نویسنده:رحیم نوبهار
پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ در مسجد خویش آیه های قرآنی، احکام و معارف دینی و حتی مسائل تاریخی را به مردم آموزش می داد.[1]مطالبی که در این جلسات ارائه می شد، متناسب با میزان توان فکری شنوندگان بود.[2] این جلسات از نظر فاصله زمانی به گونه ای تنظیم شده بود که باعث خستگی و ملال شنوندگان نشود. عبدالله بن مسعود گفته است:
«پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ جلسات سخنرانی را همه روزه برگزار نمی کرد؛ زیرا بیم آن داست که شنوندگان خسته شوند.»[3]
شواهد نشان می دهد که این جلسات پس از برخی نمازها مانند نماز صبح و شام که شمار بیشتری از مردم در مسجد حضور می یافته اند، بیشتر برگزار می شده است.[4] شور و نشاط فراوانی در حفظ و ثبت مطالبی که رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ بیان می نمود، در میان شنوندگان وجود داشت.
افرادی که احیاناً به دلیلی توفیق حضور در این جلسات را نمی یافتند، به دیگران سفارش می کردند تا گفته های پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ را کلمه به کلمه ثبت و حفظ کنند و در فرصت مناسب برای آنان بازگو نمایند.[5]
علاوه بر جلسات رسمی سخنرانی، جلسات آموزشی و پرسش و پاسخ نیز در مسجد پیامبر تشکیل می شد. در این جلسات تنها یک نفر سخن نمی گفت؛ بلکه به صورت گفتگو و محاوره ای ادامه می یافت. آن حضرت بسیاری اوقات پس از نماز صبح تا طلوع آفتاب در مسجد می ماندند. بخشی از این وقت صرف پاسخگویی به پرسشهای دینی و حتّی تعبیر خوابهایی که مسلمانان دیده بودند، می شد.[6]
پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ همچنین برای تازه مسلمانان ـ که طبعاً به آموزشهایی ویژه نیاز داشتند ـ جلساتی جداگانه تشکیل می دادند.[7] گاه در حضور آن حضرت مراسم مسابقه شعر و سخنرانی برپا می شد و پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ جوایز برگزیدگان را به آنان اهدا می فرمود.[8]
فعالیتهای آموزشی مسجد پیامبر در غیاب آن حضرت و هنگامی که ایشان در جبهه های جنگ حضور می یافتند، تعطیل نمی شد؛ بلکه کسانی چون عبدالله بن امّ مکتوم و عبدالله بن رواحه، اداره امور مسجد را بر عهده می گرفتند.[9] جلسات آموزشی نیز با نبود آن حضرت ادامه می یافت؛ زیرا استاد و مدرّس کلاسهای آموزشی مسجد النّبی تنها پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ نبود. افراد دیگری نیز که از صلاحیّتهای علمی لازم برخوردار بودند، اداره این جلسات را بر عهده داشتند.
عبدالله بن رواحه که یک چهره علمی بود، جلسات مربوط به توحید و معاد و مسائل اعتقادی را اداره می کرد.[10] پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ حتّی در هنگام حضور، گاه در چنین مجالسی شرکت می نمود و به عنوان شنونده و تماشاگر، گفت و شنودهای علمی را نظاره می کرد. آن حضرت درباره چنین مجالس می فرمود: «کم نشستن در چنین مجالسی را بر نشستن در جلسات دعا و نیایش ـ که در گوشه ای دیگر مسجد برپا بود ـ ترجیح می دهم؛ زیرا من برای آموزش و تعلیم مردم، به پیامبری مبعوث شده ام.»[11]
امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ نیز گاه در حالی که یک پلّه پایین تر از جایگاه پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ می نشست، بر منبر برای مردم سخن می گفت.[12] پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ کوشش می نمود تا دامنه این تلاشهای آموزشی به دیگر مساجد نیز سرایت کند. بر پایه شواهد تاریخی، مسجد قبا نیز دارای شور و نشاط علمی و فعالیتهای فرهنگی بوده است.[13] به دلیل شرایط خاصّ سیاسی، حضور علمی امام باقر و امام صادق ـ علیهم السّلام ـ در مسجد النّبیّ نسبت به دیگر امامان رشدی فزاینده یافت.[14] شاگردان آن دو امام بزرگوار همچون: ابان بن تغلب، مُعاذ بن مسلم، حمران بن اعین و زراره بن اعین نیز دارای جلسات علمی بودند.[15]
اینها همه به ما می فهماند که مسجد برای همیشه جایگاه آموزش و فراگیری معارف اسلامی است.
