در اهمیت روزه چه می دانید؟

در اهمیت روزه چه می دانید؟

همه ما می‌دانیم که روزه یکی از مهمترین عباداتی است که خداوند برای بندگانش واجب فرموده است. اما شاید به طور تفصیل از اهمیت آن آگاهی نداشته باشیم. اینکه تاریخ پیدایش روزه از چه زمانی بوده است و یا چه مسائلی باعث فزونی و دوچندانی اهمیت روزه می‌شود.
شاید تا کنون درباره پیدایش روزه و چگونگی تشریع آن در دین مبین اسلام، نکته و یا مطلبی به گوش شما نرسیده باشد. جالب است بدانید که می‌توان تاریخ تولد روزه را از زمان آدم ابوالبشر معرفی کرد.ا
اگرچه در چگونگی و نحوه وجوب روزه اختلافاتی وجود داشته ولی اصل این عبادت بزرگ از همان ابتدا تا کنون، ثابت بوده و هم اکنون نیز بر امت آخرین فرستاده الهی، از واجبات مهم الهی به شمار می‌رود.
روزه ، عبادت دیرینى است که پیدایش آن را مى توان با حضور آدم (ع ) در زمین و پس از خروج وى از بهشت ، مقرون دانست .
مفسر معروف ، علامه طبرسى مى نویسد: روزه در میان انبیاء و امت آنان ، همواره از زمان آدم تا کنون مورد توجه بوده است . (1)امیرالمومنین (ع ) مى فرماید: روزه ، عبادت قدیمى است که خدا هیچ امتى را از آن بر معاف نداشته است (2). قرآن مى فرماید: اى کسانى که ایمان آورده اید! روزه بر شما واجب شد همان گونه که بر پیشینیان مقرر شده بود (3)، این آیه نشان مى دهد که روزه عبادت سابقه دار است .
امام باقر (ع ) فرمود: همواره در ماه رمضان ، روزه واجب بود و این وجوب فقط براى انبیاء مقرر و براى امت آنان در غیر رمضان ، روزه واجب بوده ، ولى امت محمد (ص ) مورد لطف ویژه خدا واقع گشته از این حیث در ردیف انبیا قرار گرفتند. (4)
مردى از ابن عباس از چگونگى روزه انسانهاى برگزیده تاریخ ، سؤ ال کرد.
ابن عباس در پاسخ گفت : پیامبر اکرم (ص ) فرمود: برترین روزه ، روزه داشتن برادرم داود پیامبر است ، که در طول سال همیشه یک روز را روزه مى داشت و یک روز را افطار مى کرد، سلیمان نیز در هر ماه ، سه روز اول ماه و سه روز وسط و سه روز آخر آن را روزه دار بود، عیسى ، همواره روزه دار بود و مریم نیز همیشه دو روز را روزه و دو روز را افطار مى نمود.
پیامبر اسلام (ص ) نیز در هر ماه اول ، وسط و آخر آن را روزه مى گرفت و مى فرمود: این همیشه روزه دارى است (5).
حضرت مریم وقتى که عیسى را به دنیا آورد، به او گفتند: اى مریم ! مادرت که آدم درستى بود، چطور شد که شما بدون شوهر، فرزند آوردى ؟ (6)
مریم به فرزند خود اشاره کرد و گفت : تو بر پاکدامنى من گواه بده . عیسى (ع ) به امر خدا به زبان آمد و از پاکدامنى مادرش خبر داد. وقتى که به مریم گفتند چرا خودت حرف نمى زنى و از بچه استمداد مى کنى ، پاسخ داد: من نذر کردم که روزه دار باشم و با هیچ کس صحبت نکنم (7).
و باید در امساک و سکوت حکیمانه باشم . (8)این سخن نشان مى دهد که در زمان مریم امساک و از سخن نیز مرسوم بوده است . و مى توان گفت : مریم نذر کرده بود که روزه بدارد و در سکوت حکیمانه به سر ببرد.
گوستاولوبون وزیر اسبق فرهنگ فرانسه در کتاب تاریخ تمدن اسلام و عرب بابى دارد به نام سنتهاى عرب ، مى نویسد: در میان عرب ، پیش از اسلام سنت روزه دارى به چشم مى خورد. (9)
این نویسنده مسیحى مذهب در فصل آداب و اخلاق اسلامى یادآور مى شود که روزه نصارى 40 روز و روزه مسلمانان 30 روز است ، ولى بسى سخت است . در عین حال ، مسلمانان دلبستگى بیشترى نسبت به روزه دارند.
موسى کلیم الله در مناجات خود راز برترى امت محمد (ص ) بر سایر امتها را جویا شد. ندار رسید که امت محمد (ص ) به خاطر ده خصلت ، از جمله روزه دارى در ماه مبارک رمضان ، بر امتهاى دیگر برترى دارند.
آرى ، امتهاى گذشته ، روزه مى داشتند، ولى در غیر ماه مبارک رمضان و فقط انبیاء در ماه مبارک رمضان روزه مى گرفتند، لکن خدا بر آحاد مسلمین تفضل کرد و آنان را در ردیف انبیاى پیشین قرار داد و روزه در ماه مبارک را براى آن منظور فرمود. (10)
موساى کلیم در مناجات خود از درگاه الهى پرسید: آیا کسى را همانند من گرامى داشته اى ؟ ندا رسید: من بندگانى در آخر زمان دوران خاتمیت دارم که آنان را از طریق ماه رمضان گرامى داشتم . (11)
چرا در آیه ابلاغ وجوب روزه ، سخن از وجوب روزه در تاریخ گذشته به میان آمده است ؟ (12)باید به این نکته روانشناختى توجه داشت که اگر کار سخت و دشوار براى همگان مقرر گردد، تحمل آن براى افراد از حیث روانى قضیه دشوار نخواهد بود. مفسر معروف ، فخر رازى مى نویسد: چون روزه ، یک عبادت طاقت فرساست ، عمومیت آن براى همگان ، مایه تقویت توان و مقاومت است . والشى ء الشاق اذا عم سهل تحمله (13)

تشریع روزه در اسلام
در سال دوم هجرت وجوب روزه به مسلمانان ابلاغ شد، گرچه مسلمانان مى دانستند که روزه ، مورد توجه رسولخداست ؛ زیرا آن حضرت در برخى اوقات روزه مى داشت .
مرحوم طبرسى در تفسیر مجمع البیان مى نویسد: دو چیز در صدر اسلام براى روزه داران واجب بود، که بعدا خدا آنها را تخفیف داد و نادیده گرفت . این دو عبارت اند از: اولا روزه داران پس از افطار، فقط تا وقتى که به خواب نرفته بودند مجاز بودند غذا بخورند. این حکم لغو شد؛ یعنى تخفیف داده شد. ثانیا؛ در صدر اسلام زناشویى ، در شب و روز ماه رمضان حرام بود، این حکم نیز پس از چندى لغو گردید و به روز ماه مبارک رمضان ، اختصاص یافت ، پس روزه در اسلام ، در سال دوم هجرت واجب شد و داراى ویژگیهاى فوق بود که بعدا این ویژگیهاى از سوى پروردگار متعال مورد تخفیف قرار گرفته و از مدار وجوب خارج شد (14)
زمخشرى در کشاف ، مطلب فوق را با اندکى اختلاف نقل مى کند، او در ذیل آیه احل لکم لیله الصیام الرفث الى نسائکم (15)مى نویسد: در شب ماه رمضان پس از افطار، خوردن و آشامیدن و مباشرت با همسر جایز بود تا هنگامى که نماز عشا خوانده نشده و یا آدمى به خواب نرفته باشد و پس از آن حرام بود… عمر بن خطاب شبى در ماه رمضان بعد از نماز عشا با همسر خود مواقعه نمود ولى پشیمان گشت و پریشان خاطر پیش رسول خدا به توبه و ندامت پرداخت که چرا دستور خدا را نادیده گرفته ، پیامبر (ص ) به او فرمود: از تو انتظار چنین گناهى نبود. البته افراد دیگرى نیز همین گونه خطا را مرتکب گشته بودند… پس از آن آیه فوق نازل شد (16).
صاحب مجمع البیان در ذیل آیه 189 سوره بقره مى نویسد: در آغاز، روزه براى پیران و کسانى که طاقت روزه دارى را ندارند مقرر بوده است که بعدا نسخ گردید. (17)
در کتاب تفسیر الصافى ذیل آیه فمن کان منکم مریضا آمده است که در امم پیشین ، بر خلاف امت اسلام روزه براى مسافران نیز مقرر بوده است .(18)
طبق دستور شارع مقدس نباید در سفر روزه گرفت ؛ لذا پیامبر (ص ) فرموده اند: (19)انسان روزه دار در مسافرت ، مانند فرد غیر روزه دار در محل اقامت خویش است ؛ یعنى اگر کسى ، بدون توجه به دستور شرع مقدس ، در سفر روزه بگیرد، چنان است که در غیر سفر، روزه خود را عمدا بخورد.
البته حساب افرادى که باید در سفر روزه بگیرند جداست ، از آن جمله است کسى که سفر او سفر معصیت باشد و نیز افرادى مثل برخى از رانندگان و کسانى که نذر کرده اند که در سفر روزه باشند و یا قصد اقامت ده روز در سفر را دارند.

پی‌نوشت‌ها:

1-ر.ک : طبرسى ، جوامع الجامع ، ج 1، ص 103.
2-ر.ک : طبرسى ، جوامع الجامع ، ج 1، ص 103.
3-بقره : 183.
4-ر.ک : حر عامل ، وسایل الشیعه ، ج 7، ص 172.
5-ر.ک : حر عامل ، وسایل الشیعه ، ج 7، ص 322.
6-مریم : 28.
7-مریم : 29.
8-بحار الانوار، ج 97، ص 351.
9-گوستاولوبون ، تمدن اسلام و عرب : ترجمه فخر داعى ، باب سنت هاى عرب ، ص 654.
10-تفسیر الصافى ، فیض کاشانى در ذیل آیه 285 بقره و وسائل الشیعه ، ج 7، ص 224.
11-نورالثقلین : ج 1 ص 163.
12-بقره 183.
13-ر.ک : فخر رازى ، تفسیر کبیر، ج 5، ص 75.
14-جوامع الجامع ، ج 1، ص 106: وسائل الشیعه ، ج 7، ص 81.
15-بقره : 187.
16-کشاف ، ج 1، ص 228.
17-ابن ادریس ، السرائر، ج 1، صص 364-315.
18-طبرسى ، مجمع البیان ، ج 1، ص 112؛ جوامع الجامع ، ج 1، ص 106.
19-ر.ک : طبرسى ، جوامع الجامع ، ج 1 ص 103.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید