شاید به تعداد ناباوران جرم و مجازات و یا بخشودگی و عفو وجود داشته باشد. به صورت قانون کلی و قاعدهمند نمیتوان گفت: تمام مجرمان و ناباوران اهل مجازات هستند و یا تمام اهل بخشش. سایت افشا چون به صورت کلی و قاعدهمند در مستند داوری و قضاوت نشسته،بین آیات قرآنی تناقض دیده و به افشاگری آن پرداخته است ولی با رجوع به قرآن شریف،و قضاوت واقعبینانه به دست میآید که پرونده همه ناباوران و مجرمان یکسان نیست. هر کس بر اساس باور و ناباوری خاص خود پاداش و یا مجازات میشود و عوامل زیادی در آن دخیل است. با این بیان، قضاوت به تناقض قرآنی در مورد مجازات یا بخشودگی ناباوران، قضاوت و داوری درستی نیست.
شبهه:
در این که ناباوران باید مجازات شوند شکی وجود ندارد،ولی با مراجعه به قرآن،به دست میآید که ناباوران عدّهای مجازات میشوند و عده ای دیگر مورد بخشش و عفو قرار میگیرند و این همانند آن است که گفته شود یک انسان ناباور در مورد یک پرونده و یک جرم هم مجازات میشود و هم مورد عفو و بخشش قرار میگیرد و این عین تناقض است.
پاسخ:
روانشناسان میگویند: به تعداد انسانها روحیات و روابط وجود دارد. قرآن شریف در این راستا میفرماید: «و قد خلقکم اطواراً».[1] یعنی «و شما را مرحله به مرحله (و گونهگون) خلق کرده است.» انسانها در جهت سعادت دارای مراتب و درجات هستند و در جهت شقاوت دارای مراتب و درکات.[2] در مورد مجازات یا بخشودگی ناباوران نیز موضوع این گونه است.
ممکن است کسی ناباور باشد ولی ناباوری او از باب این باشد که او «جاهل قاصر» است و زندگی خود را به صورت خوشنشینی در صحرا و غارها سپری کرده است. هم چنین ممکن است کسی ناباور باشد ولی ناباوری او از باب این باشد که او «جاهل مقصر» است. یعنی در فراگیری مسایل دینی و اعتقادی کوتاهی کرده است و یا تحت تأثیر جوسازیهای خاصی قرار گرفته باشد. ممکن هم است کسی ناباور باشد و ناباوری او سر از «ائمه الکفر»[3] بیرون آورد و… مانند آن جایی که قرآن شریف در مورد ابی لهب میفرماید: «بریده باد دو دست ابولهب و مرگ بر او باد.»[4] با این بیان باید دید ناباور کیست؟و بر اساس پرونده خاص او در مورد او بر کرسی داوری و قضاوت نشست.
با این بیان در سوره بیّنه که آمده است: «کسانی از اهل کتاب که کفر ورزیدهاند و (نیز) مشرکان در آتش دوزخند، (و) در آن همواره میمانند؛ اینانند که بدترین آفریدگانند.»[5] و یا در سوره توبه که آمده است: با کسانی از اهل کتاب که به خدا و روز بازپسین ایمان نمیآورند، و آن چه را خدا و فرستادهاش حرام گردانیدهاند حرام نمیدانند و متدین به دین حق نمیگردند، کارزار کنید، تا با (کمال) خواری به دست خود جزیه دهند.»[6] و هم چنین سایر آیات با این مضمون دارد مجازات کسانی را بیان میدارد که از خط قرمز عبور کردهاند و از سر آگاهی و همراه با عناد و دشمنی باورهای مردم را به بازی گرفتهاند، کفر و شرک را بر توحید ناب ترجیح دادهاند و کتاب آسمانی خود را مردود میدانند و… بر همگان روشن است که این ناباوران خیلی درکاتشان پایین است و با «ائمه الکفر» همکار و همگام هستند و به صورت خیلی منطقی مجازات اینها نیز سنگین است و این خلود در آتش دوزخ هستند. اما در آیاتی که سخن از بخشودگی به میان آمده، در مورد لغزش و اشتباهات ناگهانی مؤمنین است که به طور معمول با توبه و پشیمانی همراه است. از این قرآن شریف میفرماید: «به کسانی که ایمان آوردهاند بگو تا از کسانی که به روزهای (پیروزی) خدا امید ندارند درگذرند، تا (خدا هر) گروهی را به (سبب) آن چه مرتکب میشدهاند، به مجازات رساند.»[7] در این آیه و آیات دیگر در این راستا، آمده است: خدای تبارک و تعالی به پیامبر اعظم ـ صلّی الله علیه و آله ـ دستور میدهد تا به مؤمنین امر کند که از بدیهای کفار چشمپوشی کنند و تقدیر آیه چنین است که به مؤمنین بگو: «ببخشند تا ببخشید.» یعنی شما متعرض آنها نشوید و خودسر عمل نکنند؛ کیفر الهی در انتظار آنها است. بنابراین، مراد از مغفرت در آیه، اعراض از رفتار کفار است. یعنی به پیامبر اعظم خطاب میشود تا به مؤمنین بگوید: خودسر با کفار بگو مگو نکنند. چون خود خداوند آن را مجازات خواهد کرد.[8] با این بیان این آیه در راستای آیات قبل سخن میگوید و مراد از عفو و بخشودگی در آیه،این است که: مؤمنین از کفار اعراض کنند و به صورت خودسر متعرض آنها نشوند. چون مجازات الهی در انتظار آنهاست. پس هیچ تناقضی بین این دو دسته آیات وجود ندارد. کفار مجازات میشوند و مجازات آنها با خداست. از طرف دیگر باید گفت: به تعداد ناباوران، جرم، مجازات و پرونده وجود دارد. جرم و مجازات همه ناباوران یکسان نیست. هر کس بر پرونده خود مجازات میشود. «جاهل قاصر» هم ناباور است، «ائمه الکفر» هم ناباور هستند. آیا جرم و مجازات آنها یکسان است؟ آیا کسی که از روی خطا و اشتباه مرتکب جرمی شد با کسی که قصد براندازی نظام اسلامی را به سر دارد، مساوی هستند؟… آیا کسی که بعد از ناباوری توبه کرد و به باور رسید با کسی که تا پایان در کفر و عناد ماند، مساوی هستند؟ آیا کسی که در اثر فشار گرسنگی، دست به دزدی یک عدد نان زده است با کسی که رانت خوار است و به حیف و میل اموال عمومی و بیتالمال دست زده است، مساویاند؟ … آیا کسی که در اثر زندگی غارنشینی و جاهل قاصر بودن، ناباور ماند،با ناباوری هم چون «ائمه الکفر» یکسان هستند؟
بنابراین نمیتوان همه را با یک چوب راند. ممکن است ناباوری با یک چشم به هم زدن مورد عفو و گذشت قرار بگیرد ولی ناباوری دیگر خلود در آتش باشد. ممکن است خداوند، نسبت به وعید خود، در مورد ناباوری جامه عمل نپوشد ولی در مودر ناباور دیگر به وعید خود عمل نماید[9] و این منافاتی با عدالت خداوند ندارد. پس آیات قرآنی در صدد بیان این نکته هستند و هیچ تناقضی بین آنها وجود ندارد. پس لحاظ کردن تفاوت درجات و درکات در مجازات و سپس، مجازات یا عفو آنها، تناقض نیست.
[1] . سوره نوح: 71 / 14.
[2] . سوره نساء: 4 / 145.
[3] . سوره توبه: 9 / 12.
[4] . سوره مسد: 111 / 1.
[5] . سوره بینه: 98 / 6.
[6] . سوره توبه: 9 / 23.
[7] . سوره جاثیه: 45 / 14.
[8] . تفسیر المیزان، ج 18،صص 248 ـ 249.
[9] . ر. ک: جوادی آملی، عبدالله،معاد در قرآن، قم: اسری، ج 1 و 2.
اصغر بابائی ساخمرسی