جن یکی از اسرار عالم خلقت است، بگونهای که با تجربه بشری نمی توان شناختی نسبت به این موجود پیدا کرد و اگر نبود راهنماییهای وحی شاید ما چیزی در آن باب نمیدانستیم.از سوی دیگر، روح نیز از جمله موجوداتی است که در خفا و رمز آلودگی بر جنّ برتری دارد.
روشن شدن جواب بر فهم معنا و مقصود از این دو واژه بستگی دارد.
اما جن: در لغت به معنای «پوشیدگی» و «خفاء» آمده است.[1] اما در قرآن و متون وحیانی غالباً بر موجودی اطلاق میگردد که برخی از ویژگیهای آن از این قرار میباشد:
1 . طایفهای از موجودات است که از آتش آفریده شده است.[2]
2 . قبل از انسان آفریده شده است.[3]
3 . موجودی است که همانند انسان، کمالپذیر، ملکف و مختار میباشد و در آخرت نیز مبعوث خواهد شد.[4]
4 . امکان ارتباط برقرار کردن بعضی از انسانها با آن موجود است.[5]
5 . همانند انسانها، پیامبر برایشان فرستاده میشده که این پیامبران غالباً همان پیامبران انسی هستند.[6]
6 . افراد صالح و خوب دارند، همانگونه که افراد ناصالح و ناپاک دارند.[7]
و برخی دیگر از ویژگیهایی که برای ایشان بیان گردیده است و از بحث ما خارج است، مانند این که شیاطین هم از نوع جن هستند و ابلیس،بزرگ شیاطین نیز از همین دسته مخلوقات بود. و اما نکتهای که نمیتوان از آن گذشت این است که جنّ نیز مانند انسان مرگ و زندگی دارد.[8] حال اگر روح را عبارت از آن چیزی بدانیم که منبع حیات،درک و شعور و اراده است.،در این صورت باید برای جنّ نیز روح قایل شویم. چون آنها نیز، مطابق صریح آیات قرآن درک و شعور دارند، مرگ و زندگی و بعث در قیامت دارند، و هیچ یک از این امور بدون داشتن روح امکان وجود ندارد.
اما اینکه جنس روح آنها چیست و آیا همانند انسان است یا فرق میکند، سؤال بسیار دشواری است. چون ما حتی سنخ و جنس روح انسان را هم دقیقاً نمیدانیم و دانستههای ما از یک سری کلیّات نظیر اینکه منبع حیات است و اگر نباشد ما میمیریم و … تجاوز نمیکند به همین دلیل است که در میان دانشمندان در باب حقیقت روح آدمی اقوال مختلف است. برخی کاملاً چیزی بنام روح را منکر شدهاند، برخی دیگر روح مجرد از مادّه را منکر شدهاند، برخی دیگر آن را موجود عنصری مستقل از بدن میدانند و سرانجام اکثر دانشمندان مسلمان آن را پدیده مجرد از ماده میدانند که در کارهایش نیازمند به بدن است. این اختلاف آراء اگر از چیزی حکایت کند، آن چیز نهفتگی و رمزآلود بودن این پدیده است. با این حال نمیتوان حکم قطعی به کیفیت و جنس روح آدمی صادر نمود، مگر به مدد آیات قرآن و در ذیل روایات معصومین ـ علیهم السّلام ـ»
اما از پارهای آیات قرآن میتوان به صورت کلی نتیجه گرفت که روح جنّ حداقل از نظر شرافت و مرتبه وجودی به روح انسان نمیرسد. چون اولاً ابلیس که اعظم جنیان یا شیاطین بود و از شدت بزرگی همطراز ملک قرار داشت،مأمور سجده در مقابل آدم شد که در آن روح خدایی دمیده شده بود، ثانیاً، پیامبران جنّ، مطابق آیات قرآن همان پیامبران انس هستند. این امر حکایت از آن دارد که روح جنیان آن توان را ندارد که حامل پیام الهی باشد و وحی را دریافت بکند و مقامشان از آدمیت پایینتر است.
بنابراین جنیان با آدمیان فقط دراصل داشتن روح یکسان هستند اما در واقع روح آنها به همان اندازه با روح انسان تفاوت داردکه روح حیوان با انسان، جز اینکه ما دلیلی بر مکلّف بودن حیوانات در برابر خداوند نداریم، اما بر مکلّف بودن جنّ دلیل داریم و این نشان میدهد که روح جن بالاتر از روح حیوانی و فروتر از روح انسانی قرار دارد.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. المیزان فی تفسیر القرآن، محمدحسین طباطبائی، ج 20، ص 42، الی 51 و ج 12 ص 150،مطبوعات اعلمی، اول،بیروت،1411 هـ . ق.
2. معارف قرآن، (3 ـ 1) محمدتقی مصباح یزدی،بخش کیهانشناسی، ص 295 الی 325، مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره)، سوم، 1380 قم.
3. المیزان فی تفسیر القرآن، همان، ج 13، ص 191، ج 1، 3626، ج 10، ص 112، ج 6، 190، ج 20، 189.
4. انسانشناسی، محمود رجبی، بخش آفرینش انسان، مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی، چهارم، 1382، قم.
5. معارف قرآن، همان، بخش انسانشناسی، ص 445 تا 456.
پی نوشت ها:
[1] . دهقانی، اکبر و کلباسی، مجتبی، واژههای نور، قم، انتشارات نشر روح، چاپ اول، 1381، ص 26.
[2] . و الجّآن خلقناه من قبل من نار السموم (حجر/ 27) و خلق الجان من مارج من نار (رحمن/ 15).
[3] . حجر/ 27.
[4] . الرحمن/ 39، ذاریات/ 56.
[5] . جن/ 6.
[6] . انعام/ 130.
[7] . جن/ 15، 14.
[8] . اولئک الذین حق علیهم القول فی امم قدخلقت من قبلهم من الجّن و الانس. اینان )منکرین قیامت) در میان طوایف بسیاری از جنّ و انس که از این پیش به کفر مردند.کسانیاند که وعده عذاب خدا بر آنها حتم است و اینها به حقیقت زیانکارند. (احقاف/ 18).