امامان شیعه دوازده نفراند. همه آن ها از طرف خداوند بوسیله پیغمبر خدا، حضرت محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ معرفی شده اند. و تمامی آنان معصوم هستند یعنی هیچ گونه خطا و اشتباهی در رفتار و اعمال آنها راه ندارد. و هر کدام از آن ها امام و حجّت خدا، بعد از رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ در زمین هستند. و اسامی شریف آن ها به این ترتیب می باشد:
1. امام علی ـ علیه السلام ـ فرزند ابی طالب و لقب معروف آن حضرت امیرمؤمنان است.
از معجزات آن حضرت: ثُمالی می گوید: روزی در مسجد با عدّه ای از اصحاب در کنار امام علی ـ علیه السلام ـ نشسته بودیم، یکی از آنها خطاب به آن حضرت کرده و گفت: من تعجب می کنم از این که دنیا بدست فلان قوم (یهود) است، امّا در دست شما نمی باشد. حضرت فرمود: اگر ما دنیا را بخواهیم هیچ مانعی نیست. و کسی نیست که منع کند. سپس مشتی از ریگ ها و شن های مسجد را برداشت و در دست خود مالید، سپس دستش را باز کرد، جواهری شده بود که همانند نور می درخشید، و فرمود: این است، ببین، بهترین جواهر است. اگر ما بخواهیم، برای ماست ولی ما نخواسته ایم … .[1]
2. امام حسن ـ علیه السلام ـ فرزند امام علی ـ علیه السلام ـ فرزند فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ .
از معجزات آن حضرت این است که از درخت خرمای خشک، خرما می گرفت. امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: روزی امام حسن ـ علیه السلام ـ همراه زُبیر در یک سفری زیر درخت خرمای خشک نشست، زُبیر گفت ای کاش این درخت خرما می داشت و از آن می خوردیم. حضرت دست به آسمان برداشت و دعا کرد، و سپس دست دراز کرد، از شاخه خرمای خشک خرما گرفت و آن درخت سبز شد. ساربانی که در آن جا بود، گفت به خدا این جادو است. امام حسن ـ علیه السلام ـ فرمود: وای بر تو، جادو نیست، بلکه دعای مستجاب پسر پیغمبر خداست.[2]
3. امام حسین ـ علیه السلام ـ فرزند امام علی ـ علیه السلام ـ فرزند فاطمه ـ سلام الله علیها ـ .
از معجزات آن حضرت این است که در شب عاشورا به اذن پروردگارشان، جایگاه همه اصحابش را در بهشت نشان دادند.[3]
4. علی (زین العابدین) – علیه السلام -[4] فرزند امام حسین ـ علیه السلام ـ .
از معجزات آن حضرت: ثمالی (از علاقه مندان امام) می گوید: وقتی امام سجّاد ـ علیه السلام ـ را با زنها از شام به سوی مدینه می بردند، من همراه آن حضرت بودم و از آن حضرت مواظبت می کردم. وقتی به مدینه وارد شدیم، حضرت زیورآلاتی برای من فرستاد و من قبول نکردم. گفتم اگر خدمتی کرده باشم به خاطر رضای خداوند بود. آن گاه حضرت سنگی سیاه و سخت را برداشت با خاتم (انگشتر) مبارک آن را مهر کرد و نقش خاتم بر آن نقش شد. و فرمود این را بگیر و هر جا مشکلی برایت پیش آمد، او را بدست بگیر مشکل شما برطرف می شود. قسم به خدا و کسی که محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ را مبعوث کرده است هر گاه در سرای تاریک آن را بدست می گرفتم آن جا روشن می شد و بر قفل بسته آن را می زدم باز می شد. و در حضور سلاطین ظالم می رفتم از او آسیبی نمی دیدم و … .[5]
5. امام محمد باقر ـ علیه السلام ـ فرزند امام زین العابدین ـ علیه السلام ـ.
