رجعت امامان، پس از ظهور چگونه است؟

رجعت امامان، پس از ظهور چگونه است؟

رجعت امامان، پس از ظهور چگونه است؟
«رجعت» در لغت به معنای بازگشت است و در اصطلاح عام به زنده‌شدن بعضی مردگان و برگشت آنها به دنیا گویند. در اصطلاح خاص، به زنده‌شدن مؤمنان و کافران ویژه به اذن خداوند در زمان ظهور امام زمان «رجعت» گویند.
«رجعت» به معنای خاص آن جزء عقاید شیعه است و ما معتقدیم گروهی بعد از ظهور حضرت به دنیا برمی‌گردند.
رجعت خاص که در دوران ظهور اتفاق می‌افتد، دو مرحله زمانی دارد مرحله اول مقارن با ظهور و قیام امام زمان اتفاق می‌افتد و افرادی که در گذشته زندگی می‌کرده‌اند ـ مانند برخی از اصحاب پیامبر و ائمه ـ به دنیا باز می‌گردند و جزو اصحاب امام زمان قرار می‌گیرند و حضرت را در قیامش یاری می‌کنند.
مرحله دوم رجعت که زمان بازگشت ائمه به دنیاست، هنگام رحلت امام زمان اتفاق می‌افتد. اولین امامی که با بازگشتش، رجعت ائمه آغاز می‌شود، امام حسین علیه‌السلام است. بنا بر روایات، در اواخر حیات امام زمان و هنگامه رحلت ایشان، امام حسین علیهما‌السلام زنده می‌شود و مراسم به خاک‌سپاری وی را عهده‌دار می‌شود و سپس حکومت را رهبری می‌نماید و مدت طولانی نیز حکومت می‌کند.[۱] پس از امام حسین علیه‌السلام پیامبر اسلام و سایر ائمه رجعت می‌کنند و حکومت جهانی را که امام مهدی علیه‌السلام ایجاد می‌کند، به مدت طولانی اداره و ادامه ‌می‌دهند.
امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید:

ما مِن اِمامٍ اِلّا وَ یَکِرُّ فِی قَرْنِهِ.[۲] امامی نیست، مگر آن‌که در زمان خود رجعت می‌کند.

در حدیث دیگری امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید:
لَیْسَ مِنّا مَن لَم یُؤْمِنْ بِکَرَّتنا؛ از ما نیست کسی که به رجعت ما ایمان نداشته باشد.[۳]

ازاین‌رو ما در زیارت «آل‌یاسین» که مخصوص امام عصر است، بعد از نام‌بردن اسامی ائمه، شهادت می‌دهیم: «إنَّ رَجْعَتَکُمْ حَقٌّ لا شَکَّ فیها؛ رجعت شما بدون شک واقع خواهد شد».[۴] و ما نیز آرزو می‌کنیم که در آن زمان باشیم؛ چنان که در زیارت جامعه می‌خوانیم: «وَ یَکِرُّ فی رَجْعَتِکُم؛ خدایا ما را از کسانی قرار ده که در رجعت ائمه باز می‌گردند».[۵] و در وداع زیارت جامعه آمده است: «و أحْیانی فی رَجْعَتِکُم؛ و خدا مرا در رجعت شما ائمه زنده گرداند».[۶]

پی‌نوشت‌ها
۱. مختصر بصائرالدرجات، ص۴۸.
۲. الایقاظ من الهجعه، شیخ حر عاملی، ص۳۶۱، ح۱۱۲.
۳. من لایحضر الفقیه، شیخ صدوق، ج۳، ص۴۵۸.
۴. احتجاج، طبرسی، ج۲، ص۳۱۷.
۵. مزار، ابن‌مشهدی، ص۵۳۱.
۶. همان

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید