غیبت زشتترین صفت نفس

غیبت زشتترین صفت نفس

 

غیبت یکی دیگر از رذایل اخلاقی و مانع خود سازی است.غیبت، یعنی پشت سر مسلمانی حرفی بزنی که اگر به گوش او برسد ناراحت می شود خواه آن سخن درباره ی نقص بدنی او باشد مثل این که از راه تحقیر بگویی:فلانی کور است نه آن که محترمانه بگویی:آن شخص که چشمش ناراحت است، یا نسب او باشد؛ مثلا بگویی:پسر فلان فاسق یا نانجیب، یا آن سخن صفتی از صفات اکتسابی باشد؛ مانند بد خلقی، بخل، تکبر، یا دزدی.به هر صورت -هر چه که باشد -اگر جلو او بگویی ناراحت و دلتنگ شود، غیبت است.باید دانست که غیبت تنها به زبان نیست، بلکه هر نوع نقصی را از کسی، به دیگران بفهمانی حال با اشاره یا رمز یا نوشتن، غیبت است.مروی است:
زنی بر عایشه وارد شد.چون بیرون رفت، عایشه به دست خود اشاره کرد که کوتاه است.حضرت فرمودند:غیبت او را کردی.(1)
کسی که غیبت را می شنود حکم غیبت کننده را دارد؛ زیرا می تواند مانع شود و حرف او را قطع کند یا مجلس را ترک نماید. چنانچه پیامبر صلی الله علیه و اله فرمودند:
هر کس مؤمنی را در نزد او ذلیل کنند در حالی که می تواند او را یاری کند و نکند، خداوند در روز قیامت او را ذلیل می سازد.(2)
آیات و روایات فراوانی در مذمت این رذیله ی اخلاقی رسید ه است؛ رذیله ای که به سبب آن آبروی افراد از بین می رود.می دانیم که سرمایه ی انسان در زندگی، حیثیت و آبرو و شخصیت اوست و هر چیزی آن را به خطر اندازد گویی جان او را به خطر انداخته، بلکه گاه می شود که ترور شخصیت از ترور شخص مهم تر است.و این جاست که گناه آن از قتل سنگین تر می شود.پس شخص غیبت کننده هر گاه بخواهد این عمل ویرانگر را ترک کند باید از خداوند کمک بگیرد و با همتی والا نفس سر کش خود را مهار و سرکوب نماید و بداند که غیبت شدیدترین و بدترین گناهان است و به نص صریح قرآن و احادیث و اجماع حرمت آن ثابت است، خداوند می فرماید:
ولا یغتب بعضکم بعضا أیحب احدکم ان یأکل لحم اخیه میتا فکرهتموه؛(3)
باید بعضی از شما بعضی دیگر را غیبت نکند، آیا دوست می دارد یکی از شما که گوشت برادر مرده خود را بخورد پس شما آن را کراهت می دارید.
از رسول خدا صلی الله علیه و اله مروی است که فرمود:
وای بر شما، دوری کنید از غیبت، زیرا بدتر از زنا ست؛ چرا که زنا کار هر گاه توبه کند خداوند توبه اش را قبول می فرماید، ولی غیبت کننده را خدا نمی آمرزد تا آن که غیبت شده از او در گذرد.(4)
مروی است که:
ابوذر از رسول خدا صلی الله علیه واله پرسید:غیبت چیست؟ حضرت صلی الله علیه واله فرمودند:
برادر خود را به چیزی که مکروه می دارد ذکر کنی.
گفتم:یا رسول الله!اگر در او باشد باز غیبت است؟ حضرت صلی الله علیه واله فرمود:
اگر باشد غیبت و اگر نباشد تهمت است.(5)
از احادیث معلوم می شود که کشف عیوب مخفی مؤمنان حرام است، چه عیوب خلقی باشد و چه خلقی، و چه عملی.در وسائل الشیعه از رسول اکرم صلی الله علیه واله نقل نموده که فرمود:
کسی که غیبت کند شخص مسلمانی را، روزه او باطل و وضوی او شکسته می شود.در روز قیامت در حالی که از دهن او بویی بدتر از بوی گند مردار بر می آید، وارد محشر می شود.
یکی از فلسفه های حرمت غیبت این است که، حرمت اشخاص درهم شکسته نشود و احترام آنان حفظ شود و سرمایه ی بزرگ آبرو، بر باد نرود. یکی دیگر از عوامل تحریم غیبت آفریدن بدبینی است و این که پیوندهای اجتماعی را سست می کند.سرمایه ی اعتماد را از بین می برد و پایه های تعاون و همکاری متزلزل می شود.انس بن مالک می گوید:
رسول خدا صلی الله علیه واله فرمود:در شب معراج به قومی گذشتم که روی خود را با چنگال خویش خراش می دادند.از جبرئیل پرسیدم:اینها کیانند؟ گفت: اینها کسانی هستند که غیبت مردم می کردند و آبروی آنها را می بردند.(6)
پس معلوم شد که شخص غیبت کننده در عالم برزخ و قیامت رسوا و مفتضح می شود و با همین حال به جهنم می رود، بلکه بعضی مواقع سبب رسوایی او در این عالم نیز می شود.امام صادق علیه السلام فرمودند:
و من اغتابه بما فیه، فهو من ولایه الله تعالی، داخل فی ولایه الشیطان؛(7)
کسی که غیبت کسی را به عیبی که پنهانی دارد بنماید از ولایت خدای تعالی خارج می شود و در ولایت شیطان در می آید.
معلوم است کسی که از ولایت حق تعالی خارج شود و در ولایت شیطان داخل شود، از اهل نجات و ایمان نخواهد بود.اسلام او زبانی است و ایمان در قلبش وارد نشده.از پیامبر اکرم صلی الله علیه واله نقل شده:
روز قیامت بنده ای را در مقام حساب می آورند و کارهای نیکش در یک کفه و کارهای زشتش را در کفه ی دیگر می گذارند کفه ی گناه سنگین می شود.در این هنگام ورقه ای بر روی حسناتش قرار می گیرد کارهای نیکش به واسطه ی آن ورقه زیادتر می شود.عرض می کند:پروردگارا!آنچه عمل خوب داشتم در کفه ی حسنات وجود داشت این ورقه چه بود، چنین عمل نداشتم ؟خطاب می رسد:این در مقابل سخنی است که در باره تو گفته اند و حال آن که از آن نسبت پاک بودی و شخصی را برای حساب می آورند وقتی نامه ی عملش را می بیند هیچ عمل خیری در آن مشاهده نمی کند.می گوید:پروردگارا!، این نامه ی اعمال من نیست؛ زیرا بندگی و فرمانبرداری کرده ام که در این نامه نیست.خطاب می شود:پروردگار اشتباه و فراموشی ندارد.اعمال تو به واسطه ی غیبت نابود شده.
از خداوند رحمان به موسی بن عمران وحی شد که:هر غیبت کننده که با توبه از دنیا برود آخرین نفر است که داخل بهشت خواهد شد و هر غیبت کننده که بی تو به از دنیا برود اولین نفر است که داخل جهنم می شود.(8)
هر کس دارای عقل و بینش صحیح باشد می داند که این صفت، خبیث ترین صفات و صاحب آن رذل ترین مردمان است و مرد پارسا و خودساخته، بندگی خدا را در بسیاری نماز و روزه نمی داند، بلکه در چشم پوشیدن و حفظ نفس خود از عیوب برادران دینی – هر نوع عیبی که باشد – می داند و رسیدن به مراتب عالی و درجات بلند را منوط به ترک غیبت و دیگر معاصی دانسته و خلاف آن را صفت منافقین می داند.چقدر قبیح است که آدمی از عیوب خود غافل شده و در صدد اظهار عیوب دیگران بر آید.ما هر گاه بخواهیم عیب دیگران را بگوییم باید اول از عیب خود یاد کرده و در صدد اصلاح آن بر آییم که پیامبر صلی الله علیه واله فرمودند:
خوشا به حال کسی که مشغول عیب خود گردد و به عیوب دیگران نپردازد.(9)
از آن حضرت است که فرمود:
ان الدرهم یصیبه الرجل من الربا اعظم عندالله فی الخطیئه من سته و ثلاثین زنیه یزنیها الرجل وأربی الربا عرض الرجل المسلم؛ (10)
در همی که انسان از ربا به دست می آورد گناهش نزد خدا از 36 زنا بزرگ تر است و از هر ربا بالاتر آبروی مسلمان است.
این مقایسه از آن روست که زنا هر اندازه قبیح وزشت است جنبه ی «حق الله » دارد، ولی ربا خواری و از آن بدتر ریختن آبروی مردم از طریق غیبت یا غیر آن، حق الناس است.امام صادق علیه السلام فرمود.
به ده دلیل غیبت صورت می گیرد:ارضای غریزه ی خشم؛ همراهی با افراد ناصالح؛ تهمت؛ تصدیق خبری که حقیقت آن کشف نشده؛ بد گمانی؛ حسادت؛ مسخرگی؛ خود بینی؛ به ستوه آمدن؛ خود آرایی.
هر گاه انسان از شخصی غیبت کرد باید از او بخواهد که حلالش نماید و اگر به او دسترسی نداشت برایش استغفار کند.هر گاه عیبی را که ذکر می کنی امری باشد که به اختیار او نباشد و از جانب خداوند باشد پس مذمت او مذمت خالق است؛ چه هر کسی چیزی را تکذیب کند تکذیب سازنده ی او را کرده است.
از رسول اکرم صلی الله علیه و اله است:
ما النار فی الیبس باسرع من الغیبه فی حسنا ت العبد؛
آتش در سوزاندن وفانی کردن چیز خشک سریع تر نیست از غیبت در فنای حسنات بنده.
در حدیث دیگر آمده که:
روزی پیامبر صلی الله علیه واله با صدای بلند خطبه خواند و فریاد زد:
یا معشر من آمن بلسانه و لم یومن بقلبه!لا تغتابوا المسلمین و لا تتبعوا عوراتهم؛ فانه من تتبع عوره اخیه یتبع الله عورته و من یتبع الله عورته یفضحه فی جوف بیته؛ (11)
ای گروهی که به زبان ایمان آوردید نه با قلب!غیبت مسلمانان نکنید و از عیوب پنهانی آنها جستجو ننمایید؛ زیرا کسی که در امور پنهانی برادر دینی خود جستجو کند خداوند اسرار او را فاش می سازد و در دل خانه اش رسوایش می کند.
خداوند می فرماید:
ان الذین یحبون أن تشیع الفاحشه فی الذین امنوا لهم عذاب الیم؛ (12)
کسانی که مایلند بدی ها و زشتی های افراد با ایمان را در میان جامعه شایع سازند، برای آنا ن شکنجه ای دردناک در پیش است.
قرآن تأکید بسیاری در جلو گیری از غیبت کرده که اگر از شخص زنده ای پاره ای گوشت جدا شود می توان معالجه کرد و دوباره به حال اول بر گرداند، ولی اگر از بدن مرده تکه گوشتی، کنده شود قابل جبران نیست و این نقص همیشه باقی می ماند.شاید یکی از وجوه تشبیه غیبت به خوردن گوشت مردار برادر، همین باشد که آبروی برادر دینی که رفت، قابل جبران نیست و خداوند مسلمانان را آبرومند می خواهد.اگر شخصی به وسیله ی غیبت آبروی کسی را برد او با آن کس هر گز دوست و صمیمی نخواهد شد.غیبت، برادری و صمیمیت را به هم می زند و دشمنی را به جای آن می نشاند و خداوند دشمنی مسلمانان را با یکدیگر مکروه دارد.
غیبت از سایر صفات رذیله، از قبیل:کینه، حسد و تکبر کمک می گیرد.آدم بدگو باطنش فاسد و آلوده است و ظاهرش تلخ و زبانش گزنده.از حضرت رسول صلی الله علیه واله روایت شده:
هر کس غیبت زن یا مرد مسلمانی را کند، خداوند چهل روز نماز و روزه او را نمی پذیرد، مگر این که کسی که غیبت او شده عفوش کند.(13)
در روایتی «امام جعفر صادق »(علیه السلام )فرمودند:
«هر کس سخنی بگوید که هدفش، سبک کردن یک فرد مؤمن و شکستن جوانمردی و ساقط کردن او از چشم مردم باشد، خداوند او را از ولایت خود بیرون نموده و به ولایت شیطان در خواهد آورد.و حتی شیطان وی را نمی پذیرد!»(14)
«امام صادق (علیه السلام )فرمودند:
«غیبت آنست که آنچه را برادرت در دینش انجام نمی دهد بگوئی، و امری را که خداود بر دیگران پنهان داشته، و برای آن حدی قرار نداده، آشکار نمائی.»(15)
در روایت دیگری چنین آمده است:
«غیبت آنست که آنچه را خدا پوشانده است، تو درباره ی برادر دینیت با زگو کنی، ولی گفتن امور ظاهری افراد- نظیر تند خوئی و شتابزدگی آنها غیبت نمی باشد.»(16)
بدان که غیبت کردن تنها به وسیله ی زبان و گفتار نیست بلکه ممکن است که با کنایه و اشاره و یا حرکتهای چشم ودست، و خلاصه هرچه که مقصود انسان را برساند، باشد. از این جهت، قلم را زبان دوم گفته اند.

پی نوشت :

1-جامع السعادات، ج 2، ص 294.
2-جامع السادات، ج 2، ص 298.
3-حجرات (49)آیه ی 12.
4-معراج السعاده، ص 416.
5-وسائل الشیعه،ج 8، ص 598.
6-بحار الانوار، چاپ بیروت، ج 72، ص 222.
7-بحار الانوار، ج 75، ص 248.
8-جامع السعادات، ج 2، ص 303.
9-بحار الانوار، چاپ بیروت، ج 72، ص 229.
10-محجه البیضاء، ج 5، ص 253.
11-محجه البیضاء، ج 5، ص 252.
12-نور(24)آیه ی 19.
13-معراج السعاده، ص 417.
14-محجه البیضاء، جلد 5، صفحه 255-کافی، جلد 2، صفحه 358:
عن ابی عبدالله (علیه السلام )قال:«من روی علی مؤمن روابه یرید بها شینه و هدم مروءته بسقط عن اعین الناس اخرجه الله من ولایته الی ولایه الشیطان فلا یقبله الشیطان.»
15-کافی جلد 2، صفحه 357:
عن الصادق (علیه السلام ):«هو ان تقول لا خیک فی دینه مالم یفعل و تبت علیه امرا قدستره الله علیه لم یقم فیه حد.»
16-محجه البیضاء،جلد 5،صفحه 258- کافی،جلد 2، صفحه 358:
عن ابی عبدالله (علیه السلام )قال:«الغیبه ان تقول فی اخیک ما ستر الله علیه و اما الامر الظاهر فیه مثل الحده و العجله فلا… والبهتان ان تقول فیه ما لیس فیه.»

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید