امنیت پیش از ظهور

امنیت پیش از ظهور

 

نویسنده: نجم الدین طبسی

 

الف) هرج و مرج و ناامنی
بر اثر تجاوز قدرت های بزرگ، امنیت از میان حکومت های کوچک و ملت های ضعیف رخت برخواهد بست و دیگر آزادی و امنیت مفهومی نخواهد داشت. قدرت های حاکم بر جهان آن چنان عرصه را بر ملل ضعیف تنگ می کنند و تجاوز به حقوق ملت ها را تا آن جا گسترش می دهند که مردم اجازه ی نفس کشیدن هم نمی یابند.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) آن دوران را چنین ترسیم می کند: « به زودی امت ها ( پیروان دیگر آیین ها و مکاتب) بر ضد شما وارد عمل خواهند شد؛ آن گونه که گرسنگان به ظروف غذا حمله ور می شوند ». شخصی گفت: از آن جهت که در آن زمان در اقلیت به سر می بریم، این گونه مورد هجوم قرار خواهیم گرفت؟ پیامبر فرمود: « تعداد شما در آن زمان بسیار خواهد بود، ولی چون خس و خاشاک روی سیل خواهید بود. خداوند، مهابت و عظمت شما را از دل دشمنانتان خارج ساخته، بر دل های تان سستی خواهد افکند ». کسی پرسید: از رسول خدا! این وهن و سستی به علت چیست؟ فرمود: « دنیا دوستی و ناخوش داشتن مرگ ». (1)
این دو خصلت زشت که رسول مکرم از آن یاد کرده است، کافی است که ملتی را از رسیدن به آزادی و دفاع از ارزش های خود باز دارد و آنان را به زندگی ذلت بار تحت هر شرایطی انس دهد؛ هر چند با از دست دادن دین و اصول مکتب باشد.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید: « ظهور مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هنگامی خواهد بود که دنیا آشفته و پراز هرج و مرج گردد و گروهی به گروه دیگر یورش برند؛ (2) نه بزرگ به کوچک رحم کند و نه نیرومند بر ضعیف ترحم نماید. در چنین هنگامی خداوند به او اجازه قیام می دهد ». (3)

ب) ناامنی راه ها
دامنه ی هرج و مرج و ناامنی به راه ها نیز کشیده خواهد شد و بی رحمی گسترش می یابد. در این زمان خداوند، مهدی را بر خواهد انگیخت و دژهای گمراهی را به دست توانمند او فتح می کند. مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) تنها به گشودن قلعه های استوار نمی پردازد؛ بلکه دل های بسته به روی حقایق و معنویت را نیز می گشاید و برای قبول حقایق آماده می سازد.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) خطاب به دختر گران قدرش می فرماید: « سوگند به آن خدایی که مرا به حق برانگیخت، به راستی مهدی این امت از نسل حسنین (علیه السلام) است. هنگامی که جهان را هرج و مرج و نابسامانی فرا گیرد و فتنه ها ( یکی پس از دیگری ) آشکار گردد. جاده ها و راه ها ناامن شود و برخی بر عده ای هجوم برند؛ نه بزرگ بر کوچک ترحم کند و نه کوچک بر بزرگ احترام گذارد؛ در چنین هنگامه ای خداوند، شخصی از نسل این دو ( امام حسن و امام حسین (علیه السلام) )را بر می انگیزد تا دژهای گمراهی را ( درهم شکند و ) فتح کند و دل هایی را که پرده ی جهل و ناآگاهی آنها را فرو پوشانده ( و از درک حقایق محجوب ساخته است ) بگشاید. او در آخرالزمان به پا می خیزد- همان گونه که من در اول زمان به پا خاستم- و دنیا را پراز عدل و داد می کند؛ همان گونه که از ظلم و جور پر شده است ». (4)

ج) جنایات هولناک
جنایات ستمگران و جلادان در طول تاریخ بسیار سهمگین و وحشتناک بوده است. صفحات تاریخ پر از ستم ها و ظلم ها و جنایاتی است که فرمانروایان ستمگر و خون آشام بر ملت های محروم روا داشته اند که چنگیز، هیتلر و آتیلا نمونه هایی از آنان هستند.
اما جنایاتی که پیش از ظهور امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در جهان رخ می دهد، از هولناک ترین جنایاتی است که می توان تصور کرد. اعدام کودکان خردسان به وسیله ی چوبه های دار، سوزاندن کودکان و فرو بردن آنان در مایعات گداخته، قطعه قطعه کردن آدمها با اره و میله های آهنی و آسیاب ها، حوادث تلخی است که پیش از برپایی حکومت عدل جهانی، به وسیله ی حکومت هایی که خود را مدافع حقوق بشر می دانند، رخ می دهد. با بروز چنین وحشی گری هایی است که اهمیت حکومت حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) – که به تعبیر روایات، پناه محرومان است- آشکار می گردد.
علی (علیه السلام) حوادث تلخ آن روزگار را چنین ترسیم می کند: « همانا سفیانی، گروهی را مأمور می کند تا کودکان را در محلی جمع کنند؛ آن گاه روغن را برای سوزاندن آنان داغ می کند؛ کودکان می گویند: اگر پدران ما با تو مخالفت کردند، گناه ما چیست، که باید سوزانده شویم؟ او دو تن به نام های حسن و حسین را از میان کودکان بیرون می کشد و به دار می آویزد. پس از آن به سوی کوفه می رود و همان رفتار ( وحشتناک پیشین ) را با کودکان آن جا انجام می دهد و دو کودک به همان نام ها را بر در مسجد کوفه به دار می زند و از آن جا بیرون می رود و باز جنایت می کند و در حالی که در دستش نیزه ای قرار دارد، زنی باردار را دستگیر می کند و آن را به یکی از یارانش می سپارد و فرمان می دهد که در وسط خیابان به او تجاوز کند. او پس از تجاوز، شکم زن را می درد و جنینش را بیرون می آورد و هیچ کس نمی تواند چنین وضعیت هولناکی را تغییر دهد ». (5)
امام صادق (علیه السلام) در خبر لوح می فرماید: « … خداوند رحمت خویش را به وسیله ی فرزند دختر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) کامل می گرداند؛ همان کسی که کمال موسی، ابهت عیسی و صبر و استقامت ایوب پیامبر را داراست. دوستان من، در دوران ( پیش از ظهور ) او خوار و ذلیل باشند و سرهای شان، همانند سرهای اهالی ترک و دیلم ( برای حکام و ظالمان ) هدیه برده می شود. آنان کشته شوند و سوزانده گردند و ترسان، وحشت زده و هراسناک باشند. زمین از خود نشان رنگین شود و ناله و فریاد در میان زنانشان زیاد گردد. آنان دوستان واقعی من هستند. او به وسیله ی آنان هر فتنه کور و تاریکی را دفع می کند و زلزله ها ( و ناآرامی ها ) را برطرف می سازد و زنجیرها و بندهای اسارت را از ایشان بر می دارد. درود خدا بر آنان باد که ایشان همان هدایت شدگانند ». (6)
ابن عباس می گوید: « سفیانی و فلانی خروج می کنند و با هم می جنگند؛ به گونه ای که ( سفیانی ) شکم زنان را می درد و کودکان را در دیگ های بزرگ می گذارد و می سوزاند ». (7)
ارطات می گوید: سفیانی هر کس را که با او مخالفت کند، می کشد. با اره ها مخالفانش را به دو نیم می کند و با دیگ ها آنان را نابود می سازد. این ستم ها، شش ماه به طول می انجامد. (8)

د) آرزوی مرگ زندگان
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید: « سوگند به آن که جانم در دست اوست، دنیا به پایان نمی رسد تا آن که زمانی فرا رسد که مردم به هنگام عبور از گورستان، خود را روی قبر انداخته، می گوید: ای کاش من به جای صاحب این قبر بودم. در حالی که مشکل او بدهکاری نیست؛ بلکه گرفتاری ها و فشار روزگار و ظلم و جور است ». (9)
از ذکر کلمه رجل در روایت، دو مطلب استفاده می شود: یکی این که گرفتاری ها و مشکلات آن دوران و به دنبال آن آرزوی مرگ، به طایفه، ملت و گروه خاصی اختصاص ندارد و همه از حوادث ناگوار در رنج و عذاب خواهند بود. دوم این که تعبیر مرد نشان دهنده ی شدت فشار و سختی آن روزگار است؛ زیرا غالباً مرد در برابر مشکلات و نابرابری ها بیش از زن مقاومت می کند و از این که مردان تاب و تحمل مشکلات و رنج های آن روزگار را ندارند، استفاده می شود که مشکل بسیار برزگ و کمرشکن است.
ابوحمزه ثمالی می گوید: امام باقر (علیه السلام) فرمود: « ای ابا حمزه! حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قیام نمی کند، مگر در دورانی که خوف و ترس شدید و مصیب ها و فتنه ها ( بر جامعه ) حاکم باشد و گرفتاری و بلا دامنگیر مردم شود و پیش از آن، بیماری طاعون شیوع یابد، درگیری شدید و مهلکی میان عرب اتفاق افتد، اختلاف شدید بین مردم حاکم شود، از هم گسیختگی در دین و آیین آنان رخ دهد و وضعیت مردم تغییر کند تا جایی که هر آرزومندی هر شب و روز- از آن چه از درنده خویی مردم و تجاوز آنان به حقوق یک دیگر می بیند- آرزوی مرگ می کند ». (10)
حذیقه ی صحابی، از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل می کند: « به یقین زمانی بر شما فرا می رسد که انسان در آن روزگار، آرزوی مرگ می کند؛ بدون آن که از جهت فقر و تنگ دستی در فشار باشد ». (11)
ابن عمر می گوید: به یقین زمانی بر مردم بیاید که مؤمن در اثر شدت گرفتاری ها و بلاهای روی زمین، آرزو کند که یا کاش که خود و خانواده اش بر کشتی سوار می شدند و در دریا به سر می بردند.(12)

هـ) به اسارت رفتن مسلمانان
حذیفه بن الیمان می گوید: پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ضمن برشمردن مشکلاتی که مسلمانان با آن رو به رو خواهند شد، فرمود: « در اثر فشارهایی که بر آنان وارد می شود، آزاده ها را می فروشند وزنان و مردان به بردگی اقرار می کنند. مشرکان، مسلمانان را به استخدام و مزدوری خود رد می آورند و آنان را در شهرها می فروشند و کسی بر این امر دل گیر نمی شود؛ نه نیکان و نه بدان و فاجران.
ای حذیفه! گرفتاری بر اهل آن دوران ادامه می یابد؛ به گونه ای که مأیوس می شوند و به فرج و گشایش گمان بد می برند. در این موقع خداوند، مردی از پاکان عترت من و نیکان فرزندانم را که عادل، مبارک و پاک می باشد، می فرستد و از ذره ای چشم پوشی و اغماض نمی کند. خداوند دین، قرآن، اسلام و اهل آن را به کمک او، عزیز و شرک را ذلیل می کند. او همواره از خداوند بیمناک است و هرگز به خویشاوندی خود [ با من ] مغرور نمی شود؛ سنگی روی سنگ نمی گذارد واحدی را شلاق نمی زند، مگر به حق و برای اجرای حد. خداوند به سبب او، بدعت ها را محو و فتنه ها را نابود می کند و در حق را باز و درهای باطل را می بندد و اسیران مسلمان را- در هر نقطه ای که هستند- به وطن خودشان باز می گرداند ». (13)

و) فرورفتن در زمین
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید: « به یقین، بر این امت، روزگاری فرا رسد که روز را به شب رسانند، در حالی که از یک دیگر بپرسند، زمین امشب چه کسانی را فرو برد، هم چنان که از یک دیگر می پرسند از فلان قبیله چه کسانی زنده مانده اند و آیا از فلان خاندان کسی زنده مانده است؟ ». (14)
شاید این سخنان کنایه از جنگ و کشتار در آخر زمان باشد که با استفاده از سلاح های پیشرفته و کشتار جمعی، هر روز تعداد زیادی کشته می شوند و شاید بر اثر کثرت گناه، زمین اهلش را فرو می برد. و یا به علل دیگری که ما آن را نمی دانیم.

ز) افزایش مرگ های ناگهانی
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید: « از نشانه های رستاخیز، بیماری فلج و مرگ ناگهانی است ». (15) نیز می فرماید: « قیامت بر پا نمی گردد، تا این که مرگ سفید ظاهر شود ». گفتند: یا رسول الله! مرگ سفید چیست؟ فرمود: « مرگ ناگهانی ». (16)
امیر مؤمنان (علیه السلام) می فرماید: « پیش از ظهور قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مرگ سرخ و سفید وجود دارد… مرگ سفید طاعون است ». (17)
امام محمد باقر (علیه السلام) می فرماید: « قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قیام نمی کند، مگر در روزگاری که ترس شدید حاکم باشد و پیش از آن نیز طاعون شیوع یابد ». (18)

ح) ناامیدی جهانیان از نجات
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمود: « ای علی! ظهور مهدی در هنگامی است که شهرها دگرگون شده، بندگان خدا ضعیف می شوند و از فرج و ظهور مهدی مأیوس می گردند. در این هنگام مهدی قائم از فرزندان من ظاهر می گردد ». (19)
ابوحمزه ثمالی می گوید: امام باقر (علیه السلام) فرمود: « قیام و ظهور مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به هنگام ناامیدی و یأس مردم از گشایش در کارها و فرج حضرتش می باشد ». (20)
علی (علیه السلام) در این باره می فرماید: « به یقین از اهل بیت من، کسی به جانشینی من خواهد نشست و جانشینی او پس از دورانی سخت و مصیب بار خواهد بود؛ دورانی که بلا و گرفتاری در آن شدت می یابد و امیدها از بین می رود ». (21)

ط) نداشتن دادرس و پناه
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید: « بلا و گرفتاری چنان بر این امت فرود می آید که انسان هیچ پناهگاهی که از ظلم به آن پناه برد، نمی یابد ». (22)
نیز می فرماید: « در آخر الزمان بلای شدید بر امت من از سوی حکومت های شان نازل می شود، به گونه ای که مؤمن پناهی نمی یابد که از ستم به آن پناه آورد ». (23)
در روایت دیگری می فرماید: « بر شما بشارت باد به مهدی از فرزندان فاطمه. وی از جانب مغرب ظاهر می شود و زمین را از عدل پر می کند ». گفته شد: ای رسول خدا! ( این ظهور ) در چه زمانی خواهد بود؟ حضرت فرمود: « هنگامی که قاضیان رشوه گیر و مردم فاجر شوند ». عرض شد: مهدی چگونه خواهد بود؟ فرمود: « از اهل و خاندان خود ( جدا شده ) تنهایی اختیار می کند و از وطن خود دور می باشد و در غربت زندگی می کند ». (24)
امام باقر (علیه السلام) می فرماید: « آن چه که به انتظارش هستید، نخواهید دید، مگر زمانی که چون ( ماده ) بز مرده ای شوید که در زیر چنگال های درندهای قرار گرفته است که برایش فرق نمی کند بر کجا دست گذارد. در آن هنگام نه محلی دوردست از تجاوز دارید که به سوی آن بالا روید و نه پناهی دارید که به آن تکیه دهید ». (25)

ی) جنگ و کشتار و فتنه ها
از روایات استفاده می شود که پیش از قیام حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) جنگ و کشتار همه جا را فرا می گیرد. برخی از روایات سخن از فتنه ها دارد، تعدادی از روایات، از جنگ های پیاپی خبر می دهد و روایاتی درباره ی کشتار انسان ها به وسیله ی جنگ و بیماری های ناشی از آن چون طاعون، سخن به میان می آورد.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید: « پس از من چهار فتنه به شما خواهد رسید: در فتنه ی اول، خون ها مباح شمرده می شود و کشتار زیاد می گردد. در فتنه ی دوم، خون ها و اموال حلال می شود و قتل و غارت اموال بسیار می گردد. در فتنه ی سوم، خون ها و مال ها و نوامیس مردم مباح شمرده می شود و علاوه بر قتل و غارت، ناموس انسان ها نیز در امان نمی ماند. در فتنه ی چهارم- که فتنه ای است کر و کور و بسیار سخت و چون کشتی متلاطم و مضطرب در دریا- هیچ کس از آن فتنه پناهی نمی یابد. فتنه از شام به پرواز در می آید و عراق را فرا می گیرد و دست و پای جزیره- حجاز- به آن اغشته می شود. گرفتاری ها مردم را از پای درمی آورد و چنان می شود که کسی توانایی چون و چرا ندارد و از هر سویی که فروکش می کند از سوی دیگر شعله ور می گردد ». (26)
در حدیث دیگری می فرماید: « پس از من فتنه هایی پدید می آید که راه نجاتی از آن نخواهد بود. در آنها جنگ، فرار و آوارگی است. پس از آن فتنه هایی خواهد بود که از فتنه های پیشین شدیدتر است. هنوز فتنه ای فروکش نکرده که فتنه ی دیگری شعله ور، می شود تا جایی که هیچ خانه یا از خانه عرب ها باقی نمی ماند که این آتش در آن نرفته باشد و هیچ مسلمانی نمی ماند که آن فتنه به او نرسیده باشد. آن گاه مردی از خاندان من ظهور می کند. (27)
نیز می فرماید: « به زودی پس از من فتنه ای رخ خواهد داد که اگر از هر سو آرام گیرد، از دو سوی دیگر گسترش می یابد تا این که منادی از آسمان فریاد می زند: امیر و فرمانده ی شما حضرت مهدی است ». (28)
در این روایت سخن از فتنه ای است که پیش از ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) فراگیر خواهد شد، ولی در روایات دیگر با صراحت از جنگ های خانمان سوز سخن به میان آمده است که به ذکر آن می پردازیم.
عمای یاسر می گوید: پیام و دعوت اهل بیت پیامبرتان در آخر الزمان این است که از هر گونه درگیری پرهیز کنید تا زمانی که رهبران از اهل بیت را ببینید؛ آن گاه که ترک ها با رومیان مخالفت کنند و جنگ ها درزمین بسیار شود ». (29)
تعدادی از روایات، از قتل و کشتاری سخن می گوید که پیش از ظهور مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به وقوع می پیوندد. برخی از این روایات، تنها کشتار را یادآور می شود و برخی وسعت کشتار را نیز مشخص می کند.
امام رضا (علیه السلام) در این باره می فرماید: « پیش از ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) کشتارهای پیاپی و بی وفقه رخ خواهد داد ». (30)
ابو هریره می گوید: در شهر مدینه کشتاری خواهد شد که در آن، منطقه ی « احجاز الزیت » (31) از هم می پاشد و فاجعه ی « حره » (32) در برابر آن، مانند ضربه ی تازیانه ای بیش نیست؛ آن گاه که- پس از کشتار- به اندازه ی دو فرسنگ از مدینه دور شوند، با حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بیعت می شود. (33)
ابو قبیل می گوید: شخصی از بنی هاشم زمان حکومت را به دست می گیرد و تنها بنی امیه را قتل عام می کند، به طوری که جز عده ی اندکی، کسی از آنان بر جای نمی ماند. پس از آن، فردی از بنی امیه خروج می کند و در مقابل هر نفر، دو تن را می کشد؛ چنان که جز زنان کسی باقی نمی ماند. (34)
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) چنین می فرماید: سوگند به خدایی که جانم در دست ( قدرت ) اوست، دنیا پایان نمی یابد تا این که زمانی فرا رسد که نه قاتل بداند برای چه دست به قتل زده است و نه علت کشته شدن مقتول مشخص باشد و هرج و مرج همه جا را فرا می گیرد؛ در چنان زمانی، قاتل و مقتول به جهنم می روند ». (35)
امیر مؤمنان (علیه السلام) می فرماید: « پیش از ظهور قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) جهان دچار دو نوع مرگ می شود: مرگ سفید و سرخ. مرگ سرخ با شمشیر ( اسلحه ) است و مرگ سفید با طاعون است ». (36)
امام باقر (علیه السلام) می فرماید: « برای قائم ال محمد، دو غیبت است که یکی طولانی تر از دیگری است. در آن دوران، مردم را مرگ و کشتار فرا می گیرد ». (37) جابر می گوید: از امام باقر (علیه السلام) پرسیدم: در چه زمانی این امر ( قیام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ) روی خواهد داد؟ امام در پاسخ فرمود: « ای جابر! چگونه این امر تحقق یابد در حالی که هنوز بین حیره (38) و کوفه تعداد کشته ها زیاد نشده است ». (39)
امام صادق (علیه السلام) فرمود: « پیش از ظهور قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دو نوع مرگ پدیدار می گردد: مرگ سرخ و مرگ سفید. به اندازه ای از انسان ها کشته می شوند که از هر هفت نفر، پنج تن نابود می گردند ». (40)
امیر مؤمنان (علیه السلام) فرمود: « حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ظهور نمی کند، مگر این که یک سوم مردم کشته شوند و یک سوم بمیرند و یک سوم باقی بمانند ». (41)
از امیر المؤمنین (علیه السلام) پرسیدند: « آیا برای ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) علامت و نشانه ای است؟ فرمود: « نعم، قتل فظیع و موت سریع و طاعوت شنیع ». (42)
و به نقل ارشاد القلوب (43) :« قتل ذریع » یعنی با سرعت و عالمگیر.
و به نقل مدینه المعاجز (44) : « قتل رضیع » یعنی لئیم و پست.
و به نقل حلیه الابرار (45) :قتل « فضیع » یعنی ناگوار.
« آری، برای ظهور حضرت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نشانه هایی است، از جمله کشتارهای عالمگیر و ناگوار و پست و مرگ هایی سریع و پی در پی و شیوع طاعون ».
محمد بن مسلم می گوید: امام صادق (علیه السلام) فرمود: « امام زمان ظهور نمی کند، مگر این که دو سوم مردم جهان از بین بروند ». عرض شد: اگر دو سوم مردم کشته شوند، پس چه تعداد خواهند ماند؟ فرمود: « آیا راضی نیستید ( و دوست ندارید ) از یک سوم باقی مانده باشید؟ ». (46)
امام صادق (علیه السلام) فرموده است: « امر ( ظهور ) تحقق نمی یابد تا این که نه دهم (9/10 ) مردم نابود شوند ». (47)
علی (علیه السلام) می فرماید: « … در آن روزگار از مردم جز یک سوم (1/3) آنان، کسی بر جای نمی ماند ». (48)
پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: « از هر ده هزار نفر، نه هزار و نه صد تن به قتل می رسند و جز تعداد اندکی، جان سالم به در نمی برند ». (49)
ابن سیرین می گوید: حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ظهور نمی کند تا این که از هر نه نفر، هفت تن کشته شوند. (50)
از مجموع روایات نکات زیر استفاده می شود:
1. پیش از ظهور مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) کشتارهایی رخ می دهد و تعداد زیادی از انسان ها کشته می شوند و افرادی که باقی می مانند کمتر از کشته شدگان هستند.
2. تعدادی از کشته شدگان در جنگ کشته می شوند و تعدادی دیگر به واسطه بیماری های مسری که به احتمال قوی از کشته های به جا مانده ی جنگ، تولید شده است، جان می سپارند. هم چنین احتمال دارد که این گروه به وسیله ی سلاح های شیمیایی و میکروبی که بیماری تولید می کنند، جان دهند.
3. در میان اقلیتی که باقی می مانند، شیعیان و دوست داران امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هستند؛ زیرا آنان هستند که با مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بیعت می کنند. نیز در سخن امام صادق (علیه السلام) آمده بود که آیا راضی نیستید از یک سوم باقی مانده باشید؟

پی‌نوشت‌ها:

1- قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) :« یوشک أن تداعی علیکم الأمم کما تداعی القوم إلی قصعتهم ». قال: قیل: من قلهٍ؟ قال: « لا، ولکنه غثناء کغثناء السیل یجعل الوهن فی قلوبکم، و ینزع الرعب من قلوب عدوکم بحبکم الدنیا و کراهتکم الموت ». طیالسی، مسند، ص 133؛ ابی داود، سنن، ج4، ص 111؛ المعجم الکبیر، ج2، ص 101.
2- قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) :« و ذلک عند ما یصیر الدنیا هرجاً و مرجاً، و یغار بعضهم علی بعض، فلا الکبیر یرحم الصغیر، و لا القوی یرحم الضعیف، فحینئذ یأذن الله له بالخروج ». بحار الانوار، ج36، ص 335؛ ج52، ص 380.
3- همان، ج52، ص 154.
4- قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) :« یا فاطمه؛ و الذی بعثنی بالحق؛ إن منهما- أی الحسن و الحسین (علیه السلام) – مهدی هذه الأمه إذا صارت الدنیا هرجاً و مرجاً، و تظاهرت الفتن، و تقطعت السبل، و أغار بعضهم علی بعض، فلا کبیر یرحم صغیراً و لا صغیر یوقر کبیراً، فیبعث الله عزوجل عند ذلک منهما من یفتح حصون الضلاله و قلوبا غلفا، یقوم بالدین فی اخر الزمان کما قمت به فی أول الزمان، و یملأ الدنیا عدلاً کما ملئت جوراً ». عقد الدرر، ص 152؛ بحار الانوار، ج52، ص 266؛ احقاق الحق، ج13، ص 116؛ الاربعون حدیثاً، (ابو نعیم ) ذخائر العقبی، ص 135؛ ینابیع الموده، ص 426.
5- قال أمیر المؤمنین (علیه السلام) :« ثم یبعث- أی السفیانی- فیجمع الأطفال، و یغلی لهم الزیت، فیقولون: إن کان أباؤنا عصوک، فما ذنبنا، فیأخذ منهم اثنین اسمهما حسناً و حسیناً فیصلبهما، ثم یسیر إلی الکوفه، فیفعل بهم کما فعله بالأطفال، و یصلب علی باب مسجدها طفلین اسمهما حسن و حسین… و یخرج السفیانی و بیده حربه، فیأخذ امرأه حاملاً فیدفهما إلی بعض أصحابه و یقول: افجر بها فی وسط الطیرق، فیفعل ذلک و یبقر بطنها قیسقط الجنین من بطن أمه، فلا یقدر أحد أن بغیر ذلک ». عقد الدرر، ص 94؛ الشیعه و الرجعه، ج1، ص 155.
6- عن أبی عبدالله (علیه السلام) فی خبر اللوح :« ثم أکمل ذلک بابنه رحمه للعالمین، علیه کمال موسی، و بهاء عیسی، و صبر أیوب، ستذل أولیائی فی زمانه، و یتهادون رؤوسهم، کما تهادی رؤوس الترک و الدیلم، فیقتلون و یحرقون، و یکونون خائفین مرعوبین و جلین، تصبغ الارض من دمائهم، و یفشو الویل و الرنین فی نسائهم، أولئک أولیائی حقاً، بهم أدفع کل فتنهٍ عمیاء حندس، و بهم أکشف الزلازل، و أرفع عنهم الآصار و الأغلال، اولئک علیهم صلوات من ربهم و رحمه و اولئک هم المهتدون ». کمال الدین، ج1، ص 311؛ ابن شهر آشوب، مناقب، ج2، ص 297؛ اعلام الوری، ص 371؛ اثبات الوصیه، ص 226؛ اقول: کل ذلک فی زمان الغیبه، لا فی أیام ظهوره (علیه السلام)؛ لأن المؤمنین فی دیامه فی کمال العزه.
7- عن ابن عباس: ثم یخرج السفیانی و الفلانی فیقتتلان حتی یبقر بطون النسائ، و یغلی الأطفال فی المراجل. ابن حماد، فتن، ص 83؛ ابن طاووس، ملاحم، ص 51.
8- عن أرطاه: یقتل السفیانی کل من عصاه، و ینشرهم بالمناشیر، و یطحنهم بالقدور سته أشهر. حاکم، مستدرک، ج4، ص 520، الحاوی للفتاوی، ج2، ص 65؛ منتخب کنز العمال، ج6، ص 31 ( حاشیه ی مسند احمد )؛ احقاق الحق، ج13، ص 293.
9- قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) :« و الذی نفسی بیده؛ لا تذهب الدنیا حتی یمر الرجل علی القبر فیمرغ علیه و یقول: یا لیتنی کنت مکان هذا القبر و لیس به الدین إلا البلاء… ». احمد، مسند، ج2، ص636؛ مسلم، صحیح، ج4، ص 2231؛ المعجم الکبیر، ج9، ص 410؛ مصابیح السنه، ج2، ص 139؛ عقد الدرر، ص 236.
10- عن أبی حمزه الثمالی، قال: سمعت أبا جعفر محمد بن علی یقول: « … یا أبا حمزه؛ لا یقوم القائم إلا علی خوف شدید، و زلازل، و فتنه، و بلاء یصیب الناس، و طاعون قبل ذلک، و سیف قاطع بین العرب، و اختلاف شدید بین الناس، و تشتت فی دینهم، و تغیر من حالهم حتی یتمنی المتمنی الموت صباحاً و مساءً من عظم ما یری من کلب الناس، و أکل بعضهم بعضاً ». نعمانی، غیبه، ص 235؛ طوسی، غیبه، ص 274؛ اعلام الوری، ص 428؛ بحار الانوار، ج52، ص 348؛ اثبات الهداه، ج3، ص 540؛ حلیه الابرار، ج2، ص 626؛ بشاره الاسلام، ص 82.
11- حذیقه عن النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) :« لیأتین علیکم زمان بتمنی الرجل الموت من غیر فقر ». ابن ابی شیبه، مصنف، ج15، ص 91؛ مالک، موطا، ج1، ص 241؛ مسلم، صحیح، ج8، ص 182؛ احمد، مسند، ج2، ص 236؛ بخاری، ج9، ص 73؛ فردوس الاخیار، ج5، ص 221.
12- عن ابن عمر: « لیأتین علی الناس زمان یتمنی فیه المؤمن لو أنه فی فلک مشحون هو و أهله یموج فی البحر من شده ما فی الارض من البلاء ». عقد الدرر، ص 334.
13- عن حذیقه بن الیمان قالک قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)- فذکر الملاحم و قال فی اخرها- :« و یباع الأحرار للجهد الذی یحل بهم، یقرون بالعبودیه الرجال و النسائ، و یستخدم المشرکون المسلمین، و یبیعونهم فی الأمصار، لا یتحاشی لذلک بر و لا فاجر، یا حذیقه: لا یزال ذلک البلاء علی أهل ذلک الزمان حتی ذذا أیسوا و قنطوا و ساؤوا الظن ألا یفرج عنهم-: إذ بعث الله رجلاً من أطائب عترتی و أبرار ذریتی، عدلاً، مبارکاً، زکیاً لا یغادر مثقال ذره، یعز الله به الدین، و القرآن، و الإسلام و أهله، و یذل به الشرک و أهله، یکون من الله علی حذر، لا یغتر بقرابته، لا یضع حجراً علی حجر، و لا یقرع أحداً فی ولایته بسوط إلا فی حد یمحو الله به البدع کلها، و یمیت به الفتن کلها، یفتح الله به باب [ کل] حق، و یغلق به کل باب باطل، یرد الله به سبی السملمین لأمتک و ذریتک! فقال:- اسمه کاسمی، و اسم دبیه کاسم دبی، لو لم یبق من الدنیا إلا یوم واحد، لجعل الله مقدار ما یکون فیه ما ذکرت ». ملاحم ابن طاووس، ص 132. نقلاً عن فتن السلیلی. و کتاب التشریف بالمنن فی التعریف بالفتن 246 ح 384: « فیه جمیع ما ذکرت ».
14- عن النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) :« لیأتین علی هذه الأمه یوم یمسون یتسائلون بمن خسف اللیله کما یتسائلون بمن بقی من ال فلان، و هل بقی من آل فلان ». المطالب العالیه، ج4، ص 348.
15- عن النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) :« من أشرط الساعه: الفالج، و موت الفجأه ». شحری، امالی، ج2، ص 277.
16- عن النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) :« لا تقوم السعه حتی یظهر الموت الأبیض ». قالوا: یا رسول الله، و ما الموت الأبیض؟ قال: « موت الفجأه » الفائق، ج1، ص 141.
17- قال أمیر المؤمنین (علیه السلام) :« بین یدی القائم موت أحمر و موت أبیض. و أما الموت اتلأبیض، فالطاعون ». عمانی، غیبه، ص 277؛ طوسی، غیبه، ص 267؛ اعلام الوری، ص 427؛ خرائج، ج3، ص 1152؛ عقد الدرر، ص 65؛ الفصول المهمه، ص 301؛ صراط المستقیم، ج2، ص 249؛ بحار الانوار، ج52، ص 211.
18- عن أبی جعفر الباقر (علیه السلام) :« لا یقوم القائم إلا علی خوف شدید، و طاعون قبل ذلک ». بحار الانوار، ج52، ص 348.
19- قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) :« یا علی و ذلک حین تغیرت البلاد، و ضعف العباد، و الیأس من الفرج، فهند ذلک یظهر القائم المهدی من ولدی ». ینابیع الموده، ص 440؛ احقاق الحق، ج13، ص 125.
20- عن أبی حمزه، قال سمعت أبا جعفر (علیه السلام) یقول: « .. و خروجه إذا خرج عن الیأس و القنوط ». بحار الانوار، ج52، ص 348.
21- قال علی (علیه السلام) :« و لیکونن من یخلفنی فی دهل بیتی، و ذلک بعد زمان کلح مصفح یشتد فیه البلاء، و ینقطع فیه الرجاء ». ابن المنادی، ملاحم، ص 65؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج1، ص 276؛ المسترشد، ص 75؛ مفید، ارشاد، ص 128؛ کنز العمال، ج14، ص 592؛ غایه المرام، ص 208؛ بحار الانوار، ج32، ص 9؛ احقاق الحق، ج13، ص 314؛ منتخب کنز العمال، ج6، ص 35.
22- عن النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) :« بلاء یصیب هذه الأمه حتی لا یجد الرجل ملجاً یلجأ إلیه من الظام ». شافعی، بیان، ص 108.
23- قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) :« ینزل بأمتی فی اخر الزمان بلاء شدید من سلطنهم، لا یجد المؤمن ملجاً یلتجیء إلیه من الظلم ». عقد الدرر، ص 43.
24- عن النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) :« أبشروا بالمهدی من ولد فاطمه. یظهر من جهه المغرب، فیملأ الأرض عدلاً، فقیل: یا رسول الله: و متی یکون ذلک؟ فقال: « إذا ارتشی القضاه، و فجرت الأمه » و هو الفرید الغریب قیل: و کیف ذلک یا رسول الله؟ قال: « ینفرد من دهله و یتغرب عن وطنه ». احقاق الحق، ج19، ص 679.
25- قال الباقر (علیه السلام) :« لا ترون الدی تتنظرون حتی تکونوا کالمعزی الموات التی لا یبالی الخابس أین یضع یده فیها، لیس لکم شرف ترقونه، و لا سناد تسندون إلیه أمرکم ». کافی، ج8، ص 213؛ بحار الانوار، ج52، ص 246.
26- قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) :« لتأتیکم بعد یأربع فتنٍ:
الأولی: یستحل فیها الدماء.
و الثانیه: یستحل فیها الدماء و الأموال.
و الثالثه: یستحل فیها الدماء و الأموال و الفروج.
و الرابعه: سماء عمیاء، مطبقه تمور مور السفینه فی البحر حتی لا یجد أحد من الناس منها ملجاً تطیر بالشام، و تغشی العراق، و تخبط الجزیره، یدها و رجلها یعرک الأنام فیها البلاء عرک الأدیم، لا یستطیع من الناس یقول. مه؟ مه؟ لا ترفعونها من ناحیه إلا انفتقت من ناحیه أخری ». ابن طاووس، ملاحم، ص 21؛ کمال الدین، ج2، ص 371.
27- قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) :« ستکون بعدی فتن منها فتن الأحلاس، یکون فیها هرب و حرب، ثم من بعدها فتن أشد منها، کلما قیل: انقطعت تمادت، حتی لا یبقی بیت من العرب إلا دخلته، و لا مسلم إلا وصلته حتی یخرج رجل من عترتی ». عقد الدرر، ص 50.
28- قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) :« ستکون فتنه لا یهدأ منها جانب إلا جاش منها جانبان حتی ینادی منادٍ من السماء إن أمیرکم فلان، أی المهدی ». احقاق الحق، ج13، ص 295؛ احمد، مسند، ج2، ص 371.
29- قال عمار بن یاسر: دعوه أهل بین نبیکم فی آخر الزمان، فالزموا الأرض، و کفوا حتی تروا قادتها: فإذا خالف الترک الروم، و کثرت الحروب فی الأرض؛ ینادی مناد علی سور دمشق: ویل من شر قد اقترب ». طوسی، غیبه، چاپ جدید، ص 441؛ بحار الانوار، ج52، ص 212.
30- قال الرضا (علیه السلام) :« قدام هذا الأمر قتل بیوح »، قلت و ما البیوح؟ قال: « دائم لا یفتر » قرب الاسناد، ص 170؛ نعمانی، غیبه، ص 271.
31- محله ای در شهر مدینه که محل اقامت نماز استسقا (باران ) بود؛ معجم البلدان، ج1، ص 109.
32- پس از شهادت امام حسین (علیه السلام) و قیام مردم مدینه علیه یزید، اهل مدینه به دستور یزید قتل عام شدند و در آن واقعه بیش از ده هزار نفر کشته شدند و این محل همان « حره واقم » است؛ معجم البلدان، ج2، ص 249.
33- عن أبی هریره: « تکون بالمدینه وقعه تفرق فیها آحجار الزیت، ما الحره عندها إلا کضربه سوط، فینتحی عن المدینه قدر بریدین، ثم یبایع المهدی ». ابن طاووس، ملاحم، ص 58.
34- عن أبی قبیل: « یملک رجل من بنی هاشم، فیقتل بنی أمیه حتی لا یبقی منهم إلا الیسیر، لا یقتل غیرهم، ثم یخرج رجل من بنی أمیه یقتل بکل رجل اثنین حتی یبقی إلا النساء ثم یخرج المهدی ». ملاحم، ابن طاوس، ص 59.
اقول هذا کنایه عن کثره وقوع القتل فی الرجال: و أبو قبیل هذا، اسمه حی بن هانی المعافری توفی عام 128 هـ قبل: کان له علم بالملاجم و الفتن. و ذکره الساجی فی الضعفاء، و حمی عن ابن معین، أنه ضعفه، و أورده ابن حبان فی الثقات و قال: کان یخطئ. تهذیب الکمال، ج5، ص 313؛ تهذیب التهذیب، ج3، ص 64؛ سیر أعلام النبلاء، ج5، ص 214.
35- عن النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) :« و الذی نفسی بیده » لا تذهب الدنیا حتی یأتی علی الناس یوم لا یدری القاتل فیهم قتل، ولا المقتول فیم قتل، یکون الهرج، القاتل و المقتول فی النار ». فردوس الاخبار، ج5، ص 91.
36- قال أمیر المؤمنین (علیه السلام) :« … بین یدی القادم موت أحمر و موت أبیض، فالموت الأحمر فالسیف، و أما الموت الأبیض، فالطاعون ». نعمانی، غیبه، ص 277؛ مفید، ارشاد، ص 359؛ طوسی، غیبه، ص 267؛ صراط المستقیم، ج2، ص 249؛ بحار الانوار، ج52، ص 211.
37- قلت لأبی عبدالله (علیه السلام) کان أبو جعفر الباقر (علیه السلام) یقول: لقائم ال محمد غیبتان: أحدهما أطول من الأخری؟- قال: « نعم… و یشمل الناس موت و قتل ». نعمانی، غیبه، ص 173؛ دلائل الامامه، ص 293؛ تقریب المعارف، ص 187؛ بحار الانوار، ج52، ص 156.
38- شهری در سه میلی ( شش کیلومتری) کوفه است؛ معجم البلدان، ج2، ص 328.
39- عن جابر، قلت لأبی جعفر (علیه السلام): متی یکون هذا الأمر؟ فقال: « أنی یکون ذلک یا جابر، و لما تکثر القتلی بین الحیره و الکوفه ». طوسی، غیبه، چاپ جدید، ص 446؛ اثبات الهداه، ج3، ص 728؛ بحار الانوار، ج52، ص 209.
40- الصادق (علیه السلام) :« قدام القائم موتان: موت أحمر و موت أبیض حتی یذهب من کل سبعه خمسه ». کمال الدین، ج2، ص 665؛ العدد القویه، ص 66؛ بحار الانوار، ج52، ص 207.
41- أمیر المؤمنین (علیه السلام) :« لا یخرج المهدی حتی یقتل ثلث، و یموت ثلث و یبقی ثلث ». ابن حماد، فتن، ص 91؛ ابن طاووس، ملاحم، ص 58.
42- عن مدلج بن هارون بن سعید قالک سمعت أمیر المؤمنین علی (علیه السلام) یقول لعمر- فی ضمن کلام طویل إلی أن قال…: فبکی عمر، و قال: إنی أعوذ بالله مما تقول: قال: فهل لذلک علامه؟ قال: « نعم، قتل فظیع، و موت سریع، و طاعون شنیع ». حصینی، هدایه، ص 31.
43- ارشاد القلوب، ص 286.
44- مدینه المعاجز، ص 133.
45- حلیه الابرار، ص 601.
46- عن محمد بن مسلم و أبی بصیر قالا: سمعنا أبا عبدالله یقول: « لا یکون هذا الأمر حتی یذهب ثلثا الناس، فقلنا له: فإذا ذهب ثلثا الناس فمن یبقی؟ فقال: « أما ترضون أن تکونوا فی الثلث الباقی ». طوسی، غیبه، چاپ جدید، ص 339؛ کمال الدین، ج2، ص 655؛ اثبات الهداه، ج3، ص 510؛ بحار الانوار، ج52، ص 207؛ الزام الناصب، ج2، ص 136؛ ابن حماد، فتن، ص91؛ کنز العمال، ج14، ص 587؛ متقی هندی، برهان، ص 111.
47- عن الصادق (علیه السلام) :« لا یکون هذا الأمر حتی یذهب تسعه أعشار الناس ». الزام الناصب، ج2، ص 136، 187؛ عقد الدرر، ص 54، 59، 63-65، 237؛ نعمانی، غیبه، ص 274؛ بحار الانوار، ج52، ص 242.
48-عن علی (علیه السلام) :« و لا یبقی من الناس فی ذلک الوقت إلا ثلثهم ». حصینی، هدایه، ص 31؛ ارشاد القلوب، ص 286.
49- عن النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) :« یقتل من کل عشره آلاف تسعه آلاف و تسعمائه، لا ینجو منها إلا الیسیر ». مجمع الزوائد، ج5، ص 188.
50- ابن سیرین: « لا یخرج المهدی حتی یقتل من کل تسعه سبعه ». ابن طاووس، ملاحم، ص 78.
منبع مقاله :
طبسی، نجم الدین؛ (1385)، دولت موعود، قم: مؤسسه بوستان کتاب (مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم )، چاپ ششم

 

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید