نقش خدا محوری در زندگی انسان ها

نقش خدا محوری در زندگی انسان ها

نویسنده: سید حسین اسحاقی

 

پاکیزه جانی
خدا باوران هماره خداوند را در رفتارهای شخصی و اجتماعی خویش در نظر می گیرند و در دایره بایدها و نبایدهای الهی با کمال دقت راه رشد و بالندگی را می پیمایند. مقصد آنها رضا و رضوان الهی است و خداوند، قطب نمای تنظیم کارها و رفتارآنهاست. البته خداباوری به معنی دوری گزیدن از نعمت های الهی و رهبانیت و گوشه گیری نیست. همان گونه که اباحه گری و بی قیدی نیز از جلوه های دین داری و خدا محوری نیست و این هر دو ، راه به بی راهه خواهند برد. خدا محوران، همیشه حضور پروردگار را در ژرفای وجود خویش احساس می کنند:
دوست نزدیک تر از من به من است
وینت مشکل که من از وی دورم
چه کنم؟ با که توان گفت که او
در کنار من و من مهجورم(1)
خداجویان، دل را که حریم امن الهی است، به بیگانگان نمی سپارند، دلی که با یاد خداوند می تپد و با ذکر فراوان آرام می گیرد: «و اذکروا الله کثیرا؛ خدا را بسیار یاد کنید.» (جمعه :102)
آنها با این ارتباط، جان خویش را از آلودگی ها پاک می سازند و در نتیجه ، به کمال و سرافرازی می رسند، اینان خوش بینی، مردم دوستی، نیک خواهی و آرامش و آسایش را ارمغان راهشان می سازند و ناگفته پیداست که هرکس به دنبال پالایش و پاک سازی دل و جان خویش نباشد، در خسران و زیان بزرگ خواهد بود، همان گونه که خداوند در قرآن کریم می فرماید:
قد أفلح من زکیها و قد خاب من دسیها (شمس : 9 و10)
هر کس نفس خویش را پاک گردانید، به یقین، رستگار شد و هر که آلوده اش ساخت، بی شک بازنده است.

پیام متن:
خدا محوران به دورن خویش روشنی می دهند و با یاد خدا، جاده سلامت و سعادت را می پویند و دل آنان لبریز یاد خداست.

سامان یافتن رفتارهای شخصی
خداباوران در عمل، بندگی را از دل و جان می پذیرند و تکالیف الهی را به انجام می رسانند و نیک می دانند که :
تلک حدود الله و من یطع الله و رسوله یدخله جنات تجری من تحتها الأنهارخالدین فیها و ذلک الفوز العظیم .(نساء 13)
اینها حدود الهی است و هر کس از خدا و پیامبر او اطاعت کند، وی را به باغ هایی در آورد که از زیر(درختان) آن، نهرها روان است. در آن جاودانند و این، همان کام یابی بزرگ است.
انسان های خدامدار، پای بندی عجیب و محکمی به تکالیف الهی چون نماز، روزه،حج، خمس، زکات، جهاد، توبه و مانند آن دارند و اینها را نه از روی تکلف و سختی، بلکه از روی عشق به خالق و سپاس گویی از او، به عنوان هدیه ای الهی برای رشد و تعالی و تکامل خویش به جا می آورند و از انجام دادن آن خشنود می شوند.(2)
ایمان و یقین به خدا، در جان خدامحوران حالتی پدید می آورد که رفتارشان را کنترل می کند و آنان را از لغزش و گناه باز می دارد، آنان در حقیقت « الحافظون لحدود الله؛ کسانی هستند که حدود الهی را رعایت می کنند» (توبه :112) ایشان بر این باورند که خدا همواره برکارهای آنان حاضر و ناظر و از ظاهر و باطن آنان آگاه است که : «الم یعلموا ان الله یعلم سرهم و نجواهم؛ آیا نمی دانند خداوند از باطن آنها و سخنان سری ایشان آگاه است.» (توبه 78) آنان با علم به این حضور، از دست زدن به گناه و تجاوز به حدود الهی همواره هراسناکند و خود را برای فردا آماده می سازند، روزی که نه مال و نه فرزند، هیچ کدام به کار انسان نمی آید و تنها قلب سلیم و عمل صالح ، توشه آخرت است. از این رو، با دقت و وسواس به کارهای خود می پردازند که: «والتنظر نفس ما قدمت لغد؛ و هر نفس بنگرد برای فردا (قیامت) چه عملی پیش می فرستد.» (حشر 18)

پیام متن:
خدامحوران جسم و جان را از ناپاکی ها می آلایند و هرگونه اقدامی را با توجه به پی آمدهای اخروی آن به انجام می رسانند.

وسیله انگاشتن دنیا
سعادت مندی و عاقبت به خیری، هشیاری و برنامه ریزی می طلبد. خدا محور می داند که زندگی دنیا، مرحله دیگری از حیات آدمی است که باید روزی از این مرحله نیز گذر کند. از این رو، دلبستگی به آن را تباه کننده ارزش ها و فضیلت ها می داند و این آیه نورانی را فرا روی خود می نهد که:
ان الذین لایرجون لقاءنا رضوا بالحیاه الدنیا و اطمانو بها والذین هم عن آیاتنا غافلون ، أولئک مأواهم النار بما کانوا یکسبون.(یونس 7 و 8)
آنان که به دیدار ما (بازگشت به خداوند) امید و باور ندارند و به زندگی این جهان خشنود شدند و به آن رضایت دادند و کسانی که از نشانه های ما غافلند ،اینان جایگاهشان، به سزای آنچه می کردند ، آتش دوزخ است.
مولوی چه زیبا سروده است:
آب در کشتی، هلاک کشتی است
آب در بیرون کشتی، پشتی است
وی می خواهد بگوید دنیا به منزله آب است که باید به حرکت و سیر کشتی کمک و آن را پشتیبانی کند، نه اینکه خودش هدف و مقصود باشد، که اگر چنین شد، مانند آبی است که داخل کشتی می شود و آن را غرق می کند. دنیا و امکانات آن نیز اگر هدف انسان و زینت چشم و دل او شد، مایه نابودی وی می شود. هدف مومن، آخرت است نه دنیا که «الدنیا مزرعه الاخره» (3) آری، دل بستگی، عشق به دنیا و دنیامداری ، سرچشمه دوری از خدا و ایستایی است. البته بهره بردن از دنیا برای رسیدن به ارزش ها و شکوفایی استعداد ها ، نه تنها نکوهیده نیست ، بلکه شایسته و ستودنی است.

پیام متن:
دنیا برای خدامحوران، تنها به منزله وسیله ای برای دست یابی به هدف های معنوی است.

سامان یافتن رفتارهای اجتماعی
خدامحوران هماره با مردم با گشاده رویی و تبسم سخن می گویند و به فرمان الهی گوش فرا می دهند. که: «وقولوا للناس حسنا؛ و با مردم به زبان خوش سخن بگویید.» (بقره 83) جبرئیل امین نزد رسول الله آمد و گفت: «خدای سلامت می رساند و می فرماید: با خلق من(مردم) مدارا کن.» (4) از دیگر کارهای خداپسندانه خداباوران، تلاش در راه برآوردن نیازهای برادران دینی است. آنان در این راه از هیچ کوششی فروگذار نیستند . امام صادق علیه السلام می فرماید: «کسی که یکی از نیازهای برادر دینی اش را برآورد، خدای عزوجل صد هزار حاجت های او را برآورده می سازد که نخستین از آنها، بهشت است.»(5)

پیام متن:
خداباوران، اهل مدارا ورزی با مردم هستند و با گشاده رویی با آنان برخورد می کنند و همواره می کوشند نیازهای برادران دینی خود را برآورده سازند.

تسخیر قلب به محبت الهی
محبت، در فرهنگ اسلامی معنایی بس والا دارد و شایسته است که محبت خوبان را در قلب خود جای دهیم؛ زیرا به هرچه محبت پیدا کنیم، به تدریج، با همان چیز، انس و الفتی ناگسستنی خواهیم یافت.
پیامبر گرامی اسلام می فرماید: «انسان با کسی است که او را دوست می دارد.»(6) البته بالاترین محبت ها، محبت به خداوند است. در انس و الفت با خداوند، چنان لذتی نهفته است که هیچ چیز را یارای برابری با آن نیست . پیامبر گرامی اسلام می فرماید:
خدا به موسی بن عمران وحی کرد: مرا دوست بدار و دوستی مرا در دل های دیگران بگستران. موسی عرض کرد: ای خدا من دوستت دارم، ولی چگونه تو را نزد بندگانت محبوب سازم؟ خدا فرمود: نعمت هایی را که به آنان داده ام ، به ایشان یادآوری کن، زیرا آنان جز خوبی از من ندیده و به یاد ندارند.(7)
به راستی ، وقتی رنگ ها، طبیعت زیبا، شگفتی های بی نظیر و چهره های زیبا، کشش های عجیبی در دل ها ایجاد می کند، شناخت و آگاهی از سرچشمه زیبایی های یاد شده یعنی پروردگار بزرگ، چه شوق و لذتی به همراه خواهد داشت و البته دلی که جایگاه غیر خدا باشد، نمی تواند به طور کامل در اختیار خداوند باشد. از این رو، امام حسین علیه السلام می فرماید:
انت الذی ازلت الاعیار عن قلوب احبائک حتی لم یحبوا سواک .(8)
خدایا تویی که میل به دیگران را از دل های دوستانت بیرون کردی تا جز تو را دوست نداشته باشند.
بر پایه آیات قرآن، گروهی از مردم که از عشق خدا بی نصیبند، کسانی هستند که اموال، کسب و کار، فرزند و اقوام و دوستان را در عرض خدا قرار داده اند و در مقابل، مؤمنان و خدامحوران لبریز از عشق پروردگارند و هیچ محبتی را بر محبت خداوند مقدم نمی دارند. خداوند در قرآن مجید از آنان چنین یاد می کند: «الذین آمنوا اشد حبالله؛ دوستی آنان که ایمان آورده اند به خداوند شدیدتر است.» (بقره 25) امام سجاد علیه السلام نیز در«مناجات المحبین» می فرماید: «الهی من ذاالذی ذاق حلاوه محبتک فرام منک بدلا؛ خدایا کیست که شهد شیرین محبت تو را چشید و غیر تو را به دوستی گرفت؟ ایشان در مناجاتی دیگر می فرماید:
خدایا، مرا از آنان قرار ده که ژرفای جانشان را از محبت خود لبریز و آنان را از زلال گوارایت سیراب ساختی. پس در پرتو لطفت به مناجات های لذت بخش دست یافتند.(9)

پیام متن:
در دل خدامحوران ، محبت غیرخدا جا ندارد و بیگانگان را در حریم دل که منزلگاه خداست، راه نمی دهند.

خدا محوران و محبت معصومین علیهم السلام
محبت به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم پس از محبت خداوند قرار دارد و در روایت های فراوانی بر این امر تأکید شده است. بر پایه گروهی از این روایت ها، ایمان حقیقی به خدا زمانی تحقق می یابد که مؤمن، آن حضرت را از همه چیز و همه کس بیشتر دوست بدارد . در روایتی در این باره آمده است:
لا یومن أحدکم حتی أکوان احب الیه فی ولده و والده و الناس اجمعین.(10)
هیچ یک از شما ایمان (حقیقی) نیاورده است. مگر آنکه من، از خودش، فرزندانش ، پدرش و همه مردم نزد او محبوب تر باشم.
در کنار محبت به پیامبر، محبت اهل بیت علیهم السلام بسیار سفارش شده است. خداوند در این باره ، خطاب به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید:
قل لاأسألکم علیه أجرا الا الموده فی القربی .(شوری 23)
بگو من هیچ مزدی از شما در برابر رسالتم درخواست نمی کنم، جز دوست داشتن و محبت به خویشانم.
افزون برتشیع، اهل سنت نیز دوستی اهل بیت را محترم می دانند، چنان که امام احمد بن حنبل می گوید:
هنگامی که آیه « قل لا اسألکم علیه أجرا الا الموده فی القربی» نازل شد، اصحاب عرض کردند: ای رسول خدا، خویشاوندان شما که دوستی آنان بر ما واجب است، کیانند؟ آن حضرت فرمود: علی و فاطمه و دو فرزندان آن دو، و این مطلب را سه بار تکرار فرمود.(11)
امام شافعی نیز می گوید: «اگر محبت به آل محمد به معنای رافضی بودن است پس جن و انس باید گواهی دهند که من رافضی هستم.»(12)
در روایت است که رسول رحمت ، به دوستی اهل بیت علیهم السلا م چنین سفارش می کند:
خداوند را به جهت نعمت هایی که به شما ارزانی داشته است، دوست بدارید و به واسطه محبتتان به خدا، مرا دوست بدارید و اهل بیت مرا به سبب محبتتان به من دوست بدارید.(13)
پس محبت به اهل بیت علیهم السلام، در واقع از محبت به رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و در نهایت، از محبت به خدا مایه می گیرد. در روایت های گوناگونی آمده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم درباره اهل بیت علیهم السلام می فرماید: «انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم ؛ من دوست دوستان شما و دشمن دشمنان شما هستم.»(14)

پیام متن:
1. دوستی با اهل بیت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم اجر رسالت نبوی است.
2- محبت اهل بیت علیهم السلام در بین پیروان اهل سنت نیز امری مهم و سفارش شده است.

مردم دوستی در سیره خدا باوران
محبت به مردم و دوست داشتن آنان در روایت ها و آموزه های دینی، بارها تأکید شده است از امام باقر علیه السلام نقل می کنند که فرمود:
ان عربیا من بنی تمیم اتی النبی صلی الله علیه و آله و سلم فقال له: أوصنی فکان مما اوصاه : تحبب الی الناس یحبوک .(15)
مردی از قبیله بنی تمیم نزد رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم آمد و از آن حضرت خواست او را نصیحت کند. از نصیحت های پیامبر خدا به ایشان آن بود که مردم را دوست بدار تا تو را دوست داشته باشند.
بی تردید ، عقل آدمی حکم می کند که انسان ، هم نوعانش را دوست بدارد. پیامبرگرامی اسلام نیز می فرماید: « التودد الی الناس نصف العقل؛ دوست داشتن مردم نصف عقل است.» (16) در کنار این آموزه ها، خداوند متعال در قرآن مجید از بندگانش می خواهد که مؤمنان ، خدامحوران ، دوستان خدا و انسان های نیک و با فضیلت را دوست بدارند و از کسانی که در کژراهه کفر و نفاق به دشمنی با خدا برمی خیزند، بیزار باشند.
امام صادق علیه السلام در روایتی زیبا می فرماید:
ما التقی مؤمن قط الا کان افضلها اشدهما حبا لاخیه.(17)
دو مؤمن هرگز با هم دیدار نکنند، جز آنکه بهترشان کسی است که برادرش را بیشتر دوست داشته باشد.
البته در روابط اجتماعی ، دوستی ها باید برای خدا باشد و یکدیگر را برای رضای پروردگار و براساس شایستگی های شخص دوست داشت، نه براساس هواهای نفسانی وخواسته های شیطانی .

پیام متن:
خداباوران ، با مردم دوستی می ورزند و معیار دوستی آنها نیز خواسته پروردگارشان است نه هواهای نفسانی .

مهرورزی و گذشت در حریم خانه و خانواده
در آیین مقدس اسلام ، کانون خانواده و نظام آن ارزشمند خوانده شده و در این میان شایسته است اعضای خانواده ، بنا بر سفارش دین اسلام ، بیش از دیگر نهادها در استحکام بنای آن بکوشند و همواره با مهر و محبت در حق یکدیگر و گذشت از لغزش های همدیگر، به کانون خانواده صفا و گرما بخشند . رسول رحمت و مهربانی نیز در سفارشی زیبا این گونه می فرماید:
احسن الناس ایمانا الطفهم باهله وانا الطفکم باهلی.(18)
نیکوترین ایمان را کسی دارد که با خانواده اش مهربان تر باشد و من از همه شما با خانواده ام مهربان تر هستم .
و باز آن حضرت می فرماید: «من اتخذ زوجه فلیکر مها؛ کسی که همسری می گیرد، باید به او احترام بگذارد .» (19) ایشان در کنار احترام به همسر، گرامی داشتن فرزندان را نیز از پیروان خویش درخواست می کرد و می فرمود : «اکرموا اولادکم و احسنوا آدابهم ؛ به فرزندان خود احترام و با آداب و روش پسندیده با آنان معاشرت کنید.»(20)

پیام متن:
مهر و محبت ، احترام گذاردن به همسر و فرزندان در محیط خانواده ، از ویژگی های خدامحوران است.

پی نوشت :

1- کلیات سعدی ، تصحیح : محمد علی فروغی ، تهران ، ناهید 1375 ، چ 1، ص 68.
2-نک ،گروهان مؤلفان ، جلوه های خدامحوری در زندگی انسان، مرکز مطالعات و تحقیقات حوزه نمایندگی ولی فقیه در جهاد کشاورزی ، صص 13-18.
3- محمد بن علی بن ابراهیم الاحسائی (ابن ابی جمهور) عوالی الئالی العزیزیه فی الاحادیث الدینیه ، تحقیق مجتبی عراقی با مقدمه ، آیت الله مرعشی نجفی ، قم 1403، هـ ق
4- همان، ص 194.
5- همان .
6- بحارالانوار ، ج 17، ص 13.
7- محمد جواد محمودی ، ترتیب الامالی ، مؤسسه المعارف الاسلامیه ، 1421 هـ ق ،چ 1، ج 6، ص 360.
8- بحارالانوار ، ج 95، ص 226.
9-مفاتیح الجنان ، ص 124.
10- محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه ، ج2، ص 236.
11- سیوطی ، درالمنثور ، ج 6، ص 7.
12- تفسیر الکبیر ، ج 14، صص 166و 167
13- حسن به متقی هندی، کنزالعمال ، ح 34146.
14- همان، ح 34159.
15-اصول کافی ، ج 2، ص 614.
16- همان .
17- میزان الحکمه ، ج 2 ص 967.
18- اصول کافی ، ج 5 ، ص 320.
19- مستدرک الوسائل ، ج 14 ، ص 250.
20- وسائل الشیعه، ج 15، ص 195.
منبع: ماهنامه ی طوبی 25

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید