در پاسخ به این پرسش، توجه به چند نکته ضروری است:
• عقل سلیم هر انسانی، گواهی میدهد که در زندگی او اطلاع از گذشته و حال و بهرهگیری از آنها لازم است و او بهطور طبیعی و فطری به یک سری از اخبار و اطلاعات در مورد قوانین و اخلاق اعتماد میکند. زندگی فردی و جمعی انسانها مرهون جمعآوری آگاهیهایی است در زمینههای گوناگون که تمام آنها را خود او تحقیق و تجربه نکرده است و اساساً امکان چنین تحقیق و تجربه همهجانبهای هم برای یک فرد وجود ندارد؛ بلکه با اعتماد به اخبار گذشتگان و موجودین، زندگی معمولی و علمی خود را تنظیم و آثاری را بر آن اخبار مترتب میکند و مسایل و نیازهای زندگی خود را فراهم می سازد.
چه کسی می تواند بدون اعتماد به اخبار، علوم گذشته، حوادث تاریخی و رویدادها، به وجود شخصیتها و شهرها و مکانها اطمینان یابد؟ چه کسی میتواند از کوچکترین و جزئیترین اخبار تا مهمترین آنها را از گذشتههای دور خود شهود کند؟ آیا فرمولهای علوم مختلف، برای همه مردم تجربه شده و میشود؟ بشر چگونه توانسته از حاصل علوم گذشتگان بهره برد؟ از راه تجربه فردی؟ چه کسی مادر و پدر و فرزندان خود را از روی دلیل تجربی و علمی میشناسد؟ آیا تمام اینها جز از طریق نقل و روایت از افراد مطمئن امکان دارد؟ هرگز. بیشترین پدیدههای زندگی بشر و قوانین دینی و مدنی، حاصل آگاهیهای تجربی است که تمامی از راه نقل و خبر بهدست میآید و حکم عقل فطری، در اطمینان به این اخبار روشن است.
• اسلام دین فطری است. هم زمینه دریافت اصول آن، فطرت آدمی است و هم مردم را به سوی بیدارنگاهداشتن فطرت و برانگیختن آنها میخواند. از اصول روشن و احکام بیتردید آن، اعتماد بر گفته پیامبران و اولیای خداست که در سراسر عمر خود به امانت و وثوق مشهور بودهاند. در طول تاریخ، مؤمنان و غیر معاندان، به نوح، ابراهیم، موسی و عیسی اعتماد کردهاند و شخصیتی را که از ابتدای جوانی به محمد امین صلیاللهعلیهوآله معروف بوده، به پیامبری باور کرده و سخن او را وحی و از ملکوت دانستهاند و انذار او را نسبت به قیامت و عذاب پذیرفته و به مفهوم و لوازم آن عمل کردهاند.
• در دستیابی به مجموعه اسلام و آنچه پیامبر اکرم آورده است نیز همین راه فطری وجود دارد. برای تحقیق و مطالعه اسلام، راهی به جز قرآن کریم و نقل و روایت و حدیث نیست؛ گرچه آن شنیدهها با عقل سنجیده و درک میشود. پایه و اساس ساختمان بلند دین را معقولات عقل فطری تشکیل میدهد و قرآن کریم که مأخذ اصلی مسلمانان جهان برای دریافت تمام مفاهین دین است، خود این راه فطری را امضا و مخاطبان خود را به آن سوق میدهد و در آیاتی گفتار و فعل پیامبر اکرم را حجیت میبخشد؛ آیاتی چون:
«وَمَا آتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا؛[۱] آنچه پیامبر میآورد، بگیرید و بدان عمل کنید و آنچه را از آن باز میدارد، ترک کنید».
«أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ؛[۲] خدا را اطاعت کنید و پیامبر و صاحبان امر را اطاعت کنید».
قرآن کریم به حکمت خداوندی، بیان بسیاری از احکام و قصص و موضوعات عقاید را به عهده پیامبر اکرم و جانشینان او گذاشته است و رسول خدا راه ارتباط با حقیقت را در حدیث متواتر ثقلین بیان فرموده:«من در میان شما دو یادگار گذاشتم، کتاب خدا و عترتم، اهل بیتم…».[۳] بنابراین حدیث، رکن اساسی فهم اسلام و همتای قرآن معرفی شده است.
• فاصله ما تا زمان ظهور پیامبر اکرم، پانزده قرن است و مردمان کنونی هیچیک در آن روزگار نمیزیستهاند و شاهد آن پدیده ها نبودهاند؛ بنابراین، تنها مأخذ معقول قابل دسترسی و اعتماد ما در شناخت دین، مدارک نقلی است که در صدر آن قرآن کریم و سنت پیامبر و اوصیای او قرار دارد. مسلمانان صرف نظر از متن قرآن کریم، برای آگاهی و راهیابی به آن روزگار و مسائل آن، دو راه را در پیش دارند:
اول: راهی که سنیان در پیروی از نظام خلافت پیش گرفتهاند.
دوم: راهی که شیعه در پیروی اهل بیت و امامان علیهمالسلام طی کرده است.
میدانیم که هر دو گروه دارای کتب حدیث، تفسیر و تاریخ هستند. کتابهای صحیح بخاری، صحیح مسلم، سنن ترمذی و نسایی، مسند احمد و… مربوط به سنیان و کتب کافی، بصائر الدرجات، تهذیب و استبصار و من لا یحضُرُهُ الفقیه و … جمع آوری شیعیان است. برخی از راویانی که دو گروه از آنان نقل حدیث میکنند، مورد اتفاق و اعتماد طرف مقابل نیز هست که ما آنان را راویان مورد اتفاق مینامیم و راویانی را که مورد پذیرش طرف مقابل نیست، راویان مورد اختلاف نام میگذاریم.
• امامان شیعه و حضرت زهرا علیهماالسلام در زمره راویان مورد اتفاق قرار دارند و سنیان نیز آنان را راویانی موثق و راستگو میشناسند، ولی شیعه علاوه بر مقام صداقت، به مقام عصمت و ولایت و امامت ایشان از جانب پیامبر معتقد است؛ ازاینرو نقل آنان از زمان پیامبر، مورد وثوق و اطمینان هر دو گروه است. پس اگر هر یک از افراد دو گروه، در زمان هر کدام از آنان میزیستهاند و مستقیماً با آنان تماس داشتند میتوانستند روزگار پیامبر اکرم را دقیقاً و بدون تحریف، ترسیم و به آنان اعتماد کنند و احکام و مسائل خود را از آنان دریافت دارند.
• دوران راویان تضمین شده دوره زندگی امامان شیعه تا زمان پیامبر اکرم دوران بررسی راویان سنی بیش از ۱۴۱۰ سال است و بررسی راویان شیعه حدود ۱۱۵۰سال؛ در نتیجه اطمینان به رشته و سلسله سند راویان شیعه (به شرط آنکه ملاکهای صحت حدیث یکی باشند) بیشتر است.
علاوه بر این، اتصال دانش امامان به دانش پیامبر اکرم و قرآن کریم برکسی پوشیده نیست و مقام عصمتشان هم از نظر قرآن مسلم است. دانشمندان و محدثان شیعه نیز بهدلیل درسآموزی از مکتب معصومان علیهمالسلام، دارای دقت و ملاکهای ممتازی در مورد راویان هستند؛ ملاکهایی چون موافقت حدیث با عقل و عدم مخالفت آن با قرآن و احادیث متواتر.
• میپذیریم که در میان روایات، احادیث ضعیف نیز وجود دارد، ولی وجود روایات ضعیف، نمیتواند اعتبار هزاران روایت صحیح و مستند را سست کند.
• اکنون نوبت آن است که در شناخت امامت و مهدویت، برخی کتب معتبر شیعه را معرفی کنیم تا اهل تحقیق بتوانند به آنها مراجعه کنند:
۱. اصول کافی، کتاب الحجه؛
۲. بصائر الدرجات، صفّار قمی؛
۳. کمالالدین، شیخ صدوق؛
۴. الغیبه، نعمانی؛
۵. الغیبه، شیخ طوسی؛
۶. کفایه الاثر، ابنخراز قمی؛
۷. اثباتالهداه، حر عاملی؛
۸. بحارالانوار، علّامه مجلسی، ج۵۳-۲۳؛
۹. وافی، فیض کاشانی؛
۱۰. تفسیر فرات کوفی؛
۱۱. تفسیر علیبنابراهیم قمی؛
۱۲. تفسیر عیّاشی؛
۱۳. التبیان، شیخ طوسی؛
۱۴. مجمع البیان، امین الاسلام حسنبنفضل طبرسی؛
۱۵. احتجاج، ابومنصور احمدبن ابوطالب طبرسی؛
خواننده عزیز میتواند در مورد امامت امیرالمومنین علیهالسلام به کتب زیر نیز مراجعه کند:
• الغدیر، علامه امینی.
• عبقات الانوار، میر سید حامد حسین.
• تذکره الخواصّ، سبط ابن جوزی.
• احقاق الحقّ، قاضی نورالله مرعشی.
• شبهای پیشاور، سلطان الواعظین شیرازی.
• المراجعات، سید عبدالحسین شرفالدین.
در مورد امام مهدی علیهالسلام و موضوع ظهور نیز به کتب زیر مراجعه فرمایید:
• منتخب الاثر، لطفالله صافی گلپایگانی.
• عَقدُ الدُّرر فی المهدیَُ المنتظر، یوسفبنالمقدس الشافعی.
• المهدیُّ عند اهل السنّه.
• احقاقُ الحقَّ، قاضی نورالله مرعشی.
• تذکره الخواصَّ، سبط ابن جوزی.
• الفصول المهمّه، شیخ حرعاملی.
در مورد تاریخ حدیث و حدیثشناسی و سیر آن نیز میتوان به کتب زیر مراجعه کرد:
• اضواء علی السُّنه المحمّدیَّه، محمد ابوریه.
• علم الحدیثِ، کاظم شانهچی.
• معرفه علوم الحدیث، حاکم نیشابوری.
• مقدمهّ ی مرآه العقول، علامه مجلسی.
• فرهنگ معارف اسلامی، ج۲، ذیل واژه حدیث.
• دایره المعارف فارسی، ج۲، ذیل واژه حدیث، ص۸۳۵و۸۳۶.
• تأسیس الشیعه، حسن صدر، صص۲۹۴-۲۷۸.
پینوشتها
۱. حشر: ۷.
۲. نساء: ۵۹.