(عـلـوم قرآنی) اصطلاحی است درباره مسایلی مرتبط با شناخت قرآن و شؤون مختلف آن فرق مـیان(علوم قرآنی) و (معارف قرآنی) آن است که علوم قرآنی بحثی بیرونی است و به درون و مـحـتـوای قـرآن از جـنـبه تفسیری کاری ندارد، اما معارف قرآنی کاملا با مطالب درونی قرآن و محتوای آن سروکار داشته و یک نوع تفسیرموضوعی به شمار می رود.
مـعارف قرآنی یا تفسیر موضوعی ، مسایل مطرح شده در قرآن را از حیث محتوایی بررسی می کند بدین ترتیب که آیات مربوط به یک موضوع را از سراسرقرآن در یک جا گردآورده و در مورد آن چه که از مجموع آن ها به دست می آید سخن می گوید، مشروط برآن که از محدوده دلالت قرآنی فراتر نـرود گـرچه در تفسیرموضوعی گاه ضرورت دارد به شواهد عقلی و نقلی دیگری نیز استشهاد شـود، ولـی بـحـث کـامـلا قـرآنـی اسـت و تنها از دیدگاه قرآن مورد بررسی قرار می گیرد این مطلب بدین جهت اهمیت دارد که بحث هایی را که جنبه (معارف اسلامی) دارند و احیانادر کنار دلایـل عـقـلی و نقلی به آیات قرآن نیز استناد می کنند، از (معارف قرآنی) یا(تفسیر موضوعی قرآن) جدا شود.
(عـلـوم قـرآنی) بحث های مقدماتی برای شناخت قرآن و پی بردن به شؤون مختلف آن است در عـلـوم قـرآنی مباحثی چون وحی و نزول قرآن، مدت و ترتیب نزول ، اسباب النزول ، جمع و تالیف قـرآن ، کـاتـبـان وحـی ، یک سان کردن مصحف ها،پیدایش قرائات و منشا اختلاف در قرائت قرآن ، حجیت و عدم تحریف قرآن ،مساله نسخ در قرآن ، پیدایش متشابهات در قرآن ، اعجاز قرآن و مطرح مـی بـاشـد ازایـن جـهـت عـلوم را به صیغه جمع گفته اند که هر یک از این مسایل در چارچوب خـوداسـتـقلال دارد و علمی جدا شناخته می شود و غالبا ارتباط تنگاتنگی میان این مسایل وجود نـدارد لـذا میان مسایل علوم قرآنی نوعاً یک نظم طبیعی برقرار نیست تا رعایت ترتیب میان آن ها ضروری گردد، لذا هر مساله جدا از مسایل دیگر قابل بحث و بررسی است .
ضـرورت بـحـث در علوم قرآنی از آن جهت است که تا قرآن کاملا شناخته نشود وثابت نگردد که کـلام الـهی است ، پی جور شدن محتوای آن موردی ندارد برای رسیدن به نص اصلی که بر پیامبر اکرم (ص ) نازل شده ، باید روشن کرد که آیا تمامی قرائت ها یا برخی از آن ها است که ما را به آن نص هـدایـت مـی کـند؟
هم چنین درمساله نسخ ، تشخیص آیه منسوخ از ناسخ یک ضرورت اولی است الـبـتـه نـسـخ بـه معنای اعم که شامل تخصیص و تقیید نیز می باشد، چنان که در کلام پیشینیان نـیـزآمـده اسـت هـم چنین است مساله متشابهات در قرآن که بدون تشخیص این جهت درآیات ، اسـتـنباط احکام و استفاده از مفاهیم عالیه قرآن به درستی ممکن نیست و هریک از مسایل علوم قرآنی در جای خود، نقش مهمی در بهره گیری از محتوای قرآن ایفا می کند برخی از این مسایل ، از مبادی تصوریه و برخی از مبادی تصدیقیه به شمار می روند.
پیشینه علوم قرآنی
بـحـث درباره قرآن و شناخت مسایل مختلف آن ، از همان دوران نخست مطرح بوده و هم واره در طـول تـاریخ ، بزرگان و دانش پژوهان در این زمینه به بحث وگفت و گو نشسته و آثار نفیس و گران بهایی از خود به یادگار گذارده اند و این مطالعات پیوسته ادامه دارد.
بـر پـایـه مدارک موجود، اولین کسی که درباره قرآن به بحث نشست و گفت و گو راآغاز نمود، یـحیی بن یعمر شاگرد برومند ابوالاسود دؤلی (متوفای 89) بود نام برده کتابی در فن قرائت قرآن ، در روسـتـای واسـط، نـگـاشـت که شامل انواع قرائت های مختلف آن دوره می باشد سپس حسن بصری (متوفای 110) کتابی در عدد آیات قرآن نوشت نویسندگان و آثار دیگر موجود در این زمینه به ترتیب ظهور، عبارتند از:
عبداللّه بن عامر یحصبی (متوفای 118) رساله ای در اختلاف مصاحف عثمانی ونیز رساله دیگری در وقف و وصل در قرآن نوشته است و شیبه بن نصاح مدنی (متوفای 130) کتاب (الوقوف) را نگاشت ابـان بـن تـغلب (متوفای 141) نخستین کسی است که پس از یحیی بن یعمر در فن قرائات کتاب نـوشـت محمدبن سائب کلبی (متوفای 146) اول کسی است که در (احکام القرآن) کتاب نوشت مـقاتل بن سلیمان (متوفای 150) نخستین نویسنده ای است که در باره (آیات متشابهات)کتاب نـوشـت ابوعمرو، علابن زبان تمیمی (متوفای 154) کتاب (وقف و ابتدا) و(قرائات) را نوشت حمزه بن حبیب یکی از قرا سبعه (متوفای 156) در فن قرائات کتاب نوشت.
یـحـیـی بـن زیـاد فـرا (مـتوفای 207) کتاب (معانی القرآن) را در سه مجلد نوشت این نویسنده هم چنین کتاب (اختلاف اهل کوفه و بصره و شام در مصاحف) و کتاب (جمع و تثنیه در قرآن) را بـه تحریر درآورد محمدبن عمر واقدی (متوفای 207)کتاب (رغیب) در علوم قرآنی و (غلط رجـال) را نـوشـت ابـوعـبیده معمربن المثنی (متوفای 209) کتاب (اعجاز القرآن) در دو جز و (معانی القرآن) را نوشت او اول کسی است که در اعجاز قرآن کتاب نوشته است ابوعبید قاسم بن سلام (متوفای 224) کتاب های فراوانی در علوم قرآنی نوشته و او اول کسی است که دراین زمینه به طور گسترده کتاب نوشته است از جمله کتب او (فضائل القرآن)،(المقصور و الممدود) در فن قرائات ، (غریب القرآن)، (ناسخ و منسوخ) و (اعجازالقرآن) و، را می توان نام برد علی بن مـدیـنی (متوفای 234) در (اسباب نزول) کتاب نوشت احمد بن محمد بن عیسی اشعری قمی (مـتوفای حدود 250) کتاب (ناسخ و منسوخ) را نوشت ابو زرعه عراقی (متوفای 264) هزار بیت (الـفـیـه ) در (غـریـب الـفـاظ قرآنی) سرود ابوعبداللّه احمد بن محمد بن سیار (متوفای 268) (ثـواب الـقرآن) و (کتاب القرائه) را تالیف کرد ابومحمد عبداللّه بن مسلم (ابن قتیبه )(متوفای 276) کـتـاب هـای : (تـاویـل مـشـکـل الـقرآن) و (تفسیر غریب القرآن) و (اعراب القرآن) و (قرائات) را نوشت ابوالعباس محمد بن یزید مبرد نحوی (متوفای 286)کتاب (اعراب القرآن) را نوشت ابوعبداللّه محمد بن ایوب بن ضریس (متوفای 294) کتابی در آن چه در مکه و مدینه نازل شده و نیز کتاب (فضائل القرآن) را نوشت ابوالقاسم سعد بن عبداللّه اشعری قمی (متوفای 299) رساله ای در انواع آیات قرآن نوشت.
محمد بن زید واسطی متکلم امامی (متوفای 307) کتابی در (اعجاز قرآن) نوشت و آن را در نظم و تالیف آن دانست محمد بن خلف بن مرزبان (متوفای 309)کتاب (الحاوی) در علوم قرآنی در (27) جز نوشت ابو محمد حسن بن موسی نوبختی (متوفای 310) کتاب (التنزیه و ذکر متشابهات القرآن) را نوشت ابوبکر بن ابی داوود عبداللّه بن سلیمان سجستانی (متوفای 316) کتاب معروف (الـمـصـاحف)و (الناسخ و المنسوخ) و رساله ای در (قرائات) نوشت ابن درید ابوبکر محمد بن الحسن ازدی (متوفای 321) کتابی در (غریب القرآن) نوشت ابن مجاهد ابوبکراحمد بن موسی (مـتـوفای 324) کتاب ((السبعه فی القراات )) را نگاشت ابوالبرکات عبدالرحمان انباری (متوفای 328) (الـبـیـان فـی اعـراب القرآن) و (عجائب علوم القرآن) را به نگارش درآورد ثقه الاسلام مـحـمـد بن یعقوب کلینی (متوفای 329)کتاب (فضائل القرآن) را تالیف کرد ابوبکر محمد بن عزیز سجستانی (متوفای 330)کتاب معروف (غریب القرآن) را نگاشت ابوجعفر احمد بن محمد نـحـاس (مـتـوفـای 338) کـتـب (اعراب القرآن)، (الناسخ والمنسوخ) و (معانی القرآن ) را تـحـریرنمود ابومحمد قصاب محمدبن علی کرخی (متوفای حدود 360) کتاب (نکت القرآن ) را تقریر کرد ابو بکر احمد بن علی رازی جصاص (متوفای 370) کتاب (احکام القرآن) را در سه جلد بـزرگ تالیف کرد ابوعلی فارسی (متوفای 377) کتاب (الحجه فی القراات ) را نگاشت ابوالحسن عـبـاد بـن عـبـاس (متوفای 385) در احکام القرآن کتابی نوشت ابوالحسن علی بن عیسی رمانی (متوفای 386) کتاب (النکت فی اعجاز القرآن) را نگاشت محمد بن علی ادفوئی (متوفای 388) کـتاب (الاستغنا) در علوم قرآنی را در 20 مجلد نوشت ابو سلیمان حمد بن محمد بستی خطابی (متوفای 388) کتاب (بیان اعجاز القرآن) را تالیف کرد.
ابـو بـکـر مـحمد بن طیب باقلانی (متوفای 403) کتاب (اعجاز القرآن) را تقریرنمود ابوالحسن مـحـمـد بن الحسین شریف رضی (متوفای 404) (تلخیص البیان) درمجازات قرآن و (حقائق الـتـاویـل) در متشابه قرآن را تصنیف کرد ابو زرعه عبدالرحمان بن محمد (متوفای حدود 410) کتاب (حجه القرائات) را به رشته تحریر درآورد هبه اللّه ، ابن سلامه (متوفای 410) کتاب (الناسخ و الـمـنـسـوخ) رانـوشـت ابـوعـبداللّه محمد بن محمد بن النعمان (شیخ مفید) (متوفای 413) (اعـجـازالـقـرآن) و (الـبـیـان) را در انـواع عـلـوم قرآنی نگاشته است ابوالحسن عمادالدین قـاضـی عـبـدالـجـبـار (مـتـوفای 415) (متشابه القرآن) و (تنزیه القرآن عن المطاعن) را به تـحـریـردرآورده است ابوالقاسم حسین بن علی مغربی (متوفای 418) (خصائص القرآن) راتالیف کرد ابوالحسن علی بن ابراهیم حوفی (متوفای 430) (البرهان فی علوم القرآن)را نوشت ابومحمد مکی بن ابی طالب (متوفای 437) ((الکشف عن وجوه القراات السبع )) را در دو جز بزرگ تالیف کرد ابوعمرو دانی (متوفای 444) (التیسیر) در قرائات سبع و (المحکم) در نقطه گذاری مصحف و (الـمـقـنـع) را در رسـم الـخـط مصحف تقریر نمود ابو محمد علی بن احمد بن حزم ظاهری (متوفای 456)(الناسخ و المنسوخ) را نوشت ابوالحسن علی بن احمد واحدی نیشابوری (متوفای 468) (اسباب النزول) و (فضائل القرآن) را تالیف کرد ابوبکر عبدالقاهرجرجانی (متوفای 471) (الرساله الشافیه) در اعجاز قرآن و (دلایل الاعجاز) را تقریر نمود.@#@
ابوالقاسم حسین بن محمد راغب اصفهانی (متوفای 502) (المفردات) در الفاظغریبه قرآن را به تحریر درآورد ابوبکر محمد بن عبداللّه ، ابن عربی (متوفای 543) (احکام القرآن) را در چهار مجلد نوشت محمود بن حمزه بن نصر کرمانی (متوفای حدود 550) (اسرار التکرار فی القرآن ) را تالیف کـرد ابـوجـعـفـر محمد بن علی بن شهرآشوب (متوفای 588) (متشابهات القرآن و مختلفه) را تـقـریـر نـمود ابو محمد قاسم بن فیره شاطبی (متوفای 590) (حرز الا مانی) قصیده معروف در قـرائات سبع را انشا نمود ابوالفرج عبدالرحمان بن علی بن جوزی (متوفای 597) (فنون الا فنان فی عجائب علوم القرآن) و (المجتبی فی علوم القرآن )را تالیف کرد.
ابـوالـبـقـا عبداللّه بن الحسین عکبری (متوفای 616) (املا مامن به الرحمان ) دراعراب قرآن را نوشت علی بن محمد سخاوی (متوفای 643) (جمال القرا و کمال الاقرا) در قرائات سبع را تالیف کـرد ابـوالـقاسم محمد بن عبداللّه (متوفای حدود650) رساله ای در لغات قبائل عرب که در قرآن آمـده نوشت ابن ابی الاصبع عبدالعظیم بن عبدالواحد (متوفای 654) (بدیع القرآن) را به رشته تـحـریـردرآورد ابـومـحمد عبدالعزیز بن عبدالسلام (متوفای 660) (مجاز القرآن) را تقریرنمود ابـوشـامـه شـمـس الدین عبدالرحمان بن اسماعیل (متوفای 665) (المرشدالوجیز) را در علوم قـرآنـی تـالـیـف کرد محمد بن ابی بکر رازی (متوفای 666) (اسئله القرآن المجید و اجوبتها) را نوشت .
در قـرن هـشتم جامع ترین کتاب در علوم قرآنی نوشته شد این مهم بر دست توانای امام بدرالدین مـحـمد بن عبداللّه زرکشی (متوفای 794) انجام گرفت کتاب او(البرهان فی علوم القرآن ) نام دارد کـه در چـهـل و هـفت فن از فنون علوم قرآنی بحث کرده و در این باب استقصا کامل نموده است و نیز بدرالدین محمد بن ابراهیم بن جماعه (متوفای 733) (کشف المعانی ) در متشابهات قرآن را تالیف کرد کمال الدین عبدالرحمان بن محمد حلی معروف به ابن العتائقی (متوفای 770) (الناسخ والمنسوخ ) را نوشت .
جـلال الـدیـن بلقینی شیخ و استاد جلال الدین سیوطی (متوفای 824) (مواقع العلوم فی مواقع الـنـجـوم ) را در انواع پنجاه گانه علوم قرآنی نوشت ، که ابتداجلال الدین سیوطی کتاب معروف خود را برآن پایه گذاری نمود سپس بر کتاب برهان زرکشی دست یافت و آن را محور قرار داد.
در قـرن نـهم معروف ترین و جامع ترین کتاب در علوم قرآنی کتاب (الاتقان ) فی علوم القرآن ، بر دسـت برومند جلال الدین سیوطی (متوفای 911) نوشته شد البته این کتاب را باید از شاه کارهای قـرن نـهم به حساب آورد، زیرا فراغت از آن درسال (872) بوده است هم چنین وی کتاب معروف (معترک الاقران ) را در اعجازقرآن در سه مجلد بزرگ نوشته است در همین قرن ابوالخیر شمس الـدیـن مـحـمـد بـن مـحـمـد بـن جـزری (مـتوفای 833) کتاب ((النشر فی القراات العشر)) و کتاب (غایه النهایه ) در طبقات قرا و کتاب (فضائل القرآن ) را نوشت.
قاضی زکریا بن محمد انصاری (متوفای 926) (فتح الرحمان ) در رفع و دفع اشکالات و ابهامات قـرآن را تحریر نمود ابوعبداللّه محمد بن احمد مکی (متوفای 930) (الاحسان ) را در علوم قرآنی نـوشـت مـحـمد بن یحیی حلبی (متوفای 963) (القول المذهب ) را در کلمات رومی معرب در قرآن تقریر کرد که ازکتاب (المهذب ) سیوطی گرفته شده است.
اضافه بر موارد فوق، کسانی که در مقدمه تفسیر خود به مباحث علوم قرآنی پرداخته اند بسیارند، از جمله: مقدمه جامع التفاسیر راغب اصفهانی که شیواترین مباحث علوم قرآنی را دارااست و مقدمتان فی عـلـوم الـقـرآن ، که مقدمه کتاب (المبانی) و مقدمه کتاب تفسیر ابن عطیه که به نام (المحرر الـوجـیز فی تفسیر القرآن العزیز) نوشته است ، دو مقدمه بسیارنفیس در شؤون قرآن مجید است مـقـدمه تفسیر قرطبی و تفسیر ابن کثیر و تفسیرطبری از مهم ترین مقدمه ها در این زمینه است مقدمه تفسیر (آلاالرحمان) شیخ محمد جواد بلاغی ، از جامع ترین مباحث علوم قرآنی برخوردار است (البیان )حضرت استاد آیت اللّه خویی ، که مقدمه ای بر تفسیر است و جامع ترین وکامل ترین مباحث مهم علوم قرآنی را شامل می شود مقدمه تفسیر صافی فیض کاشانی و مقدمه تفسیر برهان نیز از مهم ترین مباحث در جنبه های نقلی علوم قرآنی می باشد مقدمه مجمع البیان علامه طبرسی از متقن ترین مباحث علوم قرآنی برخوردار است .
از قـرن یازدهم به این طرف ، کتب فراوانی در تفسیر علوم قرآنی نگاشته شده که ذکر آن ها موجب تـطویل است برای نمونه نام تعدادی از آن ها را در مقدمه (التمهید)آورده ایم که می توان رجوع نمود.
از مـیـان آثـار مـوجـود مـهم ترین کتاب ها در زمینه علوم قرآنی اساسا دو کتاب البرهان و الاتقان می باشند.
الـبـرهـان فی علوم القرآن ، تالیف امام بدرالدین محمد بن عبداللّه بن بهادر زرکشی است ایشان از بـرجـسـتـه تـریـن عـلما و دانش مندان قرن هشتم می باشد ولادت او درقاهره مصر به سال 745 بـوده اسـت وی در هـمان دیار بزرگ شده و در رشته های مختلف علوم اسلامی به سرحد استادی رسـیـده است وی طبق مذهب شافعی تدریس فقه می کرده و فتوی می داده است او در سال 794 بـدرود حیات گفت کتاب وی (البرهان ) زبده ترین کتاب در مباحث علوم قرآنی است این کتاب شمول وگستردگی را با ایجاز وایفا در عبارت به هم آمیخته است نام برده مباحث علوم قرآنی را تا 47 نوع پیش برده و درباره هر یک آن چه لازم بوده گردآورده است ، در عین حال که گوی سبقت از سابقین خود ربوده ، برای لاحقین الگوی گران بهایی به جای گذاشته است .
دومین کتاب ، (الاتقان) فی علوم القرآن ، تالیف جلال الدین عبدالرحمان سیوطی است ولادت او در اسـیوط مصر به سال 849 می باشد (متوفای 911 در قاهره ) او درتمامی علوم حدیث و تفسیر و دیگر علوم اسلامی ید طولایی دارد و تالیفات گران بهایی از خود باقی گذارده است او ابتدا کتاب استاد خود جلال الدین بلقینی (متوفای 824)، (مواقع العلوم ) را محور قرار داده ، تحریر و تهذیب نـمـود و بـر اوافـزود و بـه نـام (التحبیر فی علوم التفسیر)تالیف نمود وی در این کتاب بالغ بر 202نـوع از مـبـاحـث عـلـوم قرآنی گرد آورد سپس بر کتاب استاد استاد خود (البرهان)تالیف زرکشی دست یافت و آن را بهتر پسند کرد و بنای کتاب خود را برآن نهاد آن راتنقیح و تحریر نمود و مـطالب بسیاری برآن اضافه نمود و تا 80 نوع از عناوین علوم اسلامی را در آن فراهم کرد امروزه ایـن مـنابع از گسترده ترین و جامع ترین علوم قرآنی است که در اختیار محققین و پژوهش گران قرار دارد.
کـتاب (مناهل العرفان ) فی علوم القرآن ، نوشته محمد عبدالعظیم زرقانی ،موسع ترین کتاب در عـلـوم قـرآنـی در عـصـر اخـیـر اسـت و مـجـلس اعلای ازهر مصر این کتاب را برای تدریس در دانش گاه های ازهر مقرر نموده است مقدمه تفسیر(آلاالرحمان) تالیف علامه بزرگ محمد جواد بـلاغـی (مـتـوفـای 1352) کـه تـحـقیقی ترین نوشته ها در مهم ترین مسایل علوم قرآنی را شامل مـی گـردد و بـه جـهـت اهـمـیـت آن ، مـسـتقلا در مقدمه تفسیر مختصر شبر در مصر(قاهره ) بـه چـاپ رسـیـده است این اثر بیش تر به دفع شبهات و به دفاع از مقام منیع قرآن پرداخته است در مـقـدمـه تـفـسـیـر صـافـی دوازده فـصل به عنوان 12 مقدمه در انواع مباحث علوم قرآنی سخن رانـده شـده اسـت مـقـدمـه تفسیر (مرآت الانوار) که به طورتفصیل از نظر حدیثی به مقدماتی پـرداخـتـه و بـا عنوان مقدمه تفسیرالبرهان سیدهاشم بحرانی به چاپ رسیده است مقدمه مذکور تـالـیـف ابـوالحسن عاملی اصفهانی (متوفای 1138) از شاگردان مرحوم مجلسی است البیان فی تفسیر القرآن ، نوشته استاد علامه سید ابوالقاسم خویی رحمه اللّه تعالی مقدمه لطیف و جامعی است دربـرخـی مـبـاحث علوم قرآنی و از تحقیقات عالیه در این زمینه برخوردار است مباحث فی علوم الـقرآن نوشته دکتر صبحی صالح ، استاد علوم اسلامی در دانش گاه لبنان شامل برخی از مباحث علوم قرآنی به صورت فشرده است .
ایـن جـانب از وقتی که خواندن قرآن را آموختم ، با علاقه و لذت فراوان به تحقیق و بررسی درباره مـسـایل مختلف قرآن و مطالعه کتاب های گوناگونی که در این زمینه تالیف شده ، پرداخته ام با دقـت در مـسـایل مربوط به قرآن آن ها را مورد توجه قرارداده و در ضمن مطالعات خود نکاتی را یـادداشـت می کردم ، اعم از آن که این نکات توجه مرا جلب می کرد و به ظرافت و صحت آن معتقد مـی شـدم و یـا نکاتی که درصحت آن ها شک و تردید داشتم پس از سالیان دراز این یادداشت ها را مـبـنـای تـالـیـف کـتـابـی قـرار دادم کـه شامل مباحث و مسایل مختلف علوم قرآنی است و نام آن را(الـتـمهید فی علوم القرآن) گذاشتم زیرا این مباحث به منزله تمهید و مقدمه برای تفسیر قرآن است .
آن چـه مـرا بـر تالیف آن اثر تشویق کرد این بود که جای چنین تحقیقی را درکتاب خانه های فعلی شـیـعـه خـالـی دیـدم ، در حالی که پیش از این کتاب خانه های مامملو از این قبیل تحقیقات بود هـم اکـنـون کتابی که تمام مسایل مربوط به قرآن را موردبحث قرار داده باشد در بین کتاب های فـعـلی شیعه کم تر وجود دارد و کتاب های موجود تنها دارای بحث های مختصری در برخی از این مسایل است و مطالب وبحث های باارزش در گوشه و کنار است و محققان بدان دست رسی ندارند مگرآن که آن ها را از منابع پراکنده طبق مذهب اهل بیت (ع ) بدست آورند به همین دلیل به تحقیق و نقد آثار و نظریات مختلف پرداختم و آن ها را با نصوص قطعی تاریخ وروایات متواتر و یا هم راه با قرائن قطعی مقایسه کردم در خلال مباحث کتاب (التمهید فی علوم القرآن) روشن شده که چه اشـتباهاتی برای بسیاری از محققان ودانش مندان دست داده است البته علت آن یا عدم حوصله و یـا تـعصب آنان نسبت به مذهب و طریقه خاصی است که بدان معتقد بوده اند من هیچ مساله ای را مطرح نکردم مگر این که در حد توانایی خود به اصالت و صحت آن اطمینان یافتم .@#@
این جانب در تمام مدت اقامت خود در نجف اشرف (1337 ـ 1350 ه ش ) وپس از مهاجرت به شهر مـقـدس قم (اواخر سال 1350 ه ش ) به تدریس این مباحث برای طلاب علوم دینی و دانش جویان اشـتـغال داشته و هیچ گاه از آن غافل نبوده ام هدف من از این کار بحث و بررسی جمعی نسبت به این مسایل بوده ، لذا هرمساله ای از این مسایل را در این جلسات مطرح کرده تا هر یک به طور کامل مـوردبـحـث قـرار گیرد و بهترین و استوارترین نظریات به دست آید به همین منظور گاهی نیز جـزوه هـایـی را بـه عنوان نمونه منتشر کرده و آن ها را در اختیار دوستان دانش مند ومحقق قرار مـی دادم تـا از افکار و آرا آنان نیز استفاده شود همین جا از هم کاری کریمانه همه دوستان تشکر و قدردانی می کنم.
التمهید فی علوم القرآن
کـتـاب (الـتـمهید فی علوم القرآن ) تاکنون در 6 جلد از سوی انتشارات جامعه مدرسین منتشر شـده و مـجـلدات بعدی آن در دست تالیف است خوش بختانه این کتاب با عنایت حق تعالی مورد تـوجـه عـلـما و دانش مندان قرار گرفته و اکنون به عنوان یک مرجع در حوزه و دانش گاه مورد اسـتـفـاده محققین است در جلد اول این کتاب مسایل مربوط به وحی ، نزول قرآن ، اسباب نزول ، جـمـع و تـالـیف قرآن بحث شده است در جلد دوم قرائت و قرا و ناسخ و منسوخ بررسی شده است درجـلد سوم محکم و متشابه مطرح شده و با دسته بندی آیات ، بیش از هزار آیه متشابه مورد دقت قـرار گـرفـته است جلد چهارم مباحث مقدماتی اعجاز قرآن است جلدپنجم به اعجاز بیانی قرآن اخـتـصاص یافته و ششم شامل اعجاز علمی و اعجازتشریعی است جلد هفتم به رد شبهات درباره قـرآن اخـتـصـاص یـافـتـه و در مـجـلـدات بعدی بحثی با عنوان (تنزیه التفسیر عن الدخائل و الموضوعات ) برای جداسازی صحیح از سقیم در روایات تفسیری خواهد آمد.
در کـتـاب (صـیانه القرآن من التحریف ) مسایل مربوط به عدم تحریف قرآن جداگانه و به طور مـفـصـل بـررسی شده است هم چنین کتاب (التفسیر والمفسرون فی ثوبه القشیب) که از سوی انـتـشارات دانشگاه رضوی منتشر شده به شناخت تفسیر ومفسران بزرگ و تاریخ و مراحل تفسیر قـرآن کـریـم و بـررسـی مهم ترین تفاسیر،اختصاص یافته است ترجمه فارسی این کتاب با عنوان(تفسیر و مفسران) به زودی منتشر می شود.
هـنـگامی که شورای مدیریت حوزه علمیه قم کتاب (التمهید فی علوم القرآن ) رابه عنوان متن درسـی تعیین کرد، ضرورت خلاصه گیری آن نمایان شد به همین جهت 6 جلد کتاب التمهید در دو جلد تحت عنوان (تلخیص التمهید) برای تدریس خلاصه شد هم چنین کتاب (تاریخ قرآن ) بـه درخـواست سازمان (سمت ) برای تدریس در رشته علوم قرآنی به زبان فارسی و با اقتباس از دو جلد اول کتاب التمهیدهم راه با اضافاتی به رشته تحریر درآمد.
کـتاب حاضر در حقیقت خلاصه و بازنویسی از 6 جلد اول کتاب(التمهید فی علوم القرآن ) و نیز کـتـاب (صیانه القرآن من التحریف) است این باز نویسی به گونه ای انجام گرفته که متناسب با سـطح عمومی در حوزه و مقطع کارشناسی در دانش گاه باشد البته برای سطوح بالاتر و استفاده محققین رجوع به مجلدات التمهید پیش نهادمی شود.
(مـوسـسـه فـرهنگی انتشاراتی التمهید) در نظر دارد کلیه تالیفات این جانب را درزمینه علوم قـرآنـی اعـم از التمهید، صیانه القرآن ، التفسیروالمفسرون و پس از بازنگری کلی تحت عنوان (الـمـوسوعه القرآنیه) و ترجمه فارسی آن را جداگانه به چاپ برساند و در اختیار محققین قرار دهد.
لازم بـه تذکر است که در متن این کتاب تاریخ های بدون علامت اختصاری به هجری قمری است هـم چـنـین ترجمه آیات و متون عربی ، اگر ترجمه دقیق باشد،هم راه با متن عربی داخل گیومه آمده و اگر ترجمه به معنا باشد، فقط خود آیه یا متن عربی داخل گیومه است .
ربنا تقبل منا انک انت السمیع العلیم و ما توفیقی الا باللّه علیه توکلت و الیه انیب .
فروردین 1378
قم ـ محمد هادی معرفت