نویسنده: نفیسه زمانی نژاد
آزاداندیشی و آزاد منشی
شهید بهشتی یکی از چهره های موثر و جریان ساز انقلاب اسلامی است و چهره ای منعطف و راهبر که دست زمان او را در یکی از حساس ترین دوران های تاریخی ملت ایران قرار داده بود و البته اندیشه های این متفکر بزرگ در هر عصری می تواند چراغ راه جامعه ای گردد و مردمش را از سردرگمی و نابسامانی رهایی بخشد.یکی از دغدغه های فکری این شهید بزرگوار مساله آزادی اندیشی و آزاد منشی بود. شهید بهشتی برآن بود که آدمیت آدمی با بروز قوه اختیار و آزادی انتخاب به ظهور می رسد.وی اصل آزادی انسان را ناشی از مشیت الهی و کرامت انسان می دانست و بر این اساس در بیان مسایل تربیتی نسل جوان بارها و بارها بر این اصل اساسی تاکید می نمود و البته خود در سیره رفتاری و تربیتی اش نمونه ای منحصر به فرد از توجه به این موضوع محسوب می گردید. بهشتی تربیت نواندیشان خلاق و خودسازان محیط ساز را در گروه آزاد اندیشی و آزاد منشی روش های تربیتی می دانست و با صراحت برآن بود که عدم توجه به این امر انسان هایی ابزاری را پرورش می دهد. در واقع می توان چنین نوشت که مهم ترین سیره تربیتی این متفکر توجه شایسته به آزاد اندیشی و آزاد منشی در روش، منش و سیستم تربیت است. که این دو شاخصه آزاد منشی در روش، منش و سیستم تربیت است. که این دو شاخصه آزاد اندیشی و آزاد منشی از مهم ترین مسایل فکری و تربیتی شهید بهشتی به شمار آمده و در سراسر زندگی اش تجلی یافته است.
برای مثال دغدغه آزاد اندیشی و آزاد منشی دکتر بهشتی در رویارویی با پرسش های تازه زمانه اش درباره بانک داری، ربا ،قوانین مالی اسلام در اثری به همین نام «آزادی، هرج و مرج و زورمداری» منتشر شده است.
بهشتی به اندازه بسیاری از هم عصران خویش یک مرد سیاسی و اجتماعی بود و تمایزش آن بوده که خود را به عنوان یک روحانی و متفکر دینی مقید به تامل در معارف دینی می دانست و از این رو توجه بهشتی به آزادی بر مبنای فهم عقلانی اش از متن و سیره اولیای دینی بود و اصل آزادی را نتیجه کرامت انسان و تحقق حکمت و مشیت الهی در تضمین سعادت انسان می دانست.شهید بهشتی با توجه به آیات قرآن کریم در این باره چنین گفته است:«…نقش خدا به عنوان مبدأ هستی و آفریدگار فعال لما یرید، نقش پیامبران به عنوان رهبران و راهنمایان امت، نقش امام به عنوان زمامدار و مسئول است و مدیر جامعه نقشی است که باید به آزادی انسان لطمه وارد نیاورد اگر کسی بخواهد بر آزادی انسان لطمه وارد کند بر خلاف مشیت خدا عمل شده است».
آزاد منشی و خودسازی آگاهانه
دکتر بهشتی طرفدار خودسازی آگاهانه و تربیت انسان های نو بود و این را پویش خود آگاه می دانست و کار سخت معلم را این می دانست که همیشه بچه ها فکر کنند که خودشان دارند فکر می کنند خودشان دارند خلاقیت نشان می دهند و… حرکت می کنند.»
و یقین داشت که یک معلم باید خون دل بخورد تا کلاس را طوری اداره کند که بچه احساس آزادی هم بکند و اِلا از بچه ها مهره ساختن هنر نیست و وی این را روش تربیت نوجوان رشید مردان فردا و ضامن آینده و در یک کلام خودسازان محیط ساز می دانست.
بهشتی در بعضی از موضوعات جاری فضاهای آموزشی و برخی واژه های دینی حساسیت خاصی نشان می داد.وی از عدم وجود رابطه نقادی میان معلم و شاگرد و به جای آن رابطه مرید و مرادی نگران بود و آن را برنمی تافت و او برآن بود که این همان است که قرآن با آن مبارزه کرده است و آن را نقصان توحید مسلمان قلمداد می کرد.
شهید بهشتی و دغدغه آزاد اندیشی نسل جوان
(…آقا و خانم به بچه فرصت دهید اظهار نظر کند بگذارید یک استدلال غلط بکند یک نتیجه غلط هم بگیرد و حتی تا آنجا که خسارت شکننده هم ندارد به دنبال این نتیجه غلط هم برود و خودش یک تجربه بدست آورد تجربه های تلخی که این بچه ها خودشان با اعمال حق اختیار بدست می آورد. از یک کتاب نصیحت سوزی و فردوسی و لقمان بالاتر است از یک مجموعه حدیث پیامبران و امامان بالاتر است و حتی می توان از همه قرآن هم برای او آموزنده تر باشد. خود قرآن می گوید من کتاب نصیحت و هدایت هستم اما برای چه کسانی ؟ برای انسان انتخاب گر… بگذارید بچه ها تجربه تلخ داشته باشند.با چنین تاکیداتی شهید بهشتی راه خود را از دیگر الگوها و روش های تربیتی که از برای تجربه اختیار و انتخاب آزاد نقشی قابل نمی شوند جدا می سازد.
«…و تو معلم و مربی می خواهی بچه ها را مجبور کنی مومن و خوش رفتار باشند؟ قیمت این آدمک های مصنوعی و زیبای دل ربا از قیمت یک مجسمه قشنگ بیشتر نخواهد بود! بیایید همه با هم تصمیم بگیریم بچه هایمان آدم باشند یعنی چه؟ یعنی مختار باشند آگاه و مختار،نقش ما و شما نسبت به این بچه ها باید نقش کمک باشد نقش فراهم آورنده ی زمینه های بیشتر برای رشد سریع تر و سالم تر و سر راست تر باشد. نه نقش استادکار قالب ساز که می خواهد این استعداد نرم و لطیف کودک را در قالب خشن بریزد و از او یک موجود قالبی در بیاورد پدیده ای که شهید بهشتی نگرانی خود را از آن ابراز کرده پدیده تکثیر خود می باشد این اینکه مربی در پی ساختن موجوداتی باشد که چون او بیاندیشند و چون او زندگی کنند این که شاگردان یک مربی نسخه های شبیه سازی شده در افکار و رفتار به مربیان و مدیران تربیتی خود باشند همان پدیده تکثیر خود می باشد. وی با اشاره به دو کلمه باغبان و چوپان که غالباً برای توضیح و خلایق معلم و مربی بدان ها اشاره می شود چنین می گوید:«… این کلمات مبتذل شایسته شأن معلم نیست. نه شایسته شأن آنان که مسئول تعلیم و تربیت آن هاست. مربی و معلم برترین کمک ها به انسانی است که در حال خود ساختن است ».حال که به صورت مختصر با اندیشه آزادمنشی شهید بهشتی آشنا گردیدیم حتماً این سوال مطرح می شود که بهشتی خود از چه رو و بر اساس کدامین اندیشه و تربیت آزادمنش و آزاد اندیش تربیت یافته است و مربی آزادی بخش او که بوده است؟ و پاسخ این پرسش این است که شهید بهشتی آزاد اندیشی و آزاد منشی را در پرتو حق گرایی بدست آورده و حق گرایی را هم از قرآن آموخته است.
منبع: ویژه نامه بزرگداشت هفتم تیر/ ضمیمه روزنامه اصفهان زیبا/ تیرماه 1389