وجود مصحف علی ـ علیه السّلام ـ غیر قابل شک[1] و بلکه مورد اتفاق فریقین است[2]. چرا که در منابع شیعه و سنی به آن تصریح شده است[3]؛ مثلاً سیوطی از علمای اهل سنت از طریق ابن سیرین از علی ـ علیه السّلام ـ چنین نقل میکند: « همین که پیامبرـ صلّی الله علیه و آله ـ از دنیا رفت سوگند یاد کردم که عبایم را جز برای نماز جمعه (بر دوش) نگیرم تا قرآن را جمع کنم» و بعد راوی میافزاید «فجمعه» یعنی پس آن را جمع کرد[4]. و از بعضی روایات استفاده میشود که آن مصحف شریف بعد از علی ـ علیه السّلام ـ به ائمه اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ یکی پس از دیگری منتقل شده تا به دست امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) رسیده است؛ چنانکه امام صادق ـ علیه السّلام ـ میفرمایند: « و وقتی که قائم (عجل الله تعلی فرجه ) قیام فرماید، کتاب خدای عزوجل را به حدش خواهد خواند و مصحفی را که علی ـ علیه السّلام ـ نوشته است بیرون آورد»[5] و در روایت دیگر خود علی ـ علیه السّلام ـ نیز بر این مطلب تصریح کردهاند[6].
برخی از محققان ویژگیهایی را برای مصحف علی ـ علیه السّلام ـ ذکر کرده اند[7] که می توان آنها را به دو دسته کلی تقسیم کرد:
الف) از جهت تألیف و نظم: در مصحف علی ـ علیه السّلام ـ قرآن طبق ترتیب نزول نوشته شده است[8]؛ چنانکه محمدجواد بلاغی(ره) میگوید: و نزد شیعه معلوم است که امیرالمؤمنین علی ـ علیه السّلام ـ بعد از رحلت رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ عبا بر دوش نگرفت مگر برای نماز تا اینکه قرآن را به ترتیب نزول و تقدیم منسوخ بر ناسخ جمع کرد[9].
و ابن حجر سنی گوید: وارد شده است که علی ـ علیه السّلام ـ بعد از پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ قرآن را به ترتیب نزول جمع کرد.[10]
و سیوطی نیز گوید: اول مصحف علی ـ علیه السّلام ـ سوره اقرأ، سپس مدثر… و همینطور تا آخر ترتیب سورهها طبق نزول شان. [11]
ب) از جهت محتوا: این مصحف شریف طبق بعضی روایات مشتمل بر چیزهایی است که در قرآن موجود در دست ما، وجود ندارد؛ چنانکه حضرت علی ـ علیه السّلام ـ در پاسخ سؤال طلحه در مورد مصحف شریف آن حضرت، چنین فرمودهاند:
« ای طلحه! تمام آیاتی که خداوند -عزوجل- بر حضرت محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ نازل فرموده با املاء پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ و خط من نزد من است؛ هر حلال و حرام و حدود و احکام، یا هر چیزی که امت تا روز قیامت به آن احتیاج داشته باشند حتی دیهخراشی که بر بدن وارد شود نزد من است؛ که با املاء پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ و خط من، نوشته شده است.
طلحه پرسید: آیا هر چیز کوچک و بزرگ، خاص و عام و آنچه تا روز قیامت اتفاق میافتد در آن نوشته شده و نزد توست؟!
حضرت فرمودند: آری…».[12]
اما این اضافات به عنوان متن قرآنی نیست بلکه برخی از آنها به عنوان توضیح و تفسیر و برخی برای بیان آیات ناسخ و منسوخ و بعضی مربوط به سبب و شأن نزول آنها و برخی هم بیانگر زمان و مکان نزول آنها میباشد که پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ آنها را از طریق وحی غیر قرآنی دریافت و به علیـعلیه السّلام ـ املاء کرده است و ایشان نیز ـ طبعاً ـ آنها را در حاشیه و خارج از متن قرآن نوشتهاند[13]. چنانکه خود ایشان میفرمایند: «هیچ آیهای بر رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ نازل نشده مگر آنکه حضرت برایم قرائت و املاء فرمود و من آنرا نوشتم و تأویل و تفسیر و ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه آیات را به من آموخت… و هیچ علمی را که پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ به من آموخت فراموش نکردم و نوشتم.»[14] ولذا قرآن امیرمومنان علیه السلام هیچ تفاوتی با قرآن موجود از نظر تعداد آیات و محتوای متن قرآن ندارد.
برای یکسانی قرآن فعلی با مصحف علی ـ علیه السّلام ـ از جهت متن قرآنی، قرائن دیگری نیز وجود دارد:
1. تمام ادله عدم تحریف که در کتب علماء شیعه نوشته شده است[15].(شیعه اتفاق نظر دارند که قرآن موجود همان است که بر رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم نازل شده است و حتی حرفی از آن کم و یا به آن اضافه نشده است)
2. در روایات فراوانی ائمه ـ علیهم السّلام ـ بر قرائت و عمل به همین قرآن پیروان خود را تشویق کردهاند و برای قرائت تکتک سور آن فضائل و ثواب هائی را ذکر فرمودهاند[16].
3. . این قرآن اگر با قرآن علی ـ علیه السّلام ـ فرق داشت، علی ـ علیه السّلام ـ و فرزندانش اعلام میفرمودند، زیرا سکوت در اینجا باعث محو دین است و تقیه در جایی که موجب فساد دین باشد، جایز نیست[17].
تذکر: گرچه طبق آنچه گذشت فرق بین مصحف علی ـ علیه السّلام ـ و قرآن موجود در متن قرآنی وجود ندارد، ولی با توجه به اینکه حضرت در حدیث فوق تفسیر و تأویل را مقابل محکم و متشابه قرار دادند معلوم میشود که مقصود از تأویل، بیان معانی باطنی قرآن است که در روایات برای قرآن بطون زیادی ذکر شده است[18]. و مسلماً آنچه را که شخصیتی چون علی ـ علیه السّلام ـ با املاء پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ در مصحفش نوشته است، حقایق فراوانی دارد که دست ما از آن کوتاه است؛ چنانکه از ابن جبری نقل شده است: « اگر مصحف علی ـ علیه السّلام ـ یافت شود حتماً در آن علم بزرگی (فراوانی است) ولی یافت نشده است[19].» بنابراین آن مصحف با قرآن فعلی قابل مقایسه نیست.
پی نوشت ها:
[1] . خوئی، سید ابوالقاسم، البیان، بی جا، انوار الهدی، چاپ هشتم، 1401ق، ص223.
[2] . فتح الله، محمدی (غبارزادگان)، سلامه القرن من التحریف، تهران، پیام آزادی، چاپ اول، 1420ق، ج1، ص60.
[3] . ر.ک: محمد بن یعقوب، کلینی، اصول کافی، ترجمه سید هاشم رسولی محلاتی، تهران، علمیه اسلامیه، بیتا، ج4، ص444؛ احمد بن علی بن ابی طالب، طبرسی، الاحتجاج، تحقیق ابراهیم بهادری و محمد هادی به، تهران، اسوه، چاپ دوم، 1216ق، ج1، ص207؛ جلال الدین، السیوطی، الاتقان، تصحیح محمد سالم، هاشم، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، 1421ق، ج1، ص117؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دار بیروت، 1405ق، ج2، ص338 .
[4] . الاتقان، ج1، ص117.
[5] . اصول کافی، ج4، ص444 . این روایت می رساند که قائم عجل الله تعالی فرجه تمام معارف قرآنی را در جامعه اجرا و عملی خواهد ساخت و این است معنی رساندن قرآن به حدش .
[6] . ر.ک: الاحتجاج، ج 1، ص358ـ359؛ انصاری، اسماعیل، اسرار آل محمد(ص)، ترجمه کتاب سلیم بن قیس، قم، دفتر نشر معارف اسلامی، چاپ اول، 1413ق، ص253ـ254.
[7] . ر.ک: معرفت، محمد هادی، التمهید، قم، موسسه النشر الاسلامی، چاپ اول، 1412ق، ج1، ص292؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ پنجم، 1364، ج11، ص28.
[8] . تفسیر نمونه، پیشین ، ج11، ص28.؛ الطبقات الکبری، همان؛ سلامه القرآن من التحریف، همان، ج1، ص62.
[9] . بلاغی، محمد جواد، آلاء الرحمن فی تفسیر القرآن، قم، موسسه بعثت، چاپ اول، 1420ق، ج1، ص51.
[10] . مرکز الثقافه و المعارف القرآنیه، علوم القرآن عند المفسرین، قم، مکتب الاعلام السلامی، چاپ اول، 1420ق، ج1، ص351.
[11] . التمهید، همان،ج1، ص290.
[12] . الاحتجاج، ج 1، ص356ـ357؛ اسرار آل محمد(ص)، همان، ص251ـ252.
[13] . ر.ک: التمهید، همان، ص292؛ سید ابوالقاسم، خوئی، البیان، همان، ص223؛ سلامه القرآن، ج1، ص63؛ تفسیر نمونه، ج11، ص28.
[14] . التمهید، ج1، ص293.
[15] . ر.ک: معرفت، محمد هادی، صیانه القرآن من التحریف، قم، موسسه النشر الاسلامی، چاپ دوم، 1418ق، ص35ـ57؛ سلامه القرآن من التحریف، ج1، ص11ـ34.
[16] . اصول کافی، همان، ص394ـ434 (کتاب فضل القرآن)؛ شیخ صدوق، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ترجمه علی اکبر غفاری، بیجا، کتاب فروشی صدوق، چاپ هفتم، 1363، ص224ـ291.
[17]. موسوی خمینی، سید روح الله، الرسائل، قم، اسماعیلیان، چاپ دوم، 1410ق، ج2، ص177؛ مکارم شیرازی، ناصر، القواعد الفقهیه، قم، مدرسه الامام امیرالمؤمنین(ع)، چاپ سوم، 1411ق، ج1، ص415.
[18]. ر.ک: المیزان، همان، ج3، ص72ـ73؛ محمدی ریشهری، محمد، میزان الحکمه، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ دوم، 1367، ج8، ص94ـ95.
[19] . علوم القرآن عند المفسرین، ج1، ص351.