برهان رب

برهان رب

نویسنده : علی تقدیری

 

قصه یوسف از بهترین داستان های قرآنی است که بر گرفته از چشمه نور وحی و بازگوی پاکی یوسف می باشد. یوسف در آزمایشی دشوار پاکیش بر همگان آشکار گشت که :
(و لقد همت به وهم بها لولا ان رءا برهان ربه کذلک لنصرف عنه السوء والفحشاء انه من عبادنا المخلصین) (سوره یوسف،آیه 24) همانا آن زن در کشاکش وصل او کوشش کرد، اگر لطف و دلیل روشن حق را ندیده بود. ولی ما میل او را از عمل زشت بگرداندیم که « همانا او از بندگان خالص ماست».
به یقین آن برهانی که یوسف از پروردگار خود دید همان برهانی است که خدا به بندگان مخلص خود نشان می دهد و آن نوعی از علم مکشوف و یقین است که نفس آدمی با دریافتش چنان تسلیم می شود که دیگر میل به معصیت نمی کند و این برهان که خدا نشانش داده، عبارت از عصمت الهیه و عاملی است که نتیجه اش علم و یقین می باشد، اما نه از علم های معمولی.
برهان به هر گونه دلیل محکم و نیرومندی گفته می شود که موجب روشنایی مقصود شود. «برهان رب» در این جا یعنی :
1. روح ایمان و تقوا و تربیت نفس و مقام عصمت.
2. آگاهی او نسبت به حکم گناه «زنا».
3. مقام نبوت و معصوم بودن از گناه.
4. امداد الهی به خاطرعمل نیک.
5. شرم گینی و خجالت در محضر الهی.
براساس این تفسیر، از یوسف هیچ حرکتی که نشانه تصمیم بر گناه باشد، سر نزده، حتی در دل هم تصمیم نگرفته است.
قرآن مجید این لحظه زود گذر حساس و بحرانی را که در میان دو زمان آرام و قابل و اطمینان قرار گرفته بود، در آیه فوق ترسیم کرده است. بنابراین، منظور از جمله ( هم بها لولا ان رءا برهان ربه) این است که کشمکش غریزه و عقل، طوفان عزیز را در هم شکست تاکسی گمان نکند، اگر یوسف توانست خود را از این پرتگاه براند، کار ساده ای انجام داده؛ زیرا عوامل گناه و هیجان در وجود او ضعیف بوده است. هرگز؛ او نیز برای حفظ پاکی خویش، در این لحظه حساس دست به شدید ترین مبارزه جهاد با نفس زده است.
امام صادق (ع) فرمود: برهان رب همان نور علم و یقین و حکمت بود که خداوند در آیات قبل فرموده (و آتینا علماً و حکما) و در بعضی از روایات آمده که مراد از برهان، مشاهده قیافه پدر یا «جبرئیل» است هر چند برای این سخن سند محکمی وجود ندارند.
نکته هایی که از آیه استفاده می شود :
الف – جهاد با نفس؛ در آیه 53 به نقل از یوسف می گوید: من نفس خویش را از عیب تبرئه نمی کنم؛ زیرا نفس اماره انسان را به کارهای ناروا وا می دارد، مگر آنکه خدا به لطف خود نگه دارد و خدای من بسیار آمرزنده و مهربان است.
نفس اماره انسان را به سوی زشتی ها سوق می دهد و اگر با عقل و ایمان کنترل نشود، انسان یک باره سقوط می کند. یوسف سربلندی خود را در این آزمایش به لطف و رحم خداوند می داند. در روایات زیاد خطرات نفس و تبرئه آن و رضایت از نفس مطرح شده و راضی بودن از نفس را نشانه فساد عقل و بزرگترین دام شیطان دانسته اند.
ب. پاداش اخلاص و تقوا و پاکی؛ به یوسف علم تعبیر خواب عطا شد و به مقام پادشاهی سرزمین مصررسید و این پادشاه کسانی که در شدت قدرت و شهوت، پاکدامنی خود را حفظ کنند. مانند ابن سیرین که در جوانی و اوج زیبایی گرفتار زنی آلوده شد آن زن او را با نقشه ای شیطانی به خلوت گناه دعوت کرد، ولی ابن سیرین با برنامه الهی، خویش را از دست او رهانید. پس خداوند به خاطر دوری او از گناه به او علم تعبیر خواب آموخت.
ج. متانت و عفت بیان؛ در آیات واژه یا سخنی که نشانه بی ادبی باشد، دیده نمی شود.
آیه از یک سوترسیم دقیقی از خلوتگاه عشق است؛ خلوتگاهی که آنچنان تحریک آمیز است که اگر یوسف مقام عصمت یا عقل یا ایمان نداشت، گرفتار شده بود. از سوی دیگر، پیروزی نهایی یوسف را چنین شرایطی بر دیو شهوت طغیانگر به شکل زیبایی توصیف نموده است. سرانجام دشمن سر سخت به پاکی او اعتراف کرد و این نتیجه پاکدامنی و پرهیز از گناه است. هرکس تقوا پیشه کند، خداوند راه گشایش بر او قرار دهد و از آن جا که گمان نمی برد، به او روزی می دهد. «تو پاک باش و درراه پاکی استامت کن، خداوند اجازه نمی دهد، ناپاکان شخصیت تو را به باد نیستی دهند».
منبع: نشریه بشارت شماره 72

 

 

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید