پناهگاه امنی فراهم کنید

پناهگاه امنی فراهم کنید

نویسنده:دکتر لورنس استینبرگ
ترجمه: نوشین دیانتی

والدینی که نگران چیدمان دنیای فیزیکی پیرامون فرزندشان هستند اما تقریبا هیچ توجهی به فضای عاطفی که برای سالم ماندن او ضروری تر است ندارند همیشه مرا متعجب می کنند. گمان می کنم همیشه آن قدر در تبلیغاتی غرق شده ایم که می خواهند به ما وسایل درست خانه مان را بفروشند که فراموش کرده ایم فراهم آوردن محیط عاطفی آسوده برای فرزندانمان مهمتر از پرداختن به محیط فیزیکی او است. خوب است که خانه تان راحت و زیبا باشد اما دنیایی از مبلمان رویایی، فرش های عیانی یا پیشرفته ترین وسایل صوتی و تصویری نمی تواند جایگزین فضای گرم و پرعطوفتی بشود که در آن افراد با محبت، مهربانی و احترام با هم رفتار می کنند. پس دفعه بعد که داشتید برای انتخاب پارچه مناسب برای پرده اتاق فرزندتان یا رنگ دیوارهای اتاق خوابش حرص و جوش می خوردید این نکته را به خودتان یادآوری کنید. بچه ها باید احساس کنند خانه محلی است که آنها را از اضطراب و فشارهای زندگی روزمره رها می کند. بله، حتی بچه هایی که هنوز مدرسه نرفته اند هم از تقاضاهایی که از آنها می شود در فشارند. در خانه تان فضایی ایجاد کنید که فرزندتان واقعا در آن آرامش داشته باشد و مشکلاتش را فراموش کند. کودک باید احساس کند هر قدر همه چیز ناخوشایند باشد همیشه جای امن و مطمئنی در خانه دارد. کودکان و نوجوانان باید آسوده خاطر باشند حتی اگر در مدرسه روز سختی را گذرانده باشند، در بازی تجربه بدی داشتند، از دوستانشان نارو خوردند یا دعوای سختی با دوست صمیمی شان کرده باشند. نمی توانید کاری کنید که این مشکلات رفع شوند اما پناهگاه امن در خانه استراحت و آرامشی برای او ایجاد می کند.
آیا خانه شما برای فرزندتان امن است.
اگرچه کودکان بیشترین تاثیر ایمنی و آسایش را از والدینشان دریافت می کنند، فراهم آوردن پناهگاه امن برای فرزند چیزی بیش از روابط مناسب پدر و مادر است. باید توجه خاصی هم به فضای عاطفی عمومی خانه داشته باشید که به نحوه برخورد با همسر و خواهران و برادران هم برمی گردد. بچه های سعادتمند در خانواده مهربان و شاد رشد پیدا می کنند جایی که همه با محبت هستند و ابراز عاطفی و آرامش دارند. برعکس بچه هایی که در خانه ای با فضای درگیری های متعدد و اضطراب بزرگ می شوند، فضایی که پیش بینی پذیر نیست، ضربه می خورند. یکی از مهم ترین عوامل در فضای عاطفی خانه رابطه شما با همسرتان است. حتی اگر از هم جدا شده اید ولی او در زندگی فرزندتان حضور دائم دارد. گاهی اوقات پدر و مادرها فکر می کنند طرز برخورد آنها با هم مهم نیست چون با بچه ها رفتار محبت آمیزی دارند. اما حتی کودکانی که با هر یک از والدینشان رابطه خوبی دارند از زندگی در خانه ای که پدر و مادر مرتب بگو و مگو دارند یا سر هم داد می کشند متضرر می شوند. هنگامی که فرزندان می بینند یا می شنوند که پدر و مادر دعوا می کنند یا وقتی می بینند یکی از والدین مرتب بر دیگری سلطه دارد، مضطرب و عصبی می شوند. دعواهای دائم و افسارگسیخته زن و شوهرها یا نارضایتی آنها ممکن است منجر به هرگونه مشکل عاطفی یا رفتاری در کودکان شود. مثلا بچه هایی که پدر و مادرشان اغلب در حال دعوا هستند، نسبت به سایر کودکانی که والدینشان یکی به دو را در حداقل نگه می دارند، بیشتر مستعد اضطراب، افسردگی و مشکلات اخلاقی و رفتاری می شوند. اگر با همسرتان تفاهم ندارید سعی کنید مشکلاتتان را با آرامش و در خلوت حل کنید و نگذارید هر تنشی که بین شما دو نفر وجود دارد به زندگی روزمره خانواده کشانده شود. اگر فکر می کنید این کار امکان ندارد شاید لازم است از متخصص کمک حرفه ای بگیرید.
این امر زمانی صادق است که یکی از خواهران و برادران منبع اصلی ناآرامی است. برای رفع این موضوع هم باید اقدام کنید نه تنها به خاطر خود آن کودک بلکه برای تمام افراد خانواده. پیش بینی پذیر بودن یکی دیگر از اجزای پناهگاه امن کودکان است. به خصوص وقتی بچه ها کوچکتر هستند زندگی خانوادگی که ضرباهنگ پیش بینی شونده و عادی داشته باشد برای آنها سودمند است. درباره چیزهای کوچک هم باید همین طور باشد مثل معین کردن زمان غذاها، زمان خواب و درباره چیزهای بزرگ تر مانند مراسمی که به اعیاد و روزهای عزا مربوطند. کارهای غیرمنتظره گاه به گاه اشکالی ندارد مثل تصمیم به شام خوردن بیرون از خانه در آخرین لحظه یا گذراندن شبی خاص بدون مقررات ساعت خواب. اما به یاد داشته باشید بچه ها وقتی با شرایطی آشنا هستند نسبت به زمان خودجوشی راحت ترند. این شرایط به آنها کمک می کند بیشتر کنترل زندگی را به دست بگیرند.
همچنین باید جدا تلاش کنید منابع اضطراب خارج از خانه مثلا محیط کار را از محیط خانه دور کنید. متوجه هستم که این کار در سال های اخیر خیلی سخت تر شده چون مرزها بین خانه و محل کار با تلفن، فکس، پست های سفارشی و ای میل در هم شکسته است اما انباشتن خانه از فشار محل کار بر سلامت ذهنی همه افراد خانواده، و نه فقط خودتان، تاثیر منفی دارد. شاید بیرون از محل کارتان نیاز به پناهگاهی احساس نکنید که البته ساده لوحانه است که چنین تفکری داشته باشید اما به این معنی نیست که فرزندتان هم باید تحت فشار زندگی کند. فضای سالم خانوادگی جای آرام و لذت بخشی است که افراد در آن اوقات خوشی دارند نه جایی پر از اضطراب و با فشار تحویل به موقع کار.
همین اصل درباره فعالیت های خارج از مدرسه بچه ها هم صدق می کند. خوب است برای فرزندتان فرصتی برای کسب یا بهبود مهارت هایی ورای آنچه در مدرسه می آموزد فراهم کنید اما بر نامه او را آنقدر فشرده نکنید که اضطراب بی مورد ایجاد شود. فعالیت های فوق برنامه برای بچه ها مفید است اما آنها پس از ساعات مدرسه و روزهای تعطیل هم به زمانی نیاز دارند که کمی آرام شوند و هیچ کار به خصوصی انجام ندهند. به خصوص نوجوانان که باید تکالیف وقت گیر مدرسه را انجام دهند نیاز به زمانی برای کاستن از فشار روزهای غالبا پرمشغله دارند.همچنین باید برای فرزندتان سرپناهی برای تراژدی های وحشتناکی فراهم کنید که به بخش معمول زندگی مدرن بدل شده اند. خانه باید پناهگاه امنی برای کودک باشد جایی که احساس آرامش و امنیت کند و بداند دنیا از او حمایت می کند یعنی پدر و مادر از او حمایت می کنند.

منبع:sharghnewspaper.ir

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید