خداوند واگذار نمود. با آمدن حضرت علی (ع) به خواستگاری فاطمه (س) پیامبر (ص) خشنود شد و جبرئیل از سوی خدای متعال پیام آورد که فاطمه (س) را به ازدواج على (ع) درآورد. در حدیث دیگری نیز آمده است: «اگر خدای تعالی علی (ع) را نیافریده بود، برای فاطمه (س) هیچ همتا و نظیری از آدم تا دیگران نبود». پذیرفتن على (ع) به سبب جایگاه والای انسانی و معنوی او و رد کردن دیگر خواستگاران، دلیلی روشن بر برتری و فضیلت فاطمه (س) است.
۶. تقدم در دفاع از ولایت
یکی از مناقب حضرت زهرا (س)، دفاع او از مقام امامت و ولایت امام علی (ع) است. در زمانی که بیشتر یاران پیامبر (ص) از حمایت على (ع) و دفاع از حق خلافتش دست کشیدند، زهرا (س) به عنوان نخستین مدافع، وارد صحنه شد و جان خود را در این راه تقدیم نمود. این دفاع، در خطبههای حضرت زهرا (س) در مسجد و در جمع زنان مهاجر و انصار متجلّی است. در آن خطبهها، فاطمه (س) در پاسخ به این سؤال که «چرا اصحاب از ابوالحسن دوری کردند؟» فرمود: «دوری نکردند، مگر به سبب شمشیر او و شدت غضبش در راه خدا». بر پایه گزارشی، زهرا (س) سوار بر مرکبی، برای دعوت یاران پیامبر (ص) به یاری علی (ع) و دفاع از حق ایشان، شبانه به در خانه آنها رفته است.
نگاهی گذرا به مناقب و کرامات فاطمه (سلام الله علیها)
کرامات حضرت فاطمه (س)
همانگونه که گفته شد، دانشمندان شیعه، از محدثان و متکلمان و غیر آنها و بسیاری از اهلسنت به جز معتزله، امکان و وقوع کرامت را برای پیامبران و دیگر معصومان (ع) و برخی اولیای الهی اثبات کردهاند. برخی از این کرامات صرفاً با دعای معصوم، دستهای مقارن با درخواست مردم از آنان و بخشی نیز با نفوذ معنوی ایشان صورت میگرفته است.
فاطمه (س) افزون بر برخورداری از لطف ویژه خداوند، در محیط مناسب و دامان پاک پیامبر (ص) تربیت شد و به تعالی معنوی و روحی دست یافت. این امر سبب بروز کرامتهایی گردید که حضرت (س) را از دیگر زنان متمایز مینمود. از زندگی حضرت زهرا (س) رویدادهایی گزارش شده که نشاندهنده جایگاه و منزلت والای ایشان نزد خداست. گرچه هر یک از این موارد، مستند به خبر واحد است و حتی برخی مستند قوی ندارد، ولی پس از اثبات امکان وقوع آنها، از کنار هم نهادن آنها، به تواتری معنوی به اصل وقوع کرامات در زندگانی حضرت زهرا (س) میرسیم.
1. خبر دادن از غیب
بر اساس روایات، یکی از منابع علم امام (ع) به اخبار آینده، مصحف حضرت فاطمه (س) است. چون در این مصحف اخباری از پیشامدهای آینده ثبت شده است، نحوه دریافت آن (یعنی ارتباط حضرت (س) با عالم غیب و سخن گفتن جبرئیل با ایشان) کرامتی کمنظیر و والاست. در برخی از روایات، نحوه آگاهی یافتن ایشان از این اخبار غیبی، بیان شده است.
۲. گردش خود به خودی سنگ آسیاب
سلمان فارسی گفته است: «فاطمه (س) را در منزل دیدم که مشغول قرائت قرآن بود و آسیابی در پیش او به خودی خود میچرخید. آن را برای نبی اکرم (ص) گزارش کردم و آن حضرت (ص) فرمود: خداوند قلب و جوارح فاطمه (س) را از ایمان سرشار نموده و فرشتهای برای کمک او فرستاده است». در گزارشی از ابوذر غفاری آمده است که فاطمه (س) در کنار آسیاب به خواب رفته بود و آسیاب به خودی خود میگشت. در ماجرایی دیگر که سلمان نقل کرده، آمده است که امیرمؤمنان (ع) به پیامبر اکرم (ص) گزارش داد که فاطمه (س) به پشت خوابیده و امام حسن (ع) بر روی سینهاش خوابیده بود و پیش فاطمه (س) آسیاب در حال گردش بود. بنا بر نقلی دیگر، امام حسین (ع) بر روی سینهاش به خواب رفته بود.
3. حاضر شدن غذا از سوی خداوند
در روایتی، به نقل از حذیفه بن یمان، آمده است که وقتی جعفر بن ابیطالب از حبشه بازگشت، در خیبر مقداری عطر مرغوب و پارچه زربافت به پیامبر (ص) هدیه کرد و پیامبر (ص) فرمود: «این پارچه را به کسی خواهم داد که خدا و رسول را دوست دارد و آنان نیز او را دوست دارند»، سپس جویای علی (ع) شد و آن پارچه را به وی داد. علی (ع)، پس از بازگشت به مدینه، آن را به هزار دینار فروخت و همه پولش را به فقرا داد و هیچ برای خود نگذاشت. روز بعد پیامبر (ص)، به همراه تنی چند از اصحاب، او را دید و فرمود: «هزار دینار به شما رسیده است، امروز ما را مهمان کن.» حضرت علی (ع) با اینکه پول و آذوقهای در منزل نداشت، از روی حیا و برای تکریم پیامبر (ص) پذیرفت. همراهان پیامبر (ص) پنجتن بودند: حذیفه، عمار، سلمان، ابوذر و مقداد. حضرت على (ع) نزد همسرش رفت، بدین امید که نزد او چیزی باشد. در خانه ظرف آبگوشتی را در حال جوشیدن دید که گوشت فراوانی دارد. علی (ع) ظرف غذا را نزد مهمانها برد و همگی از آن خوردند، اما از حجم غذا کاسته نشد. پیامبر (ص) نزد دخترش رفت و پرسید: «این غذا از کجا برای شما آمده است؟» ایشان پاسخ داد: «از نزد خدا. خداوند به هر کس که بخواهد، بدون حساب روزی میدهد». پیامبر (ص) با چشمانی اشکبار نزد اصحاب و میهمانان بازگشت و فرمود: «حمد و سپاس خدای را که نمردم تا اینکه در زندگی دخترم دیدم آنچه را که زکریا (ع) در مریم (س) دید. هرگاه وارد محراب میشد نزد او رزقی میدید. میپرسید: ای مریم! این از کجا آمده است؟ جواب میشنید: از نزد خدا، خداوند به هر کس که بخواهد، بدون حساب، روزی میدهد».
4. ملاقات با حوریان بهشتی
از امام صادق (ع) نقل شده است که امیرمؤمنان (ع) به سلمان فرمود: «نزد فاطمه (س) برو و بگو از تحفههای بهشتی به تو هدیه کند.» سلمان رفت و دید سه سبد (خرما) پیش روی فاطمه (س) است. گفت: «ای دخت پیامبر! از این خرماها چیزی به من هدیه میکنی؟» فاطمه (س) فرمود: «این سه سبد را سه حوریه بهشتی برایم آوردهاند. نام آنها را پرسیدم، یکی گفت من سَلمی هستم برای سلمان، دیگری گفت ذَرَّه هستم برای ابوذر، دیگری گفت مَقْدُودَه هستم برای مقداد.» سپس یکی از سبدها را به سلمان هدیه کرد. طبری امامی نیز نزدیک به همین مضمون را از خود سلمان نقل کرده است.
۵. تابش نور از لباس حضرت (س)
روایت شده است که امیرالمؤمنین (ع) از یک یهودی مقداری جو قرض گرفت. یهودی برای تضمین، چیزی خواست. حضرت (ع) روپوشی پشمی از لباسهای حضرت فاطمه (س) را گرو داد. او لباس را به منزل برد و در اتاقی گذاشت. هنگام شب همسرش برای کاری وارد آن اتاق شد و دید نوری خانه را روشن کرده است. نزد شوهرش برگشت و او را آگاه کرد. شوهرش وارد آن اتاق شد و دید که نوری در اتاق پخش شده است؛ گویی ماه از نزدیک میدرخشید. پس متوجه جای لباس شدند و فهمیدند که نور از لباس حضرت فاطمه (س) است. آنگاه بستگان خویش را آگاه کردند و آنان با دیدن این صحنه، مسلمان شدند. بر اساس نقل ابنشهرآشوب، خود حضرت فاطمه (س) لباسی را به زنی یهودی رهن داد و مقداری جو قرض کرد. هنگامی که شوهر او، زید، به خانه آمد از همسرش پرسید: «این همه نور در خانه ما چیست؟» و همسرش گفت: «از لباس فاطمه (س) است.» با دیدن این کرامت، او و همسرش و سپس همسایگانشان مسلمان شدند.
۶. استشمام بوی بهشت از فاطمه (س)
بر پایه روایتی از جابر بن عبدالله انصاری، پیامبر (ص) در پاسخ به پرسش کسانی که از دلیل توجه ویژه ایشان به فاطمه (س) پرسیدند، یادآور شد نطفه فاطمه (س) از سیبی بهشتی بسته شده است و او بوی بهشت میدهد. از اینرو، هرگاه مشتاق بهشت شوم، او را میبویم.
افزون بر کرامات حضرت زهرا (س) در زندگی، پارهای از منابع، مطالبی نقل کردهاند که گویای تداوم کرامتهای ایشان پس از شهادت است.
پی نوشت:
فراهیدی، ۵/۱۸۰؛ ابنمنظور، ۱/۷۶۸، ۷7۰؛ زبیدی،2/448.
فراهیدی، ۵/۳۶۸؛ جوهری، 5/۲۰۲۱؛ ابنمنظور، 12/511.
جوینی، ۱۲۹؛ جرجانی، 8/224 – ۲۲۵.
ر.ک: تفتازانی، ۵/۷۲؛ عینی 16/117.
مفید، النکت الاعتقادیه، ۴۴؛ خواجه نصیر طوسی، ۲۳۱؛ فاضل مقداد ۱1۷.
بغدادی، اصول الدین، ۱۷۵.
ر.ک: اصغرپور، ۲۷۶.
ر.ک: بخاری، 4/209؛ مسلم نیشابوری، 7/119 – ۱۲۰، ۱۴۱ – ۱۴۴؛ ترمذی، 5/243، ۳۵۹ – ۳۶۲.
مقاله کتابشناسی فاطمه (س)؛ دانشنامه فاطمی.
مقاله فاطمه (س) از نگاه قرآن؛ همان.
مقاله عصمت فاطمه (س)؛ همان.
صدوق، معانیالاخبار، ۳۰۳؛ حاکم نیشابوری، ۳/۱۵۳ – ۱۵۴.
مغربی، شرحالاخبار، 3/29 – ۳۰؛ طبرسی، 2/103؛ مجلسی، 43/20 – ۲۱.
ابن ابیالحدید، ۱۶/۲۷۳.
صدوق، عللالشرایع، ۱/۱۸۲؛ طبری امامی، دلائلالامامه، ۱۵۲.
ابنطاووس، جمالالاسبوع، ۷۰.
مقالههای سیره عبادی و معنوی فاطمه (س)؛ دعا؛ تسبیح فاطمه (س)؛ دانشنامه فاطمی.
صدوق، الامالی، ۵۷۵؛ فتال نیشابوری، ۱۴۹؛ طبری، ۲۷۴.
مقالههای دنیا و آخرت، معاد؛ دانشنامه فاطمی.
صدوق، علل الشرایع، ۱/۱۸۲.
صفار، ۱۷۳ – ۱۷۴؛ کلینی، ۱/۲۲۱، مقاله محدثه بودن فاطمه (س)؛ دانشنامه فاطمی.
مفید، الامالی، ۲۷۲؛ طوسی، الامالی، ۳۵؛ طبری، ۱۰۷.
فرات کوفی، ۴۴۵؛ مجلسی، 43/225 – ۲۲۶.
طبرانی، 22/400؛ صدوق، الامالی، 70؛ حاکم نیشابوری، 3/153.
مناوی 1/549، مقاله فاطمه (س) در آخرت؛ دانشنامه فاطمی.
فرات کوفی، ۲۹۹، 446؛ مجلسی، 8/54؛ 13/64-۶۵؛ مقاله شفاعت و فاطمه (س).
ابوالفرج اصفهانی، ۲۹؛ ابنشهرآشوب، ۱/۱۴۰؛ ابناثیر جزری، ۵/۵۲۰؛ ذهبی، ۲/۱۱۹.
ر.ک: ابوالفرج اصفهانی، 29؛ مجلسی، 43/19.
تبریزی انصاری، ۱۲۳.
ر.ک: نجم، ۳.
بخاری، 4/210؛ مغربی، دعائمالاسلام، ۲/۲۱۴ – ۲۱۵.
کوفی، 2/211؛ نسائی، 5/148.
طبرانی، 22/405؛ صدوق، معانیالاخبار، ۳۰۳.
ر.ک: مرعشی نجفی، 10/187 – ۲۳۲ مقاله فاطمه (س) از نگاه پیامبر(ص)؛ دانشنامه فاطمی.
فضلالله، ۱۳۱ – ۱۳۲.
کوفی، 2/197، خزاز قمی، ۳۷.
صدوق، الامالی، ۵۷۵؛ همو، معانیالاخبار، ۱۰۷؛ طبری امامی، دلائلالامامه، ۱4۹.
صدوق، الخصال، ۲۲۵؛ مجلسی، 16/2؛ 43/19؛ 96/383.
مقاله سیده نساء العالمین؛ دانشنامه فاطمی.
طریحی، ۱/۱۵۱ – ۱۵۲.
صدوق، عللالشرایع، ۱/۱۸۱؛ همو، معانیالاخبار، ۶۴؛ طبری امامی، دلائلالامامه، ۱۵۰.
طریحی، ۱/۱۵۲.
ابنشهرآشوب، ۳/۱۱۰؛ ابناثیر، ۱/۹۴؛ طریحی، 1/152.
فتال نیشابوری، 1/146؛ ابنطاووس، الدروعالواقبه، ۲۷۵.
مجلسی، 43/56 – ۵۷.
مقاله اسماء و اوصاف فاطمه (س)؛ دانشنامه فاطمی.
طوسی، الامالی، ۳۹؛ مجلسی، 4۳/۹۳.
صدوق، عیون اخبارالرضا، 2/203؛ ابنشهرآشوب، 2/29.
مقالههای ازدواج فاطمه (س)؛ فاطمه (س) در کنار امام علی (ع)؛ دانشنامه فاطمی.
صدوق، معانیالاخبار، ۳۵۵؛ طوسی، الامالی، ۳۷۵؛ طبری امامی، دلائلالامامه، ۱۲۶؛ ابن ابیالحدید، ۱۶/۲۳۳.
هلالی عامری، ۱۴۶، ۱۴۸، ۳۰۲، ۴۳۶ – ۴۳۷؛ ابنقتیبه دینوری، 1/29، مقاله سیره سیاسی فاطمه (س)؛ دانشنامه فاطمی.
ر.ک: خواجه نصیر طوسی، ۲۱۴، ۲۳۱؛ صدرالمتألهین، 4۸۸ – 4۸۹؛ استرآبادی 3/31 – ۳۲.
بغدادی، اصولالایمان، ۱۴۱؛ جوینی، ۱۲۹؛ فخر رازی، 2/199 – ۲۰۵.
ر.ک: مکارم شیرازی، ۹/۱۶۱ – ۱۶۳.
فضلالله، ۱۴۹.
ر.ک: بحرانی اصفهانی، ۱۱.
صفار، ۱۷۳، ۱۷۴، ۱۷۷؛ کلینی، ۱/۲۴۰ – ۲۴1؛ مقاله محدثه بودن فاطمه (س)؛ دانشنامه فاطمی.
ابنحمزه طوسی، ۲۹۱؛ ابنشهرآشوب، ج3، ص116.
ابنحمزه طوسی، ۲۹۰.
طبری امامی، دلائلالامامه، ۱4۱.
قطب راوندی، ۲/۵۳۱.
آل عمران، ۳۷.
طوسی، الامالی، ۶۱۴ -۶۱۵؛ طبری امامی، دلائلالامامه، ۱۴۳ – ۱۴۵.
طوسی، اختیار معرفهالرجال، ۱/۳۹، فتال نیشابوری، ۲۸۲.
دلائلالامامه، ۱۰۷ – ۱۰۸.
ابنحمزه طوسی، ۳۰۱ – ۳۰۲، قطب راوندی، ۲/۵۳۷ – ۵۳۸؛ مجلسی، ۴۳/۳۰.
ابنشهرآشوب، 3/117 – ۱۱۸.
صدوق، عللالشرایع، 1/183؛ طبری امامی، نوادر المعجزات، ۹۹؛ همو، دلائلالامامه، ۱۴۶.
ر.ک: میرخلف زاده؛ عزیزی؛ فقیه، ۵۰۱ – ۶۸۱.
منبع: برگرفته از کتاب سخن آرای 4 (آموزه های فاطمی، سخنرانی های استاد دکتر رفیعی)