حسین بن علی (ع)

حسین بن علی (ع)

عرش را به لرزه در می آورد

از پیامبر پرسیدند: « کدام یک از اهل بیت بیش تر مورد توجه شماست؟» ایشان فرمودند: «حسن (ع) و حسین (ع)»، حسین (ع)، از من است و من از حسین (ع)، کسی که حسین (ع)، را دوست دارد من و خدا را دوست دارد. کسی که خدا را دوست دارد حسین (ع) را دوست دارد…
امام حسین (ع)، 1370 سال پیش در چنین روزی به همراه خانواده ی خود در کربلا به شهادت رسید از آن روز تا به امروز سینه ی همه ی ما به درد آمده و جگرمان آتش گرفته است. از آن روز تا به امروز دعاها و مرثیه های ما عرش را به لرزه در می آورد. از آن روز تا به امروز می دانیم که فرشته ها در عرش گریه می کنند . شهادت امام حسین (ع) مرگ نبوده، نابودی نبوده، بلکه زندگی و زنده بودن است. وداع نبوده، به وصال رسیدن است. پایان نبوده، بلکه شروع است، جدایی نبوده بلکه وصلت است.
قسمتی از سخن رانی «رجب طیب اردوغان»، نخست وزیر ترکیه در مراسم عاشورای 1431 هجری قمری – استانبول

ارث از پدر

حسین بن علی (ع) مردی است دانشمند و با اراده و دارای قیافه ای با احتشام. شجاعت را از پدر به ارث برده و با این که مردی دلیر است وقتی یک نفر بر او وارد می شود، تبسم می کند و با نرمی صحبت می نماید.
همسر حسین بن علی (ع)، یک شاه زاده خانم ایرانی به اسم شهربانو دختر یزدگرد سوم است و خود حسین (ع) نوه ی دختری پیغمبر ما می باشد.
حسین بن علی (ع)، از سرداران جنگ آزموده ی اسلام است؛ زیرا بعد از این که به سن رشد رسید. در بعضی از جنگ های پدرش، از جمله جنگ های عراق شرکت کرد و فنون و رسوم جنگ را آموخت. حسین بن علی (ع)، بعد از رحلت پدرش با معاویه بیعت نکرد و او را برای خلافت صالح ندانست.
امام حسین و ایران – کورت فریشلر

انسان زنده

فتوای حسین (ع) این است: آری! در «نتوانستن» نیز «بایستن» هست. برای او زندگی، عقیده و جهاد است. بنابراین، اگر او زنده است و به دلیل این که زنده است، مسئولیت جهاد در راه عقیده را دارد.انسان زنده مسئول است نه تنها انسان توانا و از حسین زنده تر کیست؟ در تاریخ ما کیست که به اندازه ی او حق داشته باشد که زندگی کند و شایسته باشد که زنده بماند؟
نفس انسان بودن، آگاه بودن، ایمان داشتن، زندگی کردن، آدمی را مسئول جهاد می کند و حسین (ع)،مَثَل اعلای انسانیت زنده ی عاشق و آگاه است.
و حسین بی درنگ از مکه بیرون می آید و به سوی قتل گاه خویش شتاب می گیرد. او می داند که تاریخ منتظر است.
شهادت- دکتر علی شریعتی

بهره دل مصطفی

ای قوم در این عزا بگریید
برکشته ی کربلا بگریید

با این دل مرده خنده تا چند
امروز در این عزا بگریید

فرزند رسول را بکشتند
از بهر خدای را بگریید

از خون جگر سرشک سازید
بهر دل مصطفی بگریید

وز معدن دل به اشک چون دُر
بر گوهر مرتضی بگریید

در ماتم او خَمُش مباشید
یانعره زنید یا بگریید

تا روح که متصل به جسم است
از تن نشود جدا بگریید

اشک از پی چیست؟ تا بریزید
چشم از پی چیست؟ تا بگریید

درگریه، سخن، نکو نیاید
من می گویم شما بگریید

تا شسته شود کدورت از دل
یک دم ز سرصفا بگریید

سیف فرغانی (قرن هفتم)

راه رنج تا رستاخیر

به کربلای توآمدم
حسین!
نه بدان گذرگاه که امتی اندک
با توماندند و
ماندگار شدند
با تو آمدیم بدان مَهلک
که معبر ملّتی است
و نه به دین تو
که به آیین تو
از سرِ صداقت
به شهادت
*
با توآمدم
تا عاشورا را به اَعشار بَرَم
به عَشًَرات برم
تا این گل گونه را
درشت کنم
درشت تر کنم
و شنلی از خون بر آرم
شایسته ی اندام مردمم
*
تنها رفتم و
خلقی به خانه باز آمدم
گندمی
که در غلاف لاغر خویش
خرمنی باخویش آورد!
سیاوش کسرایی- عاشورایی سال 57
منبع: نشریه مه یار شماره 1

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید