حسن دهقان
« إِنَّمَا یَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللّهِ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلاَهَ وَآتَى الزَّکَاهَ وَ لَمْ یَخْشَ إِلاَّ اللّهَ فَعَسَى أُولئِکَ أَن یَکُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِینَ»؛ مساجد خدا را تنها کسانى آباد مىکنند که ایمان به خدا و روز قیامت آورده، و نماز را برپا دارند و زکات را بپردازند و جز از خدا نترسند، امید است چنین گروهى ازهدایت یافتگان باشند.
حضور در مسجد از مصادیق مهم و اصلى عمارت و آباد نگه داشتن آن است، بهگونهاى که بدون آن، مسجد اساساً فاقد عمران و آبادى خواهد بود. از این رو، در روایات از مساجدى که مسلمانان آن را رها کرده و در آن نماز نمىگزارند، به مسجد خراب تعبیر شده است.
در بررسى کلمات و بیانات قرآن کریم و نیز سنت در باره مسجد، نکته مهمى که توجه انسان را به خود جلب مىکند، تأکید و تشویق
فوقالعاده پیشوایان دین مبین اسلام بر رفت و آمد به مساجد و انس گرفتن با خانه خداست، تا آنجا که فقهاى اسلام با استناد به همین تأکیدات فراوان گفتهاند: در شرع مقدس اسلام، بسیار سفارش شده است که نماز را در مسجد بخوانند و بهتر از همه مسجدها، مسجدالحرام است و بعد از آن،مسجد پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله و بعد مسجد کوفه و بعد از آن مسجد بیتالمقدس و بعد از آن، مسجد جامع هر شهر و بعد از آن، مسجد محله و بعد ازمسجد محله، مسجد بازار (مسلمانان) است.
مستند اینگونه احکام و فتاوا، روایات فراوانى است که پیشوایان دین ضمن بیان آثار و فواید رفت و آمد به مسجد، مخصوصاً به منظور
برپایى نمازهاى واجب روزانه ترغیب و تشویق نمودهاند.
نوشتار حاضر با استفاده از منابع اصیل اسلامى به ده موضوع اصلى پرداخته است. امید آنکه خداوند متعال این جهد متواضع را قبول
درگاهش بفرماید.
مسجد، مرکز ذکر و یاد الهى
قرآن کریم مىفرماید: «… وَلَوْلاَ دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِیَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ یُذْکَرُ فِیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثِیراً وَلَیَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌ عَزِیزٌ»؛ و اگر خداوند، بعضى از مردم را به وسیله بعضى دیگر دفع نکند، دیرها و صومعهها و معابد یهود و نصارى و مساجدى که نام خدا درآن بسیار برده مىشود، ویران مىگردد و خداوند کسانى را که یارى او کنند (و از آیینش) دفاع کنند، یارى مىکند، خداوند قوى و شکستناپذیر است.
در برخى از روایات، با تعبیرى لطیف از مسجد بهعنوان بازارآخرت یاد شده، یعنى همانگونه که بازار، محل خرید و فروش و مبادله کالا و متاعهاى دنیوى است، مسجد نیز محل کسب امور معنوى و اسبابى است که در سراى آخرت داراى کاربرد و تأثیر مىباشد. در حدیثى ازحضرت رسول اکرم صلىاللهعلیهوآله نقل شده است: «المساجدُ سوقٌ من اسواقِ الآخره قِراها المغفرهُ و تُحْفَتُها الجنّه»؛ مساجد، بازارى از بازارهاى آخرت است.
از کسانى که به آن وارد مىشوند، با مغفرت پذیرایى مىشود و هدیه آنان بهشت است.
بیشترین اهتمام انسان مؤمن، متوجه تهیه و تأمین اسبابى است که در سراى آخرت به آن نیاز دارد و شوق و انس وى به بازار آخرت
(مسجد) به مراتب بیش از علاقه او به بازارهاى دنیاست. بنابراین، مؤمنان باید در هنگام رفتن به مساجد، بر دیگران پیشى بگیرند و به هنگام خروج،دیرتر از همه مسجد را ترک گویند. به روایت ذیل در این زمینه توجهکنید: «عن ابىجعفر محمد بن على الباقر علیهالسلام عن آبائه علیهمالسلام، قال: قال رسول اللّه صلىاللهعلیهوآله لجبرئیل: أىُّ البقاعِ أحَبُّ إلى اللّه تعالى؟ قال: المساجدُ و أحّبُ اهلها الى اللّه اوّلُهم دخولاً الیها و آخرهُم خروجاً منها»؛ امام باقر علیهالسلام از پدران خویش و آنان از رسول خدا صلىاللهعلیهوآله نقل مىکنند: آن حضرت از جبرئیل علیهالسلام سؤال کرد: کدام مکانها نزد خداوند محبوبتر است؟ جبرئیل عرض کرد:
مساجد، و دوست داشتنىترین اهل مسجد نیز کسى است که پیش از همه به مسجد داخل و پس از همه از مسجد خارج شود. پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله فرمود:
کدام مکانها نزد خدا مبغوضترین است؟ جبرئیل عرض کرد: بازارها و مبغوضترین اهل آن نزد خداوند کسى است که قبل از همه به بازار وارد و پس از همه از آن خارج مىشود.
در برخى از روایات، از آنان که در رفتن به مسجد شتاب کرده و گوى سبقت را از دیگران مىبرند، به عنوان پرچمدار بهشتیان، که در
روز قیامت پیش از دیگران به بهشت وارد مىشوند، یاد شده است.
پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله خطاب به ابوذر مىفرماید: «یا اباذر! طوبى لأصحاب الألْوِیَه یوم القیامه یحملونها فیسبقون الناس الى الجنّه، ألا (و) هم السابقون الى المساجدبالاسحار و غیرها»؛ اى ابوذر! خوشا به حال پرچمداران روز قیامت که پرچمها را به دوش گرفته و پیش از دیگران به بهشت وارد مىشوند.آنان همان کسانى هستند که در سحرگاهان و دیگر اوقات در رفتن به مسجد بر دیگران پیشى مىگیرند.
تردد به مساجد، موجب پاک شدن از گناهان مىشود.
امام صادق علیهالسلام فرمود: «علیکم باتیان المساجد، فانها بیوت اللّه فى الارض،و من اتاها متطهراً طهّره اللّه من ذنوبه و کنت زوّاره فأکثروا فیها من الصلاه و الدعا»؛ بر شما باد به رفتن مساجد؛ زیرا مساجد خانههاى خدا در روى زمین هستند. هرکس پاک و پاکیزه وارد مسجد شود، خداوند او را ازگناهانش پاک گرداند و در زمره زائران خود قلمدادش کند، پس درمساجد نماز و دعا بسیار بگزارید.
ثواب رفتن به سوى مسجد به منظور شرکت در نماز جماعت
آنقدر زیاد است که پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله فرمود: «من مشى الى مسجد یَطْلب فیه الجماعه کان له بکلّ خطوه سبعون الف حسنهٍ و یُرفعُ له من الدّرجات مثلُ ذلک و إن مات و هو على ذلک و کلّ اللّهُ به سبعین الف ملکٍ یعودونه فى قبره و یؤنسونه فى وحدته و یستغفرون له حتى یبعث»؛ هر کس براى شرکت در نماز جماعت به مسجدى رود، براى هر قدمى که بر مىدارد، هفتاد هزار حسنه منظور شود و به همان اندازه درجاتش بالا رود و اگر در آن حال بمیرد، خداوند هفتاد هزار فرشته بگمارد که در قبرش به عیادت او روند و انیس تنهایى او باشند و تا زمانى که برانگیخته شود، برایش آمرزش طلبند.
باز از آن حضرت نقل شده است که فرمود: «کُلُّ جلوس فى المسجد لغوٌ الاثلاثهً، قراءه مصلّ او ذکر اللّه او سائل عن علمٍ»؛ هر نشستنى در مسجد لغو و بیهوده است. مگر نشستن سه کس: نمازگزارى که (قرآن) قرائت کند،کسى که ذکر خدا بگوید و کسى که به دنبال دانشى باشد».
شایسته نیست مسلمان از مسجدى عبور کند و در آن مسجد، نمازى نخواند، پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله فرمود: «لاتجعلوا المساجد طرقاً حتى تصلّوا فیها رکعتین»؛ مسجدها را گذرگاه خود قرار ندهید، مگر آنکه دو رکعت نماز در آن بخوانید.
و حضرت على علیهالسلام مىفرماید: «من اختلف الى المسجد أصاب احدى الثمان: اخاً مستفاداً فى اللّه او علماً مستطرفاً او آیه محکمه او رحمه منتظره او کلمهً تردّه عن ردىً او یسمع کلمهً تدُلّه على هدى او یترکُ ذنباً خشیهً او حیاءً»؛
هر کس به مسجد رفت و آمد کند، به یکى از این هشت چیز دست یابد: برادر دینى سودمند یا دانشى جدید یا آیتى محکم و استوار یا رحمتى منتظره یا سخنى که او را از هلاکت برهاند یا شنیدن جملهاى که او را به راه راست هدایت کند یا آنکه گناهى را از ترس یا شرم ترک گوید.
پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله فرمود: «لایرجع صاحب المسجد بأقلّ من إحدى ثلاثٍ: إمّا یدعو به یدخلُه اللّهُ به الجنّه و إمّا دعاءٌ یدعو به لیصرف اللّهُ به عنه بلاء الدنیا و إمّا اخٌ یستفیدهُ فى اللّه عزّوجلّ»؛ ملازم مسجد، دست کم با یکى از این سه چیز به خانهاش بر مىگردد: یا دعایى که به درگاه خدا مىکند و خدا با آن، او را به بهشت مىبرد، یا دعایى که به سبب آن خداوند بلاى دنیا را از او بر مىگرداند و یا برادرى که در راه خداى عزّوجلّ از وجودش بهرهمند مىشود.
جلوگیرى از یاد خدا در مسجد؛ بزرگترین ظلم قرآن کریم مىفرماید: «وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَسَاجِدَ اللّهِ أَنْ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ وَسَعَى فِی خَرَابِهَا»؛ کیست ستمکارتر از آن کس که از بردن نام خدا در مساجد او جلوگیرى کرد و سعى در ویرانى آنها نمود؟
اینکه قرآن کریم مىفرماید: «کسى که تلاش در تخریب و ویرانى مساجد (از یاد خدا در مساجد جلوگیرى) مىکند، ظالمترین انسان است، به قرینه تقابل روشن مىشود کسى که در عمران و آبادى مساجد تلاش مىکند، در بهترین وضعیت ایمانى به سر مىبرد».
خرابى و ویرانى مسجد، منحصر به تخریب فیزیکى نیست که مسجدى را خراب کنند و به جاى آن منزل یا مغازه بسازند، بلکه هر برنامهاى که از رونق مسجد بکاهد، تلاش در ویرانى مسجد محسوب مىشود.
از این آیه شریفه، نتیجه مىگیریم ظالمترین فرد، کسى است که نه خود به مسجد مىرود و نه مىگذارد دیگران به مسجد روند یقیناً اینگونه افراد یا منافق هستند یا مشرک یا کافر، چون از رونق انداختن مسجد ـ به علت تجمع مسلمانان در آن به منظور اتحاد، نیایش،تصمیمگیرى در راستاى اهداف دین مبین اسلام، بسیج نیروها و رفع مشکلات و منازعات و ایفا نمودن نقش محورى و مؤثر در جامعه اسلامى ـ آرمان پلید آنان را زودتر به منصه ظهور و عمل مىرساند.
هشدارهاى اهلبیت عصمت و طهارت علیهمالسلام، نقش مسجد را گوشزد نموده است. امام صادق علیهالسلام فرمود: «شکتِ المساجدُ الى اللّه تعالى الذین لایشهدونها من جیرانها فأوحى اللّه عزّوجلّ الیها: و عزّتى و جلالى لاقبلْتُ لهم صلاهً واحدهً ولا اظهرتُ لهم فى الناس عدالهً ولا مالتهم رحمتى ولا جاورونى فى جنتّى»؛ مسجدها از حاضر نشدن همسایگان در خود به درگاه خداى تعالى شکایت کردند، خداوند عزّوجلّ به آنها وحى فرمود: «به عزّت و جلالم سوگند! که حتى یک نماز از آنان نپذیرم و عدالتى از آنان در میان مردم آشکار نکنم و رحمت من به آنان نرسد و همسایه من در بهشت نشوند».
در روایتى دیگر از آن حضرت نقل شده است: «ثلاثهٌ یشکون الى اللّه عزّوجلّ: مسجدٌ خرابٌ لا یصلى فیه اهلُه و عالمٌ بین جهال و مصحفٌ معلّقٌ قد وقع علیه غبارٌ لا یقرأ منه»؛ سه چیز نزد خداى عزوجل، شکایت مىکنند:
مسجد خرابى که اهالى آن در آن نماز نخوانند و دانشمندى که در میان عدّهاى نادان قرار گرفته باشد و قرآنى که در کنار طاقچهها گذاشته شده و غبار رویش را گرفته باشد و کسى آن را نخواند.
لزوم انگیزههاى صحیح در مسجدسازى
قرآن کریم مىفرماید: «… لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ أَوَّلِ یَوْمٍ أَحَقُّ أَن تَقُومَ فِیهِ فِیهِ رِجَالٌ یُحِبُّونَ أَن یَتَطَهَّرُوا وَاللّهُ یُحِبُّ الْمُطَّهِّرِینَ أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْیَانَهُ عَلَى تَقْوَى مِنَ اللّهِ وَرِضْوَانٍ خَیْرٌ…»؛ …آن مسجدى که از روز نخست بر پایه تقوا بنا شده، شایستهتر است که در آن (به عبادت) بایستى، در آن مردانى هستند که دوست مىدارند پاکیزه باشند و خداوند پاکیزگان را دوست دارد. آیا کسى که شالوده آن را بر تقواى الهى و خشنودى او بنا کرده است، بهتر است یا…؟
مسجدسازى، عملى عبادى است و صرف ساختن بناى مسجد، بدون قصد قربت، مطلوب و مقبول درگاه الهى نیست. آیات و روایاتى که از ساختن و تعمیر مساجد به عنوان فضیلتى بزرگ یاد کردهاند، ناظر به مساجدى است که ساختن آنها برخاسته از انگیزههاى الهى باشد.
لازم است مسجد براساس تقوا و رضایت الهى بنا نهاده شود و اساساً در قاموس قرآن مجید آنچه که قابلیت عروج و صعود به درگاه
الهى را داراست، همان تقوا و صاحبان آن، یعنى انسانهاى تقواپیشه است و نه صورت و ظاهر عمل. در روایات موجود (در کتب عامه و خاصه) تصریح شده که ثواب مسجدسازى از آن کسانى است که با انگیزههاى سالم اقدام به ساختن مساجد مىنمایند.
نبى مکرم اسلام صلىاللهعلیهوآله فرمود: «مَن بنى مسجداً لیذکر اللّهُ فیه بنى له بیتٌ فى الجنّه»؛ هر کس مسجدى را به قصد اینکه یاد خدا در آن بشود، بسازد، خانهاى در بهشت براى او ساخته مىشود.
در روایتى دیگر فرمود: «من بنى مسجداً للّه بنى اللّهُ له فى الجنّه مثلَهُ»؛
کسى که مسجدى را براى خدا بنا نماید، خداوند خانهاى مانند آن در بهشت براى وى بنا خواهد نمود.
در برخى روایات، از اینکه مسجدسازى از حالت عبادى خارج شود و به عنوان عملى که مایه فخر و مباهات افراد و جمعیتها نسبت
به یکدیگر باشد، نهى شده است. پیامبر اکرم در مقام سرزنش و بیان انحراف امت و نشانههاى برپایى قیامت مىفرماید: «لاتقوم السّاعهُ حتّى یتباهى الناسُ بالمساجد»؛ از نشانههاى قیامت آن است که مردم، مسجد را وسیله فخرفروشى قرار مىدهند.
اساسا در روایات از ساختن هر بنایى به غیر از مسجد هم،در صورتى که با انگیزه فخر و مباهات باشد، نهى شده است. رسول خدا صلىاللهعلیهوآله فرمود: «… و من بنى بنیاناً ریاءً و سُمْعهً حَمَلهُ اللّهُ یوم القیامه من الارض السّابقه و هو نارٌ یشتعل منه ثم یطوقُ فى عنقه و یلقى فى النار فلایحبسه شىءٌ منها دون قعرها إلاّ أن یتوب. قیل: یا رسول اللّه! کیف یبنى ریاءً و سمعهً؟ فقال: یبنى فضلاً على ما یکفیه استطالهًبه على جیرانه و مباهاه لإخوانه»؛
کسى که بنایى را به منظور خودنمایى و به گوش دیگران رساندن بسازد،خداوند این بنا را تا زمین هفتم در حالى که به صورت آتشى در گردن اوست، بر وى حمل مىکند و او را در آتش مىافکند. چیزى این شخص را از سقوط به قعر جهنم حفظ نمىکند، مگر اینکه توبه کند. عرض شد:
اى رسول خدا! از روى ریا و سمعه ساختن بنا به چیست؟ فرمود: اینکه انسان زاید بر نیاز خود و به قصد فخرفروشى بر همسایگان و مباهات نمودن به برادران خود، بنایى را بسازد.
اهمیت رعایت انگیزههاى الهى و اغراض صحیح در مسجدسازى تا به آنجاست که در برخى روایات، مساجدى که از روى انگیزههاى
ناسالم بنا شده، مورد نکوهش قرار گرفتهاند. امام باقر علیهالسلام در مورد بعضى از مساجد کوفه مىفرماید: «جُدِّدت اربعه مساجد بالکوفه فرحاً لقتل الحسین علیهالسلام: مسجد الاشعث و مسجد جریر و مسجد سمّاک و مسجد شبث بن ربعىّ»؛ چهار مسجد در کوفه به انگیزه اظهار خوشحالى ازشهادت امام حسین علیهالسلام، تجدید بنا شد: مسجد اشعث، مسجد جریر،مسجد سمّاک و مسجد شبث بن ربعى.
در روایت دیگرى از این مساجد که نه تنها تجدید بناى آن با انگیزهاى ناسالم صورت گرفته، بلکه اساساً بنیان اولیه آن با هدف تضعیف
دین پىریزى شده است، به مساجد ملعونه تعبیر شده و ائمه علیهمالسلام از نمازگزاردن در آن نهى نمودهاند.
شرایط و ویژگى آبادکنندگان مساجد
از نظر اسلام، مسجد مرکز عبادت و بندگى خدا و مرکز اجتماع فرهنگى مسلمانان است، از این رو، هم متولیان مسجد باید افراد صالح شایسته و مؤمن باشند و هم برنامههایى که در مسجد اجرا مىشود باید سازنده، رشد دهنده و آموزنده باشد. بنابراین، معماران و آبادکنندگان مساجد باید اهل ایمان و تقوا و پرهیزکارى باشند، نه کسانى که اعتقادى به خدا و قیامت ندارند. اهمیت مسجد به عنوان یک کانون حساس و مقدس، ایجاب مىکند تنها کسانى که از قضایل برجسته و شرایطى خاص برخوردارند، به تعمیر آن همت گمارند.
قرآن کریم مىفرماید: «ما کان للمشرکین ان یعمروا مساجد اللّه شاهدین على انفسهم بالکفر اولئک حبطت اعمالهم و فى النار هم خالدون، انّما یعمر مساجد اللّه من آمن باللّه و الیوم الآخر و اقام الصّلوه و آتى الزکوه ولم یخش الا اللّه فعسى اولئک ان یکونوا من المهتدین»؛ مشرکین ـ در حالى که خود بر کفر خویش گواهى مىدهند ـ شایسته آن نیستند که مساجد خدا را آباد کنند. اعمال آنها تباه و خود در آتش جاودانند. تنها کسانى مساجد خدا را آباد مىکنند که به خداوند و روز قیامت ایمان داشته و نماز به پاى دارند
و زکات بدهند و تنها خشیت خداوند را در دل داشته باشند. چنین کسانى امید است که از هدایت یافتگان باشند.
از این آیات استفاده مىشود مشرکان و بیگانگان از دین اسلام، حقى در آبادى و تعمیر مساجد ندارند. معماران و متولیان مساجد باید
داراى سه شرط باشند:
الف) از نظر اعتقادى، مؤمن به خدا و قیامت باشند.
ب) از جهت عملى، نماز را به پا دارند و اهل زکات باشند.
ج) از لحاظ روحى، شجاع و با صلابت باشند.
مشرکان تا پیش از نزول این آیه، در تعمیر مسجدالحرام شرکت جسته و با حضور خود در اطراف خانه خدا در ایام خاص و موسم حج
و یا پرداخت کمکهاى مالى، خانه خدا را رونق صورى و ظاهرى مىبخشیدند، ولى این آیه شریفه، آنان را از تعمیر مساجد الهى منع نمود و مرزبندى جدیدى را میان شرک و کفر با تعمیر مساجد اعلام مىکرد.
بنابراین، مىتوان چنین نتیجهگیرى نمود که تأکید قرآن مجید بر وجود اوصاف و شرایطى خاص براى آبادکنندگان مساجد، در حقیقت داراى دو جنبه فردى و اجتماعى است: از جنبه فردى، شرایط مذکور از آن رو اهمیت پیدا مىکند که آباد کردن مسجد بدون آن ویژگىها، عملى بىروح و پیکرى بىجان است که در بارگاه ربوبى، بىارزش است و عامل را نفع و ثمرى نخواهد بخشید. از بعد اجتماعى نیز از آنجا که مسجد داراى نقشهاى مهم اجتماعى است، آبادکنندگان آن باید انسانهایى صالح و برگزیده باشند تا مسجد قادر به ایفاى نقش حیاتى خویش باشد.
در مورد کیفیت آباد کردن مساجد به روایتى از رسول اکرم صلىاللهعلیهوآله،در پاسخ سؤال ابوذر در این خصوص، اشاره مىشود: «لا ترفع فیه الاصوات و لایخاض فیها بالباطل ولا یشترى فیها ولا یباع واترک اللّغو مادمت فیها فإن لم تفعل فلا تلومنَّ یوم القیامه الاّ نفسک»؛ در آنها (مساجد) صدا بلند نشود، به سخنان و امور نادرست و بیهوده پرداخته نشود، در آنها خرید و فروش صورت نگیرد و تا زمانى که در مسجد هستى از کارهاى لغو و بیهوده دست بکش. اگر چنین نکنى، در روز قیامت نباید کسى جز خودت را ملامت کنى.
مسجد از دیدگاه قرآن و عترت
حسن دهقان
« إِنَّمَا یَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللّهِ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلاَهَ وَآتَى الزَّکَاهَ وَ لَمْ یَخْشَ إِلاَّ اللّهَ فَعَسَى أُولئِکَ أَن یَکُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِینَ»؛ مساجد خدا را تنها کسانى آباد مىکنند که ایمان به خدا و روز قیامت آورده، و نماز را برپا دارند و زکات را بپردازند و جز از خدا نترسند، امید است چنین گروهى ازهدایت یافتگان باشند.
حضور در مسجد از مصادیق مهم و اصلى عمارت و آباد نگه داشتن آن است، بهگونهاى که بدون آن، مسجد اساساً فاقد عمران و آبادى خواهد بود. از این رو، در روایات از مساجدى که مسلمانان آن را رها کرده و در آن نماز نمىگزارند، به مسجد خراب تعبیر شده است.
در بررسى کلمات و بیانات قرآن کریم و نیز سنت در باره مسجد، نکته مهمى که توجه انسان را به خود جلب مىکند، تأکید و تشویق
فوقالعاده پیشوایان دین مبین اسلام بر رفت و آمد به مساجد و انس گرفتن با خانه خداست، تا آنجا که فقهاى اسلام با استناد به همین تأکیدات فراوان گفتهاند: در شرع مقدس اسلام، بسیار سفارش شده است که نماز را در مسجد بخوانند و بهتر از همه مسجدها، مسجدالحرام است و بعد از آن،مسجد پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله و بعد مسجد کوفه و بعد از آن مسجد بیتالمقدس و بعد از آن، مسجد جامع هر شهر و بعد از آن، مسجد محله و بعد ازمسجد محله، مسجد بازار (مسلمانان) است.
مستند اینگونه احکام و فتاوا، روایات فراوانى است که پیشوایان دین ضمن بیان آثار و فواید رفت و آمد به مسجد، مخصوصاً به منظور
برپایى نمازهاى واجب روزانه ترغیب و تشویق نمودهاند.
نوشتار حاضر با استفاده از منابع اصیل اسلامى به ده موضوع اصلى پرداخته است. امید آنکه خداوند متعال این جهد متواضع را قبول
درگاهش بفرماید.
مسجد مرکز پرستش خالصانه
«… وَ أَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلاَ تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً»؛ و اینکه مساجد از آن خداست، پس هیچکس را با خدا نخوانید. برخى گفتهاند: یعنى «و لأنّ المساجد للّه فلا تدعوا»، بنابراین، لام در لأنّ به لا تدعوا مىباشد؛
یعنى هیچ کس را با خدا در مسجدها نخوانید؛ زیرا مساجد مخصوص خدا و عبادت اوست.
پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله در حدیثى قدسى مىفرمایند: «قال اللّه تبارک و تعالى: إنّ بیوتى فى الارض المساجدُ، تضیىء لأهل السماء کما تضیىء النجوم لأهل الأرض. الا طوبى لمن کانت المساجدُ بیوته. الا طوبى لعبد توضّأ فى بیته ثم زارنى فى بیتى. الا إنّ على المزور کرامه الزائر. الا بشّر المشائین فى الظلمات الى المساجد بالنّور الساطع یوم القیامه». خداوند متعال مىفرماید:
«خانههاى من در زمین، همان مساجد است که براى اهل آسمان مىدرخشند، آنگونه که ستارگان براى اهل زمین مىدرخشند.
خوشا به حال آنان که مساجد را خانه خویش قرار دادهاند. خوشا به حال بندهاى که در خانه خویش وضو مىگیرد، آنگاه مرا در خانهام زیارت مىکند. آگاه باشید که بر زیارت شونده لازم است که زائر خویش را بزرگ شمرده و به وى احسان نماید. کسانى را که در دل تاریکى شب به سوى مساجد؛ گام بر مىدارند، به نورى درخشان در روز قیامت بشارت دهید».
همان گونه که ملاحظه مىشود، در این حدیث قدسى، از انسانى که به مسجد رفت و آمد دارد به زائر خدا تعبیر شده که حق تعالى را در خانه او زیارت مىکند. بنابراین، مسجد، یعنى محل زیارت خداوند متعال مکانى که انسان با انجام عبادات خالصانه خویش در آن، در اوج تقرب به حق تعالى قرار مىگیرد و ملکوت این عبادت و حضور خالصانه درمسجد به صورت نورى درخشان در تاریکىهاى عالم قیامت، براى او جلوهگر خواهد شد. تشبیه مساجد به ستارههاى درخشان آسمان نیز اشاره به همین معناست.
ممکن است این تشبیه اشاره به این معنا داشته باشد که همانگونه که ستارهها در دل تاریکى شب، مایه زینت آسمان و نیز وسیلهاى براى راهیابى و هدایت کسانى هستند که در دریاها و یا بیابانها، راه خویش را گم کردهاند، مساجد نیز مایه زینت عالم خاک و انوار هدایتى هستند که انسانهاى خداجو باید مسیر هدایت و راه سعادت خویش را از این مراکزمبارک بیابند. شاید نبى مکرم اسلام صلىاللهعلیهوآلهاز همین معنا خبر داده است،
آنگاه که فرمود: «المساجد انوار اللّه»؛ مساجد، انوار الهى هستند.
«قال رسول اللّه صلىاللهعلیهوآله لابى ذرّ: یا اباذر، ان اللّه تعالى یعطیک مادُمْتَ جالساً فى المسجد بکلّ نَفَسٍ تَنَفَّسْتَ درجهً فى الجنّه و تصلّى علیک الملائکهُ،و تُکْتَبُ لک بکُلّ نَفَسٍ تَنَفَّسْت فیه عشرُ حسنات و تُمْحى عنک عشرُ سیّئاتٍ»؛
پیامبر خدا به ابوذر فرمود: اى ابوذر! تا زمانى که در مسجد نشستهاى،خداى تعالى به تعداد هر نفسى که مىکشى یک درجه در بهشت به تو مىدهد و فرشتگان بر تو درود مىفرستند و براى هر نفسى که در مسجدمىکشى، ده حسنه برایت نوشته مىشود و ده گناه از تو پاک مىگردد.
«قال رسول اللّه صلىاللهعلیهوآله: الجلوس فى المسجد لانتظاره الصلاه، عبادهً مالم یُحْدث. قیل: یا رسول اللّه! و مالحدث؟ قال الاغتیاب»؛ حضرت نیز مىفرماید:
نشستن در مسجد به انتظار نماز، عبادت است مادام که حدثى سرنزده باشد. عرض شد: یا رسول اللّه! حدث چیست؟ فرمود: غیبت کردن.
امام صادق علیهالسلام طى حدیثى طولانى، آداب مراقبت در مسجدها رااینگونه بیان مىفرماید: هرگاه به درِ مسجد رسیدى بدان که تو به آستان خانه پادشاهى بزرگ و پرشکوه آمدهاى که جز پاکان بر بساط او قدم نگذارند و اجازه نشستن در مجلس او جز به صدیقان داده نشود، وانگهى تو بر بساط خدمتگزارى و چاکرى پادشاه قدم گذاشتهاى. پس اگراز هیبت و شکوه پادشاه غافل مانى، خطرى بزرگ تو را تهدید مىکند،خواه به عدالت و یا با فضل و کرمش، مىتواند.
در پیشگاه او به ناتوانى و تقصیر و درویشى خود اعتراف کن؛زیرا که تو براى پرستش و همدمى با او آمدهاى. رازهایت را با او در میان
نه و بدان که اسرار درون خلایق، همگى یا آشکارشان بر او پوشیده نیست. در برابر او همچون درویشترین بندگان باش و دلت را از هر علقه و دل مشغولى که حجاب میان تو و پروردگارت شود، خالى کن؛ زیرا که او جز پاکترین و خالصترین را نمىپذیرد و بنگر که از کدام دیوان نامت بیرون مىآید، اگر حلاوت مناجات با او و لذت گفتگو با وى را چشیدى و بر اثر رویکرد او به تو و اجابتش، جام رحمت و کرامت او را سرکشیدى، هر آینه لایق چاکرى و خدمتگزارى او شدهاى، اینک به مسجددرآى که در امن و امان خواهى بود.
مسجد، مرکز ذکر و یاد الهى
قرآن کریم مىفرماید: «… وَلَوْلاَ دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِیَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ یُذْکَرُ فِیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثِیراً وَلَیَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌ عَزِیزٌ»؛ و اگر خداوند، بعضى از مردم را به وسیله بعضى دیگر دفع نکند، دیرها و صومعهها و معابد یهود و نصارى و مساجدى که نام خدا درآن بسیار برده مىشود، ویران مىگردد و خداوند کسانى را که یارى او کنند (و از آیینش) دفاع کنند، یارى مىکند، خداوند قوى و شکستناپذیر است.
در برخى از روایات، با تعبیرى لطیف از مسجد بهعنوان بازارآخرت یاد شده، یعنى همانگونه که بازار، محل خرید و فروش و مبادله کالا و متاعهاى دنیوى است، مسجد نیز محل کسب امور معنوى و اسبابى است که در سراى آخرت داراى کاربرد و تأثیر مىباشد. در حدیثى ازحضرت رسول اکرم صلىاللهعلیهوآله نقل شده است: «المساجدُ سوقٌ من اسواقِ الآخره قِراها المغفرهُ و تُحْفَتُها الجنّه»؛ مساجد، بازارى از بازارهاى آخرت است.
از کسانى که به آن وارد مىشوند، با مغفرت پذیرایى مىشود و هدیه آنان بهشت است.
بیشترین اهتمام انسان مؤمن، متوجه تهیه و تأمین اسبابى است که در سراى آخرت به آن نیاز دارد و شوق و انس وى به بازار آخرت
(مسجد) به مراتب بیش از علاقه او به بازارهاى دنیاست. بنابراین، مؤمنان باید در هنگام رفتن به مساجد، بر دیگران پیشى بگیرند و به هنگام خروج،دیرتر از همه مسجد را ترک گویند. به روایت ذیل در این زمینه توجهکنید: «عن ابىجعفر محمد بن على الباقر علیهالسلام عن آبائه علیهمالسلام، قال: قال رسول اللّه صلىاللهعلیهوآله لجبرئیل: أىُّ البقاعِ أحَبُّ إلى اللّه تعالى؟ قال: المساجدُ و أحّبُ اهلها الى اللّه اوّلُهم دخولاً الیها و آخرهُم خروجاً منها»؛ امام باقر علیهالسلام از پدران خویش و آنان از رسول خدا صلىاللهعلیهوآله نقل مىکنند: آن حضرت از جبرئیل علیهالسلام سؤال کرد: کدام مکانها نزد خداوند محبوبتر است؟ جبرئیل عرض کرد:
مساجد، و دوست داشتنىترین اهل مسجد نیز کسى است که پیش از همه به مسجد داخل و پس از همه از مسجد خارج شود. پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله فرمود:
کدام مکانها نزد خدا مبغوضترین است؟ جبرئیل عرض کرد: بازارها و مبغوضترین اهل آن نزد خداوند کسى است که قبل از همه به بازار وارد و پس از همه از آن خارج مىشود.
در برخى از روایات، از آنان که در رفتن به مسجد شتاب کرده و گوى سبقت را از دیگران مىبرند، به عنوان پرچمدار بهشتیان، که در
روز قیامت پیش از دیگران به بهشت وارد مىشوند، یاد شده است.
پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله خطاب به ابوذر مىفرماید: «یا اباذر! طوبى لأصحاب الألْوِیَه یوم القیامه یحملونها فیسبقون الناس الى الجنّه، ألا (و) هم السابقون الى المساجدبالاسحار و غیرها»؛ اى ابوذر! خوشا به حال پرچمداران روز قیامت که پرچمها را به دوش گرفته و پیش از دیگران به بهشت وارد مىشوند.آنان همان کسانى هستند که در سحرگاهان و دیگر اوقات در رفتن به مسجد بر دیگران پیشى مىگیرند.
تردد به مساجد، موجب پاک شدن از گناهان مىشود.
امام صادق علیهالسلام فرمود: «علیکم باتیان المساجد، فانها بیوت اللّه فى الارض،و من اتاها متطهراً طهّره اللّه من ذنوبه و کنت زوّاره فأکثروا فیها من الصلاه و الدعا»؛ بر شما باد به رفتن مساجد؛ زیرا مساجد خانههاى خدا در روى زمین هستند. هرکس پاک و پاکیزه وارد مسجد شود، خداوند او را ازگناهانش پاک گرداند و در زمره زائران خود قلمدادش کند، پس درمساجد نماز و دعا بسیار بگزارید.
ثواب رفتن به سوى مسجد به منظور شرکت در نماز جماعت
آنقدر زیاد است که پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله فرمود: «من مشى الى مسجد یَطْلب فیه الجماعه کان له بکلّ خطوه سبعون الف حسنهٍ و یُرفعُ له من الدّرجات مثلُ ذلک و إن مات و هو على ذلک و کلّ اللّهُ به سبعین الف ملکٍ یعودونه فى قبره و یؤنسونه فى وحدته و یستغفرون له حتى یبعث»؛ هر کس براى شرکت در نماز جماعت به مسجدى رود، براى هر قدمى که بر مىدارد، هفتاد هزار حسنه منظور شود و به همان اندازه درجاتش بالا رود و اگر در آن حال بمیرد، خداوند هفتاد هزار فرشته بگمارد که در قبرش به عیادت او روند و انیس تنهایى او باشند و تا زمانى که برانگیخته شود، برایش آمرزش طلبند.
باز از آن حضرت نقل شده است که فرمود: «کُلُّ جلوس فى المسجد لغوٌ الاثلاثهً، قراءه مصلّ او ذکر اللّه او سائل عن علمٍ»؛ هر نشستنى در مسجد لغو و بیهوده است. مگر نشستن سه کس: نمازگزارى که (قرآن) قرائت کند،کسى که ذکر خدا بگوید و کسى که به دنبال دانشى باشد».
شایسته نیست مسلمان از مسجدى عبور کند و در آن مسجد، نمازى نخواند، پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله فرمود: «لاتجعلوا المساجد طرقاً حتى تصلّوا فیها رکعتین»؛ مسجدها را گذرگاه خود قرار ندهید، مگر آنکه دو رکعت نماز در آن بخوانید.
و حضرت على علیهالسلام مىفرماید: «من اختلف الى المسجد أصاب احدى الثمان: اخاً مستفاداً فى اللّه او علماً مستطرفاً او آیه محکمه او رحمه منتظره او کلمهً تردّه عن ردىً او یسمع کلمهً تدُلّه على هدى او یترکُ ذنباً خشیهً او حیاءً»؛
هر کس به مسجد رفت و آمد کند، به یکى از این هشت چیز دست یابد: برادر دینى سودمند یا دانشى جدید یا آیتى محکم و استوار یا رحمتى منتظره یا سخنى که او را از هلاکت برهاند یا شنیدن جملهاى که او را به راه راست هدایت کند یا آنکه گناهى را از ترس یا شرم ترک گوید.
پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله فرمود: «لایرجع صاحب المسجد بأقلّ من إحدى ثلاثٍ: إمّا یدعو به یدخلُه اللّهُ به الجنّه و إمّا دعاءٌ یدعو به لیصرف اللّهُ به عنه بلاء الدنیا و إمّا اخٌ یستفیدهُ فى اللّه عزّوجلّ»؛ ملازم مسجد، دست کم با یکى از این سه چیز به خانهاش بر مىگردد: یا دعایى که به درگاه خدا مىکند و خدا با آن، او را به بهشت مىبرد، یا دعایى که به سبب آن خداوند بلاى دنیا را از او بر مىگرداند و یا برادرى که در راه خداى عزّوجلّ از وجودش بهرهمند مىشود.
جلوگیرى از یاد خدا در مسجد؛ بزرگترین ظلم قرآن کریم مىفرماید: «وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَسَاجِدَ اللّهِ أَنْ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ وَسَعَى فِی خَرَابِهَا»؛ کیست ستمکارتر از آن کس که از بردن نام خدا در مساجد او جلوگیرى کرد و سعى در ویرانى آنها نمود؟
اینکه قرآن کریم مىفرماید: «کسى که تلاش در تخریب و ویرانى مساجد (از یاد خدا در مساجد جلوگیرى) مىکند، ظالمترین انسان است، به قرینه تقابل روشن مىشود کسى که در عمران و آبادى مساجد تلاش مىکند، در بهترین وضعیت ایمانى به سر مىبرد».
خرابى و ویرانى مسجد، منحصر به تخریب فیزیکى نیست که مسجدى را خراب کنند و به جاى آن منزل یا مغازه بسازند، بلکه هر برنامهاى که از رونق مسجد بکاهد، تلاش در ویرانى مسجد محسوب مىشود.
از این آیه شریفه، نتیجه مىگیریم ظالمترین فرد، کسى است که نه خود به مسجد مىرود و نه مىگذارد دیگران به مسجد روند یقیناً اینگونه افراد یا منافق هستند یا مشرک یا کافر، چون از رونق انداختن مسجد ـ به علت تجمع مسلمانان در آن به منظور اتحاد، نیایش،تصمیمگیرى در راستاى اهداف دین مبین اسلام، بسیج نیروها و رفع مشکلات و منازعات و ایفا نمودن نقش محورى و مؤثر در جامعه اسلامى ـ آرمان پلید آنان را زودتر به منصه ظهور و عمل مىرساند.
هشدارهاى اهلبیت عصمت و طهارت علیهمالسلام، نقش مسجد را گوشزد نموده است. امام صادق علیهالسلام فرمود: «شکتِ المساجدُ الى اللّه تعالى الذین لایشهدونها من جیرانها فأوحى اللّه عزّوجلّ الیها: و عزّتى و جلالى لاقبلْتُ لهم صلاهً واحدهً ولا اظهرتُ لهم فى الناس عدالهً ولا مالتهم رحمتى ولا جاورونى فى جنتّى»؛ مسجدها از حاضر نشدن همسایگان در خود به درگاه خداى تعالى شکایت کردند، خداوند عزّوجلّ به آنها وحى فرمود: «به عزّت و جلالم سوگند! که حتى یک نماز از آنان نپذیرم و عدالتى از آنان در میان مردم آشکار نکنم و رحمت من به آنان نرسد و همسایه من در بهشت نشوند».
در روایتى دیگر از آن حضرت نقل شده است: «ثلاثهٌ یشکون الى اللّه عزّوجلّ: مسجدٌ خرابٌ لا یصلى فیه اهلُه و عالمٌ بین جهال و مصحفٌ معلّقٌ قد وقع علیه غبارٌ لا یقرأ منه»؛ سه چیز نزد خداى عزوجل، شکایت مىکنند:
مسجد خرابى که اهالى آن در آن نماز نخوانند و دانشمندى که در میان عدّهاى نادان قرار گرفته باشد و قرآنى که در کنار طاقچهها گذاشته شده و غبار رویش را گرفته باشد و کسى آن را نخواند.
لزوم انگیزههاى صحیح در مسجدسازى
قرآن کریم مىفرماید: «… لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ أَوَّلِ یَوْمٍ أَحَقُّ أَن تَقُومَ فِیهِ فِیهِ رِجَالٌ یُحِبُّونَ أَن یَتَطَهَّرُوا وَاللّهُ یُحِبُّ الْمُطَّهِّرِینَ أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْیَانَهُ عَلَى تَقْوَى مِنَ اللّهِ وَرِضْوَانٍ خَیْرٌ…»؛ …آن مسجدى که از روز نخست بر پایه تقوا بنا شده، شایستهتر است که در آن (به عبادت) بایستى، در آن مردانى هستند که دوست مىدارند پاکیزه باشند و خداوند پاکیزگان را دوست دارد. آیا کسى که شالوده آن را بر تقواى الهى و خشنودى او بنا کرده است، بهتر است یا…؟
مسجدسازى، عملى عبادى است و صرف ساختن بناى مسجد، بدون قصد قربت، مطلوب و مقبول درگاه الهى نیست. آیات و روایاتى که از ساختن و تعمیر مساجد به عنوان فضیلتى بزرگ یاد کردهاند، ناظر به مساجدى است که ساختن آنها برخاسته از انگیزههاى الهى باشد.
لازم است مسجد براساس تقوا و رضایت الهى بنا نهاده شود و اساساً در قاموس قرآن مجید آنچه که قابلیت عروج و صعود به درگاه
الهى را داراست، همان تقوا و صاحبان آن، یعنى انسانهاى تقواپیشه است و نه صورت و ظاهر عمل. در روایات موجود (در کتب عامه و خاصه) تصریح شده که ثواب مسجدسازى از آن کسانى است که با انگیزههاى سالم اقدام به ساختن مساجد مىنمایند.
نبى مکرم اسلام صلىاللهعلیهوآله فرمود: «مَن بنى مسجداً لیذکر اللّهُ فیه بنى له بیتٌ فى الجنّه»؛ هر کس مسجدى را به قصد اینکه یاد خدا در آن بشود، بسازد، خانهاى در بهشت براى او ساخته مىشود.
در روایتى دیگر فرمود: «من بنى مسجداً للّه بنى اللّهُ له فى الجنّه مثلَهُ»؛
کسى که مسجدى را براى خدا بنا نماید، خداوند خانهاى مانند آن در بهشت براى وى بنا خواهد نمود.
در برخى روایات، از اینکه مسجدسازى از حالت عبادى خارج شود و به عنوان عملى که مایه فخر و مباهات افراد و جمعیتها نسبت
به یکدیگر باشد، نهى شده است. پیامبر اکرم در مقام سرزنش و بیان انحراف امت و نشانههاى برپایى قیامت مىفرماید: «لاتقوم السّاعهُ حتّى یتباهى الناسُ بالمساجد»؛ از نشانههاى قیامت آن است که مردم، مسجد را وسیله فخرفروشى قرار مىدهند.
اساسا در روایات از ساختن هر بنایى به غیر از مسجد هم،در صورتى که با انگیزه فخر و مباهات باشد، نهى شده است. رسول خدا صلىاللهعلیهوآله فرمود: «… و من بنى بنیاناً ریاءً و سُمْعهً حَمَلهُ اللّهُ یوم القیامه من الارض السّابقه و هو نارٌ یشتعل منه ثم یطوقُ فى عنقه و یلقى فى النار فلایحبسه شىءٌ منها دون قعرها إلاّ أن یتوب. قیل: یا رسول اللّه! کیف یبنى ریاءً و سمعهً؟ فقال: یبنى فضلاً على ما یکفیه استطالهًبه على جیرانه و مباهاه لإخوانه»؛
کسى که بنایى را به منظور خودنمایى و به گوش دیگران رساندن بسازد،خداوند این بنا را تا زمین هفتم در حالى که به صورت آتشى در گردن اوست، بر وى حمل مىکند و او را در آتش مىافکند. چیزى این شخص را از سقوط به قعر جهنم حفظ نمىکند، مگر اینکه توبه کند. عرض شد:
اى رسول خدا! از روى ریا و سمعه ساختن بنا به چیست؟ فرمود: اینکه انسان زاید بر نیاز خود و به قصد فخرفروشى بر همسایگان و مباهات نمودن به برادران خود، بنایى را بسازد.
اهمیت رعایت انگیزههاى الهى و اغراض صحیح در مسجدسازى تا به آنجاست که در برخى روایات، مساجدى که از روى انگیزههاى
ناسالم بنا شده، مورد نکوهش قرار گرفتهاند. امام باقر علیهالسلام در مورد بعضى از مساجد کوفه مىفرماید: «جُدِّدت اربعه مساجد بالکوفه فرحاً لقتل الحسین علیهالسلام: مسجد الاشعث و مسجد جریر و مسجد سمّاک و مسجد شبث بن ربعىّ»؛ چهار مسجد در کوفه به انگیزه اظهار خوشحالى ازشهادت امام حسین علیهالسلام، تجدید بنا شد: مسجد اشعث، مسجد جریر،مسجد سمّاک و مسجد شبث بن ربعى.
در روایت دیگرى از این مساجد که نه تنها تجدید بناى آن با انگیزهاى ناسالم صورت گرفته، بلکه اساساً بنیان اولیه آن با هدف تضعیف
دین پىریزى شده است، به مساجد ملعونه تعبیر شده و ائمه علیهمالسلام از نمازگزاردن در آن نهى نمودهاند.
شرایط و ویژگى آبادکنندگان مساجد
از نظر اسلام، مسجد مرکز عبادت و بندگى خدا و مرکز اجتماع فرهنگى مسلمانان است، از این رو، هم متولیان مسجد باید افراد صالح شایسته و مؤمن باشند و هم برنامههایى که در مسجد اجرا مىشود باید سازنده، رشد دهنده و آموزنده باشد. بنابراین، معماران و آبادکنندگان مساجد باید اهل ایمان و تقوا و پرهیزکارى باشند، نه کسانى که اعتقادى به خدا و قیامت ندارند. اهمیت مسجد به عنوان یک کانون حساس و مقدس، ایجاب مىکند تنها کسانى که از قضایل برجسته و شرایطى خاص برخوردارند، به تعمیر آن همت گمارند.
قرآن کریم مىفرماید: «ما کان للمشرکین ان یعمروا مساجد اللّه شاهدین على انفسهم بالکفر اولئک حبطت اعمالهم و فى النار هم خالدون، انّما یعمر مساجد اللّه من آمن باللّه و الیوم الآخر و اقام الصّلوه و آتى الزکوه ولم یخش الا اللّه فعسى اولئک ان یکونوا من المهتدین»؛ مشرکین ـ در حالى که خود بر کفر خویش گواهى مىدهند ـ شایسته آن نیستند که مساجد خدا را آباد کنند. اعمال آنها تباه و خود در آتش جاودانند. تنها کسانى مساجد خدا را آباد مىکنند که به خداوند و روز قیامت ایمان داشته و نماز به پاى دارند
و زکات بدهند و تنها خشیت خداوند را در دل داشته باشند. چنین کسانى امید است که از هدایت یافتگان باشند.
از این آیات استفاده مىشود مشرکان و بیگانگان از دین اسلام، حقى در آبادى و تعمیر مساجد ندارند. معماران و متولیان مساجد باید
داراى سه شرط باشند:
الف) از نظر اعتقادى، مؤمن به خدا و قیامت باشند.
ب) از جهت عملى، نماز را به پا دارند و اهل زکات باشند.
ج) از لحاظ روحى، شجاع و با صلابت باشند.
مشرکان تا پیش از نزول این آیه، در تعمیر مسجدالحرام شرکت جسته و با حضور خود در اطراف خانه خدا در ایام خاص و موسم حج
و یا پرداخت کمکهاى مالى، خانه خدا را رونق صورى و ظاهرى مىبخشیدند، ولى این آیه شریفه، آنان را از تعمیر مساجد الهى منع نمود و مرزبندى جدیدى را میان شرک و کفر با تعمیر مساجد اعلام مىکرد.
بنابراین، مىتوان چنین نتیجهگیرى نمود که تأکید قرآن مجید بر وجود اوصاف و شرایطى خاص براى آبادکنندگان مساجد، در حقیقت داراى دو جنبه فردى و اجتماعى است: از جنبه فردى، شرایط مذکور از آن رو اهمیت پیدا مىکند که آباد کردن مسجد بدون آن ویژگىها، عملى بىروح و پیکرى بىجان است که در بارگاه ربوبى، بىارزش است و عامل را نفع و ثمرى نخواهد بخشید. از بعد اجتماعى نیز از آنجا که مسجد داراى نقشهاى مهم اجتماعى است، آبادکنندگان آن باید انسانهایى صالح و برگزیده باشند تا مسجد قادر به ایفاى نقش حیاتى خویش باشد.
در مورد کیفیت آباد کردن مساجد به روایتى از رسول اکرم صلىاللهعلیهوآله،در پاسخ سؤال ابوذر در این خصوص، اشاره مىشود: «لا ترفع فیه الاصوات و لایخاض فیها بالباطل ولا یشترى فیها ولا یباع واترک اللّغو مادمت فیها فإن لم تفعل فلا تلومنَّ یوم القیامه الاّ نفسک»؛ در آنها (مساجد) صدا بلند نشود، به سخنان و امور نادرست و بیهوده پرداخته نشود، در آنها خرید و فروش صورت نگیرد و تا زمانى که در مسجد هستى از کارهاى لغو و بیهوده دست بکش. اگر چنین نکنى، در روز قیامت نباید کسى جز خودت را ملامت کنى.
متقین، سرپرستان مساجد
با قطع نظر از آیات 17 و 18 سوره توبه، مىتوان گفت: قرآن کریم در جاى دیگرى با بیانى موجز و مختصر، شرایط لازم را براى متولیان مساجد ذکر نموده: «وَ مَا لَهُمْ أَلاَّ یُعَذِّبَهُمُ اللّهُ وَهُمْ یَصُدُّونَ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَمَا کَانُوا أَوْلِیَاءَهُ إِنْ أَوْلِیاؤُهُ إِلاَّ الْمُتَّقُونَ وَلکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لاَ یَعْلَمُونَ»؛
چرا خداوند کفار و مشرکان را عذاب نکند؟ در حالى که آنان با وجودى که سرپرست و متولى مسجدالحرام نیستند، راه آنان را بر بندگان خدا بسته و مانع از ورود مؤمنان به مسجدالحرام مىشوند؟ سرپرستى مسجدالحرام تنها از آنِ انسانهاى متّقى است، ولى بیشتر آنها این را نمىدانند.
از آنجا که با وجود تقوا، کلیه اوصاف و شرایطى که در آیه 18 سوره توبه ذکر شده، حاصل خواهد بود، مىتوان گفت: این آیه، شرایط لازم براى متولیان مساجد را ذکر نموده است. امّا توّهم اینکه لزوم تقوا تنها در مورد متولیان مسجدالحرام شرط است، پندارى نادرست مىباشد؛ زیرا هر مسجد دیگرى نیز به دلیل آنکه خانه خدا و محل تقوا و عبادت و کانون هدایت است، متولیانى تقواپیشه را مىطلبد و تفاوت مسجدالحرام و دیگر مساجد از این جهت تنها به شدت و ضعف است؛
یعنى اهمیت ویژه و موقعیت مسجدالحرام اقتضا مىکند که متولیان و گردانندگان آن از مرتبه والایى از تقواى الهى برخوردار باشند.
لزوم پیشبینى چنین شرایطى براى متولیان مسجد، تا حد زیادى به نقش حیاتى و حساس که یک مسجد باید در جامعه اسلامى ایفا نماید، مربوط مىشود. اگر مسجدى بخواهد حقیقتاً مرکز عبادت و بندگى خداوند متعال و پایگاه جهاد فکرى و کانون تعلیم و تعلم معارف اسلامى باشد و به هنگام جنگ و بروز خطرات براى جامعه اسلامى، پایگاه تجمع رزمندگان و محل تقویت و پشتیبانى نیروهاى جهادگر و در عین حال، مظهر تبلور وحدت جامعه اسلامى باشد، بسیار طبیعى است که باید ازمتولیان و گردانندگان مؤمن، موحّد و خداجو برخوردار باشد؛انسانهایى که شعائر الهى را به پاى داشته و در بجا آوردن واجبات دینى خویش کوشا و در یک کلام متقى و پرواپیشه باشند.
در طول دوران قبل و بعد از پیروزى انقلاب اسلامى در ایران نیز آشکارا مشاهده شد مساجدى که داراى متولیان و گردانندگانى صالح
و شایسته بودند، توانستند به خوبى نقش اصیل خویش را در جامعه اسلامى ایفا نمایند.
حرمت نماز خواندن در مساجد منافقان
قرآن کریم مىفرماید: «وَالَّذِینَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِرَاراً وَکُفْراً وَتَفْرِیقاً بَیْنَ الْمُؤْمِنِینَ وَإِرْصَاداً لِمَنْ حَارَبَ اللّهَ وَرَسُولَهُ مِن قَبْلُ وَلَیَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلاَّ الْحُسْنَى وَاللّهُ یَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ لاَتَقُمْ فِیهِ أَبَداً…»؛
و کسانى که مسجدى ساختندبراى زیان به مسلمانان، و تقویت کفر و تفرقهافکنى میان مؤمنان و کمینگاه براى کسى که از پیش باخدا و پیامبرش مبارزه کرده بود، آنها سوگند یاد مىکنند که جز نیکى و خدمت چیزى نداشتهایم،اما خداوند گواهى مىدهد که آنها دروغگو هستند، هرگز در آن (مسجد) به عبادت نایست!
اسلام از نمازگزاردن در مساجدى که با هدف تضعیف دین بنا شده است، نهى نموده و از اینکه خداوند متعال، رسول اکرم صلىاللهعلیهوآله را ازنمازگزاردن در مسجدى که از ابتدا بر بنیان تقوا، پىریزى شده فرمان مىدهد، روشن مىشود که نمازگزار نیز باید توجه کند که در چه مسجدى نماز مىگزارد و همراه با پرهیز از وسوسههاى شیطانى و دقتهاى نابجا،مواظب باشد که نماز خواندن او در برخى مساجد، بهگونهاى رونق بخشیدن به جمع دشمنان نباشد.
در مجمع البیان در تفسیر آیه «وارصاداً لمن حارب اللّه و رسوله من قبل» آمده است: یعنى آن مسجد (مسجد ضرار) را براى بازگشت ابوعامرراهب ساخته و آماده کرده بودند. ابوعامر همان کسى است که قبلاً با خدا و رسولش جنگیده بود. داستانش چنین است که وى در جاهلیت جامه پشمى پوشیده و رهبانیت پیش گرفته بود، اما وقتى پیامبربه مدینه رفت، بر آن حضرت حسادت ورزید و احزاب را علیه ایشان بسیج کرد. او پس از فتح مکه به طائف گریخت و چون مردم آنجا مسلمان شدند، او به شام و از آنجا به روم رفت و مسیحى شد.ابوعامر پدر حنظله (غسیلالملائکه) است.
رسول خدا صلىاللهعلیهوآله او را ابوعامر فاسق نامید. وى به منافقان پیغام داده بود: خود را آماده کنید و مسجدى بسازید؛ زیرا من نزد قیصر رفته و با سپاهیان او آمده و محمد صلىاللهعلیهوآله را از مدینه بیرون مىکنم! منافقان منتظربرگشت ابوعامر بودند، اما او پیش از رسیدن به نزد پادشاه روم،به هلاکت رسید.
خداوند پیامبر خود را از نیت پلید و باطن کثیف منافقان آگاه کرد…و رسول خدا در برگشت از غزوه تبوک، عاصم بن عوف عجلانى و مالک بن رخشم را فرستاد و فرمود: «به سوى این مسجدى که طرفدارانش ستمگرند، بروید و آن را ویران کنید و بسوزانید و دستور داد محل آن را به زبالهدانى و جاى انداختن لاشهها و مردارها تبدیل کنند».
استفاده از زینت هنگام ورود به مساجد
از جمله آداب مسجد، زینت کردن به هنگام داخل شدن در مسجد است.قرآن کریم مىفرماید: «یَا بَنِی آدَمَ خُذُوا زِینَتَکُمْ عِندَ کُلِّ مَسْجِدٍ…»؛
اىفرزندانآدم!زینت خودرابههنگام رفتن به مسجد، با خود بردارید.
مراد از به همراه داشتن زینت در تمام مساجد، آن است که انسان به هنگام حضور در مسجد، زینتهاى نیکو و پسندیده را به همراه داشته باشد و البته این کار طبعاً براى نماز و طواف و سایر کارهایى است که جنبه یاد خدا دارد. پس فرمان خدا به زینت کردن در هنگام ورود به مساجد، در حقیقت به معناى مطلوب بودن زینت براى نماز و دیگر عبادات مشابه مىباشد و شامل زینت کردن در نمازهاى عید و جماعات یومیه و سایر عبادات نیز مىشود.
انسان در نماز لازم است دو نوع زینت داشته باشد:
الف) زینت ظاهرى: در روایت است که امام سجاد علیهالسلام به هنگام نماز، زیباترین لباس خود را مىپوشید و بعد این آیه را تلاوت مىنمود: «خذوا زینتکم عند کل مسجد».
ب) زینتمعنوى:حالت خشوع درنمازاست،در حدیث است کهامامعلى علیهالسلامفرمود: «الخشوع زینه الصلاه» . قرآنکریم در وصف
مؤمنان مىفرماید: «آنان کسانى هستند که در نماز خویش،خشوع دارند». «قد افلح المؤمنون الذین هم فى صلوتهم خاشعون».
زینت کردن هنگام ورود به مساجد شامل لباس زیبا، بوى خوش،آراستگى و نظافت نیز مىشود.
لزوم طهارت در رفتن به مساجد
از آداب مسجد آن است که انسان در صورت امکان از محل اقامت خویش با حالت طهارت به سوى خانه خدا حرکت کند و در هنگام ورود به مسجد نیز با طهارت باشد. در روایتى آمده است: «کسى که در خانه خویش وضو گرفته و سپس در مسجد حضور مىیابد به زائر خداوند تعبیر شده است».
قرآن کریم مىفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاَ تَقْرَبُوا الصَّلاَهَ وَأَنْتُمْ سُکَارَى حَتَّى تَعْلَمُوا مَا تَقُولُونَ وَلاَ جُنُباً إِلاَّ عَابِرِی سَبِیلٍ حَتَّى تَغْتَسِلُوا…»؛
اى کسانى که ایمان آوردهاید! در حال مستى به نماز نزدیک نشوید تا بدانید چه مىگویید، و همچنین هنگامى که جنب هستید ـ مگر اینکه مسافر باشید ـ تا غسل کنید.
در ذیل این آیه، روایتى از امام باقر علیهالسلام وارد شده است که فرمود:
«أنّ معناه لا تقربوا مواضع الصلاه من المساجد و انتم جنب الا مجتازین»؛ معناى آیه شریفه «ولا جنباً الاّ عابرى سبیل» آن است که در حال جنابت به مساجد داخل نشوید، مگر اینکه بدون توقف، تنها از آن عبور کنید.
تردیدى نیست که مسجد در شریعت اسلامى مکانى مقدس و با عظمت است و هتک حرمت مسجد از محرمات قطعى است و برخى ازفقها تعظیم و بزرگداشت آن را واجب شمردهاند.
این فضایل براى مساجد از آن رو است که آنها خانههاى خداوندند و انسان را از گناهان تطهیر مىنمایند. امام صادق علیهالسلام مىفرماید:
«علیکم باتیان المساجد، فانها بیوت اللّه فى الارض من اتاه متطهراً طهّرهاللّه من ذنوبه و کتب من زواره»؛ بر حضور در مسجد، مواظبت کنید! چرا که مساجدخانههاى خداوند در زمینند، کسى که با حالت طهارت وارد مسجد شود،خداوند او را از گناهانش تطهیر مىنماید و نام وى را در زمره زائران خویش مىنویسد.
در حدیث دیگرى، با طهارت به مسجد رفتن از جمله اسبابى به شمار رفته که مایه جلب دعاى خیر فرشتگان الهى در حق انسان مؤمن است. ابوسعید خدرى مىگوید: رسول خدا صلىاللهعلیهوآله فرمود: آیا مایل هستید شما را به چیزى راهنمایى کنم که مایه پوشیدن و آمرزش گناهان و باعث افزایش حسنات و خوبىهاست؟ عرض شد: آرى اى رسول خدا. فرمود:
نیکو وضو گرفتن در سختىها، فراوان پیاده به مسجد رفتن و انتظار نماز کشیدن بعد از نماز هر کس که با حالت طهارت از خانه خود خارج شود و نماز جماعت را با مسلمانان بجا آورد، آنگاه در مسجد، منتظر برپایى نماز دیگرى بماند، ملائکه الهى در حق وى دعا کرده و مىگویند:
خداوندا! او را بیامرز، خداوندا! او را رحمت فرما. پیاده رفتن به سوى مسجد قرآن کریم مىفرماید: «… وَنَکْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ…»؛ … و آنچه را که پیش فرستادهاند و نیز آثار آن را مىنویسیم.
در تفسیر مجمع البیان در ذیل این آیه آمده است: مراد از آثار،گامها و قدمهاى مؤمنین به سوى مسجد است و سبب تفسیر آن است که ابوسعید خدرى روایت کرده است که بنىسلمه در منطقهاى از مدینه ساکن بودند، روزى از دورى خانههاى خویش از مسجد و مشقت و سختى حضور در نماز پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله به آن حضرت شکایت کردند، آنگاه این آیه نازل شد.
در حدیثى از پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله این چنین نقل شده است: «انّ اعظم الناس اجرا فى الصلاه ابعدهم الیها ممشى فأبعدهم»؛ برترین مردم از نظر پاداش در نماز، کسانى هستند که پیادهروى آنان به مسجد بیشتر است.
در صورت امکان، انسان باید فاصله بین محل کار یا خانه تا مسجد را پیاده طى کند. این امر در حقیقت ابراز نوعى بزرگداشت و تعظیم نسبت ه صاحب خانه است. همانگونه که انسان به هنگام وارد شدن به خانههاى صاحبان فضیلت و بزرگان سعى مىکند کوچکترین کارى که نشانه بىاعتنایى باشد از وى سر نزند، در مورد مساجد، این امر باید به مراتب بیشتر مورد توجه قرار گیرد. از این رو، اولیاى الهى و صالحان از سر تعظیم و اظهار تواضع به درگاه ربوبى، با وجود اینکه امکانات حج سواره بر ایشان فراهم آمده است، ولى در طول عمر خویش بارها فاصله بین کعبه معظمه و محل اقامت خویش را پیاده طى مىکردند.
در روایات بسیارى در منابع عامه و خاصه، از پیاده روى به سوى مسجد به عنوان عملى پسندیده یاد و آثار و فضایلى نیز براى آن ذکر شده است. جابر بن عبداللّه نقل مىکند: «کانت دیارنا نائیهً عن المسجد فأردنا ان نبیع بیوتنا فنقرب من المسجد فنهانا رسول اللّه صلىاللهعلیهوآله فقال: ان لکم بکل خطوه درجهً»؛ خانههاى ما از مسجد پیامبر صلىاللهعلیهوآله دور بود، خواستیم خانههایمان را بفروشیم و به مسجد نزدیک شویم. رسول خدا صلىاللهعلیهوآله ما را از این کار نهى نموده و فرمودند: «شما در برابر هر گامى که به سوى مسجد بر مىدارید،درجهاى در نزد خدا دارید».
در روایت دیگرى آن حضرت فرمود: «من مشى الى مسجد من مساجد اللّه فله بکل خطوه خطاها حتى یرجع الى منزله عشر، حسنات و محى عنه عشر سیئاتٍ وَ رفع له عشر درجاتٍ»؛ کسى که به سوى یکى از مساجد، پیاده حرکت کند، خداوند در مقابل هر قدمى که در مسیر رفت و برگشت بر مىدارد، به او ده حسنه پاداش مىدهد و ده بدى را از او دور کرده و وى را دو درجه بالا مىبرد.
منظور از ترفیع درجه و ارتقاى مرتبه، که در این احادیث ذکر شده، تنها پاداش و ثواب نیست، بلکه از آنجا که پیادهروى به سوى مسجد، خود موجب تقویت روح تواضع و تحکیم جوهره عبودیت در وجود انسان است، گویا مؤمن با گامهایى که به سوى مسجد بر مىدارد،در حقیقت به درجه والاترى از عبودیت و در نتیجه، تقرّب به خداوند متعال نایل مىشود. البته این امر منافاتى با فضل الهى و دادن پاداش و اجر اخروى ندارد. شاید بتوان حدیث زیر را مؤید این مطلب قرار داد:
امام صادق علیهالسلام فرمود: «ما عبداللّه بشىءٍ مثل الصمت و المشى الى بیته»؛ خداوند به وسیله هیچ عملى مانند سکوت و پیاده حرکت کردن به سوى خانهاش عبادت نشده است.
منابع و مآخذ
1 ـ قرآن کریم، ترجمه آیتاللّه العظمى مکارم شیرازى.
2 ـ اصول کافى، محمد بن یعقوب کلینى.
3 ـ الامالى، محمد بن على بن بابویه قمى (صدوق).
4 ـ الامالى، شیخ طوسى.
5 ـ بحارالانوار، علامه محمدباقر مجلسى.
6 ـ تفسیر جوامع الجامع، امین الاسلام ابوعلى فضل بن حسن طبرسى.
7 ـ تفسیر کبیر، فخر رازى.
8 ـ تفسیر مجمعالبیان، امینالاسلام ابوعلى فضل بن حسن طبرسى.
9 ـ تفسیر المیزان، علامه طباطبائى.
10 ـ تفسیر نمونه، جمعى از دانشمندان زیر نظر آیتاللّه العظمى مکارم شیرازى.
11 ـ تفسیر نور، محسن قرائتى.
12 ـ الخصال، محمد بن على بن بابویه قمى (صدوق).
13 ـ رساله توضیح المسائل، امام خمینى رضوان اللّه تعالى علیه.
14 ـ روضه الواعظین، فتال نیشابورى.
15 ـ سنن ابنماجه، ابوعبداللّه محمد بن یزید قزوینى.
16 ـ صحیح بخارى، محمد بن اسماعیل بخارى.
17 ـ صحیح مسلم، مسلم بن حجاج قشیرى نیشابورى.
18 ـ صحیفه نور، مجموعه سخنان و رهنمودهاى امام خمینى قدسسره .
19 ـ مستدرک الوسایل، میرزا حسن نورى طبرسى.
20 ـ مکارم الاخلاق، رسولزاده خویى.
21 ـ وسایل الشیعه، شیخ محمد حسن حر عاملى.
22 ـ یکصد و چهارده نکته از قرآن کریم درباره نماز، اکبر دهقان.