امام صادق علیه السلام با بعضی از اصحاب برای تسلیت به خانه ی یکی از خویشاوندان می رفتند. در بین راه بند کفش امام صادق علیه السلام پاره شد به طوری که کفش به پا بند نمی شد. امام کفش را به دست گرفت و پای برهنه به راه افتاد.
ابن ابی یعفور- که از بزرگان صحابه ی آن حضرت بود- فورا کفش خویش را از پا درآورد، بند کفش را باز و دست خود را دراز کرد به طرف امام تا آن بند را بدهد به امام که امام با کفش برود و خودش با پای برهنه راه را طی کند.
امام با حالت خشمناک روی خویش را از عبد اللّه برگرداند و به هیچ وجه حاضر نشد آن را بپذیرد و فرمود:
«اگر یک سختی برای کسی پیش آید، خود آن شخص از همه به تحمل آن سختی اولی است. معنا ندارد که حادثه ای برای یک نفر پیش بیاید و دیگری متحمل رنج بشود». [1]
[1] . بحارالانوار ، ج /11ص 117.
منبع: داستان راستان،شهید مطهری،جلد اول.