پرسش :
لطفاً در مورد حجاب و چرائی آن توضیح دهید.
پاسخ :
لباس و پوشش پدیدهای است که به اندازه طول تاریخ بشر سابقه و به قدر پهنه جغرافیایی زمین گسترش دارد و از دیرباز در اقوام و ملل مختلف نوعی پوشش وجود داشته است.[1]
و متأسفانه در غرب با گسترش تفکر لیبرالیسم جنسی و رواج کامیابی نامشروع، «برهنگی» فراگیر شده که امروزه شاهد پیآمدهای منفی آن هستند.
لباس و پوشش جدای از حفظ بدن و آراستگی آن دارای آثار فلسفهای عمیق است و رابطه مستقیمی با فرهنگ مردم دارد. در هر جامعهای نوع و کیفیت لباس زنان و مردان علاوه بر آن که تابع شرایط اقتصادی و اجتماعی و اقلیمی آن است قویاً تابع جهانبینی و ارزشهای حاکم بر فرهنگ آن جامعه و حتی مبین آن جهانبینی است.[2] لذا مذاهب مختلف در نوع لباس مردم نقش مؤثری داشتند و در اسلام نیز بر لزوم پوشیدگی و حجاب به ویژه برای زنان تأکید شده و در قرآن کریم[3] بر رعایت آن تصریح گردیده است.
فلسفه حجاب زن:
برای روشن شدن فلسفه حجاب زن و راز تفاوت آن با پوشش مردان توجه به مطالب ذیل لازم است.
1ـ توجه به رابطه پوشش با فرهنگ دینی:
براساس فرهنگ اسلامی، انسان موجودی است که برای رسیدن به کمال و معنویت خلق گردید. لذا اسلام با تنظیم و تعدیل غرایز به ویژه غریزه جنسی و توجه واقعی به هر یک از آنها در حدّ حاجت طبیعی، سبب شکوفایی همه استعدادهای انسان شد و او را به سوی کمال سوق داده است.
2ـ توجه به ساختار فیزیولوژی انسان:
نوع پوشش زن و تفاوت آن با لباس مرد رابطهای مستقیم با تفاوتهای جسمی و روحی زن و مرد دارد در تحقیقات علمی در فیزیولوژی و روان شناسی زن و مرد ثابت شده مردان نسبت به محرکهای جشمی شهوتانگیز حساسترند و چون برد حس بینایی زیاد است و چشم از فاصله دور و در میدان وسیعی قادر به دیدن است و از سوی دیگر ترشح هورمونها در مرد صورتی یک نواخت و بدون انقطاع دارد، مردان به صورتی گستردهتر تحت تأثیر محرکهای شهوانی قرار میگیرند، اما زنان نسبت به حس لمس و درد حساسترند و به محرکهای حسّی پاسخ میدهند و حس لامسه برد زیاد ندارد و فعالیتش محدود به تماس از نزدیک است و از این گذشته هورمونهای جنسی زن به صورت دورهای ترشح میشوند و به طور متفاوت عمل میکنند تأثیر محرکهای شهوانی بر زن صورتی بسیار محدود دارد و نسبت به مردان بسیار کمتر است.[4] بر مطالب فوق قدرت شگرف غریزه جنسی میان غرایز را نیز اضافه کنید.[5]
با دقت بر مطالب فوق فلسفه حجاب به خوبی روشن میشود حجاب در اسلام از یک مسأله کلی و اساسی ریشه گرفته اسلام میخواهد انواع التذاذهای جنسی چه بصری و لمسی و چه نوع دیگر به محیط خانوادگی و در کادر قانونی اختصاص یابد و اجتماع تنها برای کار و فعالیت باشد برخلاف سیستم غربی که کار و فعالیت را با لذتجویی جنسی به هم میآمیزد، اسلام قایل به تکلیف میان این دو محیط است و برای تأمین این غرض پوشش و حجاب را توصیه نموده است زیرا بیبندباری در پوشش به معنای عدم ضابطه در تحریک غریزه و عدم محدودیت در روابط جنسی است که آثار شوم آن بر کسی پوشیده نیست.
رعایت حجاب اسلامی آثار زیر را به ارمغان میآورد:
1ـ بهداشت روانی اجتماع و کاهش هیجانها و التهابهای جنسی، و سبب کاهش عطشسیریناپذیر شهوت است.
2ـ تحکیم روابط خانوادگی و برقراری صمیمیت کامل زوجین، با رواج بیحجابی و جلوهگری زن، جوانان مجرد، ازدواج را نوعی محدودیت و پایان آزادیهای خود تلقی میکنند و افراد متأهل هر روز در مقایسهای خطرناک که میان آن چه دارند و ندارند قرار میگیرند که این مقایسهها، هوس را دامن زده و ریشه زندگی را میسوزاند.
3ـ استواری اجتماع و حفظ و استیفاد نیروی کار و فعالیت، دختر و پسری که در محیط کار و دانشگاه، تحریک شهوانی شدند از تمرکز و کارایی آنها کاسته میشود و حکومت شهوت بر اجتماع سبب هرز رفتن نیروی فکری و کاری است.
4ـ بالا رفتن ارزش و امنیت زن و جبران کننده ضعف جسمانی او حربه حیا و عفاف و حجاب میتواند در نفش عاطفی او و تأثیرگذاری بر مرد مؤثر باشد لباس زن سبب تقویت تخیّل و عشق در مرد است.[6] و این حریم نگه داشتن یکی از وسایل مرموز در حفظ مقام و موقعیت زن در برابر مرد است.[7]
اسلام حجاب را برای محدودیت و حبس زن نیاورده، بلکه برای مصونیت او توصیه نموده است زیرا اسلام راضی به حبس و رکود و سرکوبی استعدادهای زن نیست بلکه با رعایت عفاف و حفظ حریم اجازه حضور زن را داده است[8] و از سوء استفاده شهوانی و تجاری او منع کرده است.
اما مغرب زمین با آشکار ساختن هر چه بیشتر اعضای متحرک جنسی در عکس، فیلم و… در گردابی مهلک گرفتار شده و امروز آمار[9] کودکان نامشروع، سقط جنین، طلاق و انواع انحرافات و بیماریهای جنسی روز به روز بیشتر شده و آنان را گرفتار مشکلات پیچیدهای نموده است.
پی نوشت :
[1] . شهید مطهری، مرتضی، مسأله حجاب، ج 42، ص 21، صدرا قم، سال 1374 و همچنین هاشمی کاوندی، مجتبی، روان شناسی زن، چاپ سوم، نشر شفق، قم، سال 1378، ص 213.[2] . حداد عادل، غلامعلی، فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، چاپ هفتم، نشر سروش، تهران، سال 1376، ص 9.
[3] . سوره نور، آیه 31، سوره احزاب، آیه 59، 60.
[4] . دکتر محمود بهزاد، مقاله تفاوتهای زن و مرد از نظر فیزیولوژی و روان شناسی، به نقل از فرهنگ برهنگی و…، ص 64 و همچنین رجوع شود به کتاب نظام حقوق زن در اسلام، از شهید مطهری، ص 165، 171.
[5] . ویل دورانت، لذات فلسفه، چاپ هشتم، نشر دانشجویی، تهران، سال 1373، ص 95.
[6] . ویل دورانت، لذات فلسفه، ص 157، 223.
[7] . برای اطلاع بیشتر پیرامون آثار حجاب رجوع شود به کتاب مسأله حجاب، شهید مطهری، ص 78، 95، و به کتاب مقدمهای بر روان شناسی زن، ص 197، 203.
[8] . مسأله حجاب، ص 221، 250، و کتاب زن در آیینه جلال و جمال، ایت الله جوادی آملی، ص 395، 397.
[9] . رجوع شود به کتاب سیمای زن در جهان، زن در آمریکا، جلیل روشندل، چاپ اول، نشر برگ زیتون، سال 1377، ص 35، 36، 97.