روزه ؛ تمرین عملی تقوا

روزه ؛ تمرین عملی تقوا

در مقاله حاضر نویسنده با تشریح هدف و فلسفه روزه و غایت نهایی آن که رسیدن به تقوا است کیفیت روزه در اوایل اسلام و انواع روزه و آثار و کارکردهای روزه را مورد بررسی قرار داده که با هم آن را از نظر می گذرانیم.

معنی و مفهوم تقوا
تقوا به معنای نگه داشت و پرهیز از پلشتی ها و پلیدهای عقلانی و عقلایی و شرعی، در فرهنگ قرآنی از جایگاه ارزشی والایی برخوردار است. بسیاری از احکام و پاداش ها مبتنی بر این اصل است و حتی دریافت پیام های وحی و قرار گرفتن در مسیر هدایت الهی و بهره مندی از آن، چنان که آیات نخست سوره بقره بیان می کند، منوط به تحقق نوعی تقوای عقلانی و عقلایی است. به این معنا که بهره مندی از هدایت در زمانی برای شخص ممکن است که او براساس فطرت پاک خویش به طور طبیعی از پلشتی ها و پلیدی های عقلانی و عقلایی پرهیز کند و به اصول اخلاقی و هنجارهای عرف اجتماعی پای بند باشد. چنین شخصی از این آمادگی برخوردار می شود که از آموزه های وحیانی سود برد و با عمل به اوامر و نواهی (تقوای شرعی) در مسیر کمالی قرار گیرد.
در تحلیل قرآنی، تقوای الهی به معنای عمل به آموزه های وحیانی است. بر این اساس می بایست اوامر را نیز به شکلی به نواهی بازگرداند و گفت که مراد از این که کاری انجام بگیرد به معنای آن است که کاری ترک نشود. بر این اساس می توان گفت که اصول آموزه های وحیانی بر ترک است و چنان که از همان آغاز آفرینش حضرت آدم (علیه السّلام) به عنوان نخستین موجود انسانی از او خواسته شده بود به درخت ممنوع نزدیک نشود اما به دلایل و عواملی چند چون وسوسه های دشمن کینه توز و انتقام ستان و سوگند خورده وی یعنی ابلیس و نیز عدم وجود عزم (لم نجد له عزما) اقدام به عمل خوردن می کند و رانده شدن از بهشت خاص خویش را سبب می شود.
بر این اساس می توان گفت که خداوند از حضرت آدم (علیه السّلام) خواسته بود که نسبت به درخت، خود نگه دار باشد و با در پیش گرفتن تقوا و پرهیز از آن خود را گرفتار خوردن و تبعات آن نکند ولی چنین امری اتفاق نیافتاد و حضرت به کاری که از آن نهی شده بود اقدام کرد.

رسیدن به کمالات، پاداش متقیان
قرآن پاداش بهشت و دست یابی به کمالات را مبتنی بر تقوا می داند و در آیات بسیاری بهشت و نعمت های آن را از آن متقین برمی شمارد که با خودداری و پرهیز از نواهی عقلی و عقلایی و شرعی، خود را در مسیر کمالی قرار داده و به شخصیتی دست یافته اند که می بایست در جایگاه بلندمرتبه دیگری غیر از زمین قرار گیرند و به شکل دیگری زیست و تکامل خویش را ادامه دهند و بهره های بیش تری از هستی و نعمت های خداوندی ببرند.
برای دست یابی به تقوای کامل و تمرین دستیابی به آن، روش های مختلفی در آموزه های وحیانی بیان شده است که یکی از مهم ترین آن ها، تمرین روزه است. روزه از نظر ساختاری چیزی جز ترک اموری نیست مانند ترک خوردن، آشامیدن، گناه و آمیزش و مانند آن و از این نظر شبیه نهی آدم (علیه السّلام) می باشد. بر این اساس می توان مولفه روزه را ترک اموری چند و کف نفس از آن ها دانست که همان معنای پرهیز و خودداری از ارتکاب اعمالی است که از آن به تقوا نیز یاد می شود.
در حقیقت خداوند از انسان ها می خواهد تا در یک ماه، تمرین پرهیزگاری کنند و بر ترک مجموعه ای از اعمال اهتمام ورزند.
در این مجموعه هیچ فعلی انجام نمی شود؛ از این رو، نماز خواندن شرط تحقق روزه نیست و روزه گرفتن با ترک مجموعه های بیان شده تحقق می یابد هر چند که شخص با ترک نماز گناهی مرتکب می شود ولی روزه وی باطل نیست و نام روزه دار بر روزه دار بی نماز نیز اطلاق می گردد.

تقوا، علت اصلی روزه
خداوند در بیان علت و انگیزه وجوب روزه برانسان ها درهمه شرایع وحیانی آسمان به تقوا اشاره می کند و می فرماید: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ «خداوند به عنوان قانون بر شما روزه را نگاشت و حکم کرد چنان که بر کسانی که پیش از شما بودند این حکم نوشته شده تا شاید شما تقوا پیشه کنید. (بقره آیه 183)
درآیه به صراحت بیان شده است که هدف از روزه دست یابی روزه داران به تقوا است و به کارگیری واژه لعل (شاید) به این علت است که روزه به معنای تقوا نیست بلکه تمرین تقوایابی است. بر این اساس است که فعل (تتقون) آورده شده است؛ زیرا اگر روزه مساوی با تقوا بود نیازی نبود که واژه لعل و فعل تتقون به کار رود، چه اگر روزه همان تقوا بود و شخص با انجام آن متقی می شد. این صیروره و شدن را به شکلی اسمی تبیین می کرد و می فرمود: حتی تکونوا متقین؛ تا شما متقی شوید.
هر چند اعمالی که از انسان در روزه خواسته شده در حوزه ترک و پرهیزگاری قرار می گیرد ولی اموری که انسان خواسته شده آنها را ترک کند، بخش کوچکی از پرهیزگاری در حوزه اصول عقلی و عقلایی است که برای مهار شهوات و سرکشی و طغیان آن مقرر شده است.
به این معنا که خردمندان نیز برای مهار شهوات و سرکشی و طغیان آن مقرر شده است.
آن به خودداری از اموری چون خوردن آشامیدن و غیره دست می زنند ولی هرگز این خردمندان تقوا را این امور بر نمی شمارند بلکه آن را کاری تمرینی برای مهار و کنترل نفس می دانند.
به سخن دیگر اموری که در مجموعه روزه مورد توجه قرارگرفته حتی در میان خردمندان عالم به عنوان اموری تمرینی برای ایجاد تقوا و مهار نفس مطرح است و آن را برابر با تقوا نمی شمارند. این همان معنایی است که در آیه به شکل «لعکم تتقون» بیان شده است تا یادآور این مطلب باشد که آن چه مهم و اساسی و مطلوب اصلی خداوند در بیان وجوبی روزه است، دست یابی به تقوای کامل می باشد.
با توجه به مطالب پیش گفته می توان به صراحت بیان داشت که انگیزه وجوب روزه از سوی خداوند تمرین تقوا از سوی روزه داران است تا بتوانند در امور مهم دیگری به ویژه درعمل برای دست یابی به متاعی دنیوی، خیانتی را مرتکب نشوند.

اشکال روزه
در گذشته برای دست یابی به تقوا و تمرین آن، اشکال دیگری از روزه مطرح بود و از نظر زمانی نیز مدت آن بیش تر و سخت تر بود. به این معنا که هم از نظر تعداد روزها شخص می بایست چهل روز را روزه می گرفت و هم باید در طول شبانه روز تنها یک وعده غذا می خورد.

روزه در اوایل اسلام
البته در آغاز اسلام این گونه بود که شخصی که شب هنگام افطار خویش را می خورد و می خوابید در هنگام سحر و برخاستن از خواب شب نمی توانست چیزی بخورد و یا بیاشامد. افزون بر این نمی توانست در طول مدت ماه رمضان در هنگام شب با همسر خویش خلوت کند و هرگونه عمل جنسی غیرمجاز بود. این مطلبی است که در آیات 183 تا 187 سوره بقره بدان پرداخته شده است. خداوند در این آیات می فرماید: «بر شما نزدیکی با همسرانتان در شب های روزه حلال شده است… زیرا شما به خودتان خیانت می کردید و نمی توانستید جلوی شهوت جنسی خویش را بگیرید و به نزدیکی با آنان اقدام می کردید… اکنون می توانید به ایشان نزدیک شوید و حکم پیشین برداشته شده است.
از آن جایی که در آخر زمان، مردان و زنان به علل تجملات و امور دیگر گرایش بیش تری به یک دیگر یافته اند و شرایط و مقتضیات متحول شده نوعی تغییر نیز در غرایز جنسی مردان و زنان پدید آمده است و این همانند تغییراتی است که موجب بلوغ زودرس دختران و پسران می شود. از این رو در جوامع مختلف سن ازدواج از آغاز بلوغ جنسی نه سنی در نظر گرفته شده است تا جلوی فساد گرفته شود.
هرگاه با تغییرات آب و هوائی و یا تحولات اجتماعی، بلوغ جنسی زودرس، تحقق یابد می بایست براساس بلوغ عمل کرد نه این که به سن افراد توجه شود؛ زیرا بلوغ جنسی گرایش های میان دختران و پسران را افزایش می دهد و محدودیت سازی ازدواج براساس سن موجب افزایش فساد و فحشا در جامعه می شود.
این مسئله در زمان پیامبر (ص) به سبب تغییرات شدید پوششی و مقتضیات دیگر به گونه ای تشدید شده بود و مردان و زنان نمی توانستند مدت سی روز را در پیش همسر بی ارتباط جنسی باقی بمانند و این گونه بود که تغییر غرایز موجب شد تا حکم اسلامی در این باره تغییر کند و خداوند دستور جدیدی را صادر نماید که با تغییرات غریزی هماهنگ باشد وگرنه اگر بر حکم پیشین پافشاری می شد نه تنها آموزش و تمرین تقوایی صورت نمی گرفت بلکه مردان و زنان به احکام خیانت می کردند و آن را دور می زدند و رفتاری برخلاف رشد و بالندگی انجام می دادند.
اصولا ثابت شده است که اگر حکمی برخلاف غرایز و فطرت انسانی باشد موجب می شود تا مردم برخلاف حکم رفتار نمایند و این گونه است که حکم و قانون زیر پا گذاشته می شود. بنابراین اسلام از آن جایی که مبتنی بر اصول عقلانی و عقلایی است و دستوری برخلاف فطرت نمی دهد و بنا ندارد تا غرایز را سرکوب نماید بلکه می کوشد تا آن را در مسیر درست به کار گیرد و مدیریت نماید و لذا دستور حرمت نزدیکی باتوجه به تغییر غرایز و تشدید آن را لغو می کند.
روزه که می بایست تمرین تقوایابی باشد اگر برخلاف مدیریت غرایز باشد موجب می شود یا مردم از حالت طبیعی و فطری بیرون روند مانند راهبه ها که به سرکوب غرایز جنسی می پردازند و یا این که به خود و دیگری خیانت کنند چنان که کشیش های کاتولیک به هم جنس گرایی رو آورده اند و گناهی را با عملی مباح جایگزین نموده اند.
به سخن دیگر امری مباح به کناری می رود و امری گناه جایگزین آن می شود و دین این گونه از گردونه زندگی خارج می شود.
استاد مطهری بر این باور بود که اگر دین مخالف فطرت و در راستای سرکوب غرایز وارد عمل شود نتیجه آن یا کنار نهادن دین و مخالفت با آن درنهایت است و یا این که مردم خود را از حالت طبیعی بیرون می برند که این گونه عمل نیز خود مشکل دیگری در راه دین است.
به هر حال آن چه که می بایست عامل تمرین تقوا شود خود عامل گسترش فحشا و تباهی و پلیدی می شود و به تعبیر قرآن خیانت به عنوان عمل انسانی گسترش می یابد و عامل بازدارنده از خیانت (یعنی روزه به عنوان تمرین تقوا و بازداشت از خیانت و پلیدی) خود عامل ایجادی آن می شود که آیات پیشین به صراحت بدان اشاره کرده است.
بر این اساس در یک حکم و قانون کلی باید گفت که قانون و حکم می بایست شرایط و مقتضیات زمان و مکان و تغییرات در غرایز را درنظر بگیرد وگرنه یا اصولا کنار نهاده می شود و یا موجب تباهی و فساد و فحشا در جامعه می شود. چنان که تغییرات بلوغ در جوامع امروزی و بلوغ زودرس نوجوانان امری است که می بایست مورد توجه قرار گیرد و شرایط سنی ازدواج به کنار نهاده شود وگرنه می بایست با پلیدی روسپی گری نوجوانان به عنوان معضل اجتماعی کنار آمد.

روزه سکوت
از دیگر اشکال روزه که پیش از این وجود داشته و برای دست یابی به تقوا و تمرین آن مطرح بوده است روزه سکوت است. روزه سکوت نوعی تمرین در جلوگیری نفس از بیان امور لغو و بیهوده و مهار و کنترل زبان است. بسیاری از گناهان چون غیبت و تهمت از زبان سرچشمه می گیرد و در جوامع پخش می شود. شایعات و فحشا نیز این گونه رواج می یابد. از این رو خداوند در قرآن از روزه سکوت خبر می دهد. (مریم آیه 26)
این روزه سکوت چنان که از داستان حضرت مریم (علیه السّلام) استفاده می شود کارکرد خوبی نسبت به افزایش اتهامات داشته و جلوی آن را می گرفت. (همان)
البته برخی بر این باورند که روزه سکوت بخشی از عنوان کلی روزه بوده است و شخص روزه دار در گذشته افزون بر ترک مواردی چون خوردن و نوشیدن و مانند آن می بایست به ترک سخن نیز اقدام می کرد و یا خود را موظف می دانست که این بخش را نیز مراعات کند. به سخن دیگر روزه سکوت اختیاری بود و همانند اعتکاف از آغاز واجب نبود ولی وقتی فرد آن را شروع می کرد می بایست به اتمام برساند همین معنا نیز در روزه سکوت وجود داشته و شخص افزون بر روزه عادی نیت می کرد که روزه سکوت را نیز بگیرد.
هدف از همه این امور دست یابی به تقوا و تمرین تقواپیشگی بود و شخص می توانست اموری دیگر را برای افزایش قدرت و پرهیز خویش به روزه خود اضافه کند.
از کسانی که روزه سکوت اختیار کرده بودند حضرت زکریا است که این عمل را برای دست یابی به حاجت خویش انجام داد. وی برای برآوردن دعا و نیاز خویش روزه گرفت که برای افزایش و تشدید آن سکوت را نیز بدان اضافه کرد.
البته در حال حاضر روزه سکوت تشریع نشده ولی از آن نهی نیز نشده و انسان می تواند برای تمرین تقوای خویش روزه سکوت را به قصد رجا بگیرد.

آثار دیگر روزه
چنان که گفته شد هدف و انگیزه اصلی وجوب روزه و تشریع آن، دست یابی به تقوا و تمرین آن بوده است با این همه قرآن برای آن آثار و کارکردهای دیگری نیز بیان کرده است که از آن جمله می توان به بهره مندی از خیر و نیکی خداوند در حق وی اشاره کرد که در آیه 184 سوره بقره آن را از آثار روزه برشمرده است.
پذیرش توبه کسی که قتل خطایی را مرتکب شده از دیگر کارکردهای روزه است. از آن جایی که هرگونه قتل انسانی گناه و جرم است و به عنوان پلیدی و نابهنجاری عقلی و عقلایی و شرعی قلمداد می شود کسی که قتل خطایی مرتکب شده می بایست افزون بر پرداخت دیه، برای رهایی از آثار و پیامدهای روحی و روانی، خود را با روزه تنبیه کرده و تقواپیشگی و مهار نفس را تقویت کند. از این رو دو ماه روزه برای چنین شخصی واجب شده است و به عنوان شرط پذیرش توبه از قاتل خطایی خواسته شده که دو ماه روزه بگیرد. (نساء آیه 94)
از دیگر کارکردها و آثار روزه می توان به جلب رضایت و امدادهای خاص الهی (بقره آیه 45 و نیز 153) و دریافت بشارت های خاص الهی (توبه آیه 112) اشاره کرد.
برای سپاسگزاری به درگاه خداوند (بقره آیه 185) و دست یابی به موفقیت و پیروزی و غلبه بر مشکلات روحی و معنوی و مادی و دنیوی (بقره آیه 45) و نیز تعظیم خداوند و ستایش وی (بقره آیه 185) می توان از روزه بهره گرفت و به این نتایج دست یافت.
این ها برخی از آثار و کارکردهای جنبی و متنوع روزه گرفتن است که آیات قرآنی بدان اشاره کرده است ولی نباید فراموش کرد که همه این امور و روزه گرفتن می بایست در راستای دست یابی به تقوای کامل انسانی باشد تا انسان را به سوی کمالات رهنمون سازد.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید