متن برنامه ی درس هایی از قرآن کریم حجت الاسلام قرائتی به همراه پاسخ سوالات مسابقه
تاریخ پخش: 26/03/90
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
بینندگان عزیز بحث را زمانی تماشا میکنند که سیزده رجب است. سیزده رجب چند تا پیام دارد، یکی اینکه میگویند عدد سیزده نحس است غلط است. بهترین فرد هستی بعد از پیغمبر امیرالمؤمنین است که سیزده رجب دنیا آمد. پس اینکه سیزده نحس است از ذهنتان بیرون برود. این حرف اول است.
حرف دومش این است که حضرت علی در کعبه به دنیا آمد. چون همهی مردم وقت نماز رو به کعبه میایستند. خدا علی را در کعبه گذاشت، که هرکس توجه به کعبه میکند یاد علی هم بیفتد. این هم مسأله دوم.
مسألهی سوم ماه رجب و ماه شعبان و ماه رمضان از نه ماه دیگر بهتر هستند، و دعاهای خاصی دارد. دو تا عزیز مولود در ماه رجب هست. حدود 70 امتیاز امیرالمؤمنین دارد که روی کرهی زمین در طول تاریخ احدی ندارد. تکرار میکنم. روی کرهی زمین در طول تاریخ احدی ندارد و یکی از این هفتاد تا این است که حضرت علی در کعبه متولد شد. دیوار خانهی کعبه برای کسی شکافته نشد جز مادر علی، امیرالمؤمنین.
من دیروز فکر کردم چه بگویم، یک زیارتی است برای امیرالمؤمنین منتهی زیارت برای روز غدیر است. لکن در مفاتیح نوشته که از امام نقل شده که این زیارت را میشود هرروز خواند. در هر زمانی هم میشود خواند. در هر روزی و در هر زمان میشود خواند. در هر مکانی میشود خواند، لازم نیست در مقابل قبر باشیم. در هر زمان، در هر مکان، این زیارت قابل خواندن است. چه اشکالی دارد شما که پای تلویزیون هستید از همینجا یک سلامی به امیرالمؤمنین بکنید. من هم سلام میکنم.«السلام علیک یا ابالحسن یا امیرالمؤمنین و رحمه الله و برکاته».
1- آیات قرآن در زیارت روز غدیر
زیارت غدیر برای من جالب بود که این همه آیه قرآن دارد. تقریباً 23 آیه قرآن در این زیارتنامه هست. این خودش یک پیامی دیگر برای ما طلبهها دارد. که حرفهایتان قرآنی باشد. یک خرده تاریخ و شعر و قصه و اینها را یک خرده کم کنید، قرآن و حدیثش را اضافه کنید. زینب کبری در شام سخنرانی کرد، سخنرانیاش از قرآن موج میزند. فاطمه زهرا(س) وقتی دید حق شوهرش را ندادند یک سخنرانی کرد، سخنرانیاش از قرآن موج میزند. یک پیامی به همکارهای طلبه بدهم. اگر بناست روی منبر صحبت کنی، بیشتر حرفهایت باید قرآن باشد. آیهاش این است. «لِتُبَیِّنَ لِلنَّاس» (نحل/44) «لِتُبَیِّنَ لِلنَّاس» یعنی برای مردم بیان کن. چه چیزی را؟ «ما نُزِّل» آنچه را که نازل شده برای مردم بگو. چون تاریخ را آدم شک دارد راست است یا دروغ؟ شعر را آدم شک دارد که شاعر واقعیت گفته یا داغ کرده. چون گاهی وقتها شاعرها تحت یک هیجانی قرار میگیرند، و به خاطر آن هیجان شعرشان هم از مرز خارج میشود. به قول امروزیها میگویند میزنند تو خاکی! همهی کشتیها سوراخ دارد. حتی روایات، چون روایات جعلی هم داریم. روایات دروغ هم داریم. ولی قرآن «نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ» (حجر/9) کشتی بیسوراخ، قرآن است.
این خیلی برای من جالب بود که در این زیارتنامه بیست و چند تا آیهی قرآن است. حالا زیارتنامه را با هم بخوانیم.
2- حضرت علی(علیهالسلام)، صراط مستقیم دین
«السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا دِینَ اللَّهِ الْقَوِیم» علی جان سلام بر تو، دین قویم تو هستی. دین قویم همان قرآن است «ذلِکَ دینُ الْقَیِّمَهِ» (بینه/5)
«وَ صِرَاطَهُ الْمُسْتَقِیم» امام صادق(ع) فرمود: صراط مستقیم صراط علیبن ابی طالب است. «السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا النَّبَأُ الْعَظِیمُ الَّذِی هُمْ فِیهِ مُخْتَلِفُون». «نباء» خبر بزرگ تو هستی.
«السلام علیک یا أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ الْحَقُّ الَّذِی نَطَقَ بِوَلَایَتِکَ التَّنْزِیل» یا علی تو کسی هستی که خدا تعریفت را میکند. چه گفته؟ گفته: «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنِینأَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُم» آدرس آیه خدا مشتری است. خدا جان را میخرد. مال را به بهشت میخرد. تو جانت را به خدا فروختی. مالت را به خدا فروختی.
در قرآن گفته: «وَ جاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهادِه» (حج/78) اگر جهاد میکنید، حق جهاد. در زیارت داریم که «جاهدت فی الله حق جهاده» علی جان تو سیمای قرآنی، وجود تو قرآن مجسّم است. باز در زیارتنامه میخوانیم. اینها همه آیاتی است که در زیارتنامه آمده است. این مسأله مهمی است. یک قصهای برایتان بگویم.
3- خاطرهای از سخنرانی در آفریقا
سالی که چهارصد نفر از عزیزان ما در مکه شهید شدند، بنا شد از ایران، در جاهایی کنگرهای باشد، بنده هم جزء یک هیئت چند نفری به آفریقا رفتم. تقریباً از همه کشورهای آفریقا، روحانیون آنها جمع شدند. چون آنجا سعودی نفوذ داشت و حقوق میداد و شهریه و مسجد و چاپ قرآن و کتابخانه و حوزه علمیه، گفتند: کسی که اینجا صحبت میکند، نباید علیه سعودی یا علیه وهابیها حرف بزند. شبی که بنا بود من سخنرانی کنم. گفتند: شرطش این است که علیه سعودی صحبت نکنیم ما هم میخواستیم برویم بگوییم: بابا چهارصد تا شهید دادیم. آخر یک کسی به کسی گفت: پنیر بینمک بخور. گفت: پس بگو شیر. ما آمدیم که بگوییم: چهارصد تا شهید دادیم. حالا چیزی نگوییم که نمیشود. بعد دیدیم خوب صدها روحانی از کشورهای مختلف جمع شدند، اگر ما صحبت کنیم اینها بلند شوند بروند بدتر میشود. خدا یک چیزی به ذهن من انداخت. که تو چه کار داری سخنرانی کنی؟ اصلاً بیا زیارتنامه بخوان.
یک عکس گنبد پیغمبر را داشتیم، آن گنبد سبز، قبه الخضرا، یک عکس بود تقریباً یک متر در یک متر. به دوستم گفتم: تو میتوانی این عکس را بالای سر من نگه داری، من پشتم را به جمعیت میکنم، رویم را به عکس میکنم و زیارتنامه میخوانم. منتهی در زیارتنامه هرچه خواستم میگویم. یک جوان را دیدیم این عکس را هم کندیم و ما وقتی رفتیم از ایران صحبت کنیم. گفتم: بسم الله الرحمن الرحیم. من به جای اینکه با شما صحبت کنم، میخواهم با رسول الله صحبت کنم. با اجازه پشتم را به جمعیت کردم، شروع کردم. «السلام علیک یا رسول الله» یا رسول الله در قرآن گفتی: «لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ» (بقره/279) نه ظلم کنید و نه زیر بار ظلم بروید. بلند شو ببین امت تو به ضعفا ظلم میکنند، به جنایتکارها باج میدهند. بله قربانگوی آمریکا هستند، ولی به خود مسلمانها ظلم میکنند. نمونهاش را الآن میبینید.
«السلام علیک یا رسول الله» در قرآن گفتی روی پای خودت بایستی. بلند شو ببین امت تو به قدری وابسته هستند که سنگهای قبرت هم از خارج میآید. سنگهای مسجدالنبی… «السلام علیک یا رسول الله» در قرآن گفتی: دشمن خدا را بترسانید، «تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّه» (انفال/60) بلند شو ببین امت تو از آمریکا میترسند. «السلام علیک یا رسول الله» هی گفتم «السلام علیک یا رسول الله» یکی از آیات قرآن را خواندم. آقا جلسه شروع کرد گریه کردن، هیجانی، اصلاً من با اینها حرف نزدم. پشتم را به اینها کردم و با پیغمبر حرف میزدم. تمام… یک زیارتنامه خواندم، آمدند من را بغل کردند، بوسیدند گفتند: پشتت را به ما کردی، هرچه هم خواستی ما را فحش دادی، قرآن هم خواندی، حرفهایت را هم زدی و ما هم نمیدانستیم چه کنیم. البته اینها از امام سجاد است. اصلش برای امام سجاد است. امام سجاد چون حوزهی علمیه نداشت، پدرش امام حسین را کشتند، خفقان، خفقان! نه حوزهی علمیه، نه سخنرانی، نه خطبه نماز جمعه، هیچ امکاناتی نداشت. امام سجاد دو راه به وجود آورد. یکی دانشکدهی سری، برده را میخرید در خانه کار میکرد و شب عید فطر هم آزاد میکرد. اسمش بردهداری بود، اما در خانه یک دانشکدهای بود که فارغالتحصیلهایش شب عید فطر بود. یکی هم دعاهای امام سجاد. مثلاً امام سجاد میدید که طاغوت وارد شد همه بلند شدند احترام کردند، خندیدند. بگوید: نخندید. این طاغوت است. فوری او را میکشتند. امام حسین را این رقمی کشتند. امام سجاد صحنه را که میدید میگفت: خدایا اگر طاغوت وارد شد و من جلوی پایش بلند شدم من را ببخش. یعنی مردم غلط کردید بلند شدید. اگر در صورت طاغوتی خندیدم، من را ببخش. یعنی غلط کردید خندیدید. اگر دوات طاغوتی را مرکب ریختم، من را ببخش. یعنی تمام کار مردم را با «اللهم اغفر لی» میگفت یعنی کار شما غلط بوده.
یک چیز جالبی که آنجا بود، خوب ماجرا برای خیلی سال پیش است. امام زنده بود. بله، ماجرا برای بیست و چند سال پیش است. یکی از این آخوندها آمد گفت: تو به درد تلویزیون میخوری. گفتم: من در تلویزیون هستم. مثلاً میخواست بگوید: کار تو هنری بود…
4- مقایسه سخن امام علی(علیهالسلام) با سران امروز جهان
تولد امیرالمؤمنین را تبریک میگویم. تنها معصومی که هم خودش معصوم است و هم همسرش. امیرالمؤمنین! الآن ما میتوانیم یکی از کلمات امیرالمؤمنین را برداریم و آمریکا را محو کنیم. یک کلمه، امیرالمؤمنین که تولدش است و شما بحث را نگاه میکنید. ما سخن حضرت امیر را ببریم در آمریکا و بگوییم امیرالمؤمنین(ع) فرمود: «فضربه بضربه» (شرح نهجالبلاغه/ج9/ص117) ابن ملجم یکی به من زده، شما هم یکی به او بزنید. نگویید: او، امیرالمؤمنین را کشته است، ما هم او را تکه تکه میکنیم. یکی به یکی! آمریکا چه میگوید؟ امریکا میگوید: کل افغانستان به ساختمان دوقلوها. حضرت علی میگوید: یکی به یکی. آمریکا میگوید: کل افغانستان را میگیریم به خاطر دو قلوها، اگر دوقلوها را خودشان خراب نکرده باشند. الان حضرت علی بهتر از زمان قدیم میدرخشد.
السلام علیک یا امیرالمؤمنین، «هَلْ یَسْتَوِی الَّذینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذینَ لا یَعْلَمُون» (زمر/9) قرآن میگوید: آیا کسی که میداند با کسی که نمیداند یکسان است؟ بعد حضرت در همان زیارتنامه میفرماید: «فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ سَاوَاکَ بِمَنْ نَاوَاک» خدا لعنت کند کسی که تو را کنار دیگران گذاشت. تو کجا و دیگران کجا. تو خورشیدی و دیگران چراغ قوه هم نیستند.
روی کرهی زمین این حرف از یک حلقوم بیرون آمد. فرمود: «سَلُونِی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی» (شرحنهجالبلاغه/ج2/ص286) هرچه بپرسید جواب میدهم. مادر هنوز نزاییده کسی را که این حرف از حلقومش بیرون بیاید. بگوید: هرچه سؤال کنید من جواب میدهم. «سَلُونِی» سؤال کنید، «قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی» قبل از آنکه به فقدان من گرفتار شوید.
5- حضور حضرت علی(علیهالسلام) در میادین جنگ و جهاد
«السلام علیک یا ابالحسن یا امیرالمؤمنین» این سلامهایی را که میدهم، شما هم یک سلامی پای تلویزیون بدهید. من بلند میگویم، شما یواش بگویید. یک سلام به نجف! «السلام علیک یا ابالحسن یا امیرالمؤمنین» در زیارتنامه میگوید، قرآن دربارهی تو گفت: «فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدینَ عَلَى الْقاعِدین» (نساء/95) مجاهدین بر قاعدین فضیلت دارند. فاتح خیبر تو بودی. هیچ یک از اصحاب پیغمبر به اندازه امیرالمؤمنین در جبهه نبود. «فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدینَ عَلَى الْقاعِدین أَجْراً عَظیماً».
حضرت امیر(ع) رد میشد دو نفر به هم افتخار میکردند. او میگفت: کلیددار کعبه من هستم. او میگفت: مسئول آبرسانی به حجاج من هستم. حضرت امیر فرمود: والله من کلیددار نیستم، مسئول آب دادن هم نیستم. اما من قبل از شما دو تا به پیغمبر ایمان آوردم. سابقهی ایمانی من بیش از شماست. خیلی به آنها برخورد. چون آنها یک خرده ریش سفید بودند، حضرت علی هم جوان بود. رفتند گفتند: یا رسول الله! چنین شده است. آیه نازل شد، «أَ جَعَلْتُمْ سِقایَهَ الْحاج» (توبه/19) «سِقایَهَ الْحاج»، «سقایه» یعنی سقایی است. آب دادن، «أَ جَعَلْتُمْ سِقایَهَ الْحاجِّ وَ عِمارَهَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ» کلید داری کعبه و آب دادن به حاجیها را شما کنار ایمان گذاشتید؟ ایمان کجا و آنها کجا؟ مقایسه نکنید. قابل مقایسه نیست. یک کسی به شما بگوید: من هم شما را دوست دارم، هم کشمش را. خوب این فحش به شما است. «أَ جَعَلْتُمْ سِقایَهَ» چه چیزی را کنار چه چیز میگذارید؟
6- ولایت، تداوم بخش رسالت
علی که بود؟ یک چیزی برای شما بگویم. وزن امیرالمؤمنین در قرآن هم وزن توحید و نبوت است. خیلی مهم است. این تکه را با عنایت توجه کنید. یک مطلب مهمی میخواهم بگویم. خدا در قرآن در سه جا به پیغمبر اولتیماتوم میدهد. میگوید: پیغمبر «لَئِنْ أَشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُک» (زمر/65) مشرک شوی، عملت نابود است. اگر به قرآن یک کلمه اضافه کنی، «وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنا بَعْضَ الْأَقاویلِ» (حاقه/44) اگر به قرآن کلمهای اضافه کنی، این رگ را که رگ گردن است قطع میکنم. «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِل» (مائده/67) یا علی را معرفی کن، علی را معرفی نکنی 23 سال زحمت تو نابود است. خیلی مهم است. ولایت خیلی مهم است. اگر از توحید بیرون بروی، «لَیَحْبَطَنَّ» عملت نابود است. از قرآن بیرون بروی، نابودی. علی را معرفی نکنی، نابود هستی. وزن علی چیست؟ وزن علی خیلی است. «وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ» اگر نگویی نابود هستی. ما سابق شنیده بودیم میگفتند: نماز بیولایت قبول نیست. معلوم میشود نبوت بیولایت هم قبول نیست. چون خدا به پیغمبرش میگوید: اگر علی را معرفی نکنی خلاص! نه نماز بیولایت، رسالت بیولایت هم، نباید عقیده داشته باشیم.
7- رعایت حقوق بشر، حتی با قاتل و اسیر
«السلام علیک یا ابالحسن یا امیرالمؤمنین» خدایا زیارتش را با معرفت نصیب همه علاقمندان بفرما. دنیا علی را نشناخته، خلاص! تمام حقوقدانان بشر، تمام حقوقدانها دکترهای حقوق کرهی زمین جمع شوند، بگوییم: این حق است. امیرالمؤمنین سرش شکافته است. لیوان شیر برایش آوردند، فرمود: نصف این شیر را به ابن ملجم بدهید. گفتند: آقا قاتل است. گفت: بله! قاتل است، به جزایش میرسد. اما فعلاً که اسیر است باید او هم مثل من شیر بخورد. نصف لیوان شیر. اصلاً اگر این را بگویی، همهی حقوقدانان اگر غیرت داشته باشند باید آب شوند. این حقوق بشر است. حقوق بشر امروز دنیا مسخره است.
درود بر اسلام! اسلام حقوق بشر را میگوید. میگوید: اگر میخواهی نماز جمعه بروی، از شب جمعه بیست ساعت قبلش پیاز نخور. ممکن است بوی پیاز در دهانت باشد، فردا ظهر یک کسی کنارت بنشیند از بوی پیاز دهان تو ناراحت شود. این را میگویند: حقوق بشر. 20 ساعت قبل از نماز جمعه پیاز نخور. من نمیدانم اینها خیلی پررو هستند میگویند: حقوق بشر! دنیا اصلاً تمدنی نیست. دیوانه خانه است، وحشیخانه است. آنهایی که دم از حقوق میزنند، وحشیتر هستند. علم بشر را نجات نداد. هیچ دانشجویی و هیچ استاد دانشگاهی جرأت نمیکند این شعار را بدهد. شعار این است. بسم الله الرحمن الرحیم. هر کشوری دانشگاهش بیشتر است، آمار فسادش کمتر است. اگر یک وقت یک چنین شعاری دادیم، معلوم میشود علم بشر را نجات میدهد. الآن نه، هر کشوری پیشرفتهتر است، آمار جنایتش هم بیشتر است. ولی علم بشر را نجات نمیدهد. علم منهای تقوا این میشود که شده است. سوزن بینخ خون میاندازد. سوزن با نخ بود میدوزد. سوزن با نخ میدوزد. سوزن بینخ فقط خون میاندازد. علم بیتقوا و علم بیمعنویت هم همین است. بنابراین قرآن اول میگوید: «یُزَکِّیهِمْ» و بعد میگوید: «وَ یُعَلِّمُهُم» (آلعمران/164) اول ظرف را بشوی و بعد شیرش کن. چون ظرف نشسته را هرچه هم بریزی هم فاسد میشود. «یُزَکِّیهِمْ» قبل از «یُعَلِّمُهُم» است. البته یک آیه داریم «یُعَلِّمُهُم» جلو است. در قرآن یکبار داریم «یُعَلِّمُهُم وَ یُزَکِّیهِمْ» سه بار داریم «وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُم» حالا آن را هم برایتان بگویم چرا یکجا «یُعَلِّمُهُم» جلو است؟ آنجایی که «یُعَلِّمُهُم» جلو است، حرف خدا نیست. ابراهیم دعا کرد، گفت: خدایا «وَ ابْعَثْ فیهِمْ رَسُولاً» بعد از من پیغمبری به این مردم بده که «وَ یُعَلِّمُهُمُ… وَ یُزَکِّیهِم» خدا گفت: باشد. دعایت مستجاب است. پیغمبری میدهم اما نه پیغمبری که «یُعَلِّمُهُم وَ یُزَکِّیهِمْ»، پیغمبری که «وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُم». پس یکبار دیگر میگویم. یکبار در قرآن «یُعَلِّمُهُم» قبل از «یُزَکِّیهِمْ» است. سه بار «یُزَکِّیهِمْ» قبل از «یُعَلِّمُهُم» است. آنجایی که «یُعَلِّمُهُم» جلو است، سخن ابراهیم است. یعنی حضرت ابراهیم از این طرف گفت، خدا از آن طرف گوش داد.
امیرالمؤمنین، «السلام علیک یا ابالحسن یا امیرالمؤمنین» آیهای در قرآن، میگوید: «لا یَخافُونَ لَوْمَهَ لائِم» (مائده/54) مردانی هستند که از ملامتها، که در سایتها آمده، در اینترنت آمده، ماهوارهها آمده، مجلهها، روزنامهها، بولتنهای محرمانه، هرچه میخواهد باشد، باشد. تکان نمیخورند.
نقل شد که دکتر بهشتی(ره) به امام فرمود: طرفداران بنی صدر به من جسارت میکنند. امام فرمود: چه صدایی میآید؟ بهشتی گوش داد، دید مردم پشت دیوار میگویند: روح منی خمینی، بت شکنی خمینی! امام فرمود: آقای بهشتی، مردم کرهی زمین پشت این دیوار به من درود بفرستند، یا به من نفرین کنند، در من اثری ندارد. شما اگر در دستت طلا است، همهی کرهی زمین بگویند: سفال است، سفال است. آرامش داری. «أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (رعد/28) کسی که راهش درست است هرچه میخواهند دیگران بگویند، بگویند. با متلک از کارش دست برنمیدارد.
در یکی از جبههها آمدند گفتند: یا رسول الله! این علی همه چیزش خوب است. یک خرده خشک است. خشک است. مثلاً حالا یک کسی رفته یک غنایمی، یک شمشیری، انگشتری، چیزی غنایم گرفته. اصرار میکند که نه پس بده. پس بده. یک خرده خشن است. میدانید چه گفت؟ فرمود: علی خشن است. «لَخَشِنٌ» بله، امیرالمؤمنین خشن است. لکن «فِی ذَاتِ اللَّهِ» (بحارالانوار/ج41/ص116) در کار خدا خشن است. یعنی با کسی معامله نمیکند.
بچههای مسلمان را بردند که اینها را مسیحی کنند. معجزهی عیسی را نشان میدادند، هر دفعه معجزه میشده، بچه مسلمانها میگفتند: اللهم صل علی محمد و آل محمد! گفتند: ای بابا ما فیلم عیسی را نشان میدهیم، این صلوات بر محمد میفرستد. خشن است ولی، یتیم را میدید گریه میکرد. در هیچکس اینقدر صفتهای ضد و نقیض نمیتوانست جمع شود جز دربارهی امیرالمؤمنین.
8- حضرت علی(علیهالسلام)، مصداق کامل حزب الله
یک آیه داریم «فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ» (مائده/56) این جملهی «فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ» هم در زیارت امیرالمؤمنین است. میخواهد بگوید تو جزء حزب الله هستی. البته حزب الله را قرآن گفته چه کسانی هستند. کسانی که، کسانی که، کسانی که… بیخود کسی به خودش حزب الله نگوید. آخر گاهی وقتها برمیدارند یک شبنامه فحش میدهند به هرکس دلشان بخواهد. امضا میکنند حزب الله! حزب الله فحش میدهد؟ تو اگر حزباللهی هستی چرا فحش میدهی؟ معنای حزب الله، در قرآن… قرآن گفته: «اولئک» اینها حزب اللهی هستند. کسی به ظاهر نمیدانم ریش و اینها حزب اللهی نمیشود. البته ریش یک کمالی است، تراشیدنش هم حرام است. اما فقط ریش هم نیست. هم ریش و هم ریشه! بعضیها ریشه دارند، ریش ندارند. بعضیها ریش دارند، ریشه ندارند. بعضیها هم ریشه دارند، بعضیها نه ریشه دارند… (خنده حاج آقا) ما میگوییم باید با هم باشد. قرآن میگوید: حزب الله، حزب الله را در زیارتنامهی امیرالمؤمنین میگوید: تو هستی.
9- حضرت علی(علیهالسلام)، پیروز امتحانهای الهی
«وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّه» (انسان/8) در قرآن تعریف ابراهیم را میکند. ابراهیم خیلی امتحانات سختی داشت. میدانید بزرگترین امتحان ابراهیم چه بود؟ تقریباً صد سال بچهدار نمیشد، خیلی دعا کرد بچهدار شود. حالا هم که بچهدار شد، خدا به او گفت: این بچه را در بیابانهای مکه بگذار و برو. یک بچهی کودک با یک مادر جوان در بیابان داغ، بعد هم حالا بزرگ که شد، ده، سیزده ساله شد گفت: ابراهیم بچهات را بکش. که قرآن میگوید: خیلی امتحان سختی است. خیلی امتحانش سخت است. آدم صد سال در انتظار بچه باشد، حالا که ده، سیزده سالش است، میگوید: چاقو را بگذار و با دست خودت بکش. در زیارتنامه حضرت امیر آمده، میگوید: گفت «یا أَبَت» اینهایی که میخوانم آیهی قرآن است منتهی این آیهی قرآن در زیارتنامه آمده است. «یا أَبَتِ افْعَلْ ما تُؤْمَرُ» (صافات/102) وقتی پدرش حضرت ابراهیم گفت: «إِنِّی أَرى فِی الْمَنامِ أَنِّی أَذْبَحُک» (صافات/102) اسماعیل جان، من مأمور شدم تو را ذبح کنم. فرمود: «یا أَبَتِ» بابا جان! «افْعَلْ» انجام بده، «ما تُؤْمَرُ» امر خداست، چانه نزن. انجام بده. بعد میگوید: علی جان، تو هم وقتی گفتند: جای پیغمبر بخواب، خوابیدی! همینطور که اسماعیل خوابید، تو هم خوابیدی. اسماعیل آماده شد ذبح شود، تو هم آماده شدی کشته شوی. بزرگترین امتحان ابراهیم یک شب حضرت علی بود. تکرار میکنم، بزرگترین امتحان حضرت ابراهیم کشتن بچهاش بود. این یکی از کارهای حضرت علی بود.
یکی چیزی از ابن ابی الحدید بگویم. ابن ابی الحدید برای قرنها قبل است، از علمای اهل سنت است. میگوید: آیه «مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْری نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّه» (بقره/207) آیهای است که حضرت علی جای پیغمبر خوابید. تمام مفسرین آیه را مربوط به حضرت علی دانستند و جز کافر یا دیوانه این را انکار نمیکند. یعنی اگر کسی این را قبول نکند، یا کافر است یا دیوانه. ابن ابی الحدید سنی این را میگوید.
وقتی خدا به موسی گفت که «وَ اجْعَل لىِّ وَزِیرًا مِّنْ أَهْلىِ، هَارُونَ أَخِى» (طه/29 و30) خدا به موسی گفت: نزد فرعون برو. گفت: هارون بیاید، دو تایی برویم. حدیث داریم که «أَنْتَ مِنِّی بِمَنْزِلَهِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى» (بحارالانوار/ج5/ص69) همینطور که هارون برای موسی بازو بود، یا علی تو هم برای پیغمبر بازو هستی. بینندهها بدانند چه میگوییم. بحث تولد امیرالمؤمنین است. در زیارت امیرالمؤمنین 23 آیهی قرآن است، گفتیم اشاره کنیم. یکی از آیات قرآن این است که موسی وقتی برگشت دید مردم سراغ گوساله رفتند. چون بنا بود سی روز بماند، سی روزش چهل روز شد، یک هنرمند مجسمهساز به نام سامری طلاها را گرفت، یک گوسالهی طلایی ساخت، طوری هم ساخت مثل سوتهایی که در زمین ورزش میزنند، هوا که وارد میشد صدا میکرد. گفت: «هذا إِلهُکُم» (طه/88) خدای شما همین است. مردم هم از خداپرستی سراغ گوساله رفتند. موسی برگشت ریش برادرش را گرفت، کشید. گفتند: «لَنْ نَبْرَحَ عَلَیْهِ عاکِفینَ حَتَّى یَرْجِعَ إِلَیْنا مُوسى» (طه/91) ما دست از این گوساله برنمیداریم تا موسی برگردد. بعد میگوید: «وَ کَذَلِکَ أَنْتَ لَمَّا رُفِعَتِ الْمَصَاحِفُ» (بحارالانوار/ج97/ص367) علی جان تو هم همینطور. وقتی قرآنها را در صفین سر نیزه کردند، مردم گفتند: نه ما دست از قرآن برنمیداریم. همینطور که موسی را رها کردند، رفتند سراغ گوساله، همینطور در جنگ صفین علی را رها کردند، چشمشان به نیزهها بود. هرچه حضرت علی گفت: بابا من قرآن واقعی هستم. قرآن ناطق من هستم. گفتند: نه قرآن سر نیزه! «رُفِعَتِ الْمَصَاحِفُ»
در قرآن آیه داریم بعضی از مردم منتظر شهادت هستند و حضرت علی(ع) شب نوزدهم منتظر بود. هی میآمد به اطراف نگاه میکرد، میگفت: امشب آن شبی است که من منتظرش هستم. حرفهایم را جمع کنم.
یک دعا میکنم همه شما آمین بگویید. خدایا آن به آن، روز به روز، ساعت به ساعت ایمان ما را نسبت به خودت، و پیغمبرت و وحیت و اهل بیتش و امیرالمؤمنین و حضرت مهدی، روز به روز ایمان ما را بیشتر بفرما. دینمان را باید از اینها بگیریم. کسانی که جای دیگر میروند سرشان به سنگ خواهد خورد. میگوییم: آقا تو مرید چه کسی هستی؟ میگوید: فلانی! میگوییم: این کجا درس خوانده؟ تو ریشهی چه کسی هستی مریدش شدی؟ این کجا بوده؟ اسلامشناسی که این را تربیت کرده است چه کسی است؟ من نمیدانم ما چطور لباسمان را به خیاط میدهیم، کفشمان را به کفاش میدهیم، خانهمان را به بنا و معمار میدهیم. اما دین فکرمان را از هرکس که آروغ میزند میگیریم. از حضرت عبدالعظیم یاد بگیرید. حضرت عبدالعظیم شهر ری نزد امام هادی آمد، گفت: من کاری به کسی ندارم. دینم را به تو عرضه میکنم. دین من این است. من عقیدهام این است. عقیدهام این است. عقیدهام این است. امام هادی فرمود: «أَنْتَ وَلِیُّنَا حَقّاً» (بحارالانوار/ج3/ص268) حتماً تو ولی ما هستی. دینمان را عرضه کنیم. من خودم این کار را کردم. نزد یکی از علمای درجه یک رفتم، گفتم: آقا عقیدهی من این است، این است، گفت: درست است. مگر میشود آدم دینش را از روزنامه و مقاله و فیلم و شعر و شاعر و نمیدانم عارف و نمیدانم از هرکسی که… مگر من دینم را باید از این بگیرم. مخ ما گرانترین عضو ما است. شما برای تنت لباست را به خیاط میدهی، آنوقت مغزت را در اختیار هرکسی میگذاری؟ به چه دلیل، این چه امتیازی برای تو دارد؟ سابقهاش چیست؟ سوادش چیست؟
خدایا دست ما را از قرآن و اهل بیت کوتاه نکن. تولد آقا امیرالمؤمنین را تبریک میگویم. خداوند انشاءالله در دنیا زیارت با معرفتش را قسمت ما بکند. در آخرت هم ما را مشمول شفاعتش قرار بدهد.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»
« پاسخ سؤالات مسابقه »
1- آیه 111 سورهی توبه خداوند را چگونه معرفی میکند؟
1) خریدار جان و مال
2) بخشندهی جان و مال
3) گیرندهی جان و مال
2- آیه 279 سورهی بقره بر چه امری تأکید میورزد؟
1) به دیگران ظلم نکنید
2) زیربار ظلم دیگران نروید
3) هر دو مورد
3- آیه 95 سورهی نساء چه گروهی را برتر از دیگران میشمرد؟
1) عالمان
2) مجاهدان
3) عابدان
4- رابطه تعلیم و تزکیه در قرآن کریم چگونه است؟
1) تعلیم مقدّم بر تزکیه
2) تزکیه مقدّم بر تعلیم
3) بدون تقدّم و تأخّر
5- آیه 207 سورهی بقره در شأن چه کسی نازل شده است؟
1) رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله)
2) حضرت علی(علیهالسلام)
3) امام حسین(علیهالسلام)
لینک شرکت در مسابقه : www.gharaati.ir/quiz/index.php
منبع:پایگاه اطلاعات قرآنی و مذهبی