قرآن شریف در آیات متعدد در مورد نیکی به پدر و مادر سخن به میان آورده است و ظریفترین و زیباترین تعبیر را در این راستا به کار گرفته، تا جایی که فرموده: به پدر و مادر «اُفّ» نگویید و هم چون پرنده، بالهای محبت را به سوی آنها باز کنید و آنها را در آغوش خود جای دهید.[1] از این گذشته، از پدر و مادر ناباور نیز سخن به میان آورده و نحوه معاشرت با آنها را بیان داشته است.
متاسفانه برخی[2] عقیده قرآن شریف را در مورد پدر و مادر ناباور، متناقض دیده و به اصطلاح نوعی تناقض را در این راستا افشا و بیان کرده است. در صورتی که طرح این گونه تعامل و تعادل به نام تناقض، بسیار ناصواب است و با روح قرآن سازگار نیست که اینک بیان شبهه و پاسخ آن را از نظر میگذرانیم.
شبهه:
قرآن شریف در مورد رفتار یک شخص با پدر و مادر ناباور و یا کافر، اطّلاعات دو گانه و متناقض ارائه کرده است. در سوره لقمان میفرماید: هر چند پدر و مادر ناباور و یا کافر، در عقیده خود پافشاری نمایند با آنها با محبت و با عطوفت معاشرت نمایید و در سوره توبه میفرماید: پدران و برادران ناباور و یا کافر خود را همنشین خود قرار ندهید. این گونه رفتار دو گانه سر از تناقض در میآورد.
جواب:
قرآن شریف معجزهای علمی، جهانی و جاودانی است. برای عرصههای گونهگون زندگی برنامههای ویژه و جداگانهای دارد. از این روی بین معرفت شناسی و معاشرت اجتماعی، تفاوت اساسی وجود دارد. عرصه معرفت شناسی، عرصه عقیدتی و عرصه حق و باطل است ولی عرصه معاشرت اجتماعی، عرصه اخلاق، عاطفه و عرصه زندگی شهروندی است.[3] از این جهت، شیوه برخورد در عرصه معرفت شناسی بسیار جدّی، موشکافانه، غیر قابل انعطاف، برهانی و حکیمانه است ولی در عرصه زندگی شهروندی، شیوه برخورد آسان، همراه با مدارا، انعطاف، شرح صدر و دریا دلی و خوش رفتاری ….
چون قرآن شریف میفرماید: «اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاماً»[4] یعنی وقتی بندگان خدا «چون نادانان ایشان را طرف خطاب دهند به ملایمت (و مدارا) پاسخ میدهند.» از طرف دیگر میفرماید: «و آنهایی را که جز خدا میخوانند دشنام مدهید که آنان از روی دشمنی (و) به نادانی، خدا را دشنام خواهند داد.»[5]
از این روی وقتی قرآن شریف در سوره لقمان میفرماید: «و اگر (پدر و مادر) تو را وا دارند تا درباره چیزی که تو را بدان دانشی نیست به من (خدا) شرک ورزی، از آنان فرمان مبر، و(لی) در دنیا به خوبی با آنان معاشرت کن…»[6]
به طور خیلی روشن صدر آیه به معرفت شناسی، حقّ و باطل، توحید و عقیده توجّه دارد که میفرماید: از آنها فرمان مبرید و ذیل آیه به بعد زندگی شهروندی اشاره دارد که میفرماید: با آنها خوش معاشرت نمایید و از باب انسانیت بر آنها سخت نگیرید. عقیده فاسد و باطل را از آنها نپذیرید، و حقوق شهروندی و انسانی آنها را هم نادیده نگیرید. و در سوره توبه که میفرماید: «ای کسانی که ایمان آوردهاید، اگر پدرانتان و برادرانتان کفر را بر ایمان ترجیح دهند (آنان را) به دوستی مگیرید، و هر کس از میان شما آنان را به دوستی گیرد، آنان همان ستمکارانند.»[7]
به بعد عقیدتی و محبت قلبی توجه دارد. و آن این که طوری با آنها دوست نباشید که مردم خیال کنند شما عقیده باطل آنها را پذیرفتید. و یا آن که آنها در عقیده شما نفوذ کنند. علامه طباطبایی میفرماید: سرّ این که قرآن شریف روی پدر و برادر انگشت گذاشت به آن است که این زمینه نفوذ بیشتر دارند و خود یا از طریق دیگران میتوانند در عقیده شما نفوذ نمایند و شما را جذب عقیده باطل خود نمایند.[8] از این روی قرآن شریف در سوره لقمان صدر آیه میفرماید:
از پدر و مادر در بعد عقیدتی فرمان مبرید و در سوره توبه هم همگام با آن میفرماید: در بعد عقیدتی مواظبت نمایید که پدران و برادران ناباور در عقیده شما نفوذ نکنند و شما را جذب عقیده فاسد خود ننمایند. در ذیل آیه سوره لقمان نیز اشاره به بعد زندگی شهروندی دارد. بنابراین هیچ تناقضی بین دو آیه وجود ندارد و هر یک در عرصه خاصی سخن میگویند.
در واقع دین و توحید، مردان بزرگی تربیت میکنند که آنها میتوانند کارهای بزرگ انجام دهند.
بنابراین رابطه بین انسان با خدا و رابطه انسان با انسان دو مقولهای جدا از هم میباشند. حاکمیت عاطفی هرگز نباید حاکم بر حاکمیت عقیدتی شود. اعتدال زیبا از دیدگاه اسلام آن است که انسان بتواند بین معرفت شناسی و معاشرت انسانی و اجتماعی، پیوند برقرار کند.[9] اگر پذیرش عقیده شرک آلود، جاهلانه است، اذیت و آزار انسان جاهل هم کار جاهلانه است؟ حفظ عقیده توحیدی ضروری است و حفظ معاشرت اجتماعی و هم زیستی مسالمت آمیز نیز ضروری است. رفق و مدارا در عرصه زندگی شهروندی لازم است همان طوری که حفظ عقیده و باورها لازم و ضروری است.[10] پس تواضع در زندگی انسانی و معاشرتهای اجتماعی و تعامل در زندگی شهروندی با حفظ ارزشها و باورها ساخته نیست مگر از ناحیه انسانهای بزرگ و این از جمله دستور العملهای صریح قرآنی است و هیچ تناقضی در آن دیده نمیشود.
[1] . سوره اسری: 17 / 23 ـ 24.
[2] . سایت افشاء.
[3] . ر.ک: کمالی، سیّد علی، همزیستی و معاشرت در اسلام، قم: اسوه، دوم، 1376، صص 17 ـ 20.
[4] . سوره فرقان: 25 / 63.
[5] . سوره انعام: 6 / 108.
[6] . سوره لقمان: 31 / 15.
[7] . سوره توبه: 9 / 23.
[8] . المیزان، ج 16، ص 323.
[9] . ر.ک: تفسیر نمونه، ج 17، ص 42.
[10] . ر.ک: تفسیر راهنما، ج 14، ص 31.
اصغر بابائی ساخمرسی