نام نکوی نوزاد: در این راستا، آن چه مهمّ است، « انتخاب نام نیکو برای نوزاد» است. نام نیکو حقّ فرزند است.[1] قرآن کریم، میفرماید: « فَلَمَّا وَضَعَتْهَا قَالَتْ رَبِّ إِنِّی وَضَعْتُهَا أُنْثَى وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا وَضَعَتْ وَلَیْسَ الذَّکَرُ کَالأنْثَى وَإِنِّی سَمَّیْتُهَا مَرْیَمَ وَإِنِّی أُعِیذُهَا بِکَ وَذُرِّیَّتَهَا مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ[2]؛ و چون (مادر مریم) او را بزاد گفت: پروردگارا من دخترزادهام ـ و خدا بهتر میداند که او چه زاده بود ـ و پسر مانند دختر نیست؛ و من نام او را مریم نهادم و من او و فرزندانش را از شرّ شیطان مطرود به پناه تو میآورم».
در روایات نیز توصیّه شده برای فرزندان خود نام نیکو انتخاب کرده و از بهترین نامها استفاده کنید. بهترین نامها آن است که نشانه بندگی و عبودیّت پروردگار و یادآور فضایل و مکارم اخلاقی باشد، بدین منظور نامهای پیامبران، نیکان و صالحان و همچنین نامهای امامان معصوم ـ علیهم السلام ـ و فاطمه ی زهرا که احیاء گوشههایی از فرهنگ و شعائر اسلامی است مناسبت بسیار دارد.
پیشوایان معصوم ما به حدّی به مسأله نام فرزندان اهمیّت میدادند که بعد از تولّد نوزاد پسر تا هفت روز او را محمّد مینامیدند تا از بدو تولّد روح و روان و فکر و مغز کودک را با حضرت محمّد ـ صلی الله علیه و آله ـ آشنا کرده باشند. نام نیک در قیامت نیز تأثیرگذار واقع میشود.[3] از پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ روایت شده که: « حقُّ الوَلَد اَن یحسِنَ اِسْمَهُ و یُحسِنَ ادَبَهُ؛[4] حق فرزند بر پدر آن است که: نام نکو بر او بنهد و به بهترین شکل تربیتش نماید».
جشن شرعی:
یکی از مستحبّاتی که پدر به هنگام تولّد نوزاد میبایست انجام دهد، اطعام مؤمنین، دوستان و آشنایان است که بدون شک همین عمل زمینهساز پیوندهای نیکوی اجتماعی و مقدمهای است برای پذیرش طفل از سوی جامعه. در کتاب وسایل الشیعه بابی تحت عنوان «بابُ استحبابِ اطعامِ النّاس عند ولاده المولود ثلاثه ایّام.»[5] ذکر شده است. امام علی بن الحسین ـ علیه السلام ـ نیز در هنگام ولادت فرزند خود ولیمه میداد.[6]
مهمتر از جشن تولّد، جشن تکلیف است که بزرگان از آن به جشن شرعی و جشن تشریع یاد کردهاند و اوّلین بار جشن تکلیف را با اسم «جشن شرعی» به پا کردهاند و بعد به عنوان یک سنّت بسیار نیکو و سنّت حسنه امروزه به برکت نظام مقدس جمهوری اسلامی، «جشن تکلیف یا جشن شرعی» در مدارس بسیار ساده، نیکو و دستهجمعی انجام میگیرد که باید این امر مقدس، به صورت گسترده در جای جای سرزمین مقدس جمهوری اسلامی به پا گردد.[7]
اذان، اقامه و دعا:
یکی از مستحبّاتی که پیامبر(ص) و پیشوایان معصوم(ع) بدان سفارش اکید فرمودهاند، این است که پدر و مادر پس از تولّد نوزادشان در گوش راست او اذان و در گوش چپش اقامه بگویند که این عمل آثار روحی بسیار مفیدی خواهد داشت.[8]
در کتاب شریف وسایل الشیعه، بابی تحت عنوان: «باب استحباب الاذان فی اذن المولود الیمنی بأذان الصلوه و الاقامه فی الیُسری قبل قطع سرته، او الاقامه فی الیمنی و مایقطر فی انفه»[9] وجود دارد که یعنی همانند اذان نماز مستحب است اذان در گوش راست بچه گفته شود و اقامه در گوش چپش…
در این باب سه حدیث آمده و بر این امر بسیار تأکید نمودهاند. این کار آثار مادی و معنوی و برکات بسیاری را به دنبال دارد. از جمله: 1. اذان گفتن، شیطان را از نوزاد دور میسازد. 2. نوزاد را از گزند شیطان مصون میدارد. 3. نوزاد را از بیماری امالصبیان حفظ مینماید.4. نوزاد را با ندای توحیدی و رسالت توحیدی آشنا خواهد ساخت. 5. فطرت توحیدی نوزاد سیراب میشود و صحیفه دل کودک این پیام را در خود منعکس مینماید.
دعا، بعد از اذان و اقامه:
در روایات، وارد شده است که دعا برای طلب فرزند، مستحب است. در یکی از روایات آمده است: «عن ابی جعفر ـ علیه السلام ـ قال: « اذا أردت الجماع فقل: اللّهم ارزقنی ولداً و اجعله نقیّاً لیس فی خلقه زیاده و لانقصان، و اجعل عاقبته الی خیر»[10] هر گاه اراده همبستر شدن داری این دعا را بخوان: خدایا فرزند پاک به من عطا کن و خلقت او خالی از نقصان باشد و عاقبت به خیر شود.
باب دیگری که در کتاب شریف وسایل الشیعه آمده است: «باب استحباب الصلاه و الدعاء لمن اراد ان یحبل له»[11] یعنی: «باب مستحب بودن نماز و دعا، برای کسی که قصد بچهدار شدن دارد».
در مورد عقیقه و ختنه نیز چنین است در مورد دعای ختنه بابی تحت عنوان: «باب استحباب الدعاء، عند الختان» نیز آمده است.[12] یعنی: دعاهایی که هنگام ختنه مستحب است.
در مورد عقیقه، بابهای متعدّدی در کتاب شریف وسائل الشیعه آمده است که شامل روایات زیادی میشود. یکی از ابواب آن در مورد دعای عقیقه است. به نام «باب استحباب ذکرالمولود عند ذبح العقیقه و الدعاء»[13] یعنی هنگام قربانی کردن عقیقه، بردن نام نوزاد و خواندن دعا مستحب است. در این باب شش روایت وارد شده و در یکی از روایت آمده است: که امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمودند هنگام عقیقه این دعا خوانده شود: « اللّهم لحمها بلحمه و دمها بدمه، و عظمها بعظمه، و شعرها بشَعره، و قلبهها بجلده، اللّهم اجعلها وقاء لفلان بن فلان.»[14]
دعا بعد از اذان و اقامه:
در مورد دعا بعد از اذان و اقامه، چیزی وارد نشده است. در کتاب های تربیتی و مبانی و منابع دینی تنها مستحب بودن اذان و اقامه در گوش نوزاد آمده است، در سیره ی علمی و عملی معصومین ـ علیهم السّلام ـ نیز چنین کاری فراوان دیده میشود و به دنبال آن خواندن سورههای خاصی از قرآن شریف سفارش شده است. در دعائم الاسلام، نقل شده که پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ امر فرمودند: در گوش حسنین اذان و اقامه گفته شود و به دنبال آن به سوره حمد، آیه الکرسی، آخر سوره حشر، سوره اخلاص، ناس و فلق تلاوت شود.[15] غیر از این دعای خاصی به صورت مأثور و توقیفی که زیر چتر اعمال مستحبی بعد از اذان و اقامه قرار داد نیامده است. اگرچه دعا در همه زمینهها و در همه زمانها و مکانها مستحب است و از آن به سلاح مؤمن یاد شده و به قدری اثرات تربیتی دارد که روانشناسان و سردمداران امور تربیتی، در بحثهای تربیتی مبحثی به نام «درمانی» را مطرح میکنند.
خلاصه: بحث تربیت از ظرافتهای خاصی برخوردار است. مساله تربیت فرزند در اسلام عزیز قبل از ازدواج و تولد نوزاد آغاز میشود و مستحبات زیادی مثل: برنامههای شب زفاف و بعد از تولد فرزند همانند: عقیقه و اذان و اقامه در گوش بچه و… جنبهی تربیتی دارد. در عین حال دعای مخصوصی از اذان و اقامه در گوش بچه نیز وارد نشده است.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1 . وسایل الشیعه، ج 15.
2 . نگاهی دوباره به تربیت اسلامی اثر خسرو باقری.
3 . دنیای نوجوانان اثر محمّدرضا شرفی.
پی نوشت ها:
[1] . طبسی، محمّدجواد، حقوق فرزندان در مکتب اهل بیت، قم: دفتر تبلیغات اسلامی، دوّم، 1376، ص 55.
[2] . آل عمران: 3/36.
[3] . حقوق فرزندان در مکتب اهل بیت، همان.
[4] . حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 15، ص 122.
[5] . همان، باب 31، از ابواب احکام الاولاد، ج15، ص133، ح1.
[6] . حقوق فرزندان در مکتب اهل بیت، همان.
[7] . نقل به معنا از استاد جوادی آملی، درس خارج فقه، 1382.
[8] . حقوق فرزندان در مکتب اهل بیت، همان.
[9] . وسایل الشیعه، باب 35، از ابواب احکام الاولاد، ج15، ص136.
[10] . همان.
[11] . همان.
[12] . همان.
[13] . همان.
[14] . همان.
[15] . حقوق فرزندان در مکتب اهل بیت، همان.