1.تاثیر رفتار والدین بر فرزندان
آموزههای کودکان در سالهای اولیه زندگی و در ادامه، نوجوانی و جوانی زمینه ساز رفتارهایی خواهد بود که در آینده نشان می دهند. مهمترین و اصلیترین معلم کودک در تمام دوران تربیتی پدر و مادر و یا کسی است که از آنها مراقبت می کند. فرزندان در سنین کودکی با دقت بسیاری به رفتار بزرگترها توجه می کنند و همانند یک آینه همان رفتارها را به دیگران نشان می دهند.
بنابراین والدین نقش تعیین کنندهای در ادب و شخصیت فرزند خود دارند. با وجود آنکه والدین همواره تلاش می کنند که در تربیت فرزند خود کوتاهی نکنند و نهایت دقت را در نحوه برخورد، گفتار و رفتار خود در نظر می گیرند، اما گاهی اوقات برخی از رفتارهای آنها که حتی ممکن است از روی خیرخواهی و حس مادرانه یا پدرانه باشد، می تواند نتایج معکوسی بر رفتار فرزندان داشته باشد. به بیان دیگر فرزندان از رفتار والدین تقلید می کنند نه گفتار آنها، به همین دلیل مراقبت از رفتار خود در مقابل فرزندان یکی از نکات اساسی تربیتی می باشد [1].
2.دلایل و انگیزههای دروغگویی در فرزندان
یکی از نکات مهم مورد توجه والدین در طول زندگی فرزندانشان، جلوگیری نمودن از رفتار دروغ گویی با استفاده از راهکارهای تربیتی است و این موضوع در تمامی خانوادههای دارای فرزند نمود دارد. این لغزش رفتاری از همان دوران کودکی آغاز شده و به صورت یک رفتار غریزی و با تشویق و یا خنده والدین و اطرافیان تشویق و تقویت می گردد.
رفتار دروغگویی در تمامی افراد به خصوص در کودکان نشان از یک وضعیت نامطمئن و ناهنجاری رفتاری در محیط زندگی این افراد دارد که دروغگویی را به عنوان راه نجات و ایمنی خود انتخاب می کنند تا احساس ضعف و نا امنی خود را به طریقی پوشش دهند.
یکی دیگر از دلایل درغگویی فرزندان رها شدن از سخت گیریها و رفتارهای خشونت بار والدین بوده که برای این منظور دروغ را راهی برای فرار از این چالشها بر می گزینند. گاهی اوقات فرزند برای جلب نظر، عشق و علاقه والدین به سمت خود دروغ می گوید تا توجه آنها و سایرین را به خود معطوف نماید [2].
3.پرخاشگری والدین و واکنشهای فرزندان
والدینی که مهارت تربیتی موثری نداشته باشند به دلیل عدم آگاهی از اصول تربیتی کودک، از پرخاشگری و سرزنش به عنوان جایگزین تربیتی استفاده می کنند. این رفتار به ویژه در والدینی که روابط خانوادگی خوبی ندارند بیشتر بروز پیدا می کند و پرخاشگری روشی برای جبران طیف وسیعی از کمبودها خواهد بود.
در نهایت این رفتار منجر به پرخاشگری با فرزندان میشود. پرخاشگری والدین اگرچه ممکن است بتوانند منجر به کنترل رفتار فرزندان در کوتاه مدت شوند، اما تبعات آن در درازمدت رفتارهای ناهنجار و اشتباهات رفتاری در کودکان خواهد بود که مشکلات جدی در کودکان و نحوه رشد آنها به وجود می آورد.
پرخاشگری والدین اغلب توسط کودک الگوبرداری میشود و همین امر در روند رشد فرزندان ناهنجاریهای بسیاری ایجاد خواهد نمود. تاثیر رسانه ها، دنیای مجازی و هم سن و سالان بر روی رفتار بچهها انکارناپذیر بوده و بسیاری از والدین با استفاده از پرخاشگری و نشان دادن قدرت خود به فرزند سعی در کاهش تاثیر مخرب محرکهای بیرونی دارند، غافل از اینکه تاثیر مخرب پرخاشگری والدین بسیار بیشتر از محرکهای خارجی خواهد بود. در حقیقت پرخاشگری میانبری است که در طولانی مدت اثر معکوس آن در رفتار و منش فرزندان ظاهر می گردد [3].
4.دلایل احتمالی پرخاشگری پدران
نقش پدر به عنوان سرپرست و ستون خانواده نشانگر یک منشاء قدرت بوده و فرزندان در این میان به پدر به عنوان یک الگوی رفتاری نگاه می کنند. اما گاهی والدین و به خصوص پدر در برخی شرایط تنش زا ممکن است کنترل رفتاری خود را از دست بدهد که شناسایی این موقعیتها می تواند تا حد زیادی از بدتر شدن شرایط و تبعات آن در خانه پیشگیری کند. برخی از این شرایط شامل موارد زیر می باشد:
1.شرایط نامناسب اقتصادی، اجتماعی و محیطی
2.مشکلات عصبی و تحریک پذیری رفتاری
3.مشکلات رفتاری یا روانی کودک
4.تنشهای عصبی و مشکلات ارتباطی بین والدین [4]
5.تربیت نادرست والدین در کودکی و بروز ناهنجاریهای روانی و رفتاری ناشی از آن در بزرگسالی [5]
5.انواع رفتارهای پرخاشگرانه پدر در مقابل فرزند
پرخاشگری پدر به عنوان یک الگوی رفتاری، که اصولا از عدم آگاهی نشئت می گیرد، لطمههای بسیاری در ایجاد روابط موثر و رفتارهای آتی فرزند به جای می گذارد. تربیت توأم با پرخاشگری به شکلهای مختلفی اعمال میشود و هر کدام به تنهایی می تواند اثرات منفی بسیاری بر رفتار فرزندان داشته باشد [4].
فارغ از انواع پرخاشگری و اثرات منفی آن بر فرزند، بیشتر افراد پرخاشگری را با تنبیه بدنی برابر دانسته و با این تفکر که من فرزند خود را کتک نمیزنم، خود را فرد پرخاشگری نمی دانند. اما باید این نکته را بدانید که خشونت علیه فرزندان فقط شامل تنبیه بدنی نمیشود، هرگونه رفتار، کلام و عملی که موجب آسیب روانی، فکری، جنسی و جسمی به فرزندان شود در زمره رفتارهای پرخاشجویانه قرار می گیرد و ترس و نا امنی شدید عاطفی را در فرزندان ایجاد می کند [6].
6.تاثیر پرخاشگری پدر بر دروغگویی فرزند در خانواده
بر اساس تحقیقات موجود پدرانی که رفتار اقتدارگرایانهای دارند به احتمال زیاد اشکال مختلفی از پرخاشگری را در مقابل فرزندان نشان می دهند و اثرات مضر و مخرب این تنشها بر روی فرزندان از همان دوران کودکی شروع شده و تا بزرگسالی ادامه خواهد یافت [7]. دروغگویی به عنوان یک انحراف از سلامت روانی در فرزندان در شرایطی بروز پیدا می کند که نیازهای طبیعی فرزند به شکل عادی و منطقی پاسخ داده نشود.
مورد تحقیر قرار گرفتن فرزند، مورد توجه قرار نگرفتن توسط پدر خانواده، مورد تهاجم قرار گرفتن شخصیت فرزند به صورت مداوم و در شرایط مختلف و سرکوب و تنبیه فیزیکی یا رفتاری توسط پدر و یا مادر می تواند زمینه ساز دروغگویی در فرزندان شود و با هر بار تکرار این رفتارها توسط پدر، معضل دروغگویی بیشتر در فرزندان تثبیت می گردد [8].
7.روشهای مقابله با پرخاشگری پدران
شرایط محیطی و خصوصیات فردی می تواند زمینه ساز رفتارهای پرخاشگرانه علیه فرزندان شود و روشهای تربیتی فرزندان و استفاده از راه حلهای مقابله با پرخاشگری که در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود می تواند بسیار مفید و کارساز باشد.
1.صمیمی تر شدن والدین با کودک
2.تشویق و نوازش فرزندان و ابراز رفتارهای محبت آمیز و همچنین احترام به آنها
3.وقت گذراندن با فرزندان به شکل فعالیتهای تعاملی و مشارکتی
4.مدیریت خشم و هیجان با استفاده از روشهای متعدد همانند مشاوره، کتاب خواندن، تمرین و تکرار
5.بالا بردن روحیه مثبت و ایجاد آرامش در خود توسط روش هایی همانند ورزش، موسیقی و ارتباط با دوستان
6.متعادل کردن انتظارات خود نسبت به فرزندان و شناسایی تواناییها و ویژگیهای مثبت آنها
7.شناخت علل اساسی پرخاشگری همانند فشارهای روانی، الگوهای رفتاری تثبیت شده، تحریک پذیری، عصبی بودن و مشکلات ارتباطی در خانواده و در نتیجه تلاش برای حل این اختلالات به صورت پایه ای توسط افرادی که آگاهی لازم در این حیطه را دارا می باشند [9].
پینوشتها
www.chetor.com
www.yjc.ir
www.empoweringparents.com
www.subhekabul.com
www.ncbi.nlm.nih.gov
www.mashverak.com
www.study.com
www.beytoote.com
www.honarehzendegi.com