آیا ممکن است پیامبر اکرم – صلی الله علیه و سلم- قول خداوند را کامل به مردم نرسانده باشد؟

آیا ممکن است پیامبر اکرم – صلی الله علیه و سلم- قول خداوند را کامل به مردم نرسانده باشد؟

قرآن از موقعی که طرف خداوند فرستاده می‌شود، تا به مردم ابلاغ شود مراحلی را طی می‌کند و براساس آیات الهی در تمام این مراحل از دخل و تصرف محفوظ است و هیچ گونه تغییری در آن صورت نمی‌گیرد؛ این مراحل عبارتند از:
1. فرستادن قرآن از ناحیه خداوند است. خداوند به وسیله جبرئیل امین وحی را می‌فرستد و دیگر فرشتگان هم مأمور هستند تا در قرآن هیچ دخل و تصرّفی صورت نگیرد. قرآن کریم می‌فرماید: « عَالِمُ الْغَیْبِ فَلا یُظْهِرُ عَلَى غَیْبِهِ أَحَدًا إِلا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ یَسْلُکُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ »[1] «او دانای غیب عالم است و هیچ کس بر عالم غیب او آگاه نیست، مگر آن کسانی که از رسولان خود برگزیده است که بر محافظت او فرشتگان را از پیش رو و پشت سر می‌فرستد.» پیک الهی هم قرآن را با اذن خداوند بر قلب پیامبر – صلی الله علیه و سلم- نازل می‌کند: « نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الأمِینُ عَلَى قَلْبِکَ لِتَکُونَ مِنَ الْمُنْذِرِینَ »[2] 2. پیامبر – صلی الله علیه و سلم- قرآن را همان‌طور که از طرف خداوند نازل شده است، تحویل می‌گیرد. در این مرحله پیامبر r معصوم است و بدون دخل و تصرّف قرآن را دریافت می‌کند؛ « وَ إِنَّکَ لَتُلَقَّى الْقُرْآنَ مِنْ لَدُنْ حَکیمٍ عَلیمٍ »[3] «ای رسول آیات قرآن از جانب خدای دانای حکیم به وحی بر تو القاء می‌شود»
3. مرحله حفظ یافته‌ها است، در این مرحله رسول اکرم  – صلی الله علیه و سلم- آن فهمیده‌ها را خوب نگهداری می‌کند؛ «سَنُقْرِئُکَ فَلا تَنْسى الا ما شاء الله»[4] «ما آیات قرآن را بر تو قرائت می‌کنیم تا هیچ فراموش نکنی، مگر انچه خدا بخواهد». این استثناء از مواردی است که مؤکد اصل مطلب است و به این معنا نیست، مگر در صورتی که خدا بخواهد تو فراموش می‌کنی، بلکه به این معنا است که هیچ عاملی نمی‌تواند تو را فراموش کار کند، مگر خدا. خداوند، نیز بر تو منّت نهاد و تو را معصوم کرده است؛ بنابراین هیچ مطلبی را فراموش نخواهی کرد.
4. مرحله انشاء و تعلیم به مردم است، در این مرحله هم پیامبر – صلی الله علیه و سلم-  از گزند سبق لسان، سهو و نسیان مصون است، و هیچ کم و زیادتی در آن راه ندارد. « ‏
وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوى إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْیٌ یُوحى »[5] «و هرگز به هوای نفس سخن نمی‌گوید، سخن او هیچ غیر از وحی خدا نیست.[6] این آیه به مجموع گفتارهای پیامبر – صلی الله علیه و سلم- اعم از قرآن و حدیث مصونیت می‌بخشد، پس نه تنها پیامبر – صلی الله علیه و سلم-  در بیان قرآن از هر لغزشی چه عمدی و چه سهوی مصون است، بلکه در بیان دین از طریق حدیث نیز همین اصل بر او حاکم است و از این‌که پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ معصوم است، معلوم می‌شود چیزی از وحی نمی‌کاهد. و هر کاری که انجام می‌دهد، مؤید وحی است.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. محمد حسین طباطبایی، المیزان، مترجم سید محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ج 2، ص 200.
2. جعفر سبحانی،‌منشور جاوید، (قم؛ مؤسسه امام صادق – علیه السلام- ، سال 1370)، ج 10، ص 149.
3. ناصر مکارم، پیام قرآن، (قم؛ مطبوعاتی هدف، چ دوّم، 1374)، ج 7، ص 175.

پی نوشت ها:
[1] . جن/27 و 26.
[2] . شعراء/194، 193.
[3] . نمل/6.
[4] . اعلی/6 و 7.
[5] . نجم/4 ـ 3.
[6] . جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی قرآن مجید، قم؛ نشر اسراء، چاپ اوّل، 1374، ج 9، ص 29.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید