رمز و راز یک زندگی پر از آرامش

رمز و راز یک زندگی پر از آرامش

2 رمز آرامش در زندگی چیست؟
در آموزه‌های دینی اسلام تمام قوانین و فرمولهای مربوط به آرامش در اختیار انسانها قرار داده شده است، تا آنها را قدم به قدم به سوی کسب قلبی آرام، هدایت نماید.

راههای کسب آرامش
تمام انسانها به صورت فطری عاشقِ آسایش و آرامش‌اند و آن را به صورت جاودانه و در عالی‌ترین درجات طلب می‌کنند، مژده آسایش ابدی در بهشت نیز دقیقاً با این نیاز فطری انسانها مطابق و سازگار می‌باشد. اما به راستی انسان چگونه می‌تواند به آسایش و آرامش دست یابد که هم در زندگی دنیا و هم در زندگی آخرتی او موجبات شادی و لذتش را فراهم نماید. به یاری پروردگار، در این سلسله از مباحث به این پرسش مهم و اساسی پاسخ خواهیم داد.

قدم اول در کسب آرامش؛ خودشناسی است
خودشناسی کلید سعادتِ بشر است. انسانی که خود حقیقی‌اش را نمی‌شناسد، قادر به آرام نگه داشتن خود نخواهد بود. معمولاً ناآرام‌ترین انسانها کسانی هستند که از نظر شرایط محیطی، از بیشترین سطح امکانات برخوردارند. این فرمول اساسی را که در نظام طبیعت برقرار است فراموش نکنیم؛ هر چه سطح آسایش و رفاهِ محیطی در انسان بالاتر می‌رود.

از سطح آرامش او کاسته می‌گردد. اما انسانی که خود حقیقی‌اش را شناخته و با توجه و رسیدگی به نظام درونی خود، به روحی قدرتمند و آرام دست می‌یابد، به راحتی قادر به مدیریت خود در شرایط گوناگون و حفظ آرامش درونی خویش در تمام فراز و نشیب‌های زندگی می‌باشد. انسانها بدون شناختِ ساختار نفس خود، حتی در شرایط کاملاً ایده‌آل و مرفّه بیرونی نیز به آرامش نخواهند رسید.

بدون خودشناسی، تمام امکانات و موفقیت‌های بخش بیرونی، نه تنها به آرامش در وجود انسان منجر نمی‌شود، بلکه گاه به بیماری‌های روحی، طلاق‌ها، خودکشی‌ها و … می‌انجامد.

بنابراین اولین قدم برای داشتن قلب آرام، شناخت ساختار درونی نفس می‌باشد. در آموزه‌های دینی اسلام تمام قوانین و فرمولهای مربوط به آرامش در اختیار انسانها قرار داده شده است، تا آنها را قدم به قدم به سوی کسب قلبی آرام، هدایت نماید.

معصومین «علیهم‌السلام»، به عنوان تنها مظاهر علم الهی، به ساختار نفس انسان کاملاً احاطه داشته و اطلاعات لازم را در تمام ابعاد وجودی او در اختیار دارند. به گونه‌ای که کاملترین، دقیق‌ترین و عالی‌ترین سخنان در خصوص راههای کسب آرامش، از وجود مقدس آنان بر جای مانده است.

دو عامل آرامش در زندگی از نگاه امام صادق «علیه‌السلام»
امام صادق «علیه‌السلام» می‌فرمایند: «… جعل الرّوح و الرّاحه فی الیقین و الرّضا، و جعل الهمّ و الحُزن فی الشّک و السّخط؛ خوشی و آسایش در رضا و یقین است و غم و حزن در شک و ناخرسندی است.»

امام صادق «علیه‌السلام» دو عامل رضایت از خداوند و یقین به او را عامل آرامش قلب انسان می‌داند. ایشان در روایتی دیگر نارضایتی از عمل و یا دستورات خداوند را کمترین درجه شرک می‌داند. خوب است بدانیم که نارضایتی از خداوند ریشه در عدم شناخت خود حقیقی‌مان دارد.

کسی که خود حقیقی‌اش را می‌شناسد، می‌داند که ربّ العالمین، بیشترین محبت را نسبت به بندگانش داشته و تمام رفتارهای او با انسان و یا قوانین وضع نموده برای او، تنها برای تربیت او به بلندای ابدیت است. هنر ما در این است که اجازه دهیم خداوند همانگونه که صلاح می‌داند ما را ربوبیت نماید.

شرافت و لیاقت هر انسان به مربی‌هایی است که برای خویش بر می‌گزیند. هوشیار باشیم که به کمتر از الله برای تربیت خویش رضایت ندهیم. کسی که خود حقیقی‌اش را می‌شناسد، جز از الله و نمایندگان او (معصومین علیهم‌السلام) سبک زندگی‌اش را دریافت نمی‌کند. او از هیچ فعلی از افعال خداوند ناراضی نبوده و همه افعال او را از دریچه مهرش می‌داند.

او یقین دارد که تمام اتفاقات و حوادث زندگی‌اش در نهایت، به نفع بخش انسانی او خاتمه خواهد یافت، لذا تمام از دست دادن‌ها و فقدان‌های زندگی‌اش را پس اندازی برای آخرتش می‌داند. خداوند در نگاهِ انسان راضی، هرگز زیر سؤال نخواهد بود. در دایره‌ی لغاتِ او، کلمه‌‌ی ای کاش جایی ندارد. چرا که او یقین دارد در مملکت پروردگاری زندگی می‌کند که ظلمی از این ربّ بر او صادر نمی‌گردد: «سبحان الذّی لا یعتدی علی اهل مملکته»

او «ایّاک نستعین» را باور دارد. به همین دلیل در تمام احوال به نیرویی دلخوش است که می‌تواند از او یاری بگیرد و با آن شاد و آرام است.

او الله را خوب می‌شناسد، لذا مستقیماً از او رحمت و عاطفه دریافت نموده و بی‌توقعِ جبران به دیگران عاطفه پرداخت می‌نماید.

اساساً هر چه انسان از الله راضی‌تر است، نشان می‌دهد که شناخت او از پروردگارش بیشتر است. در این صورت خداوند نیز از او راضی‌تر خواهد بود.

شک و نارضایتی، موانع بزرگِ کسب آرامش
«… و جعل الهمّ و الحزن فی الشک و السّخط»
کسی که در حقیقت انسانی خویش شک دارد، همّ و غمش افزون می‌گردد. «همّ» به تلاشی اطلاق می‌گردد که به امر خاصی اختصاص می‌یابد. چنین انسانی دائماً در حال تلاش است، اما برای رشد در بخش حیوانی؛ از همین رو، روز به روز، بر میزان فشارها و استرس‌های او افزوده می‌گردد و به جایی راه نمی‌یابد.

انحصار غم‌ها و هم‌های انسان در حیطه بخش حیوانی، سبب ناتوان ماندن بخش انسانی او و دور شدن از کانون شادی و آرامش می‌گردد. لذا هر چه بر میزان موفقیت او در بخش حیوانی افزوده می‌گردد، نارضایتی‌ها و اضطراب‌های او نیز بیشتر می‌شود. بنابراین، شک در حقیقت انسانی، در نهایت به نارضایتی از وضعیت موجود انجامیده و رنگ آرامش را از زندگی فرد سلب خواهد نمود.

خودشناسی و شناخت حقیقت انسانی، انسانها را به سمت کسب دارایی‌های درونی پیش برده و بر حجم رضایت، شادی و آرامش او می‌افزاید. هوشیار باشیم که فقر بخش درونی، با هیچ ثروتِ بیرونی قابل جبران نخواهد بود. با چنین فقری، افزایش سطح سرمایه‌های بیرونی، تنها اضطراب آور می‌باشد.

پس این دو نکته را هرگز از خاطر نبریم:

۱- رضا و یقین دو رمز آرامش در زندگی انسان‌اند؛ برای رسیدن به آنها تلاش کنیم.

۲- تردید و نارضایتی دو عامل سلب آرامش از قلب انسانها می‌باشند؛ از آنها فرار کنیم.

منبع: سایت منتظران منجی

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید