ازدواجهای مشروع و پیمانهای ساختگی؟
قرآن کریم که راهنمای همه خوبیهاست و پیامبری که اسوه و مقتدای همه خوبهاست در اهمیت این فصل خوش از حیات انسانیت به میدان آمده و با تاکیدات پی در پی همه انسانها را به تجلیه این لباس زیبا سفارش فرمودهاند که ما در گام نخست به برخی از آن گوهرهای رنگین اشارت مینمائیم.
خدای بزرگ فرمودند: پیمان زناشویی استوار سازید با زنانی که طیب دلتان هستند و گوارای وجودتان. (نساء/ آیه 3)
در آیتی دیگر فرمودند: چنانچه نتوانستید با زنان آزاده پیمان زناشویی برقرار سازید، پس با کنیزکان چنین پیمانی را برقرار سازید.(نساء/ آیه 25).
در آیه 32 سوره نور بیان داشته است: مردان و زنان بی همسر خود را همسر دهید و همچنین بردگان و کنیزکان نیکوکار خویش را به پیمان همسری یکدیگر درآورید، اگر فقیر و تنگدستید خدای بزرگ از فضل خود، آنان را بی نیاز خواهد ساخت.
در احادیث بسیاری، اهمیت این پیمان مقدس مورد تاکید است و رهبانیت و عذوبت حتی به صورت کوتاه نیز مورد نهی شریعت مقدسه واقع گردیده است.
کسانی که امکانی برای ازدواج نمییابند، باید پاکدامنی پیشه کنند تا خداوند از فضل خود آنان را بینیاز گرداند.
به یقین پی در پی شنیدهاید که حضرت نبوی صلی الله علیه و اله و سلم فرمودهاند: «النکاح سنتی فمن رغب عن سنتی فلیس منی» یعنی پیمان زناشوئی سنت و روش من است پس هر کس از سنت من سرپیچی کند از من نیست.
در بیانی دیگر فرموده اند: «تناکحوا تناسلوا فانی اباهی بکم الامم یوم القیامه و لو بالسقط» یعنی پیمان زناشوئی برقرار سازید تا فرزند آورید پس بدرستیکه من به کثرت نسلهای شما حتی به جنین سقط شده نزد امتهای دیگر در روز قیامت افتخار میکنم .
پیمان مقدس ازدواج آنقدر مهم است که در نقل مرحوم شیخ حر عاملی در ابتدای «کتاب النکاح» وسائل الشیعه چنین آمده است: حضرتش فرموده: « و من لم یتزوج مخافه العیله فقد اساء الظن بالله » یعنی و هر آنکس که از میثاق ازدواج و پیمان زناشویی سرباز زند به گمان آنکه نتواند هزینههای زندگی را فراهم آورد به تحقیق که سوءظن و گمان بد به خدای برده است.
تا بدینجا در اهمیت ازدواج و ضرورت آن سخن به میان آمد و این مهم میتواند یک هنجار فردی بوده و عدم آن میتواند علاوه بر ناهنجاریهای فردی به یک ناهنجاری اجتماعی مبدل گردد، کمااینکه امروز بسیاری از معضلات موجود اجتماعی ناشی از نبودن بستر آرام خانواده دلپسند در میان جوانان است، که عقلای جامعه برای رفع این معضل روی آوردن جوانان به سوی تاسیس خانواده و انعقاد پیمان زناشویی دائمی را پیشنهاد مینمایند.
البته ما نیز منکر آن نخواهیم بود که مشکلات بسیاری، مانع از انعقاد پیمان زناشویی دایم بین دو جوان است که البته بسیاری از آن موانع ناشی از نگرشهای غلط ما به زندگی و خانواده است.
نگاه بسیاری از ما به زندگی نگاه درستی نیست. چرا که ازدواج را هدف میدانیم، بنابراین با انعقاد این پیوند پیشرفتهای ما نیز مرتبط با این هدف میگردد و حول این محور همیشه حیرانیم . وقتی ازدواج هدف رئیسی شد، با یک نگاه کوتاه بینانه و سطحی به اندازه نگاه چشم تا نوک پا، هر چه در توان داریم و نداریم، میخواهیم برای آن هدف به کار گیریم و در حقیقت در خیال سیر میکنیم، در صورتی که پیمان زناشویی بستری است برای تعالی بشر به سوی اهداف مقدس تر، سیر به سوی کمال و درک مقامات محموده و اتصاف به خصائل حمیده، الهی شدن، محمدی شدن، علوی شدن، فاطمی بودن و در یک کلام رسیدن به قله والای انسانیت، هدف اصلی از زندگی است و این اتصاف فقط در آن بستر امکان پذیر است، اما اندوهگین آن است که ما همیشه در جاده پرسه میزنیم و نمیدانیم که هدف جاده نیست.
بگذریم؛ اما ارتباط صرف زناشویی ضرورتی است که ناشی از بُعد مادی انسان است و اجتناب ناپذیر و باید سر و سامانی پیدا کند.
همانگونه که گفته شد بهترین روش برای سر و سامان دادن به این بعد مادی انسان، ایجاد پیمان همیشگی زناشویی با همسری مناسب است که با انعقاد آن پیمان «وضعیت جوان» از هر جهت سر و سامان گرفته و مطالبات غریزی او نیز در تحت این پیمان مقدس، متعادل خواهد شد.
حال با توجه به مقدمات و مؤخرات و التزاماتی که این روش مطلوب (ازدواج همیشگی) همراه خود دارد، ممکن است همگان نتوانند از مزایای این پیمان بهره مند شوند، بنابراین در این صورت دو راه قرآنی مورد پیشنهاد شریعت اسلامی است.
1- خود نگهداری و عفت در صورت عدم امکان زناشویی
خدای بزرگ در کتاب مقدس میفرمایند: « وَ لْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لَا یَجِدُونَ نِکَاحًا حَتَّی یُغْنِیَهُمْ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ » یعنی و کسانی که امکانی برای ازدواج نمییابند، باید پاکدامنی پیشه کنند تا خداوند از فضل خود آنان را بینیاز گرداند.
البته این راه سخت است و دشوار و باید انسان با برطرف سازی موانع، تلاش نماید، مقدمات این پیوند را به روش پسندیده که همان ازدواج دائم و همیشگی است فراهم آورد .
2- روی آوردن به سوی ازدواج موقت و متعه
روش دیگری که مورد تایید شرع مقدس اسلام است، ازدواج غیر دائمی و متعه است که در صورت ضرورت، افزون بر تایید، مورد تاکید شرع مبین اسلام است و در مشروعیت این روش باید به آیه 33 سوره نساء: «فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَهً وَلاَ جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِیمَا تَرَاضَیْتُم بِهِ مِن بَعْدِ الْفَرِیضَهِ إِنَّ اللّهَ کَانَ عَلِیمًا حَکِیمًا یعنی و زنانی را که متعه [= ازدواج موقت] میکنید، واجب است مهر آنها را بپردازید. و گناهی بر شما نیست در آنچه بعد از تعیین مهر، با یکدیگر توافق کرده اید.
متاسفانه جوامع اسلامی غیر شیعی این روش را کنار گذاشته و از مزایای آن در ایجاد تعادل در جامعه محرومند و به راههای غیر متعارف ابداعی، غیر مشروع و خلاف عفت عمومی جامعه روی آوردهاند که چه بسا خطرات آن از آزادیهای لگام گسیخته در جوامع دیگر کمتر نباشد.
همانگونه که ملاحظه کردید، متاسفانه این روش مقدس و مشروع توسط برخی از خلفا که در منصب تشریع نبودند تحریم گردید که این تحریم ضربه سنگینی به پیکره دینی جامعه اسلامی وارد ساخت و جامعه اسلامی را از مزیت این میثاق نوین و پیشرفته محروم ساخت.
با توجه به آنچه گذشت بر ما روشن و واضح گردید که اطفاء و خاموش ساختن این کشش جنسی مخصوصاً در قشر جوان امری واضح و ضروری است و با امعان نظر به دشواری خود نگهداری در این کشش غریزی به این نتیجه میرسیم که پیشنهاد روش اول، مطلوب است ولی ضمانت اجرایی ندارد و البته برای برقراری اینگونه خودداری، شرائطی که به تفصیل در کتابهای مربوطه یادآوری شده، لازم است که در صورت عدم آشنایی با آن شرائط ممکن است خودداری به ناهنجاری روانی فرد مبدل گردد.
در خصوص روش دوم نیز متاسفانه با تحریم واقع گردیده در جوامع اسلامی غیر شیعی و برخی تعصبات بی جا و غیر معقول در جامعه شیعی مواجهیم.
پس این دو روش مناسب و کاملاً علمی و منطبق با اصول اسلامی، در جوامع اسلامی با مشکلات خاص خود مواجه است و البته این کاستی معضلهای است که حکومتهای مختلف اسلامی و غیر اسلامی در اقصی نقاط عالم را گرفتار خود کرده است، بنابراین برای برون رفت از معضله بحران جنسی به سراغ راهکارهای مختلف رفتهاند.
«راهکار»
تکلیف جوامع غربی روشن است یعنی آزادی بدون قید و شرط در امور جنسی که نتایج آنرا در دوری آن جوامع از منشهای انسانی و رویکرد به لاابالی گریهای مادی افسار گسیخته در آن جوامع ملاحظه میکنید.
