نویسنده: هادی کوشش ـ مشهد
1ـ غزل با مطلع:
ساقیا برخیز و درده جام را
خاک بر سر کن غم ایّام را
بیت مورد نظر:
صبر کن حافظ به سختی روز و شب
عاقبت روزی بیابی کام را
اشاره ای تلمیحی به آیه ی 149 سوره ی بقره دارد که می فرماید: «… استَعینُو بالصّبرِ والصّلوهِ» (یاری جوئید به صبر و نماز) و «إنّ الله مَعَ الصّابرینَ» (به درستی که خدا با شکیبایان است).
2ـ غزل با مطلع:
آن پیک نامور که رسید از دیار دوست
آورد حِرزِ جان ز خطِ مشکبار دوست
بیت مورد نظر:
سیرِ سپهر و دور قمر را چه اختیار
در گردشند بر حسبِ اختیار دوست
اشاره به آیه ی 53 سوره ی اعراف دارد که می فرماید: «وَالشّمسَ والقَمَر وَالنُّجومَ مُسَخّراتٍ بأمرهِ» (و آفتاب و ماه و ستارگان تسخیر شده ها به امر اویند) و همچنین آیه ی 13 سوره ی نحل با همین عبارت رابطه دارد.
3ـ غزل با مطلع:
ای هدهد صبا به سبا می فرستمت
بنگر که از کجا به کجا می فرستمت
بیت موردنظر همین مطلع غزل است که اشاره به آیه ی 29 سوره ی نمل دارد که می فرماید: «إذهَب بکتابی هذا فَألفِه إلیهِم» (ببر این نامه ی مرا و بیاندازش برای ایشان).
4ـ غزل با مطلع:
باغ مرا چه حاجت سرو و صنوبر است
شمشاد سایه پرور من از که کمتر است
بیت مورد نظر:
ما آبروی فقر و قناعت نمی بریم
با پادشه بگوی که روزی مقدرست
اشاره به آیه ی 8 سوره ی هود دارد که می فرماید: «وَ ما مِن دابّهٍ فی الأرضِ إلّا عَلَی الله رِزقُها …» (و نیست هیچ جنبنده ای در زمین مگر بر خداست روزیش …).
5ـ غزل با مطلع:
بلبلی برگ گلی خوشرنگ در منقار داشت
واندر آن برگ و نوا خوش ناله های زار داشت
بیت مورد نظر:
چشم حافظ زیر بام قصر آن حوری سرشت
شیوه ی جنات تجری تحتهاالانهار داشت
اشاره به آیه ی 12 سوره ی بروج دارد که می فرماید: «إنّ الّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوالصّالحاتِ لَهُم جَنّاتٌ» (به درستی که آنان که گرویدند و کارهای شایسته کردند ایشان راست بهشتها).
«تَجری مِن تَحتِها الأنهارُ» و همچنین آیه ی 60 سوره ی نساء که می فرماید: «سَنُدخلَهُم جنّاتٍ تجری من تحتها الانهار» (زود باشد که درآوریمشان در بهشتهایی که می رود زیر آنها نهرها).
6ـ غزل با مطلع:
خَمی که ابروی شوخ تو در کمان انداخت
بقصد جانِ منِ زارِ ناتوان انداخت
بیت مورد نظر:
کنون به آب می لعل خرقه می شویم
نصیبه ی ازل از خود نمی توان انداخت
اشاره به آیه ی 52 سوره ی توبه دارد که می فرماید: «قُل لَن یُصیبَنا إلّا ما کَتَبَ الله لَنا …» (بگو هرگز نمی رسد ما را مگر آنچه نوشت خدا بر ما).
7ـ غزل با مطلع:
خوشتر ز عیش و صحبت و باغ و بهار چیست؟
ساقی کجاست گو سبب انتظار چیست؟
بیت مورد نظر:
معنیّ آب زندگی و روضه ی اِرم
جز طرف جویبار و می خوشگوار چیست؟
اشاره به آیات 6 و 7 سوره ی فجر دارد که می فرماید: «ألَم تَرَ کَیفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِعادٍ. إرَمَ ذاتِ العِمادِ …» (آیا ندیدی که چگونه کرد پروردگارت به عاد. ارم صاحب بناهای رفیع).
8ـ غزل با مطلع:
روزگاریست که سودای بتان دین منست
غم این کار، نشاط دل غمگین منست
بیت مورد نظر:
دیدن روی تو را دیده ی جان بین باید
وین کجا مرتبه ی چشم جهان بین منست
اشاره به آیه ی 104 سوره ی انعام دارد که می فرماید: «لا یُدرِکُهُ الأبصارُ وَ هُوَ یُدرِکُ الأبصارَ …» (درنیابد او را دیده ها و او درمی یابد دیده ها را).
9ـ غزل با مطلع:
رویِ تو کس ندید و هزارت رقیبت هست
در غنچه ای هنوز و صدت عندلیب هست
بیت مورد نظر:
در عشق خانقاه و خرابات فرق نیست
هر جا که هست پرتو روی حبیب هست
اشاره به آیه ی 110 سوره ی بقره دارد که می فرماید: «فَأینَما تَوّلَوا فَثّمَ وَجهُ الله، إنَّ الله واسِعٌ علیمٌ» (پس هر کجا روی آورید آنجا وجه خداست به درستی که خدا فراخ رحمت داناست).
10ـ غزل با مطلع:
زاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نیست
در حق ما هر چه گوید جای هیچ اکراه نیست
بیت مورد نظر:
در طریقت هر چه پیش سالک آید خیر اوست
در صراط مستقیم ای دل کسی گمراه نیست
اشاره به آیه ی 137 سوره ی بقره دارد که می فرماید: «قُلِ الله المَشرقُ وَ المَغربُ، یَهدی مَن یَشاءُ إلی صِراطٍ مُستَقیمٍ» (بگو خدا راست مشرق و مغرب راه می نماید آن را که خواهد). همچنین آیه ی 6 سوره ی فاتحه الکتاب که می فرماید: «إهدِنا الصّراطَ المُستقیمَ» (هدایت کن ما را به راه راست).
11ـ غزل با مطلع:
ساقی بیار باده که ماه صیام رفت
دردِه قدح که موسم ناموس و نام رفت
بیت مورد نظر:
زاهد غرور داشت سلامت نبرد راه
رند از ره نیاز به دارالسلام رفت
اشاره به آیه ی 128 سوره ی انعام دارد که می فرماید: «لَهُم دارُالسّلامِ عِندَ رَبُّهُم». (برای ایشان است خانه ی سلامت نزد پروردگارشان).
12ـ غزل با مطلع:
شکفته شد گل حمرا و گشت بلبل مست
صلای سرخوشی ای صوفیان باده پرست
بیت مورد نظر:
مقام عیش میسّر نمی شود بی رنج
بلی به حکم بلی بسته اند روز الست
اشاره به آیه ی 172 سوره ی اعراف دارد که می فرماید: «ألَستُ بِرَبّکُم قالُوا بلی شَهِدنا أن تَقُولُوا یَومَ القیامهِ إنّا کّنّا عَن هذا غافِلینَ» (آیا نیستم من پروردگار شما، گفتند آری گواه شدیم، مبادا بگوئید روز قیامت به درستی که بودیم از این بی خبران).
13ـ غزل با مطلع:
عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت
که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت
بیت مورد نظر همین مطلع غزل است که اشاره به آیه ی 46 سوره ی بقره دارد که می فرماید: «وأتقُوا یَومه لا تَجزِیِ نَفسٌ عَن نَفسٍ شیأً» (و بپرهیزید از روزی که کفایت نکند نفسی از نفسی چیزی را) و همچنین آیه ی 164 سوره ی انعام که می فرماید: «وَلا تزِرُوا زِرَه وِزر أخری» (و برنمی دارد بردارنده ای بار گناه دیگری را) و آیه ی 19 سوره ی فاطر با همین عبارت.
14ـ غزل با مطلع:
مَطَلب طاعت و پیمان و صلاح از منِ مست
که به پیمانه کشی شهره شدم روز الست
بیت مورد نظر:
کمر کوه کم است از کمر کوه اینجا
ناامید از درِ رحمت مشو ای باده پرست
اشاره به آیه ی 54 سوره ی زمر دارد که می فرماید: «… لا تَقنَطُوا مِن رَحمَهِ الله إنّ الله یَغفِرُ الذُّنوبَ جَمیعاً إنَّهُ هُوَالغَفُورُ الرّحیمُ» (نومید نشوید از رحمت خدا به درستی که خدا می آمرزد گناهان را همه به درستی که اوست آمرزنده ی مهربان).
15ـ غزل با مطلع:
اگر به مذهب تو خون عاشقست مباح
صلاح ما همه آنست کان تراست صلاح
بیت مورد نظر:
سواد زلف تو جاعل الظلمات
بباض روی تو تبیان فالق الاصباح
اشاره به آیات 2 و 97 سوره ی انعام دارد که می فرماید: «وَ جَعَلَ الظّلُماتِ والنُّورَ ثُمَّ الذّینَ کَفَروا بِربّهِم یَعدِلُونَ» (و پدید آورد تاریکی ها و روشنی را پس آنان که کافر شدند به پروردگارشان برابر می کنند دیگران را) و 97 «فالِقُ الأصباحِ وَ جَعَلَ اللّیلَ سَکَناً وَ …» شکافنده نمود صبح و گردانید شب را آرامگاه و).
16ـ غزل با مطلع:
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا بود که گوشه ی چشمی به ما کنند
بیت مورد نظر:
پیراهنی که آید از آن بوی یوسفم
ترسم برادران غیورش قبا کنند
اشاره به آیه ی 94 سوره ی یوسف دارد که می فرماید: «إذهَبُوا بِقَمِیصی هذا فَأَلقُوهُ عَلی وَجهِ ابی یأتِ بَصیراً …» (ببرید این پیراهن مرا، پس بیاندازید بر روی پدرم که می آید بینا).
17ـ غزل با مطلع:
بیا که رایت منصور پادشاه رسید
نوید فتح و بشارت به مهر و ماه رسید
بیت مورد نظر:
عزیز مصر به رغم برادران غیور
ز قعر چاه برآمد به اوج جاه رسید
اشاره به آیه ی 57 سوره ی یوسف دارد که می فرماید: «وَ کَذلِکَ مَکّنا لِیُوسف فِی الأرضِ یَتَبَوّأ منها حیث یشاءُ نَصیبُ بِرَحمَتِنا مَن نَشاءُ وَ لا نضیعُ أجرَالمُحسنینَ.» (و همچنین تمکن دادیم یوسف را در زمین که منزل گزیند از آن هر جا که بخواهد می رسانیم به رحمت خود آن را که خواهیم و ضایع نسازیم مزد نیکوکاران را).
18ـ غزل با مطلع:
جان بی جمال جانان میل جهان ندارد
هر کس که این ندارد حقا که آن ندارد
بیت مورد نظر:
احوال گنج قارون کایام داد بر باد
با غنچه بازگوئید تا زر نهان ندارد
اشاره به آیه82 سوره قصص دارد که می فرماید: «فخسفنا به و بداره الأرض فما کان له فثه ینصرونه من دون الله و ما کان من المنتصرین» (پس فرو بردیم او را و خانه اش را به زمین پس نبود او را گروهی که یاری کنند او را از غیر از خدا و نبود از نصرت یافتگان).
19ـ غزل با مطلع:
حسب حالی ننوشتیم و شد ایامی چند
محرمی کو که فرستم به تو پیغامی چند
بیت مورد نظر:
عیب می جمله بگفتی، هنرش نیز بگوی
نفی حکمت مکن از بهر دلِ عامی چند
اشاره به آیه ی 217 سوره ی بقره دارد که می فرماید: «یَسئَلُونکَ عَن الخَمر والمَیسر قُل فیهما إثم کَبیرٌ وَ مَنافِع لِلناسِ وَ إثمُهُما اکبرُ مِن نَفعِهِما» (می پرسند تو را از شراب و قمار بگو در آن دو گناهی بزرگ است و سودها برای مردمان و گناه آن دو بزرگتر است از سودشان).
20ـ غزل با مطلع:
دلم جز مهرِ مهرویان طریقی برنمی گیرد
ز هر در می دهم پندش ولیکن درنمی گیرد
بیت مورد نظر:
سخن در احتیاج ما و استغنای معشوق است
چه سود افسونگری ای دل که در دلبر نمی گیرد
اشاره به آیه ی 17 سوره ی فاطر دارد که می فرماید: «یا أیَُّهاالنّاسُ أنتُم الفُقَراءُ إلی الله وَالله هُوَالغنیُ الحَمیدُ» (ای مردمان شمائید محتاجان به سوی خدا و خدا اوست بی نیاز ستوده).
21ـ غزل با مطلع:
دوش دیدم که ملائک درِ میخانه زدند
گلِ آدم بسرشتند و به پیمانه زدند
بیت مورد نظر:
آسمان بار امانت نتوانست کشید
قرعه ی فال به نام منِ دیوانه زدند
اشاره به آیه ی 73 سوره ی احزاب دارد که می فرماید: «إنّا عَرَضنا الامانَهَ عَلَی السَّمواتِ وَالأرضِ وَالجِبالِ فأبَینَ أن یَحمِلنَها وَأَشفَقنَ مِنها وَحَمَلَها الإنسان إنّهُ کانَ ظَلُوماً جَهُولا» (به درستی که ما عرضه کردیم امانت را بر آسمانها و زمین و کوهها پس ابا نمودند که بردارند آن را و ترسیدند از آن و برداشتش انسان به درستی که باشد او ستمکار و نادان).
22ـ غزل با مطلع:
دوش می آمد و رخساره برافروخته بود
تا کجا باز دل غمزده ای سوخته بود
بیت مورد نظر:
یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد
آنکه یوسف به زرِ ناسره بفروخته بود
اشاره به آیه ی 21 سوره ی یوسف دارد که می فرماید: «وَشَرَوهُ بِثَمَنٍ بَخسٍ دَراهِمَ معددهٍ وَ کانوا فیه مِن الزّاهِدینَ» (و فروختند او را به بهای اندک به چند درهم شمرده شده و بودند در آن از بی رغبتان).
23ـ غزل با مطلع:
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
وندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
بیت مورد نظر:
بیخود از شعشعه ی پرتو ذاتم کردند
باده از جام تجلّی صفاتم دادند
اشاره به آیه ی 140 سوره ی اعراف دارد که می فرماید: «فلَمّا تَجلّی رَبُّهُ لِلجَبلِ …» (پس چون تجلّی کرد پروردگارش مر کوه را …).
24ـ غزل با مطلع:
دی پیر می فروش که ذکرش به خیر باد
گفتا «شراب نوش و غم دل ببر ز یاد»
بیت مورد نظر:
سود و زیان و مایه چو خواهد شدن ز دست
از بهر این معامله غمگین مباش و شاد
اشاره به آیه ی 24 سوره ی حدید دارد که می فرماید: «لِکیلا تَأسوا علی مافاتِکُم وَلا تَفرَحُوا بِما آتیکُم» (تا غمگین نشوید بر آنچه فوت شد از شما و شاد نشوید به آنچه داد شما را).
25ـ غزل با مطلع:
سالها دل طلب جام جم از ما می کرد
وآنچه خود داشت ز بیگانه تمنّا می کرد
بیت مورد نظر:
آن همه شعبده ها عقل که می کرد آنجا
سامری پیش عصا و ید بیضا می کرد
اشاره به آیات 105 و 106 سوره ی اعراف دارد که می فرماید: «فَألقی عَصاهُ فَإذا هِیَ ثُعبانٌ مُبین وَنَزَعَ یَدَهُ فَإذا هِیَ بَیضاءُ لِلناظرینَ.» (پس انداخت عصای خود را پس آنگاه آن اژدهایی هویدا شد و بیرون کرد دستش را پس آنگاه آن نورانی بود بینندگان را).
و در همین غزل دارد:
فیض روح القدس ار باز مدد فرماید
دیگران هم بکنند آنچه مسیحا می کرد
اشاره به آیات 82 و 255 سوره ی بقره دارد که می فرماید: «… وَ آتینا عیسی ابنَ مریم البیّناتِ وَأیَدّهُ بِرُوحِ القُدُسِ وَ …» (و دادیم عیسی پسر مریم را معجزات و تأیید کردیم او را به روح پاکی و …) در هر دو آیه با همین عبارت.
و باز در همین غزل دارد:
بیدلی در همه احوال خدا با او بود
او نمی دیدش و از دور خدایا می کرد
اشاره به آیه ی 16 سوره ی «ق» دارد که می فرماید: «وَ لَقَد خَلَقنا الإنسانُ وَ نَعلَمُ ماتُوَسوِسُ بِهِ نَفسَهُ وَ نَحنُ أقرَبُ إلَیهِ مِن حَبل الوَرید» (و به تحقیق آفریدیم انسان را و می دانیم آنچه را وسوسه می کند به آن نفسش و ما نزدیکتریم به او از رگ گردن).
26ـ غزل با مطلع:
عکس روی تو چو در آینه ی جام افتاد
عارف از خنده ی می در طمع خام افتاد
بیت مورد نظر:
این همه عکس می و نقش مخالف که نمود
یک فروغ رخ ساقی است که در جام افتاد
اشاره به آیه ی 36 سوره ی نور دارد که می فرماید: «الله نورُالسّمواتِ وَالأرضِ مَثَلُ نورِهِ کَمشکوهٍ فیها مِصباحٌ المِصباحُ فی زُجاجهٍ …» (خدا نور آسمانها و زمین است مَثَل نورش چون چراغدانی است که در آن چراغی است که آن چراغ در آبگینه باشد).
27ـ غزل با مطلع:
گر می فروش حاجت رندان روا کند
ایزد گنه ببخشد و دفع بلا کند
بیت مورد نظر:
گر رنج پیشت آید و گر راحت ای حکیم
نسبت مکن به غیر که اینها خدا کند
اشاره به آیه ی 189 سوره ی اعراف دارد که می فرماید: «قُل لا أملِکُ لِنَفسی نَفعاً وَلا ضَرّاًَ إلّا ماشاءَالله» (بگو مالک نیستم من از برای خود سودی و نه زیانی را مگر آنچه را که خدا خواسته باشد) و همچنین آیه ی 49 سوره ی یونس با همین عبارت.
28ـ غزل با مطلع:
مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید
که ز انفاس خوشش بوی کسی می آید
بیت مورد نظر:
ز آتش وادی ایمن نه منم خُرّم و بس
موسی اینجا به امید قبسی می آید
اشاره به آیات 10 و 11 سوره ی طه دارد که می فرماید: «إذ رَآ ناراً فَقالَ لِأهلِهِ امکُثُوا إنّی آنستُ ناراً. لَعَلی آتیکم مِنها بِقَبَس أو أجِد عَلَی النارِ هُدیً» (چون دید آتشی را پس گفت کسانش را درنگ کنید به درستی که من دیدم آتشی را باشد که بیاورم شما را از آن گیراننده ی شعله یا بیابم بر آن آتش هدایتی).
و همچنین آیه ی 8 سوره ی نمل با مضمونی مشابه آیات فوق.
29ـ غزل با مطلع:
مطرب عشق عجب ساز و نوائی دارد
نقش هر پرده که زد راه به جائی دارد
بیت مورد نظر:
پیر دُردی کش ما گرچه ندارد زر و زور
خوش عطابخش و خطاپوش خدائی دارد
اشاره به آیه ی 15 سوره ی نور دارد که می فرماید: «وَلَولا فَضّل الله عَلَیکُم وَ رَحمَته فی الدّنیا والاخِرَهِ لَمَسّکُم فی ما أفَضتُم فیه عَذابٌ عَظیمٌ» (و اگر نبود فضل خدا بر شما و رحمت او در دنیا و آخرت هر آینه مس می کرد شما را در آنچه گفتگو کردید در آن عذابی بزرگ).
در همین غزل بیت:
ستم از غمزه میاموز که در مذهب عشق
هر عمل اجری و هر کرده جزائی دارد
اشاره به آیه ی 42 سوره ی مدّثر دارد که می فرماید: «کُلّ نَفسٍ ما کَسَبَت رَهینَهٌ» (هر نفسی به آنچه کسب کرده در گرو است).
30ـ غزل با مطلع:
معاشران گره از زلف یار باز کنید
شبی خوش است بدین قصه اش دراز کنید
بیت مورد نظر:
حضور خلوت انس است و دوستان جمعند
وَ إن یکاد بخوانید و در فراز کنید
اشاره به آیه ی 52 سوره ی قلم دارد که می فرماید: «وَ إنّ یَکادُالذّینَ کَفَروا لیُزلقُونَکَ بِأبصارِهِم لَمّا سَمَعُوالذّکرَ وَ یَقُولُونَ إنّهُ لَمَجنون» (و نزدیک بود آنانکه کافر شدند بزنند تو را با چشمهایشان چون شنیدند قرآن را و می گویند اینکه او دیوانه است).
31ـ غزل با مطلع:
نقد صوفی نه همه صافی بی غش باشد
ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد
بیت مورد نظر:
خوش بود گر محک تجربه آید به میان
تا سیه روی شود هر که در او غش باشد
اشاره به آیه ی 151 سوره ی بقره دارد که می فرماید: «لَنَبلُوَّنَکُم بِشَیءٍ مِنَ الخَوف وَالجُوع و نَقصٍ من الأموالِ و الأنفس وَ الثَّمَراتِ وَ بشّرالصابِرینَ» (هر آینه می آزماییم شما را به چیزی از ترس و گرسنگی و کاستن از مال ها و نفس ها و میوه ها و مژده ده شکیبایان را).
32ـ غزل با مطلع:
هر که را با خط سبزت سر سودا باشد
پای از این دایره بیرون ننهد تا باشد
بیت مورد نظر:
ظلّ ممدودِ خم زلف توام بر سر باد
کاندرین سایه قرار دل شیدا باشد
اشاره به آیات 27 تا 30 سوره ی واقعه دارد که می فرماید: «وَأصحابُ الیَمینِ ما أصحابُ الیَمینِ فی سِدرٍ منضودٍ. وَ طَلحٍ مَنضودٍ. وَ ظِلٍّ مَمدُودٍ» (و یاران جانب راست چه یاران جانب راست در زیر سدر بی خار و درخت مورد در هم پیچیده و سایه ی همیشه کشیده شده).
33ـ غزل با مطلع:
شب وصلست و طی شد نامه ی هَجر
سلامٌ فیه حتّی مطلع الفجر
بیت مورد نظر همین مطلع غزل است که اشاره به آیه ی 5 سوره ی قدر دارد که می فرماید: «سَلامٌ هِیَ حَتّی مَطلعِ الفَجرِ» (و سلامتی در آن شب است تا طلوع صبح).
34ـ غزل با مطلع:
باغبان گر پنج روزی صحبت گل بایدش
بر جفای خار هجران صبر بلبل بایدش
بیت مورد نظر:
تکیه بر تقوی و دانش در طریقت کافری است
راهرو گر صد هنر دارد توکّل بایدش
اشاره به آیه ی 4 سوره ی طلاق دارد که می فرماید: «مَن یَتَوکَّل عَلَی الله فَهُوَ حَسبَهُ و …» (کسی که توکل کند بر خداوند پس او را کافی است و …) و همچنین آیه ی 164 سوره ی انعام که می فرماید: «قُل إنّ صَلاتی و نُسُکی وَ مَحیایَ وَ مَماتی لِلّهِ رَبّ العالَمینَ» (بگو به درستی که نماز من و عبادتم و زندگیم و مردنم مر خدای راست که پروردگار جهانیان است).
35ـ غزل با مطلع:
من خرابم ز غم یار خراباتی خویش
می زند غمزه ی او ناوک غم بر دل ریش
بیت مورد نظر:
پس زانو منشین و غم بیهوده مخور
که ز غم خوردن تو رزق نگردد کم و بیش
اشاره به آیات متعدده دارد، از آن جمله آیه ی 51 سوره ی توبه که می فرماید: «قُل لَن یُصیبَنا إلّا ما کَتَبَ اللهُ لَنا …» (بگو هرگز نمی رسد ما را مگر آنچه نوشت خدا بر ما) و آیه ی 40 سوره ی صافات که می فرماید: «أولئکَ لَهُم رِزقُ مَعلومٌ» (آنها برایشان رزقی معلوم است).
و آیه ی 23 سوره ی ذاریات که می فرماید: «وَ فی السَّماءِ رزقُکُم و ما توعَدونَ» (و در آسمان است روزی شما و آنچه وعده کرده می شوید).
و آیه ی 74 سوره ی نحل که می فرماید: «وَالله فَضَّلَ بَعضُکُم عَلی بَعضٍ فی الرِزقِ …» (و خدا افزونی داد برخی از شما را بر برخی در روزی).
36ـ غزل با مطلع:
بارها گفته ام و بار دگر می گویم
که من دل شده این ره نه به خود می پویم
بیت مورد نظر:
در پس آینه طوطی صفتم داشته اند
آنچه استاد ازل گفت بگو می گویم
اشاره به آیه ی 51 سوره ی انعام دارد که می فرماید: «قُل لا أقولُ لَکُم عندی خَزائِنُ الله وَلا أعلَمُ الغیبَ وَ لا أقولَ لَکُم إنّی مَلِک أن أتَّبع إلّا ما یُوحی إلَیَّ» (بگو نمی گویم شما را که نزد من است خزانه های خداوند و نمی دانم غیب را و نمی گویم شما را که من فرشته ام پیروی نمی کنم مگر آنچه وحی می شود به من …).
37ـ غزل با مطلع:
بی تو ای سرو روان با گل و گلشن چه کنم؟
زلف سنبل چه کشم عارض سوسن چه کنم؟
بیت مورد نظر:
حافظا خُلد برین خانه ی موروث منست
اندرین منزل ویرانه نشیمن چه کنم؟
اشاره به آیات 11 و 12 مؤمنون دارد که می فرماید: «أولئکَ هُمُ الوارثُونَ، الّذینَ یَرثُونَ الفِردوسَ هُم فیها خالِدونَ» (آن گروه ایشانند وارثان آنان که به میراث می برند فردوس را ایشان باشند در آن جاودانیان).
38ـ غزل با مطلع:
حاشا که من به موسم گل ترک می کنم
من لاف عقل می زنم این کار کی کنم
بیت مورد نظر:
از نامه ی سیاه نترسم که روز حشر
با فیض لطف او صد ازین نامه طی کنم
اشاره به آیه ی 55 سوره ی زمر دارد که می فرماید: «… لا تَقنِطُوا مِن رَحمَهِ الله إنّ الله یَغفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً إنّه هُوَ الغفورُ الرّحیمُ» (ناامید نشوید از رحمت خدا به درستی که خدا می آمرزد گناهان را همه. به درستی که اوست آمرزنده ی مهربان).
39ـ غزل با مطلع:
در خرابات مغان نور خدا می بینم
این عجب بین که چه نوری ز کجا می بینم
بیت مورد نظر:
نیست در دایره یک نقطه خلاف از کم و بیش
که من این مسئله بی چون و چرا می بینم
اشاره به آیه ی 4 سوره ی ملک دارد که می فرماید: «الّذی خَلَقَ سَبعَ سَمواتٍ طِباقاً مأتَری فی خَلق الرّحمن مِن تفاوتٍ فارجع البَصَرَ هَل تَری مِن فُطورٍ.» (آنکه آفرید هفت آسمان را طبقه طبقه نبینی در پدید کردن خداوند بخشاینده تفاوتی پس بازگردان چشم را آیا می بینی هیچ نقصانی).
40ـ غزل با مطلع:
سالها پیروی مذهب رندان کردم
تا به فتوای خود حرص به زندان کردم
بیت مورد نظر:
اینکه پیرانه سرم صحبت یوسف بنواخت
اجر صبریست که در کلبه ی احزان کردم
اشاره به آیه ی 42 سوره ی بقره دارد که می فرماید: «وَاستَعینُوا بالصّبر والصّلوهِ وَ إنّها لَکَبیرَهٌ الّا عَلَی الخاشِعینَ» (و استعانت جوئید به شکیبایی و نماز و به درستی که آن نماز دشوار است مگر بر صاحبان خشوع) و همچنین منطوقه ی معروف الصَّبرُ مِفتاحُ الفرجٍ و داستان حضرت یعقوب «ع».
41ـ غزل با مطلع:
ساقی بیا که شد قدح لاله پُر ز می
طامات تا به چند و خرافات تا به کی؟
بیت مورد نظر:
فردا شراب کوثر و حور از برای ماست
و امروز نیز ساقی مهروی و جام می
اشاره به آیات 13 تا 22 سوره ی دهر دارد که در وصف بهشتیان می فرماید: 13- «وَ جَزاهُم بما صَبَروا جنّهً و حَریراً» (و پاداش داد ایشان را به آنچه صبر کردند بهشت و حریر) 22- «عالیَهُم ثیابُ سُندُسٍ خَضر وَاستَبرقً وَ حُلوا أساوِرَ مِن فِضهٍ وَ سَقاهم رَبَّهُم شَراباً طَهوراً» (بالایشان جامه های دیبای نازک سبز و دیبای ستبرق و پیرایه کرده شد به دستبندهایی از سیم و آشامانید ایشان را پروردگارشان شرابی پاکیزه).
42ـ غزل با مطلع:
به صوت بلبل و قمری اگر ننوشی می
علاج کی کنمت «آخرالدواء الکی»
بیت مورد نظر:
1ـ چو هست آب حیاتت به دست تشنه ممیر
فلا تَمت وَ مِنَ الماءِ کُلُّ شیءٍ حیّ
که اشاره به آیه ی 32 سوره ی انبیاء دارد که می فرماید: «وَ جَعَلنا مِن الماءِ کُلَّ شیءٍ حیٍّ أفلا یُؤمِنُونَ» (و گردانیدیم از آب، هر چیز را زنده آیا پس نمی گروید).
2ـ نوشته اند بر ایوان جنّت المأوی که هر که عشوه ی دنیا خرید وای به وی
که اشاره به آیه ی 81 سوره ی بقره دارد که می فرماید: «أولئکَ الّذینَ الشتَرَوا الحیوه الدُّنیا بالأخِرَهِ فَلا یُخَّففُ عَنهُم العَذابَ وَلاهُم یُنصِرُونَ» (آن گروه آنانند که خریدند زندگی دنیا را به آخرت پس سبک کرده نخواهد شد از ایشان عذاب و نه ایشان یاری کرده می شوند). و نیز آیه ی 4 سوره ی ابراهیم که می فرماید: «الّذینَ یَستَحِبّونَ الحَیوهَ الدُّنیا عَلَی الآخرهِ وَ یَصُدُّونَ عَن سَبیلِ الله …» (آنان که برمی گزینند زندگی دنیا را بر آخرت و بازمی دارند از راه خدا).
43ـ غزل با مطلع:
سحرگه رهروی در سرزمینی
همی گفت این معمّا با قرینی
بیت مورد نظر:
که ای صوفی شراب آنگه شود صاف
که در شیشه بماند اربعینی
اشاره به آیه ی 138 سوره ی اعراف دارد که می فرماید: «وَ واعَدنا موسی ثَلاثینَ لَیلَهً وَ أتمَمناها بِعَشرِ فَتَمَّ میقاتُ رَبَّه أربَعینَ لَیلَهً و …» (و وعده دادیم موسی را سی شب و تمام گردانیدیم آن را به ده پس تمام شد وقت مقرر پروردگارش چهل شب و …).
و همچنین اشاره به حدیث: «خَمَّرتُ طینه آدمَ بِیَدی أربَعینَ صباحاً» دارد.
44ـ غزل با مطلع:
سلیمی مُنذُ حَلّت بالعِراق
ألاقی من هواها ما ألاقی
بیت مورد نظر:
بیا ساقی بده رطل گرانم
سقاکَ الله مِن کأسٍ دهاقِ
که اشاره به آیات 32 تا 35 سوره ی نبأ دارد که می فرماید: «أنّ للمُتَقینَ مَفازاً، حَدائِقَ وَ أعناباً وَ کواعِبَ أتراباً، وَ کَأساً دِهاقاً» (به درستی که پرهیزکاران را جای کامیابی است باغها و انگورها و دختران نارپستان هم سن و جام های پر شراب).
45ـ غزل با مطلع:
عمر بگذشت به بی حاصلی و بوالهوسی
ای پسر جام میم ده که به پیری برسی
بیت مورد نظر:
لَمَعَ البرقُ مِن الطور وَ آتَستُ بِهِ
فَلِعلی لکَ آتٍ بشهابٍ قبس
که اشاره به آیاتی چند از قرآن مجید دارد از جمله آیه ی 30 سوره ی قصص که می فرماید: «فلّما قضی موسی الأجَلَ وَ سارَ بأهلِه آنَسَ مِن جانِب الطورِ ناراً قال لأهلِهِ إمکثوا إنّی آنَست ناراً لِعَلّی آتیکُم منها بخَبر أو جزوهٍ مِنَ النّارِ لعلکم تَصطَلونَ» (پس هنگامی که به پایان رسانید موسی آن مرگ را و روان شد با اهلش دید از جانب طور آتشی را گفت به اهلش درنگ نمائید به درستی که من دیدم آتشی را شاید که آورم به شما از آن خبری یا گیرانیده ی شعله ی از آتش شاید که شما گرم شوید).
و آیه ی 8 سوره ی نمل که ذیل غزل شماره ی 28 این یادداشتها آمده است.
و من الله التوفیق …
منبع: مجله ی ادبستان، شماره ی 51.
پایگاه نور ش 38