اگر می‌گویید که اسلام با برده‌داری مخالف است ما در تاریخ اسلام به مواردی برمی‌خوریم که پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ و ائمه ـ علیهم السّلام ـ غلام و کنیز داشتند. در قرآن نیز به این امر اشاره شده است که کنیز جزء مایملک ارباب است و هر نوع استفاده حتی جنسی می‌تواند با آن داشته باشد؛ و این‌ها تناقض است!!! این‌ها با حق آزادی انسان‌ها مغایر است!!!

اگر می‌گویید که اسلام با برده‌داری مخالف است ما در تاریخ اسلام به مواردی برمی‌خوریم که پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ و ائمه ـ علیهم السّلام ـ غلام و کنیز داشتند. در قرآن نیز به این امر اشاره شده است که کنیز جزء مایملک ارباب است و هر نوع استفاده حتی جنسی می‌تواند با آن داشته باشد؛ و این‌ها تناقض است!!! این‌ها با حق آزادی انسان‌ها مغایر است!!!

نقد و بررسی:

نفی عبودیت غیر خدا در اسلام
تردیدی نیست که اسلام با هر گونه عبودیت و بندگی محض جز در برابر خدا، به مخالفت برخاسته و ارباب و صاحب اختیار مطلقی جز خدا را برای بندگان نمی‌شناسد.1 حتی در آیه‌ای به صراحت ارباب‌بودن پیامبران را برای مردم و عبودیت بندگان الهی را  در برابر آنان، نفی می‌کند.2
قرآن کریم با سرزنش عمل‌کرد اهل کتاب می‌فرماید: “آن‌ها (یهود و نصاری) دانشمندان و راهبان خویش را به جای خداوند ارباب و صاحب اختیار خود قرار دادند و نیز مسیح فرزند مریم را ؛ در حالی که مأمور نبودند که جز خداوند یکتایی را که معبودی جز او نیست، بپرستند، او پاک و منزه است از آن چه همتایش قرار می‌دهند.”3
بنابراین در اسلام، اصل بر آزادی انسان‌ها از بندگی یکدیگر و عدم سلطه کسی بر دیگری است. امام علی ـ علیه السّلام ـ خطاب به فرزندش امام حسن مجتبی می‌فرماید: ” بنده غیر خدا مباش، زیرا خداوند تو را آزاد آفریده است”.4 با این حال باید دید تعامل و برخورد اسلام با مسئله برده‌داری چگونه بوده و وجود برخی بردگان در خدمت مسلمانان چه طور قابل توجیه است.

اسلام در برخورد با بردگی
اسلام در محیطی ظهور کرد که در آن جا مانند سایر سرزمین‌ها، برده‌داری به گونه‌ای ستم‌گرانه شیوع داشت. تجارت برده امری متعارف و راه‌های برده‌گیری در میان عرب جاهلی همانند دیگر اقوام گوناگون بود. افراد، گاه به دلیل عدم توانایی در پرداخت دین، ارتکاب جرم و یا در جریان یورش‌ها و غارت‌ها به زور به بردگی کشیده می‌شدند. در چنین محیطی قوانین حکیمانه اسلام با سیاست تدریجی تحدید راه‌های برده‌گیری و حرکت به سوی لغو کامل آن عرضه گردید. آیات قرآن کریم از همان ابتدا نزول در مکه به تبیین احکام خاص درباره بردگان و تشویق و تحریض مسلمانان به آزاد‌سازی آنان اختصاص یافت. آیات 11 تا 13 از سوره بلد که از سوره‌های دوران مکه می‌باشد آزاد کردن یک برده را به عبور آدمی از گردنه‌های سخت تشبیه نموده و آن را ستوده است.

تحدید راه‌های برده‌گیری
نخستین حرکت اسلام، مسدود ساختن راه‌های برده‌گیری و انحصار آن به تنها موردی بود که در آن شرایط، گریزی از آن نبود و آن مورد مربوط به اسیران جنگی بود که البته با حفظ شرایط و مقررات خاص، آن را پذیرفت.5 وظیفه اولیه مسلمانان در برخورد با اسیران جنگی آزاد ساختن آنان با اخذ تاوان و یا حتی بدون آن بود. امّا چنان چه در مواردی آزادسازی اسرای جنگی بنا به مصالحی ممکن نبود، در آن صورت اسلام تحت شرایط خاصی به برده گرفتن آنان رضایت می‌داد. زیرا به جای آن که اسیران را در اردوگاه‌ها به کارهای اجباری وادارند و یا در محیطی دور از اجتماع به نام زندان محبوس سازند، بهترین شیوه آن بود تا آنان را بین مسلمانان تقسیم نموده و تحت ضوابط و مقررات معینی در کنار خانواده‌های مسلمانان زندگی کنند؛ با این شیوه هم بستر تربیتی خوبی برای آشنایی آن‌ها با معارف و فرهنگ اسلامی فراهم می‌شد و هم به تدریج زمینه آزادی چنین اسیرانی به صورت‌های گوناگونی مهیا می‌گشت. به ناچار در شرایطی که امکان نگهداری شایسته و مراقبت و تربیت اسرای جنگی در مکانی به نام زندان وجود نداشت و از طرفی آزادسازی آنان نیز به مصلحت جامعه اسلامی نبود، تقسیم آنان بین خانواده‌های مسلمان با سفارش به رفتاری شایسته و انسانی با آنان، در روندی که در نهایت به آزادی آنان می‌انجامید، بهترین گزینه ممکن به حساب می‌آمد. روزگاری که در عربستان و دیگر مناطق جهان و به خصوص کشورهای اروپایی با وحشیانه‌ترین شیوه‌ها اسیران را مورد آزار و شکنجه قرار می‌دادند، قرآن کریم مسلمانان را به لزوم رفتاری انسانی با اسیران امر فرمود، شکنجه اسیران ممنوع شد، از به فحشاء کشاندن زنان اسیر جلوگیری به عمل آمد6 و… .
در عین حال اسلام با وضع قوانین مختلف مثل قانون استیلاد7، مکاتبه8 و آزاد‌سازی بندگان به عنوان کفاره برخی گناهان و غیره، راه را برای آزاد ساختن تدریجی آنان هموار ساخت. از سوی دیگر باید به این نکته نیز توجه داشت که از دیدگاه اسلام بنده یا آزاد بودن به عنوان ملاک نقصان یا برتری شمرده نمی‌شود. هر چند سعی اسلام آن بود تا به طرق مختلف بردگان را از راه‌های گوناگون از قید اسارت رهایی بخشد، امّا در همان مدت اسارت و بندگی نیز مسلمانان حق نداشتند آنان را به صرف بنده بودن از خود پست‌تر دانسته و یا مورد اهانت و تحقیر قرار دهند. بندگانی که گاه در ظاهر تحت عنوان غلام یا کنیز پیامبر و ائمه علیهم السلام قرار می‌گرفتند، در واقع عضوی از اعضای خانواده آنان تلقّی شده و هیچ تفاوتی با سایر آزادگان اهل منزل حتی به لحاظ کار و فعالیت نداشتند و در واقع صرفاً در ظاهر تحت عنوان کنیز یا غلام قرار می‌گرفتند. این وضعیت به گونه‌ای بود که حتی وقتی آن بزرگواران تصمیم به آزاد ساختن آنان می‌گرفتند، آن بردگان غالباً از پذیرش آن اکراه داشتند.

نتیجه گیری:
آن چه در جمع‌بندی از مطالب فوق می‌توان گفت این است که برده‌داری در تمام مذاهب و اقوام گوناگون گذشته امری متعارف و معمول بوده است، به طوری که انسان‌های آزاد را به طرق مختلف به بردگی کشانده و آنان را از بسیاری مواهب الهی محروم می‌ساختند. قطعا روح اسلام با چنین چیزی سازگار نبوده. اسلام تنها آن بخشی از این قانون متعارف را امضاء نمود که در یک فرایند ناگزیر جنگی عده‌ای به اسارت در می‌آمدند. در وضعیتی که شرایط آزادسازی همه اسیران فراهم نبود، بهترین شیوه به جای محبوس ساختن آنان این بود که اسلام اجازه دهد اسیران جنگی در میان خانه‌های مسلمانان تقسیم گردند تا مدتی به صورت برادرانه و کاملاً انسانی با مسلمانان زندگی کنند و سپس بر طبق قوانین مختلف در اسلام به تدریج زمینه آزاد‌سازی آنان فراهم گردد. غلام و کنیزانی نیز که در اختیار مسلمانان یا رسول الله و ائمه اطهار قرار داشتند از این قسم بودند بردگان و اسیرانی که هیچ گاه این وضعیت نمی‌توانست آزادی روحی و کرامت انسانی و ذاتی آنان را به اسارت در آورد؛ ولی با این وجود اسلام با تدوین قوانین مختلف راه آزادی کامل آنان را نیز به تدریج فراهم ساخت.

معرفی منبع جهت مطالعه بیشتر:
مصطفی حسینی، بردگی از دیدگاه اسلام، تهران، بنیاد دائره المعارف اسلامی، 1372.

پی‌نوشت‌ها:
1 . آل عمران، 64؛ بگو ای اهل کتاب… جز خداوند را نپرستیم و برای او شریکی قایل نشویم و هیچ یک از ما دیگری را به جای خداوند ارباب و صاحب اختیار خود قرار ندهد.
2 . آل عمران، 80.
3 . توبه، 31.
4 . نهج البلاغه، نامه 31، بند 87، ص 128.
5 . آیت الله مصباح یزدی، دین و آزادی، مرکز مطالعات و پژوهش‌های حوزه علمیه قم، 1381، ص 49.
6 . نور، 33.
7 . منظور از استیلاد آن است که اگر زنی مملوک، از مولای خود صاحب فرزندی می‌شد، پس از وفات مولی، آن زن بلافاصله آزاد می‌گردید.
8 . مکاتبه قانونی است که مطابق آن، هر بنده‌ای می‌توانست با مالک خود قراردادی منعقد ساخته و به موجب آن در برابر مبلغی که به تدریج به مولایش می‌پردازد خویشتن را آزاد سازد. آیه 32 از سوره نور به تشریح همین مسأله پرداخته است.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید