سوء استفاده از عقاید مهدویت (2)

سوء استفاده از عقاید مهدویت (2)

هـ) صفات شخصی حضرت مهدی (علیه السلام)
زیبایی و تناسب اعضا و جوارح انسان از نعمت های الهی است که خداوند آن را به حجّت خویش عنایت کرده است و نمی توان آن را به طور کلی تشریح نمود، ولی به برخی از روایات که دربردارنده اوصاف زیبای ظاهری اوست می پردازیم:
1. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: المهدیُّ منّی، أجلی الجبهه، أقنی الأنف؛ مهدی از من است. او دارای پیشانی بلند و گشاده و نیز دارای چهره و بینی برآمده است. (1)
2. در جای دیگر فرمود: أکحل العینین، کثّ اللحیه، علی خدّه الأیمن خال؛ او دارای دو چشم مشکی رنگ و ریشی پر که بر سمت راست صورت [گونه ی او] خالی وجود دارد. (2)
3. امیر مؤمنان (علیه السلام) فرمود: المهدیُّ أَقبَلُ أَجعَدُ، هو صاحبُ الوَجهِ الأَقمَرِ والجَبینِ الأَزهرِ و صاحبُ العَلامَهِ و الشَأمَهِ العالِمُ غیرُ مُعَلَّمٍ، المُخبَرُ بالکائناتِ قبل أن یُعلَمَ… ألا إنّ المهدیّ یَطلبُ القصاصَ ممّن لایَعرِفُ حقَّنا وهو الشاهِدُ بالحقِّ و خلیفهُ اللهِ علی خلقِ اللهِ. اِسمُه کاسمِ جدِّه رسولِ الله (صلی الله علیه و آله و سلم)، ابنُ الحسنِ بنِ علیِّ مِن وُلدِ فاطمهَ مِن ذرّیّهِ الحسینِ وَلَدی…؛ مهدی، قائم آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) دارای چشمانی مشکی است که سیاهی آن به سمت پایین متداول است. دارای صورتی گرد و مویی پرچین است. چهره اش سفید و درخشنده و پیشانی اش نورانی است. او دارای علامتی مخصوص [ هم چون خال بر گونه ی راست و نشانه و مُهری همانند مُهر نبوّت در بین دو شانه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)] است. او دانای علوم و اسرار الهی است، بدون آن که معلمی او را آموزش داده باشد. خبر می دهد از آنچه در اسرار هستی وجود دارد، قبل از آن که کسی خبر دهد… .
آگاه باشید همانا مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) انتقام ما را از آنانی که حق ما را نشناختند خواهد گرفت. او شاهد حقیقی بر همه ی مردم و جانشین خدا بر خلق در روی زمین است. نام مبارکش همانند جدّش، پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) است. او فرزند امام حسن عسکری [علیه السلام] از فرزندان فاطمه [علیها السلام] و از نسل حسین [علیه اسلام] فرزند من است. (3)
4. اباصلت هروی گفته است از حضرت رضا (علیه السلام) پرسیدم: نشانه ها و صفات شخصی حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) چیست تا به هنگام ظهور او را بهتر بشناسیم؟
حضرت رضا (علیه السلام) فرمود: عَلامَتُهُ أن یَکُونَ شَیخَ السِّنِّ شَابِّ المَنظَرِ حَتِّی إِنَّ النَّاظِرَ إِلَیهِ لَیَحسَبُهُ ابنَ أَربَعِینَ سَنَهً أو دُونَهَا وَ إِنَّ مِن عَلامَتِهِ أَن لا یَهرَمَ بِمُرُورِ الأیَّامِ وَ الَّیَالِی حَتِّی یَأتِیَ أَجَلُهُ؛ نشانه او این است از نظر سن و سال واقعی کهن سال است، اما چهره و جمال او جوانی توانا، خوش منظر و پرطراوت است، به طوری که هر کس به او نگاه می کند او را جوانی چهل ساله و یا کمتر می بیند و از نشانه های او این است که با گذشت شب و روز پیر نمی شود و هم چنان جوان و شاداب می ماند تا پایان عمرش فرا رسد. (4)

و) اهمیّت صفات شخصی بقیه الله الأعظم (علیه السلام)
ذکر صفات شخصی حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) حائز اهمیت والایی است، زیرا مردم جهان باید رهبر قدرت مند الهی خود را بشناسند و در برابر او تسلیم محض باشند و نکند بعضی از شیادان (5) از این منصب الهی سوء استفاده کنند و برخی مردم ساده لوح، دنبال آن حرکت کنند و دنیا و آخرت خویش را بر باد دهند و آن شیادان به مطامع شیطانی خود برسند؛ همان طور که نمونه های گوناگونی، مدّعی چنین منصب و شخصیتی شدند و پس از مدت کوتاهی رسوا گردیدند و اهداف خبیث و پلیدشان برملا گشت؛ چنان چه در بحث « مدعیان دروغین مشاهده و ارتباط » گذشت.
امام جعفر صادق (علیه السلام) فرمود: إِنَّ مِن أَعظَمِ البَلِیِّهِ أَن یَخرُجَ إِلَیهِم صَاحِبُهُم شَابّاً وَ هُم یَحسَبُونَهُ شَیخاً کَبِیراً (6)؛ همانا از بزرگ ترین آزمایش های الهی این است که صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به صورت جوان ظهور می کند، در حالی که یاران او گمان می کنند او پیرکهن سالی است.
علی بن موسی الرضا (علیه السلام) فرمود:
إِنَّ القَائِمَ هُوَ الَّذِی إِذَا خَرَجَ کَانَ فِی سِنِّ الشُیُوخِ وَ مَنظَرِ الشَّبَابِ، قَوِیّاً فِی بَدَنِهِ حَتِّی لَو مَدَّ یَدَهُ إِلَی أَعظَمِ شَجَرَهٍ عَلَی وَجهِ الأرضِ لَقَلَعَهَا وَ لَو صَاحَ بَینَ الجِبَالِ لَتَدَکدَکَت صُخُورُهَا، یَکُونُ مَعَهُ عَصَا مُوسَی وَ خَاتَمَ سُلَیمَانَ (علیهما السلام). ذَاکَ الرّابِعُ مِن وُلدِی یُغَیِّبُهُ اللهُ فِی سِترِهِ مَا شاءَ؛ همانا قائم آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) وقتی که خروج می کند، در سن بالا و کهن سالی است ولکن چهره او جوان و پرطراوت است. او دارای نیروی بدنی فوق العاده ای است، چنان چه دست خویش را دراز کند و بخواهد تنومندترین درخت روی زمین را از جای بکند، آن را خواهد کَند. چنان چه بر کوه ها و بلندترین ارتفاعات، فریادی زند صخره های آن در هم می ریزد و به خود می لرزد. گویا در دستش عصای موسی و انگشتر سلیمان (علیهما السلام) است [و قدرت اعجاز و شگفت انگیز در همه ی وجودش دیده می شود]. (7)
در جای دیگر امام صادق (علیه السلام) درباره ی قائم آل محمد (عجل الله تعالی فرجه الشریف) فرمود: کَأَنِّی بِالقَائِمِ عَلَی نَجَفِ الکُوفَهِ… لا یَهوِی بِهَا إِلَی شَیءٍ أَبَداً إِلّا هَتکَهُ اللهُ فَإِذَا هَزَّهَا لَم یَبقَ مُؤمِنٌ إِلّا صَارَ قَلبُهُ کَزُبَرِ الحَدِیدِ وَ یُعطَی المُؤمِنُ قُوَّهَ أَربَعینَ رَجُلاً…؛ گویا من قائم آل محمد (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را در نجف (کوفه) می بینم که ظهور کرده است. سراغ چیزی را نخواهد گرفت، مگر این که خداوند آن را حاضر کند و از جایش برکَنَد و جدایش نماید و باقی نمی ماند فرد مؤمن مگر این که دلش همانند قطعه ی آهنی خواهد شد و به افراد مؤمن، نیرو و توان چهل نفر عطا خواهد شد. (8)
موسی بن جعفر (علیهما السلام) بعد از نماز عصر برای حضرت بقیّه الله (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دعا کرد و وقتی سائل پرسید: مَن المدعّو له؟ برای چه کسی دعا می فرمایید؟ امام هفتم (علیه السلام)، قائم آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) را چنین معرفی کرد: ذَاکَ المَهدِیُّ مِن آلِ محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) ثُمَّ قَالَ (علیه السلام): بِأَبِی المُنتَدَحُ البَطنِ، المَقرُونُ الحَاجِبَینِ، أَحمَشُ السَّاقَینِ، بَعِیدٌ مَا بَینَ المَنکِبَینِ، أَسمَرُ اللَّونِ، یَعتَارُهُ مَعَ سُمرَتِهِ صُفرَهٌ مِن سَهَرِ اللَّیلِ، بِأَبِی مَن لَیلُهُ یَرعَی النُّجُومَ سَاجِداً وَ رَاکِعاً بِأَبِی مَن لا یَأخُذُهُ فِی اللهِ لَومَهُ لائِمٍ مِصبَاحُ الدُّجَی بِأَبِی القَائِمُ بِأَمرِ اللهِ… (9)؛ آن کسی را که برایش دعا می کنم، او مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از اهل بیت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) است. پدرم به فدای گشاده تن و راست قامت! آن کس که دو ابرویش نزدیک به هم و ساق های باریکش در کنار یک دیگر، شانه هایش پهن [بین دو شانه فاصله قابل توجهی است]، چهره اش گندم گون، که بر اثر شب زنده داری به زردی گراییده، پدرم فدای کسی باد که با سجده ها و رکوع های طولانی و خاضعانه ستارگان شب را رصد می کند. پدرم فدای کسی باد که در راه خدا هیچ گونه ملامت و سرزنشی بر او اثر نمی کند [و او را از پا در نمی آورد]. او روشن گر هر گونه تاریکی است. پدرم فدای کسی باد که با فرمان خداوند قیام می کند و به پا می خیزد.
این نمونه ای از احادیث بود که از پیامبر گرامی اسلام و جانشینان بر حقّش به ما رسیده و در بردارنده نشانه ها و صفات ظاهری و معنوی اوست. به راستی مجموعه ی این صفات زیبا را در غیر حجت خدا و صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نمی توان یافت. به طور مسلّم، او اسوه ی جهانی خلقت و خلیفه خدا در روی زمین است و او تنها وجودی است که همه اوصاف زیبای ظاهری و معنوی را داراست و اوست که مظهر صفات جلال و جمال باری تعالی می باشد. شاعر گفته است:

شد عالمی اسیر جمال تو، رخ نما * * * تا عاشقانه سیر جمال خدا کنند
روی تو را ندیده خریدار بوده اند * * * « تا آن زمان که پرده بر افتد چه ها کنند »
از ما جمال خویش مپوشان که گفته اند * * * « اهل نظر معامله با آشنا کنند »
پروانه سوخت ز آتش هجران ولی نگفت * * * « شاهان کم التفات بحال گدا کنند » (10)

ز) رابطه العالم الاسلامی و اعتقاد به مهدی (علیه السلام)
در میان اسناد مربوط به ظهور مهدی (علیه السلام)، نامه ای است که آن را فردی از اهل سنّت کینیا به « رابطه العالم الاسلامی » (11) نوشته است. آن چه در ذیل می خوانید پرسش و پاسخ اجمالی و تفصیلی آن نامه است که در 31 می 1976 میلادی، مسئولان رابطه العالم الاسلامی نوشته اند:
ابومحمد شوس طندی از کینیا نوشته است:
سلام علیکم و رحمه الله؛ چنان چه به پرسش های من درباره ی مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) پاسخ دهید، تشکّر می کنم و ممنون شما خواهم بود.
آیا اعتقاد به ظهور مهدی – علیه السلام – جهت از بین بردن ظلم و ستم و جای گزینی عدل و داد صحیح است؟ پشتوانه ی اعتقادی آن چیست؟
او در چه زمان و مکانی ظهور خواهد کرد؟
مدّت حکومت وی چقدر به درازا خواهد کشید؟
نَسَب و حَسَب او به چه کسی خواهد رسید؟
موضع گیری اندیشمندان اسلامی چگونه است؟
چنان چه مقدور است تألیفاتی را در این زمینه معرّفی فرمایید.
ابومحمد، شوس طندی / کینیا
31 می 1976 میلادی
« الرابطه العالم الاسلامی » دو پاسخ مختصر و مفصّل ارسال کرده است؛ نامه ی اول در یک صفحه، با امضای « الامین العامّ محمد صالح القزاز » و نامه ی دوم در سه صفحه، با امضای مسئول اداره مجتمع فقهی اسلامی به نام محمد المُنتصَر الکتانی:

پاسخ اجمالی:
متن صادره از روابط عمومی رابطه العالم اسلامی / مکّه مکرّمه درباره ی [امام مهدی (علیه السلام)] مورّخ 1396/10/23 هـ.ق به برادر گرامی، ابو محمد شوس طندی، کینیا: (12)
درود و رحمت و برکات الهی برای شما! اما بعد، پاسخ مختصر به نامه ی شما به تاریخ 31/ می / 1976 میلادی که در بردارنده ی چند پرسش از زمان و مکان ظهور حضرت مهدی. در پاسخ شما می گوییم: عقاید شما را ارج می نهیم و با توجه به فتوا و رأی صادره فاضل ارجمند، شیخ محمد منتصر کتّانی درباره [امام] مهدی منتظر آن را تأیید می نماییم و هم چنین هیئت دانشمندان دینی ما و شخصیت های برجسته همانند شیخ بافضیلت، صالح بن عنیمین و شیخ احمد محمد جمال و شیخ احمد علی و نیز شیخ عبدالله خیاط همگی آن را تأیید و تقریر نموده اند.
براساس احادیث وارده از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) درباره ی « مهدی » و مکتوبات ابن تیمیه در کتاب « منهاج » و ابن قیم در کتاب « المنار »، فتوای فوق صادر گردیده و با اراده خداوند – متعال – به زودی پاسخ تفصیلی خود را درباره ی « مهدی » دریافت خواهید نمود و شما و امثال شما از آن بهره مند می شوید. توفیق و ثبات قدم را برای شما آرزومندیم.
تبریکات ما را پذیرا باشید.
روابط عمومی – محمد صالح القزاز

پاسخ تفصیلی: (13)
بعد از درود و سلام بر شما
پاسخ به سؤال برادر مسلمان [ارزش مند] از اهل کینیا درباره ی مهدی منتظر [علیه السلام] نسبت به زمان ظهور و مکانی که در آن قیام می کند و آن چه را که می توان نسبت به مهدی (علیه السلام) اطمینان پیدا کرد و معتقد بود:
او (مهدی) محمد بن عبدالله حسنی علوی فاطمی، همان مهدی موعودی است که انتظار خروج و ظهور او را در آخرالزمان داریم که ظهور او از نشانه های بزرگ قیامت است. او از مغرب زمین ظهور می کند که مردم با او در سرزمین حجاز بیعت خواهند نمود؛ آن هم در مکّه مکرّمه در داخل مسجد الحرام بین رکن [حجر الاسود] و مقام [ابراهیم (علیه السلام)] و بین درب کعبه شریف در نزدیک ملتزم.
ظهور می کند آن گاه که فساد و کفر و تجاوز همه ی مردم را در همه ی ساعات فرا گیرد. او زمین را پر از عدل و داد می کند؛ همان طور که از جور و ستم پر شده باشد. بر همه ی جهان حکومت خواهد کرد و همه ی گردن کشان و متجاوزان در برابر او تسلیم می گردند یا او را با دل می پذیرند و در برابر قدرتش تسلیم می شوند.
او به زودی حاکم کُره ی زمین می گردد و مدّت حکومتش هفت سال به طول می انجامد. بعد از ظهور و یا هم زمان با ظهورش، عیسی (علیه السلام) فرود می آید و با فرمان او دجّال را می کشد و یا در کشتن دجّال در نزدیکی « باب لُد » در سرزمین فلسطین، مهدی را یاری می دهد.
او آخرین خلفای راشدین دوازده گانه ای است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) از آنان خبر داده (و احادیث آن در صحاح ذکر شده است). احادیث درباره ی مهدی از بسیاری از صحابه پیامبر نقل شده و به آن بزرگوار اسناد داده شده است که می توان برخی از آنان را نام برد؛ همانند عثمان بن عفان، علی بن ابی طالب، طلحه بن عبدالله، عبدالرحمان بن عوف، عبدالله بن عباس، عمّار بن یاسر، عبدالله بن مسعود، ابو سعید خدری، ثوبان، قرّه بن أیاس مزنی، عبدالله بن حارث بن جزء، ابوهریره، حذیفه بن یمان، جابر بن عبدالله، ابوأمامه، جابر بن ماجد صدفی، عبدالله بن عمر، انس بن مالک، عمران بن حصین و امّ سلمه. اینان بیست نفری هستند که ما بر آنان آگاهی یافتیم و بسیاری از صحابه گران قدر درباره ی مهدی (علیه السلام) گفتار زیادی داشته اند که مجال بررسی سلسله روات آنان وجود ندارد که حکم مرفوعه بودن بر آن ها می شود. این احادیث مرفوعه و اقوال دیگر، از جمله چیزهایی است که بر فرمایش پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) اعتماد نموده اند و بر همین اساس بسیاری از کتاب های اسلامی و حدیثی از سنن و معجم ها و مسانید تدوین گشته است که می توان کتاب های ذیل را نام برد:
سنن ابن داوود، ترمذی، ابن ماجه، ابن عمر والدانی مسند احمد بن حنبل، ابن یعلی و بزاز و صحیح حاکم و معجم های طبرانی (کبیر و وسیط) و معجم رویانی و الدار قطنی فی الافراد و ابونعیم در اخبار مهدی، خطیب در تاریخ بغداد، ابن عساکر در تاریخ دمشق و دیگر تألیفات و کتاب ها و برخی هم تألیف خود را اختصاص به مهدی [علیه السلام] داده اند؛ همانند ابونعیم در اخبار مهدی، ابن حجر هیثمی در کتاب قول المختصر فی علامات المهدی المنتظر و شوکانی در التوضیح فی تواتر ما جاء فی المنتظر و الدجال و المسیح و ادریس عراقی در المهدی و ابوالعباس بن عبدالمؤمن مغربی در کتاب الوهم المکنون فی الردّ علی ابن خلدون و آخرین بحث پرباری که درباره ی مهدی خواندم از مدیر دانشگاه اسلامی مدینه منوّره است که در مجلّه دانشگاه، در چند شماره تدوین شده بود.
و هر آینه تصریح شده بر این که احادیث درباره ی مهدی « متواتر » است و عده ی زیادی از شخصیت های قدیمی و فعلی آن را پذیرفته اند؛ همانند:
سخاوی در فتح المغیث و محمد بن احمد السفاوینی در شرح العقیده و ابوالحسین الآبری در مناقب الشافعی و ابن تیمیه در فتاوی و سیوطی در الحاوی و ادریس عراقی مغربی در المهدی و شوکانی در التوضیح فی تواتر ما جاء فی المنتظر و الدجال و المسیح و محمد بن جعفر کتّانی در نظم المتناثر فی الحدیث المتواتر و ابوالعباس بن عبد المؤمن مغربی در الوهم المکنون من کلام ابن خلدون.
ابن خلدون در مقدمه خود تلاش کرده است احادیث مربوط به مهدی [علیه السلام] را خدشه دار کند. از این رو استدلال خویش به حدیثی که ابن ماجه نقل کرده تمسّک می کند و آن این که « لا مهدیّ الّا عیسی؛ مهدیی وجود ندارد مگر این که همان عیسی است » که این حدیث ساختگی است و در نزد ابن ماجه از اعتباری برخوردار نمی باشد که پیشوایان دینی و رهبران مذهبی و دانشمندان در برابر ابن خلدون موضع گرفته اند و سخن او را بی اساس دانسته اند و آن ها را باطل و غیر قابل باور خوانده اند و گفته اند: ابن خلدون از جرگه ی دانشمندان دین شناس نیست و هر چه را اظهار داشته، گناه است.
شیخ ما، ابن عبدالمؤمن، کتابی در ردّ ابن خلدون به چاپ رسانده است که بیش از سی سال است که در شرق و غرب شناخته شده است و در میان مردم وجود دارد.
[در پایان باید گفت] همه ی حافظان و محدّثان تصریح کرده اند که احادیث مربوط به مهدی، صحیح و حسن است و در تواتر قطعی و صحّت آن ها شکی وجود ندارد.
همانا اعتقاد به ظهور مهدی (علیه السلام)، واجب و لازم است و همانا این مطلب از عقاید اهل سنّت و جماعت است و کسی نمی تواند آن را انکار کند، مگر از سنت و احادیث بی خبر باشد و بخواهد در عقاید اسلامی خویش بدعت ایجاد کند. خداوند آن کس را به راه حق هدایت کند و راه راست را بدو نشان دهد.
مدیر اداره مجمع فقهی اسلامی
محمد المنتصر الکتانی (14)
پی‌نوشت‌ها:

1. کشف الغمه، ج 3، ص 259؛ بحارالانوار، ج 51، ص 80 – 90 و ملامحسن فیض کاشانی، المحجه البیضاء، ج 4، ص 340.
2. کامل سلیمان، یوم الخلاص، ص 76.
3. الزام الناصب، ج 2، ص 200.
4. صدوق، کمال الدین، ج 2، باب 57، ص 558، ح 12 و بحارالانوار، ج 52، ص 258.
5. همانند سفیانی در ارتش سوریه، پخش عکس در برخی از روستاهای کرمان، به دام انداختن دختران معصوم و پاک دامن با این حیله و مکر و سوء استفاده جنسی، اخّاذی و تکدّی از این راه و… که می توان به برخی جراید مراجعه کرد.
6. نعمانی، الغیبه، ص 188.
7. کمال الدین و تمام النعمه، ج 2، ص 376، ب 35.
8. ابن قولویه، کامل الزیارات، ص 120.
9. علامه میرزا محمد تقی موسوی اصفهانی، مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم (علیه السلام)، ج 2، ص 18، ح 1053.
10. همه مصرع هایی که در گیومه آمده، از لسان الغیب، حافظ شیرازی است و محمد علی مجاهد (پروانه)، سیری در ملکوت، ص 228.
11. الرابطه العالم الاسلامی، مرکز بحث و بررسی مسائل فرهنگی اهل سنت، بزرگ ترین مرکز تبلیغاتی حکومت سعودی است که در آن، عده ای از علمای سلفی و وهّابی مشغول کارهای فرهنگی هستند و بیشتر سمینارها و نشست های علمی و… توسط آنان برگزار می شود و پاسخ به سؤال مراجعه کنندگان به عهده ی آنان است. ساختمان متعلّق به رابطه العالم الاسلامی در شهر مکّه، در نزدیکی اول جاده قدیمی « جدّه » واقع شده است.
12. [نصّ ما صدر عن الأمانه العامّه لرابطه العالم الإسلامی / مکَه المکرّمه حول المهدی (علیه السلام) بتاریخ 1396/10/23 هـ] المکرّم أبو محمد شوس المحترم طندی/ کینیا:
السلام علیکم و رحمه الله و برکاته و بعد: إشاره إلی خطابکم المورّخ فی 31/ مایو/ 1976 م المتضمّن استفسارکم عن موعد ظهور المهدی و فی أیّ مکان یقیم.
نفیدکم بأنّنا نرفق لکم مع خطابنا إلیکم ما جاء من الفتوی فی مسأله المهدی المنتظر و قد قام بکتابته فضیله الشیخ محمّد المنتصر الکتانی و أقرّته اللجنه المکوّنه من أصحاب الفضیله الشیخ صالح بن عنیمین و فضیله الشیخ أحمد محمّد جمال و فضیله الشیخ أحمد علیّ و فضیله الشیخ عبدالله الخیّاط.
و قد دعم الفتوی بما ورد من أحادیث المهدیّ عن الرسول صلّی الله علیه و آله و سلّم و بما ذکره ابن تیمیّه فی المنهاج بصحّه الاعتقاد و ابن القیم فی المنار… و إن شاء الله تعالی ستجدون فی الکتابه طلبکم و ما ینفعکم فی مسأله المهدی أنتم و مَن کان علی مثلکم، آملین لکم التوفیق و السداد.
و تقبلوا تحیّاتنا… الأمین العام
« محمد صالح القزاز »
13. [جواب المجمع الإسلامی] للأمانظ العامّه الموقّره؛
بعد التحیّه: جواباً عمّا یسأل عنه المسلم الکینی فی شأن المهدی المنتظر عن موعد ظهوره و عن مکان الّذی یظهر منه و عن ما یطمئنّه عن المهدیّ علیه السلام.
هو: محمّد بن عبدالله الحسنی العلوی الفاطمی المهدیّ الموعود المنتظر موعد خروجه فی آخر الزمان و هو من علامات الساعه الکبری یخرج من المغرب و یبایع له فی الحجاز فی مکّه المکرّمه بین الرکن و المقام – بین باب الکعبه المشرّفه و الحجر الأسود عند الملتزم -.
و یظهر عند فساد الزمان و انتشار الکفر و ظلم الناس یملأ الأرض عدلاً و قسطاً کما ملئت جوراً و ظلماً یحکم العالم کلّه و تخضع له الرقاب بالإقناع تاره و بالحرب أخری.
و سیملک الأرض سبع سنین و ینزل عیسی علیه السلام من بعده فیقتل الدجّال أو ینزل معه فیساعده علی قتله بباب لدّ بأرض فلسطین.
و هو آخرالخلفاء الراشدین الإثنی عشر الّذین أخبر عنهم النبیّ صلوات الله و سلامه علیه فی الصحاح. و أحادیث المهدی وارده عن الکثیر من الصحابه یرفعونها إلی رسول الله صلّی الله علیه و سلّم. و منهم: عثمان بن عفان، و علیّ بن أبی طالب، و طلحه بن عبدالله، و عبدالرحمن بن عوف، و عبدالله بن عباس، و عمّار بن یاسر، و عبدالله بن مسعود، و أبوسعید الخدری، و ثوبان، و قرّه بن أیاس المزنی، و عبدالله بن الحارث بن جزء و أبوهریره، و حذیقه بن الیمان و جابر بن عبدالله و أبوأمامه و جابربن ماجد الصدفی، و عبدالله بن عمر، و أنس بن مالک و عمران بن حصین و أم سلمه.
هؤلاء عشرون منهم ممّن وقفت علیهم و غیرهم کثیر و هناک آثار عن الصحابه مصرّحه بالمهدیّ من أقوالهم کثیره جدالها حکم الرافع إذا لا مجال للاجتهاد فیها.
أحادیث هؤلاء الصحابه الّتی رفعوها إلی النبیِ صلّی الله علیه و سلّم و الّتی قالوها من أقوالهم اعتماداً علی ما قاله رسول الله صلوات الله و سلامه علیه رواها: الکثیر من دواوین الإسلام و أمّهات الحدیث النبوی من السنن و المعاجم و المسانید منها:
سنن أبی داوود، و الترمذی، و ابن ماجه، و ابن عمر والدانی و مسانید أحمد، و ابن یعلی و البزاز و صحیح الحاکم، و معاجم الطبرانی: الکبیر و الوسیط و الرویانی، و الدار قطنی فی الافراد و أبونعیم فی أخبار المهدی، و الخطیب فی تاریخ بغداد و ابن عساکر فی تاریخ دمشق و غیرها.
و قد خصّ المهدیّ بالتألیف: أبونعیم فی أخبار المهدیّ و ابن حجر الهیثمی فی القول المختصر فی علامات المهدیّ المنتظر، و الشوکانی فی التوضیح فی تواتر ما جاء فی المنتظر و الدّجال و المسیح و إدریس العراقی المغربی فی تألیفه المهدیّ و أبو العباس بن عبد المؤمن المغربی فی کتابه: الوهم المکنون فی الرّد علی ابن خلدون.
و آخر من قرأت له عن المهدیّ أنّها متواتره جمع من الأعلام قدیماً و حدیثاً منهم:
السخاوی فی فتح المغیث، و محمد بن أحمد السفاوینی فی شرح العقیده، و أبوالحسین الآبری فی مناقب الشافعی، و ابن تیمیه فی فتاواه، و السیوطی فی الحاوی، و إدریس العراقی المغربی فی تألیف له عن المهدی، و الشوکانی فی التوضیح فی تواتر ما جاء فی المنتظر و الدجال و المسیح، و محمد بن جعفر الکتانی فی نظم المتناثر فی الحدیث المتواتر، و ابوالعباس ابن عبدالمؤمن المغربی فی الوهم المکنون من کلام ابن خلدون رحمهم الله و حاول ابن خلدون فی مقدّمته أن یطعن فی أحادیث المهدیّ محتجّاً بحدیث موضوع لا أصل له عند ابن ماجه: لا مهدی الّا عیسی. و لکن ردّ علیه الأئمّه و العلماء و أنّه لیس من علماء الشریعه و أنّه قال باطلاً من القول وزوراً. و خصّه بالردّ شیخنا ابن عبدالمؤمن بکتاب مطبوع متداول فی المشرق و المغرب منذ أکثر من ثلاثین سنه.
و نصّ الحفّاظ و المحدّثون علی أنّ أحادیث المهدیّ فیها الصحیح و الحسن و مجموعها متواتر مقطوع بتواتره و صحّته.
و أنّ الاعتقاد بخروج المهدیّ واجب و أنّه من عقائد أهل السنّه و الجماعه و لاینکره إلّا جاهل بالسنّه و مبتدع فی العقیده.
والله یهدی الی الحقّ و یهدی السبیل.
مدیر اداره المجمع الفقهی الاسلامی
محمد المنتصر الکتانی
14. مؤسسه النشر الاسلامی، احادیث المهدی (علیه السلام) من مسند احمد بن حنبل، ص 161 – 165.
منبع مقاله :
زمانی، احمد؛ (1393)، اندیشه انتظار (شناخت امام عصر(عج) و چگونگی حکومت جهانی صالحان)، قم: بوستان کتاب، چاپ پنجم

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید