در رابطه با تعداد آیاتی که نسخ شده اختلاف نظر فراوان است. مرحوم آیتالله خویی در این رابطه میفرماید: به نظر ما اکثر آیاتی که در آنها احتمال نسخ داده شده، هم اکنون نیز به قوت خود باقی است و نسخی در آنها راه نیافته است.[1]
از جمله مواردی که اکثر علما بر نسخ آن اتفاق دارند عبارت است از:
الف) نسخ آیه « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا نَاجَیْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیْ نَجْوَاکُمْ صَدَقَهً ذَلِکَ خَیْرٌ لَکُمْ وَأَطْهَرُ فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ[2] ؛ اى کسانى که ایمان آوردهاید! هنگامى که مىخواهید با رسول خدا نجوا کنید [و سخنان درگوشى بگویید]، قبل از آن صدقهاى [در راه خدا] بدهید؛ این براى شما بهتر و پاکیزهتر است و اگر توانایى نداشته باشید، خداوند غفور و رحیم است! » به وسیله آیه « أَأَشْفَقْتُمْ أَنْ تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیْ نَجْوَاکُمْ صَدَقَاتٍ فَإِذْ لَمْ تَفْعَلُوا وَتَابَ اللَّهُ عَلَیْکُمْ فَأَقِیمُوا الصَّلاهَ وَآتُوا الزَّکَاهَ وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَاللَّهُ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ[3] ؛ آیا ترسیدید فقیر شوید که از دادن صدقات قبل از نجوا خوددارى کردید؟! اکنون که این کار را نکردید و خداوند توبه شما را پذیرفت، نماز را برپا دارید و زکات را ادا کنید و خدا و پیامبرش را اطاعت نمایید و [بدانید] خداوند از آنچه انجام مىدهید با خبر است!»
ب) نسخ آیاتی که در آن دستور مدارا و گذشت از کفار صادر شده بود،[4] به وسیله آیات جنگ و مقاتله با کفار[5].
ج) آیهای که دستور حبس زنان زناکار را صادر کرده بود،[6] بعدها به وسیله دستور به تازیانه و سنگسار نسخ شد[7].
د) آیات مربوط به تغییر قبله را نیز از جمله آیات ناسخ و منسوخ شمردهاند…[8]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. قرآن در اسلام؛ علامه طباطبایی.
2. شناخت قرآن؛ آیتالله خویی، تلخیص و ترجمه هاشم هریسی.
3. علوم قرآن؛ سعیدی روشن.
پی نوشت ها:
[1] . خویی، سیدابوالقاسم، شناخت قرآن، تلخیص و ترجمه هاشم هریسی، ص 265.
[2] . مجادله/ 12.
[3] . مجادله/ 13.
[4] . جاشیه/ 14 و بقره/ 109.
[5] . حج/ 39، انفال/ 65.
[6] . توبه/ 29.
[7] . مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، دارالاحیاء و التراث العربی، ج 93، ص 6؛ و طبری، فضل بن حسن، مجمع البیان، قم، مکتبه آیتالله مرعشی، ج 3، ص 21.
[8] . ر.ک. سعیدی روشن، محمدباقر، علوم قرآن، قم، مؤسسه پژوهشی امام خمینی (ره)، چاپ اول، ص 306.