داستانهایی از امام علی علیه السلام: توکل یا بی عاری

داستانهایی از امام علی علیه السلام: توکل یا بی عاری

روزى امام علىّ بن ابى طالب ، امیرالمؤ منین صلوات اللّه علیه عبورش به گروهى از مسلمان ها افتاد که در گوشه اى از مسجد را اشغال کرده بودند و به عبادت مشغول بودند.
حضرت علىّ علیه السلام نزدیک ایشان رفت و فرمود: شما چه کسانى هستید؟ و چه مى کنید؟
در پاسخ به حضرت، اظهار داشتند: ما بر خداوند توکّل کرده ایم و عبادت او مى کنم.
حضرت فرمود: خیر، چنین نیست ؛ بلکه شما بى عار و مُفت خور مى باشید، چنانچه راست مى گوئید و توکّل برخداوند متعال دارید، بگوئید که در چه مرحله اى از توکّل قرار دارید؟
گفتند: اگر چیزى به ما برسد، مى خوریم و قناعت مى کنیم و چنانچه چیزى به ما نرسد، صبر و تحمّل مى نمائیم .
سپس امام علىّ علیه السلام خطاب به ایشان کرد و با صراحت فرمود: سگ هاى محلّه ما نیز چنین روشى را دارند.
آنان با خون سردى گفتند: پس ما چه کنیم ، شما بفرمائید که چه رفتارى داشته باشیم ؟
حضرت فرمود: بایستى آنچه را که ما یعنى ، پیامبر خدا و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام انجام مى دهیم ؛ شما مسلمان ها نیز چنان کنید.
گفتند: شما چه کارهائى را انجام مى دهید، تا ما تبعیّت نمائیم ؟
امام علیه السلام فرمود: ضمن سعى و تلاش و کار و عبادت ، آنچه به ما برسد پس از مصرف ، اضافه آن را بذل و بخشش مى کنیم . و اگر چیزى درآمدى نیافتیم ، خداوند منّان را؛ در هر حال شکر و سپاس مى گوئیم .(1)

پی نوشت:

1-مستدرک الوسائل : ج 11، ص 220، ج 20، به نقل از تفسیر ابوالفتوح رازى .
منبع:چهل داستان و چهل حدیث از امام علی علیه السلام، حجه الاسلام و المسلمین عبدالله صالحی

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید