مومنان و برپا داشتن نماز

مومنان و برپا داشتن نماز

الّذین یقیمون الصّلوه و یؤتون الزّکوه و هم بالاخره هم یوقنون.
همان کسانی که نماز را برپا می‌دارند و زکات را ادا می‌کنند و به آخرت یقین دارند. «نمل ، 2 و 3»
در آیه‌ فوق اقامه‌ نماز که یکی از صفات مؤمنان بوده بیان شده و به این ترتیب، هم اعتقاد آنها به مبدأ و معاد محکم است و هم پیوندشان با خدا و خلق. بنابراین اوصاف فوق اشاره‌ای به اعتقاد کامل و برنامه‌ عملی جامع آنهاست. در اینجا این سؤال پیش می‌آید که اگر این گروه از مؤمنان هم از نظر مبانی اعتقادی و هم عملی راه مستقیم را برگزیده‌اند دیگر چه نیازی است که قرآن برای هدایت آنها بیاید. ولی با توجه به اینکه هدایت دارای مراحل مختلف است که هر مرحله مقدمه‌ای است برای مرحله‌ی بالاتر، پاسخ این سؤال روشن می‌شود.
به علاوه تداوم هدایت خود مسأله‌ی مهمی است و همان چیزی است که ما شب و روز در نماز‌های خود با گفتن «اهدنا الصراط المستقیم» از خدا می‌خواهیم که ما را در این مسیر ثابت دارد و تداوم بخشد که بی‌لطف او این تداوم ممکن نیست.[1] اهمیت نماز
صاحب المیزان می‌فرماید:
مقصود از ذکر نماز و زکات ذکر نمونه‌ای از اعمال صالحه است و اگر از میان اعمال صالحه این دو را نام برد، چون این دو هر یک در باب خود رکن هستند.
نماز در عبادت‌های راجع به خدایتعالی و زکات در آنچه راجع مردم است،‌و از نظری دیگر نماز در اعمال بدنی و زکات در اعمال مالی.
ـ اهمیت خاص اقامه نماز و انفاق در میان عبادات است.
ـ تلاش مؤمنان، برای برپایی نماز در جامعه است.
ـ اهمیت خاص یقین به آخرت و نقش مهم در آن در تقوا.
ـ اعمال صالحه وقتی در جای خود قرار می‌گیرد که توأم با یقین به آخرت باشد زیرا عمل هر قدر هم صالح باشد با تکذیب آخرت اثرش خنثی و اجرش حبط می‌شود.[1] . تفسیر نمونه، ج 15. ص 396، 397.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید