قبل از هر مطلبی باید گفت: بر اساس بیان صریح قرآن کریم انسان بعد از مرگ تا روز قیامت در عالمی به نام عالم برزخ به سر میبرد. قرآن می فرماید: «و من ورائهم برزخٌ الی یوم یبعثون»[1] یعنی از پی مرگ اینان عالم برزخ است تا روزی که قیامت برسد، و از قبرها برانگیخته شوند. پس در وجود عالم برزخ جای تردید نیست.
بدان آن چه از آیات و روایات بسیاری برمیآید این است که روح آدمی بعد از مرگ باقی است اگر دارای کفر باشد معذّب است، و اگر واجد ایمان باشد، متنعّم است و روح به بدن مثالی لطیفی که در ظاهر شباهت کامل به بدنهای دنیوی دارد تعلق می گیرد و تنعم وعذاب روح در همین بدن مثالی خواهد بود. ثواب قبر، عذاب قبر، گسترش و تنگی قبر، دیدن خانواده، مشاهده ائمه طاهرین ـ علیهم السّلام ـ، مشاهده دشمنان ائمه که در عذاباند و سایر مطالبی نظایر اینها که در روایات آمده همه صحیح و مطابق با واقع هستند. پس مراد از قبر که در اکثر اخبار آمده جایگاه روح در عالم برزخ است.[2]
از امام صادق ـ علیه السّلام ـ پرسیدند: قبر چیست؟ حضرت فرمود: قبر همان برزخ است، البته این که قبر در عالم دنیاست و از نظر فقهی احکامی دارد همه درست است، امّا این مطلب بدان معنی نیست که همین قبر دار سؤال و آرامگاه مؤمن باشد، آن قبری که سؤال و جواب و یا الم و غم و سرور و شادی دارد، در نشئه طبیعت نیست، بلکه در نشئه برزخ و عالم مثال است. حاصل مطلب این که از خود اخبار کاملاً میتوان فهمیدکه قبر کجاست و بدنی که در قبر است کدام بدن است، در بعضی از اخبار فرمود: ارواح در عالم قبر به صورت ابدان هستند. این بدن همان بدنی است که ما از آن به بدن مثالی تعبیر کردیم.[3]
با توجه به مطالبی که درباره برزخ گفته شد، میتوان گفت:
اولاً، بر اساس روایات متعدد در عالم برزخ که همان عالم قبر است، ـ البته به معنایی که اشاره شد ـ عدهای از مردم در نعمت و عدهای دیگر در عذاب هستند که در این جا به یک نمونه از روایات مربوطه اشاره میشود:
در روایتی معروف از امام سجاد ـ علیه السّلام ـ رسیده: «القبر امّا روضه من ریاض الجنه او حفره من حفره النیّران»؛[4] یعنی قبر یا باغی از باغهای بهشت، یا گودالی از گودالهای دوزخ است.
برخی گفتهاند: یکی از مطالبی است که در روایات آمده و به جهان غیب و عوالم بعد از مرگ ارتباط دارد، مسئله فشار قبر است. البته این فشار بدان معنا نیست که مشاهده کنیم دیوارهای قبر از دو طرف به هم نزدیک میشوند، و جسد میت در مضیقه و تنگنا قرار میگیرد، بلکه این فشار عذابی است که در ماوراء این عالم دامنگیر مرده میشود و با چشم مادی و ظاهر بین دنیوی قابل درک نیست.[5]
پس عذاب چشیدن مردگان به گونهای نیست که به واسطه چشم مادی قابل دیدن باشد.
ثانیاً، به فرض صحت مسایل مربوط به جریان احضار ارواح (در این باره به کتاب عود ارواح و ارتباط با ارواح که در پایان معرفی میشود مراجعه شود) آن کسی که روحی را حاضر میکند و یا میبیند، او تنها مدعی است که روح فلان شخص را دیده است، امّا هرگز برای او از شرایطی که روح فلان شخص قرار دارد، شاید آگاهی پیدا نکنند، به خصوص آن که اگر آن روح گرفتار عذاب باشد، چون خداوند سبحان ستار العیوب است. و نخواهد گذاشت کسانی بر احوال بندگانش آگاه شود گرچه ممکن است افراد پاک برخی از کسانی را در برزخ ببینند و از حالات و اوصاف آنها آگاه شود، امّا این گونه افراد اسرار آن شخص را برای دیگران فاش نخواهد نمود، مگر این که یک مصلحت بالاتری اقتضاء کند، مثل آن که در برخی روایات آمده حضرت پیامبراکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ از فشار قبر سعد معاذ خبر داد، تا از این طریق نکته مهمی را برای عبرت دیگران گفته باشد، مثلاً وقتی از حضرت سؤال شد آیا سعد گرفتار فشار قبر شد، حضرت فرمود: «نعم انّه کان فی خلقه مع اهله سوء»؛ یعنی بلی سعد دچار فشار قبر گردید، زیرا پارهای از خلقیات و رفتاری که با خانواده خود داشت بد و ناپسند بود.
و هم چنین از آن بزرگ مرد الهی نقل کردهاند که فرمود: روح یکی از مقدسین را در برزخ دیدم، محاکمه میکنند و همه کارهای ناشایست سلطان جابر زمان او را در نامه عملش ثبت کرده و به او نسبت میدهند. شخص مذکور گفت: من و این همه جنایت. به او گفته شد: مگر در مقام تعریف از او نگفتی: عجب امنیتی به کشور داده است. گفت: چرا. به او گفته شد: بنابراین تو راضی به فعل او بودی، او برای حفظ سلطنت خود به این جنایات دست زد.[6]
این گونه موارد استثناست، امّا هر کسی بر اسرار مردم در عالم برزخ آگاه نخواهد شد تا با احضار ارواح آنها از عذابشان آگاه گردد.
ثالثا، برای درک مسایل مربوط به عذاب قبر برای افرادی که زنده هستند و در دنیا زندگی میکنند این مثال شاید درک مطلب را آسان کند. مثلاً فرض کنید فردی در حالت خواب باشد و در عالم خواب شدیداً دچار کابوس گردیده و شدیداً ترسی و عذاب میچشد، اگر فردی در کنار او نشسته باشد با این که به طرف آن شخص خوابیده پیوسته نگاه میکند و او را میبیند، آیا از آن درد و عذاب که او در حال خواب میچشد، نیز آگاه خواهد شد؟ و مسأله احضار ارواح نیز شبیه این است. لذا ممکن است کسی بتواند روح برخی افراد را حاضر کند و یا او را ببیند و یا ارتباط با آن پیدا نماید.[7] امّا این بدین معنا نیست که از تمام خصوصیات آن مثلاً عذاب دیده یا ندیده و یا دچار عذاب و رنج است یا نه، خبردار شود. پس باید گفت خبرهایی که از احضار ارواح بما می رسد نباید منشأ عقاید و ایمان ما بشود چرا که اطمینانی که در ایمان و عقیده لازم است تنها توسط خبر وحی یا اخبار غیبی است که بوسیله پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و ائمه اطهار ـ علیه السلام ـ بما رسیده است که بواسطه عصمتی که آن ها دارند از صدق گفتارشان علم و یقین حاصل می شود.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. سید محمد حسین طهرانی، معاد شناسی، ج 3، نشر حکمت، سال 1403 ق.
2. فلسفی، محمد تقی، معاد از نظر روح و جسم، ج 1، نشر هیئت، نشر معارف اسلامی، سال 1364 ش.
3. حسن زاده آملی، هزار و یک نکته، نکات 19، 122، 637، 654، 784، 856.
4. ناصر مکارم شیرازی، عود ارواح و ارتباط با ارواح، انتشارات نسل جوان.
5. شیخ عباس قمی، منازل الاخره، نشر مؤسسه در راه حق، قم، سال 1365 ش.
6. سید ابوالحسن رفیعی قزوینی، معاد، به کوشش زهرا عبدالرزاقی، نشر طه، قزوین، چ اول، سال 1380 ش.
پی نوشت ها:
[1] . مؤمنون/ 100.
[2] . فلسفی، محمد تقی، معاد از نظر روح و جسم، نشر هیئت معارف اسلامی، چ 7، سال 1364 ش، ج اول، ص 256.
[3] . امام خمینی از دیدگاه امام خمینی (تبیان، دفتر 30)، نشر مؤسسه آثار امام، سال 1378 ش، ص 171.
[4] . بحار الانوار، ج 6، ص 218، باب العدل و المعاد، باب 8، حدیث 13.
[5] . فلسفی، محمد تقی، معاد از نظر روح و جسم، تهران، نشر هیئت معارف اسلامی، چ 7، سال 1364 ش، ج اول، ص 243.
[6] . ری شهری، محمد، کیمیای محبت، نشردار الحدیث، چ 2، سال 1378 ش، ص 68، یادنامه شیخ رجب علی خیاط.
[7] . مکارم شیرازی، ناصر، عود ارواح و ارتباط با ارواح، انتشارات نسل جوان، ص 96.