اما جوامع اسلامی غیر شیعی که متاسفانه گرفتار وهم در این امر شدهاند و این روش را کنار گذاشته و از مزایای آن در ایجاد تعادل در جامعه محرومند به راههای غیر متعارف ابداعی، غیر مشروع و خلاف عفت عمومی جامعه روی آوردهاند که چه بسا خطرات آن از آزادیهای لگام گسیخته در جوامع دیگر کمتر نباشد.
ازدواجهای ساختگی
ما در این مجال به برخی از ازدواجهای ساختگی مذکور اشاره میکنیم.
ازدواج مسیار نوع 1
آن است که مرد و زن به صورت شفاهی و بدون حضور گواه و یا گواهان و بدون ذکر عقد شرعی و بدون در نظر گرفتن مهریه باهم پیمان زناشویی ببندند، شایان ذکر است اهل سنت حضور گواه، اجازه ولی حتی برای زن بیوه، کوچ کردن از خانه پدر به خانه شوهر و… را شرط صحت عقد میدانند .
ازدواج مسیار نوع 2
آن است که مرد و زن به صورت شفاهی و در حضور گواهان با یکدیگر پیمان میبندند که چند روزی با هم باشند بدون اینکه شبها نزد یکدیگر باشند و باید زن حق نفقه و شب خوابی را به شوهر ببخشد.
ازدواج مسیار نوع 3
این نیز مانند سابق است لیکن زن میداند که حق شب خوابی و نفقه دارد ولی از حق خود به جهت بهره مندی از امتیازات دیگر میگذرد.
ازدواج به نیت طلاق
که جواز آن توسط ابن تیمیه صادر شده است که شخص میتواند در مدت اقامت در شهری ازدواج نماید به نیت اینکه زوجه را طلاق دهد.
ازدواج مسفار
ازدواجی است که در سفر صورت میگیرد و محدود به حدی است و زن حق همخوابی ندارد و سایر حقوق خود را نیز اسقاط میکند.
ازدواج فرند
ازدواجی است که مرد و زن به عنوان دو دوست در مدت دوستی با یکدیگر برقرار میسازند بدون تعیین وقت و لکن بدون قصد زناشویی همیشگی و در این نوع ازدواج زن در خانه خودش سکونت دارد و البته به این ازدواج ازدواج مراسله نیز میگویند .
ازدواج صیفی (تابستانی)
ازدواجی است که شرط مینمایند در مدت تابستان با هم باشند با همان شرائطی که پیشتر ذکر شد.
ازدواج عرفی
بین زن و مرد نامهای رد و بدل میشود که در آن اشاره به علاقه فیما بین است که پس از این تبادل علاقه پیمان میبندند که مدتی با هم باشند و بعد زوال علاقه نامه حاوی علاقه فیما بین از بین رفته و گویا هیچ علاقهای فیما بین این دو نفر نبوده است برخی از علمای اهل سنت این ازدواج را در صورت احراز شرائط شرعی میدانند.
ازدواج مطیار (پروازی)
ازدواج کادر پرواز یعنی میهمانداران و سایر کادر پروازی در طول سفر بایکدیگر و چنانچه سایر شرائط محرز باشد در طول سفر میتوانند با یکدیگر ازدواج نمایندو این روش نوع دیگری از ازدواج است .
در خاتمه یاد آور میشوم در بسیاری از پایگاههای اهل سنت از جمله پایگاه علی البال، پایگاه شامل و بسیاری دیگر از پایگاههای اهل سنت به طور مبسوط به انواع ازدواجهای موجود اشاره شده و حتی برخی ازدواجهای دیگر مانند ازدواج مخفی و ازدواج سفر نیز در آن پایگاهها مورد پرسش واقع شده است، به صورتی که رواج هر یک از این ازدواجها را بر اساس شیوع در برخی اقالیم جغرافیایی نیز یاد آور شدهاند و به نقد، ترویج و یا صحت و عدم صحت آنها پرداختهاند و این همان نگرانی بود که در مطلع کلام بدان اشاره شد و متاسفانه به جای رویکرد به روشهای معقول و مشروع به بیراهه رفتهاند.
با استناد به روایتی که در صحیحین بخاری و مسلم به صورتی غیر معتبر (که اختصاص به زمان خاصی داشته و آن تا زمان فتح مکه بوده است) به نهی پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در جنگ خیبر که حضرت نهی فرمودند «از خوردن گوشت دراز گوش و ازدواج متعه»، برای همیشه تاریخ این سنت مستحسن و نیکو را از امت اسلامی سلب نمودند و چه بسا سبب بسیاری از ناهنجاریهای اجتماعی جوامع اسلامی شدند و اگر به راستی در مزیتهای این روش (متعه) خوب نظر بیفکنیم خواهیم دید که تشریع آن با نظارت دقیق بر افق همه تاریخ صورت گرفته است گر چه تاکید آن در زمان اضطرار است.