دومین قسمت و بخش نهایی تاریخ بشر را «عصر طلایی پسا ظهور » تشکیل می دهد که از آن به عنوان آرمانشهر الهی در عالم انسانی یاد می شود. در خلال گذار از عصر عسرت و ورود به عصر طلایی بشر اتفاقاتی رخ می دهد که از آنها به عنوان نشانه های آخرالزمان یا علائم ظهور تعبیر می شود . چنانکه روایات برخی از این نشانه ها را حتمی الوقوع و گروه دیگر را محتمل الوقوع می دانند. در اینجا ما به پاره ای از روایات حتمی الوقوع پرداخته و نشانه های آنها را در بستر زمان جستجو می کنیم.
حضرت امام حسین (علیه السلام) در خطبه ای خطاب به اصحابش، با خاطر نشان نمودن آسیبهای آخرالزمان به برخی از نشانه های پایانی عصر فترت و زمان غیبت منجی اشاره فرموده و با استشهاد به آیات کتاب وحی رویدادهای پایانی تاریخ را چنان تفسیر می کند که زنگ امتحان و آزمایش الهی را در گوش یکایک انسانهای آخرالزمانی به صدا رد می آورد:
«پیش از ظهور قائم (عج) علاماتى از جانب خداوند براى مؤمنین مىباشد و آنها قول خداوند است (1) که مىفرماید:وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ (شما را مى آزماییم) یعنى مؤمنین را قبل از ظهور قائم- عجّل اللَّه تعالى فرجه الشریف-.«بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ» (با ترس) یعنى خوف از پادشاهان بنى عباس در آخر سلطنتشان. «و الجوع» (و گرسنگى) [یعنى] بخاطر گرانى قیمتها و نرخها. «وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ» (کمبود مالى) [یعنى] فساد تجارتها و کمى منفعت و سود. «وَ الْأَنْفُسِ» (کم شدن جانها) [یعنى] مرگهاى سریع و پى در پى. «و الثمرات» (کم شدن میوهها و زراعات) [یعنى] کم رشدى و پژمردگى حبوبات و بىبرکتى میوههاست. «و بشر الصابرین» (صابران را مژده بده) [یعنى] در این هنگام نزدیک بودن ظهور قائم- عجّل اللَّه تعالى فرجه الشریف- است» (2).
جعفرنیز در ادامه این حدیث ،توصیه ای را درباره این شرایط از حضرت سیدالشهدا نقل نموده و می گوید:« براى دولت خانواده پیغمبر شما، نشانههایى هست، از هر گونه اقدامى خوددارى کنید (باز بایستید) تا آن علائم بگذرد، …» (3)
… زمانى بر مردم آید که امامشان غایب گردد خوشا بکسانى که بر امامت ما در آن زمان ثابت بمانند سفیانى از شام خروج کند و یمانى از یمن، در بیدا خسف واقع شود و جوانى نورس از خاندان محمد (ص) میان رکن و مقام کشته شود که نامش محمد بن حسن نفس زکیه باشد و یک فریاد از آسمان برآید که حق با او و شیعیان او است در این هنگام است خروج قائم ما،…
شیخ مفید در کتاب ارشاد به عواملی اشاره می کند که به صورت مستقیم خبر ازظهور منجی و پایان عصر تاریکی در آخرالزمان را بشارت می دهد امام باقر(علیه السلام) به دو نشانه اصلی که پیش از ظهور قائم به وقوع مىپیوندد، اشاره نموده و می فرماید: « که این دو شاهدى هستند که از زمان هبوط آدم به زمین تا آن زمان سابقه نداشته است: یکى اینکه خورشید در نیمه ماه رمضان مىگیرد و دیگر اینکه ماه در آخر آن منخسف مىشود و در آن هنگام حساب اخترشناسان بهم مىخورد.»(4)
الف: ندایی از آسمان و صیحه ای از زمین:
یکی دیگر از عوامل نزدیکی ظهور صیحه آسمانی است ،طوریکه صدای آن را همه مردم جهان می شنوند و در این حالت است که میان حق و باطل فاصله افتاد و رهروان این دو از هم جدا شوند.چنانکه در کمال الدین از میمون لبان روایت نموده که گفت:
«من با امام باقر علیه السّلام در خیمه آن حضرت بودم. حضرت دامن خیمه را بالا زد و فرمود: روزى که دولت ما آشکار شود، از این آفتاب روشنتر است. سپس فرمود: در آن روز صدائى از آسمان شنیده مىشود که میگوید: فلانى پسر فلانى همان امام شماست و نام او را ذکر مىکند. آنگاه شیطان از زمین همان صدائى میزند که در شب عقبه به رسول خدا زد.»(5)
«عمر بن حنظله نیز می گوید که از امام ششم شنیدم میفرمود پیش از قیام قائم پنج علامت حتمى است یمانى، سفیانى، صیحه آسمانى، قتل نفس زکیه و فرو رفتن زمین در بیداء»(6)
دوران قبل از ظهور،آبستن وقایع و حوادث بیشماری است ،که برخی از این وقایع به عنوان علائم حتمی ظهور است، از آن جمله قیام سید خراسانی، قیام یمانی، قیام دجال و قیام سفیانی می باشد، قیام سفیانی نیز یکی از نشانه های حتمی ظهور است.
در کتاب کمال الدین و اتمام النعمه شیخ صدروق، از امام پنجم ابى جعفر الباقر روایت شده است که فرمود:
«… زمانى بر مردم آید که امامشان غایب گردد خوشا بکسانى که بر امامت ما در آن زمان ثابت بمانند سفیانى از شام خروج کند و یمانى از یمن، در بیدا خسف واقع شود و جوانى نورس از خاندان محمد (ص) میان رکن و مقام کشته شود که نامش محمد بن حسن نفس زکیه باشد و یک فریاد از آسمان برآید که حق با او و شیعیان او است در این هنگام است خروج قائم ما،…»(7)
ب:آتش افروزیهای سفیانی،نشانه ظهور
یکی از فتنه ها و علائم آخرالزمانی قیام یکی از طواغیت آخرالزمان به نام سفیانی می باشد.
هنگامه آمدن سفیانی دور جدیدی از نابسامانی های آخرالزمانی را رقم می زند ؛ بطوریکه جوامع روایی خروج سفیانی را مصادف با آغاز جنایات بسیار، و قتل و غارت های هولناک علیه جامعه انسانی دانسته و مردم را (به خصوص مردم خاورمیانه و جوامع اسلامی) را از گزند آتش افروزیهای وی بیم می دهند.
دوران قبل از ظهور،آبستن وقایع و حوادث بیشماری است ،که برخی از این وقایع به عنوان علائم حتمی ظهور است، از آن جمله قیام سید خراسانی، قیام یمانی، قیام دجال و قیام سفیانی می باشد، قیام سفیانی نیز یکی از نشانه های حتمی ظهور است
بر اساس روایات نسب و تبار سفیانی به خاندان ابوسفیان و هندجگر خوار( قاتل حضرت حمزه عموی پیامبر )می رسد وجالب اینکه احادیث بیشماری به مختصات دقیق سفیانی و قیام وی دلالت داشته و به خوبی آن را توصیف می کنند. از جمله روایتی است که عمر بن یزید از امام ششم نقل نموده که امام صادق علیه السّلام به من فرمود:
«سفیانى خبیثترین مردم و کبود و سرخ و ازرق است. اگر تو سفیانى را ببینى بدذاتترین مردم را دیده باشى سرخ رو و چشم کبود است و هى فریاد میزند پروردگارا خون من خون من سپس خون من، آن اندازه خبیث است که یک ام ولد دارد و او را زنده بگور میکند از ترس آنکه مبادا او را نشان بدهد » (8)
«حضرت امام باقر علیه السّلام نیز فرموده است: سفیانى سرخ روئى است سپید سرخ و کبود چشم که هرگز خداى را نپرستیده و هرگز نه مکه را دیده است و نه مدینه را میگوید: پروردگارم خونم را از مردم میستانم هر چند بآتش روم خونم را میستانم هر چند بآتش روم.» (9)
روایتی از امیر المؤمنین علیه السلام نقل شده که حضرت به نسب و نشانی های سفیانی اشاره نموده و نحوه رویارویی با قائم ،مرگ و پایان شرارت های او را خاطر نشان می کند:
« پسر آکله الاکباد از وادى یابس خروج میکند و او مردیست چهارشانه و زشترو کله گنده و آبلهرو و از دور یک چشم به نظر می رسد، نامش عثمان است و پدرش عنبسه است و از اولاد ابو سفیان است تا به سرزمین شامات مىآید و جاده آن را تصرف میکند و مدام فریاد میزند: پروردگارا خون من خون من سپس خون من… احنف پرسید یا امیر المؤمنین سفیانى از چه گروهى است؟ حضرت فرمود: از بنى امیه است و دائیهاى او کلب میباشند، نام او عنبسه بن مره بن کلیب بن سلمه بن عبد اللَّه بن عبد المقتدر بن عثمان بن معاویه بن ابى سفیان بن حرب بن امیه بن عبد شمس است که شریر ترین و ملعون ترین و ظالمترین خلق خدا است. سفیانى با لشکر و مالهاى سوارى خود خروج میکند و تعداد صد و هفتاد هزار نفر با او خواهند بود و در بحیره طبریه نزول میکنند، آنگاه مهدى علیه السّلام در حالى که جبرئیل علیه السّلام در جلو او است بسوى سفیانى حرکت میکند و در شب راه میروند و روز پنهان می شوند و مردم هم از آن حضرت متابعت میکنند تا اینکه در بحیره طبریه با سفیانى مصادف میشوند و خدا به سفیانى غضب میکند خلق خدا هم بجهت غضب خدا به او غضب می کنند پرندهها آنها را با پر و بال خود سنگباران می کنند و کوهها با سنگهاى خود و ملائکه با صداهاى خود آنها را مورد حمله قرار مىدهند، ساعتى طول نمی کشد که خدا کلیه اصحاب سفیانى را هلاک می نماید و غیر از سفیانى کسى از آنها باقى نمی ماند…»(10)
مقالات مربوط:
امت آخرالزمان و فتنههای پیش از ظهور(2)
امت آخرالزمان و فتنههای پیش از ظهور(3)
امت آخرالزمان و فتنههای پیش از ظهور(4)
پی نوشتها:
1- سوره بقره آیه 155
2- جلوههاى اعجاز معصومین علیهم السلام، ص 80
3- همان
4- الارشاد-ترجمه رسولى محلاتى، ج2، ص 34
5- مهدى موعود-ترجمه جلد سیزدهم بحارص981
6- همان ص 984
7- کمال الدین-ترجمه کمرهاى، ج1، باب سى و سوم ص 447
8- کمال الدین-ترجمه پهلوان ج2،557
9- غیبت نعمانی- ترجمه فهری باب 14 ص361
10-الملاحم و الفتن فی ظهور الغائب المنتظر (عج) ص 151