نکاتی چند پیرامون ابعاد فرهنگی مسجد نمونه
در این جا لازم است چند نکته را پیرامون ابعاد فرهنگی ـ آموزشی مسجد مورد تأکید بیشتری قرار دهیم:
1 ـ همان گونه که اشاره شد، ابعاد فرهنگی آموزشی مسجد، یک رسالت اساسی و بنیادین این نهاد در تمامی عصرها و مکانهاست. مسجد یا ویژگیهایی که دارد، برای همیشه آموزشگاه مبانی دینی و معارف اسلامی است. از این رو، مسجدی که نقش مؤثر خود را در زمینه های فرهنگی آموزشی ایفا نکند، در حقیقت از ادای بخش مهمّی از رسالت خویش باز مانده و از«مسجد نمونه» بسی فاصله گرفته است.
بر پایه همین ارزیابی است که امیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ مسجدی را که در آن از هدایت، تبلیغ و ترویج دین نباشد، مسجد خراب برشمرده است.[16]
2 ـ بی تردید شکوفایی علمی مسجد و طرح دانشهای گوناگون در آن، کمالی برای مسجد به شمار می آید؛ ولی پرداختن به این امور، نباید سبب شود تا رسالت اولیّه مسجد که پراختن به دانشهای دینی است، فراموش شود. از نگاه امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ یکی از رسالتهای مهمّ و اساسی مسجد آن است که به معنای حقیقی کلمه، «کانون هدایت» مسلمانان باشد.[17]
3 ـ دانشهای دیگر جز علوم اسلامی را در صورتی می توان در مسجد مورد بحث و گفتگو قرار داد که دست کم دارای دو ویژگی باشند:
اوّل آن که آموختن آن شرعاً روا باشد.
دوّم این که حدّ اقل سودی دنیوی داشته باشد؛ یعنی لغو و بی فایده نباشد.
بر همین اساس، پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ به مردمی که در مسجد، گرد شخصی جمع شده بودند و با او درباره شعرهای جاهلیّت و رخدادهای آن زمان سخن می گفتند، فرمود:«اینها دانشی است که دانستن آن سودی ندارد و ندانستن آن نیز ضرری دربر ندارد.»[18] این گفتار پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ در حقیقت یک ضابطه و معیار به ما ارائه می دهد.
4. در میان همه مباحث و علوم دینی، پرداختن به علوم قرآنی در مسجد دارای اهمّیتی ویژه است؛ زیرا قرآن و مسجد پیوندی خاصّ با یکدیگر دارند. پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ در این باره فرموده است:«اِنّما نُصِبَتِ المَساجِدُ لِلقُرآن»[19]: «مساجد را برای(خواندن و فهمیدن) قرآن بنا کرده اند.» و نیز: «مَن اَحَبَّ القُرآنَ فَلیُحِبَّ المَساجِدَ»:[20] «دوستدار قرآن، دوستدار مسجد نیز هست.»
5. مطالعه تاریخ مساجد از آغاز تاکنون، نشان می دهد که مسجد و کتابخانه همواره همراه بوده اند. از همان آغاز که قرآن به صورت مکتوب درآمد، مسلمانان قرآنهای نوشته را به مسجد اهداء و یا وقف می کردند. با افزایش شمار کتابها، کتابخانه های مساجد نیز رشدی فزاینده یافت. این کتابخانه ها نقشی بزرگ در شکوفایی فرهنگ و تمدّن اسلامی داشته اند.[21]
6. روایتهایی که مسجد زن را خانه او دانسته،[22]بر آن نیست که زنان را از آمد و شد به مسجد بازدارد؛ بلکه همان گونه که بسیاری از فقیهان فرموده اند، مقصود این روایات، تأکید بر لزوم رعایت حجاب و پاکدامنی است.[23] زنان بخش عظیمی از هر جامعه را تشکیل می دهند. حضور آنان در مسجد، فرصت مناسبی برای بهره گیری معنوی از این جایگاه مقدّس و آشنایی با معارف اسلامی است. بلکه برای برخی از آنان، این تنها فرصت است.
ویژگیهای اجتماعی ـ سیاسی مسجد نمونه
آنچه اکنون به عنوان«معبد» در دیگر ادیان مطرح است، ارتباطی عمیق و ریشه دار با جامعه و مسائل اجتماعی ندارد.
به عنوان نمونه کلیسا تنها مکانی است برای اعتراف کردن نزد کشیشان و به دست آوردن خشنودی خداوند. مراسمی که در آن جا برگزار می شود، تنها جنبه فردی دارد. حتّی کلیساهایی که دارایی مؤسسّات امور خیریه است، نیز با مسائل مهمّ اجتماعی بیگانه است. این گفته درباره خانقاهها، زاویه ها و جاهایی مانند آن نیز صادق است. امّا مسجد در ارتباط با مسائل اساسی و بنیادین جامعه، نهادی مؤثر و دارای موضع است.
ما در این نوشتار از مجموع نقشهایی که مسجد نمونه باید در رابطه با مسائل مهمّ اجتماعی و سیاسی ایفا کند، زیر عنوان ابعاد سیاسی ـ اجتماعی مسجد بحث می کنیم. در این جا پاره ای از این ابعاد را به اختصار مورد بحث قرار می دهیم.
مسجد، کانون رایزنی و مشورت
می دانیم که مشورت و مراجعه به آرای عموی در مسائل اجتماعی، نقشی بسزا در تکامل جامعه دارد. تبادل آرا در مسائل اجتماعی، رشد و شکوفایی را به ارمغان می آورد. مسجد در جایگاه اصیل خویش، محلّ رایزنی های سیاسی ـ اجتماعی است. خداوند متعال پیامبر خویش را فرمان داده بود تا در کارهای مهمّ با مردم مشورت کند.[24] مسجد، پایگاهی بود که رسیدن بدین مهمّ را عملی می ساخت. از این رو نویسندگانی که مسجد را«مجلس شورای مسلمانان» نام نهاده اند، سخنی گزاف نگفته اند.
رسم مسلمانان در زمان پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ این بود که هرگاه حادثه ای مهمّ رخ می داد، جارچی ندا می کرد: «الصلاه جامعه»؛ یعنی:«برای نماز در مسجد جمع شوید.» این جمله برای مردم آن زمان معنایی خاصّ داشت. آنان از این ندا می فهمیدند که امر مهمّی مطرح است.
شواهد گویایی نشان می دهد که مسلمانان حتّی پیرامون مسائل نظامی نیز در مسجد به شور و مشورت می پرداخته اند.[25] بر این پایه می توان گفت: مسجدی که نمازگزاران آن با مسائل مهمّ اجتماعی ـ سیاسی رابطه ای فعّال دارند و در آنجا پیرامون مسائل مهمّ جامعه به رایزنی و تبادل آرا می پردازند، به مسجد نمونه نزدیکتر است.
پی نوشت:
[1] . ر.ک: التراتیب الادرایه، عبدالحیّ الکتّابی، ج2، ص 221 ـ 222 و ص 345، دو جلد، دارالکتاب العربیّ، بیروت،(بی تا).[2] . بحارالانوار، علاّمه محمّد باقر مجلسی، ج1، ص85، شماره 7.
[3] . التراتیب الادریّه، عبدالحیّ الکتابی، ج2، ص 232.
[4] . همان، ص 218 و 237.
[5] . همان، ص 236.
[6] . ر.ک: الطبقات الکبری، محمّد بن سعد، ج 2، ص445، دوره هشت جلدی، دار بیروت، بیروت، 1405 هـ .ق.
[7] . ر.ک: سیمای مسجد، تألیف و نشر نگارنده، ج2، ص 110 ـ 115، قم، چاپ اوّل، 1373 هـ .ق.
[8] . همان، ص 115 ـ 119.
[9] . همان، ص 123 ـ 125.
[10] . التراتیب الادرایّه، عبدالحیّ الکتّانی، ج2، ص 221.
[11] . همان، ص 220 ـ 221.
[12] . بحارالانوار، علاّمه محمّد باقر مجلسی، ج40، ص 45.
[13] . ر.ک: سیمای مسجد، تألیف نگارنده، ج2، ص125.
[14] . ر.ک: سیمای مسجد، تألیف نگارنده، ج2، ص150 ـ 154.
[15] . همان منبع.
[16] . نهج البلاغه(خطبه ها، نامه ها و کلمات علیّ بن ابی طالب (علیه السّلام) ، تنظیم: صبحی صالح، ص 540، حکمت شماره 369، مرکز البحوث الاسلامیّه، ایران، 1395، افست از چاپ بیروت، 1387 هـ .ق.
[17] . همان و نیز: من لا یحصره الفقیه، شیخ صدوق، ج1، باب فضل المساجد و حرمتها، ص 237، حدیث 713
[18] . اصول الکافی، محمّد بن یعقوب کلینی، ج1، ص 32، کتاب فضل العلم، باب صفه العلم و فضله و فضل العلماء، حدیث1، دارالکتب الاسلامیّه، تهران، چاپ سوّم، 1388 هـ .ق، تصحیح: علی اکبر غفّاری.
[19] . وسائل الشیعه، محمد بن حسن عاملی، ج 3، ص493، باب 14 از ابواب احکام المساجد، روایت 1.
[20] . مستدرک الوسائل، میرزا حسین نوری، ج 3، ص355، باب 1 از ابواب احکام المساجد، روایت 2.
[21] . ر.ک: نقش کتابخانه های مساجد در فرهنگ و تمدّن اسلامی، محمّد مکّی السباعی، ترجمه: علی شکوفایی، تهران، 1373، سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی.
[22] . وسائل الشیعه، محمد بن حسن عاملی، ج3، ص510، باب 30 از ابواب احکام المساجد، روایات 1 ـ 5.
[23] . برای ملاحظه بحثی در این باره، ر.ک: سیمای مسجد، تألیف نگارنده، ج1، ص 113 ـ 117.
[24] . آل عمران، سوره 3، آیه 159.
[25] . مغازی، محمّد بن عمر و اقدی، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، ص 152 ـ 156.
منبع: مسجد نمونه، ص10