بِسمِ اللهِ الرَّحمانِ الرَّحِیمِ
السَّلامُ عَلَی المَهدیِّ الَّذی وَعَدَ اللهُ تَعالی الُامَمَ أن یَجمَعَ بِهِ الکَلِمَ و یَلُمَّ بِهِ الشَّعَثَ و یَملأ بِهِ الأرضَ قِسطاً و عَدلاً کَما مُلِئَتُ ظُلماً و جَوراً…(1)
پیش درآمد
قبل از این که وارد بحث شوم، تذکر دو نکته را مفید می دانم:
نخست این که شبهه شناسیِ مهدویّت و پاسخ گویی به این شبهات و پرداختن به چنین مبحثی، خود یکی از ابعاد مهم تربیتی انتظار است؛ همان چیزی که یکی از محورهای مهم در برگزاری این گفتمان به شمار آمده است. اگر قرار باشد که مهدویّت یکی از محوری ترین پایه های تربیت فرد و جامعه باشد که هست، یقیناً باید نسبت به آسیب شناسی این موضوع که یکی از بخش های مهم آن، شبهه شناسی مهدویّت است تعمیق شود.
قطعاً تأسیس مؤسساتی برای شناخت این شبهات و پاسخ گویی به آن، برای بنای چارچوب تربیتی براساس مهدویّت و «انتظار محور» ضروری به نظر می رسد.
دوم این که بررسی شبهات مهدویّت، نیاز به فرصت بسیاری دارد. اگر بخواهیم حق مطلب را ادا کنیم، باید از زوایای مختلف این قضیه را مورد بررسی قرار دهیم.باید شبهات دسته بندی شوند و محورهای مهم این شبهات و شبهه انگیزانی که آن را در جامعه طرح کرده اند، مورد بررسی و تطبیق قرار بگیرد و حداقل پاسخ های اجمالی نسبت به مهم ترین محورهای شبهات مطرح شود. بنابراین، بحث حاضر را با عنوان ضرورت بررسی شبهات مهدویّت ادامه می دهیم.
مفهوم و ویژگی های شبهه
رابطه ی منطقی بین سؤال و شبهه، عموم و خصوص مطلق است؛ هر شبهه ای سؤال است، اما هر سؤالی شبهه نیست. شبهه خودش نوعی سؤال است، اما سؤالی است که برای استفهام و طلب فهم، مطرح نشده است. برای دانستن و گسترش معلومات و هدایت یافتن به راه صحیح، نیست. شبهه دارای مختصات و ویژگی هایی است که در اولین فصل صحبت در بخش های مختلف به همین مختصات و ویژگی ها خواهیم پرداخت؛ البته باز با تأکید بر این که قضیه ی شبهات مهدویّت موردنظر است.
بعضی از این شبهات محتوایی هستند؛ برخی به شکل و ظاهر این شبهات باز می گردند؛ برخی به روش های طرح شبهه و برخی به شرایط محیطی اشاره می کنند.
اولین ویژگی این است که شبهه دارای محتوای هجومی و نفی کننده است. این که مطرح شود آیا اصلاً امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به دنیا آمده اند؟ آیا ولادت حضرت مهدی عَلَیهِ السَّلام شاهدی دارد؟ سؤال کننده در این موارد می خواهد اصل قضیه ی مهدویّت را مورد هجوم قرار دهد و آن را نفی کند. در این صورت شما هر چه قدر هم که استدلال کنید یقیناً قانع نخواهد شد. او به دنبال این است که اصل ولادت و باور را خدشه دار کند.
ویژگی دوم که بی ارتباط با ویژگی اول نیست، این است که شبهه به انگیزه ی تخریب یک عقیده صورت می گیرد. این جا دیگر قصد فهمیدن نیست؛ قصد متزلزل کردن عقیده است. اگر در مورد غیبت امام زمان شبهات گوناگون ذکر شده، به این دلیل است که به انواع مختلف، خواستند بگویند این غیبت امام زمان عَلَیهِ السَّلام ساخته و پرداخته ی کسان خاصی است و واقعیت ندارد. می خواهند این همه حرکت و پویایی که در بحث مهدویّت و زیر چتر انتظار وجود دارد، مورد تخریب قرار بگیرد.
سومین ویژگی شبهه این است که با جاروجنجال و تبلیغات و استفاده از ابزارهای مختلف برای رساندن آن شبهه همراه است. غوغاسالاری در آن حاکم است.
درباره ی شبهه ی ظهور حضرت مهدی عَلَیهِ السَّلام اگر سری به اینترنت و نرم افزارهای گوناگونی که در کشورهای مختلف دنیا پخش شده بزنید، خواهید دید که چه قدر روی ظهور کسانی که خود را مهدی نامیده اند، تبلیغات صورت گرفته است. در سودان، پاکستان، هند و سایر کشورهای افریقایی، اروپایی و حتی امریکا ادعا کرده اند که ما همان مهدی موعودیم، و چه قدر با تبلیغات و تأکید روی این قضیه، در دنیا جنجال راه انداخته اند.
امروزه ده ها سایت از پایگاه های اینترنتی، منحصراً در اختیار کسانی است که می خواهند عقاید مربوط به مهدویّت را، با همان نگاهی که گفتیم، متزلزل کنند.
من نوشته ها و برگ هایی را به همراه دارم که در آن ها تصویر و مشخصات کسانی که در دنیا به عنوان مهدی ظهور کرده اند، آمده است. تبلیغات گسترده ای در این باره انجام داده اند. اگر حوزه و علما و منتظران حضرت مهدی عَلَیهِ السَّلام با تمام توان و هوشیاری در پی حفظ این سنگر نباشند، بسیاری از طرف داران جمهوری اسلامی و شیفتگان نظام ولایت فقیه و بسیاری از کسانی که در گوشه وکنار دنیا به آینده ی این انقلاب و تسلیم آن به دست امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دل بسته اند، ناامید خواهند شد.
ویژگی چهارم شبهه این است که با پاسخ منطقی، بحث پایان نمی گیرد. کتاب های مختلفی که در چگونگی مباحثات شبهه انگیزان چاپ شده است، گویای این واقعیت است.هر جا علمای ما به پاسخ گویی برخاسته اند و مدارک و ادله و استدلال و براهین قطعی ارائه کرده اند، به سرعت بحث را منحرف می کنند ویک بحث انحرافی دیگری پیش می کشند. بحث بر این نیست که شبهه انگیز باید قانع شود؛ مهم این است که کسانی که تحت تأثیر شبهه های او قرار می گیرند، طرف مقابل و عقیده ی مورد هجومش را بی دفاع نبینند. جوان دانشگاهی ما فریب نخورد و گمان نکند که آن شبهه ها بی پاسخند. گمان نکند که مهدویّت هم خیلی پایه و اساس محکمی ندارد. زمانی که جوانان و بسیجیان ما، با عشق دیدار امام زمان عَلَیهِ السَّلام به سوی میدان های جهاد حرکت می کنند،حاضرند جانشان را هم در طبق اخلاص بگذارند و تقدیم آن یار منتظر بکنند، این جا است که شبهه انگیز به سراغ او می آید: از کجا می دانی که امام زمان همانی باشد که می گویی در جبهه هنگام خواندن دعا، دیدمش؟!
اصلاً شاید امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در شرایط و وضعیت خاصی در غیر جسمی که ما و شما داریم، زندگی می کند؛ پس قابل رؤیت نیست. اگر این شبهه در او تحریک شد، حرکتش را از دست می دهد و همین هدف شبهه انگیزان است. شبهه انگیز می خواهد ظلمات ایجاد کند؛ می خواهد تاریکی ایجاد کند؛ می خواهد نقطه های روشن و امیدآفرین را از بین ببرد.
ویژگی پنجم شبهه این است که معمولاً در فضایی غیرپاسخ گو رشد می کند. شبهه انگیز در مجامع علمی کار نمی کند. شبهه اش را در مؤسسات تحقیقاتی شما مطرح نمی کند. از رسانه های مختلف استفاده می کند؛ مقاله می نویسد؛ مصاحبه می کند و حتی در سطحی بین المللی حرفش را ابراز می کند تا کسانی که مخاطبش هستند، همان کسانی که هیچ سیطره ی علمی به موضوع ندارند، متزلزل شوند. می خواهد عقاید صاف آنان را متزلزل کند. ما مسئولیم؛ در هر رده ای که هستیم، چه در حوزه، چه در دانشگاه، چه در مراکز تحقیقاتی، باید آگاهی بدهیم. سطح پاسخ گویی مردم را بالا ببریم. شبهه انگیز دنبال فرصت ها وظرف ها و مکان هایی است که انسان های پاسخ گو در آن جا وجود نداشته باشند.
ویژگی ششم این شبهه این است که در حجمی زیاد و زمانی کم در جامعه فراگیر می شود. یک باره می بینید که بحث ولایت مطلقه ی امام معصوم و ولایت مطلقه ی فقیه که بنا به فرمایش صریح مولا امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، حجّتِ امام زمانند و خود امام زمان، نیز حجّهالله است، مورد تردید قرار می گیرد. با ابزارهای مختلف و با تئوری های گوناگون سعی می کنند این ولایت را در بین مردم غیراستدلالی ، قابل تردید و شکننده جلوه دهند و ناگهان می بینید که همه جا پرشد. و این نشان از انگیزه های تخریبی شبهه افکنان دارد.
هفتمین ویژگی شبهه این است که فراوانی آن، متناسب با اوضاع اجتماعی است. اگر در جامعه جوی ایجاد شود که خشونت ستیزی رسم شود، حتی قوانین جزایی دستگاه قضا نیز مورد تردید قرار خواهد گرفت. می گویند: مگر اسلام می تواند دینی خشونتی باشد؛ یا به تعابیر دیگر. ناگهان می بینید که در موضوع مهدویّت نیز این شبهه بیش تر اوج می گیرد و رشد می یابد که امام زمان که دو سوم مردم دنیا را می کشد؛ حتی برای این مطلب، به روایات استناد می کنند. بعضی از روحانیون نیز متأسفانه گاهی بالای منبر می گویند: امام زمان آن قدر می کُشد و آن قدر خون می ریزد که تا زیر شکم اسبش خون بالا خواهد آمد! باید این گونه روایات وقضایا مورد بررسی قرار گیرد که تا چه حد علمی و قابل اعتماد هستند. این که چه قضاوتی در جامعه ایجاد می کند و چه بُرشی بین اعتقاد به مهدویّت وانتظارِ امیدآفرین به ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در جوانانی که احساسات لطیف دارند، به وجود می آورد همه ی این ها باید مورد تعمیق و تدقیق قرار بگیرد. این بخش اول صحبت بود.
عوامل تأثیرگذار در تشدید جوّ شبهه
یکی از مسائل قابل توجه در مبحث شبهات مهدویّت، منابع و عوامل تأثیرگذار در تشدید جوّ شبهه های مهدویّت هستند. در این جا تعدادی از این عوامل را خواهیم شمرد:
1-بحث از حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) بحث یک جانبه ای نیست؛ بحثی است که از ابعاد تاریخی قابل ملاحظه است؛ از ابعاد کلامی و فلسفی، جامعه شناسی، روان شناسی و حتی مباحث اقتصادی و سیاسی دارای ثمرات زیادی است.
از جوانب گوناگون می توان به این قضیه نگاه کرد و با نظرگاه های مختلفی قابلیت شبهه انگیزی دارد.
2-تعداد روایات متشابه بودن، متخالف بودن و گاه متعارض بودن روایات این باب که بسیار زیاد است.
یکی از مشکلاتی که در حوزه داریم، این است که دو چیز در حوزه بسیار مظلومند: قرآن و شریک القرآن. آن چه باید اصلی ترین محور قرار بگیرد، قرآن است و شریک قرآن، امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف). کسانی که روی این مباحث و روایات کار می کنند، مطالبی در این باب خواهند یافت که گاه دست آویز همین شبهه افکنان نیز قرار می گیرد.در باب طول عمر، ولادت، زمان غیبت، کیفیت زندگی امام زمان و این که امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) دارای فرزندانی هستند یا نیستند و… مطالب بسیار متفاوتی دیده می شود. همه ی این ها قابل حل است. این مباحث هرگز به این معنا نیست که این ها قابلیت تحلیل و حل شدن و پاسخ گویی قطعی ندارند. مهم این است که باید کسانی باشند و این اختلافات را حل کنند.
3-کم بود تحقیقات در این باب که قبلاً اشاره شد.
4-عمومی بودن بحث، نسبت به همه ی مذاهب؛نه فقط مذاهب اسلامی و حتی ادیان دیگر. در یک مرحله از مباحث فقهی، مخاطبین و کسانی که دغدغه ی فکری شان این مباحث است، قشر خاصی از مردم هستند. خیلی از مباحث فقهی است که حتی نسبت به همه ی افراد جامعه نمی تواند عمومیت داشته باشد؛ اما مبحث مهدویّت، نه فقط همه ی شیعیان را شامل می شود، بلکه تمام مسلمان ها از تمام فرقه های گوناگون را شامل می شود. ادیان مختلف مخاطب مبحث مهدویّتند و این جا است که شمولیت بحث باعث می شود که هر کس در هر کجای دنیا با هر کیش و آیینی که دارد، نسبت به قضیه احساس ربط و ارتباط بکند و همین موجب توسعه ی دامنه ی شبهه است.
5-کم اطلاعی؛ یکی از آفت های حوزه و دانشگاه، کم بود اطلاعات و آمار است.ما هنوز در خیلی از ابواب نظرسنجی به شکل عام نداریم یا اگر هست، بسیار محدود و بسته است. اگر از دانشگاهیان آمار بگیریم، درصد بالای از آنان یک حدیث از امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) حفظ نمی دانند؛ حتی بسیاری از حوزویان نیز نمی توانند ادعا کنند که یک یا چند کتاب از حضرت مهدی عَلَیهِ السَّلام و مباحث مهدویّت را به شکل دقیق مطالعه و تحقیق کرده اند، تا چه رسد به مردم عادی! مردم عادی فقط یک سری اعتقادات ناب دارند. به کوچه و بازار که نگاه می کنیم، از روزهای نیمه شعبان ، نه فقط مردم، بچه ها نیز همه سراپا شور و احساس می شوند؛ کار می کنند و دنبال عشق امام زمان و ارادت به ایشان هستند. امّا عمق این احساس و ارتباط با امام زمان و گستره ی علمی که این ها را به امام زمان پیوند می دهد، چه قدر است؟ این نیز یکی از مواردی است که شبهه انگیز را بسیار تحریک می کند و حرکتش را سرعت می بخشد. اهمیت موضوع در بنیاد جامعه ای اسلامی وکفرستیز، زمانی آشکار می شود که استکبار نگاه می کند و می بییند آن چه حرکت پویای جوامع اسلامی و حتی مستضعفین جهان را علیه او تحریک می کند، یکی ازمبانی اش مهدویّت و اعتقاد به ظهور مصلح است. و می بیند که باور مهدویّت، تأمین کننده ی دهکده ی بزرگ جهانی و حاکمیت توحید در سراسر هستی است. همه ی این ها را برای حاکمیت خویش خطرساز می بیند و بنابراین، مبانی مهدویّت را مورد هدف قرار خواهد داد. و از تمام امکانات مادی خویش، برای ساختن یک مهدی دروغین در گوشه ای از دنیا، بهره خواهد برد.
این حدیث معروف را شنیده اید که پیامبر اکرم صَلَّی اللهُ عَلَیه وآله فرموده اند:
…یَملأ بِهِ الأرضَ قِسطاً و عَدلاً کَما مُلِئت جَوراً و ظُلماً…؛(2)
…(خدا) به وسیله ی او زمین را پر از داد و عدل می کند و همان گونه که از ظلم و ستم پر شده است… .
این حدیث دست آویز کسانی قرار می گیرد که می خواهند ظلم و فساد و سکوت در مقابل ظلم و فساد در جامعه شایع شود. این شبهه را ایجاد می کنند که چه کسی گفته« قومی که منتظر مصلح است، باید خود صالح باشد؛ خیر، آن کسی که منتظر مصلح است، باید تلاش کند تا ظلم و فساد زودتر و هر چه بیش تر جامعه را فراگیرد. این کم شبهه ای نیست. از بالاترین و خطرسازترین نوع شبهه هایی که در نوع بحث مهدویّت مطرح شده و مطرح می شود، همین گونه شبهات است.
نگرش های منفی درباره ی شبهه
من دو نگرش منفی در مورد شبهات مهدویّت و بلکه کل شبهات ارائه می کنم: یکی این که هر جا سؤالی هست، شبهه تلقی شود. جوان پویا و متفکر با اندیشه ای فعال و روحیه ای استدلال طلب، هر مطلبی را به سادگی نمی پذیرد، به همین دلیل در ذهن او، در مسائل مختلف سؤال ایجاد می شود؛ سؤال هایش حتی ممکن است به شکلی در مقابل عقایدی که تاکنون داشته و عقایدی که دیگران دارند و به او انتقال می دهند، قرار بگیرد. این شبهه نیست. شبهه دارای ویژگی هایی است که بدان ها اشاره کردیم.
اگر جوان پرسش کننده متهم به شبهه انگیزی شود و در نتیجه، پرسش او پاسخ داده نشود، چه روی خواهد داد؟
نگرش منفی دوم این که کسی هم که نفی شبهه و شبهه انگیزی در مورد مهدویّت می کند، خودش مخرب و تخریب گر است. در حقیقت نوعی حکم تبرئه برای همه ی کسانی که می خواهند عقاید مردم را خراب کنند صادر می کند و می خواهد مردم را از وجود این تخریب گران غافل کند. اینان مانند کسی هستند که دزدی را که از دیوار مردم به قصد دزدی بالا رفته، حارس و پاسبان منزل معرفی می کند.
سؤال برای بنای عقیده است. سؤال محترم است و باید پاسخ داده شود. مقدس هم هست، چون باعث گسترش علم و معرفت و حکمت است؛ اما این که کسی شبهه انگیزان را تبرئه کند و شبهه را سؤال قلمداد کند، رویکردِ بسیار خطرناکی در پیش گرفته است. امیدواریم که بتوانیم با آگاهی و حوصله در مقابل این توطئه ها بایستیم.
شرایط پاسخ گویی به شبهه
در پاسخ گویی به شبهات باید به چند عامل توجه جدّی داشت:
الف) این که باید جامعه آماده و واکسینه شود. سطح آگاهی جامعه بالارود. مردم شبهه شناس شوند و معرفتشان در حد پاسخ گویی به پرسش و شبهه بالا رود.
ب) این که اصل شبهه به شکل دقیق شناسایی شود و به اهلش سپرده شود؛ یعنی متخصصین در شناسایی شبهه و پاسخ گویی به شبهه با تشکیل نهادها و مؤسسات پشتیبانی شوند.
ج) این که حوزه ی خاص و بستر رشد و گسترش شبهه، شناسایی شود.
د) اصل سرعت در پاسخ گویی؛ نگذاریم شبهه پراکنان همه جا را پر کنند و سپس درباره ی پاسخ گویی به آن چاره جویی کنیم.
ه) افشای شبهه انگیزان؛ برملاساختن مقاصد شبهه انگیزان و رو کردن دست آنان.
و) برنامه ریزی حساب شده وکارشناسانه برای ایجاد و تقویت هوش مندی لازم درجامعه؛ نباید ابزار تقویت و پخش شبهه و شایعه شد. باید شبهات را به گونه ای به سمت محققین، مؤسسات و مسئولینی که وظیفه ی پاسخ دهی را به عهده گرفته اند، ارجاع داد. یکی از این مراکز و مؤسسات، همین مؤسسه ی انتظار نور است که در بخش های گوناگون به گونه ای جدّی فعالیت می کند. امیدواریم که بتوانیم تا آخرین نفس پاسدار مرزهای مهدویّت باشیم و این امانت بزرگ را به دست صاحبش برسانیم؛ هم چنان که امام راحل رَحمَهُ الله فرمودند.
وَالسَّلامُ عَلَیکُم وَ رَحمَهُ اللهِ وَ بَرَکاتُه
پی نوشت ها :
1- بحارالأنوار، ج98، ص 264.
2- بحارالأنوار، ج98، ص 264.
منبع مقاله :
سخنرانان علامه مرتضی عسکری… [و دیگران]، (1381)، گفتمان مهدویّت: سخنرانی های گفتمان سوم، قم: مؤسسه بوستان کتاب، چاپ سوم
سخنران:
حجّه الاسلام حسین مهدویان