از معجزات آن حضرت این بوده است که مرض پیسی و کوری مادر زاد را شفا می داد.[6]
6. امام جعفر صادق ـ علیه السلام ـ فرزند امام محمد باقر ـ علیه السلام ـ ، مفضّل بن عمر می گوید: منصور عباسی به والی مدینه دستور داد خانه جعفر ابن محمد (امام صادق ـ علیه السلام ـ) را به آتش بکشد. و او خانه را آتش زد، وقتی امام صادق ـ علیه السلام ـ از خانه بیرون شد، در میان آتش گام برداشته و راه می رفت. و می فرمود: منم پسر ابراهیم خلیل الله که آتش نمرود بر او سرد و سلامت گشت.[7]
7. امام موسی کاظم ـ علیه السلام ـ فرزند امام جعفر صادق ـ علیه السلام ـ ، عبدالله بن مغیره از اصحاب امام کاظم ـ علیه السلام ـ می گوید: روزی از منی گذشتیم زنی که دو پسر کنار آن نشسته بودند می گریست. حضرت علّت گریه او را سوال کرد، در پاسخ گفت: دو فرزند یتیمی داشتم که تنها وسیله ی ارتزاق آنها گاوی شیردهی بود،و او هم آلان مرده است. برای غریبی یتیمانم گریه می کنم. امام ـ علیه السلام ـ دو رکعت نماز گزارد و دعا کرد، خداوند آن گاو را زنده کرده به آن مادر یتیم برگرداند.[8]
8. امام رضا ـ علیه السلام ـ فرزند امام موسی کاظم ـ علیه السلام ـ ، منصور (یکی از اصحاب امام ـ علیه السلام ـ ) می گوید: شبی خدمت امام رضا ـ علیه السلام ـ رسیدم و او در یکی از اطاق های پشتی خانه اش بود، در آن جا دستش بلند کرد، تمام خانه روشن شده مثل این که چندین نور در آن خانه گذاشته است.[9]
9. امام محمد تقی (جواد ـ علیه السلام ـ ) فرزند امام رضا ـ علیه السلام ـ ، ابو هاشم جعفر می گوید: در مسجد مسیّب همراه امام جواد ـ علیه السلام ـ نماز گزاردم. در آن مسجد، درخت سدری بود خشک و بی برگ، حضرت آب طلبید و زیر آن درخت وضو گرفت، سپس آن درخت در همان سال زنده شد و برگ درآورده و بارور شد.[10]
10. امام هادی ـ علیه السلام ـ (علی النقی ـ علیه السلام ـ ) فرزند امام جواد ـ علیه السلام ـ ، صالح بن سعید می گوید: بعد از آن که متوکل عباسی آن حضرت را از مدینه آوردند، در خانه محقّر و نامناسبی جا داد. خدمت امام هادی ـ علیه السلام ـ رسیدم، عرض کردم، اینها در همه حال بدنبال خاموشی نور شما بودند، و از هیچ امری کوتاهی نکردند. تا آن جا که شما را در این سرای نامناسب جا دادند. فرمود: پسر سعید! تو هم چنین فکر میکنی؟ آنگاه با دستش اشاره کرد و فرمود: بنگر، من نگاه کردم، بوستانهایی دیدم سرور بخش، با میوه های تازه، مرغان و آهو های زیبا، و نهر های جوشان که چشمم خیره شد و دیده ام از کار افتاد، آنگاه فرمود: ما هر کجا باشیم این ها برای ما مهیّا است. ما در جای نامناسب ننشینیم، (ما در اوج عظمتیم).[11]
11. امام حسن عسگری ـ علیه السلام ـ فرزند امام هادی ـ علیه السلام ـ ، احمد بن حارث قزوینی می گوید: مستعین باالله (خلیفه عباسی) اسبی داشت که هیچ کس نمی توانست آن را سوار شده رام گرداند. یکی از معاونین خلیفه گفت: یا امیرالمؤمنین! چرا قاصد بدنبال ابومحمد (امام حسن عسگری ـ علیه السلام ـ ) نمی فرستی، تا بیاید سوار شود و او را بُکشد که از آن راحت شوی، وقتی که خلیفه، امام حسن عسکری ـ علیه السلام ـ را حاضر کرد، دستور داد تا آن اسب را لجام کرده سوار شود، وقتی که حضرت بطرف اسب رفت، آن چنان رام شد که از تمام بدنش عرق جاری گردید.[12]
12. حضرت حجّت بن حسن عسکری ـ علیه السلام ـ (امام زمان ـ عجل الله تعالی فرجه ـ ) که فعلاً امام عالم و از دیده های همگان پنهان اند. از جمله معجزات آن حضرت، ابوعبدالله نسائی گوید: مقداری از اموال که به عنوان سهم امام بود، بوسیله وکیل آن حضرت به آن حضرت فرستادم، در میان آنها دست بند طلا بود. همه را قبول کرد، فقط دست بند را، بدون اینکه بشکند به من باز گرداند. به من دستور داده شده بود که آن را بشکنیم و من آنرا شکستم و دیدم در میان آن چند مثقال آهن و مس در آن جا گذاری شده است. آنها را خارج کردم و فرستادم، قبول شد.[13]
امّا امامان اهل سنّت:
اهل سنّت از مذهب ها و فرقه های مختلفی پیروی می کنند. و هر کدام رهبر و پیشوای بخصوصی دارند. منتهی، پیشوایان آن ها در امورات احکام و فقه چهار نفرند که همه مذاهب اهل سنت در امر احکام و فروعات دینی تابع آنها می باشند و آن چهار نفر، عبارتند از:
1. امام مالک، (انس بن مالک) رئیس و پیشوای مالکیه.
2. امام شافعی (محمد بن ادریس) رئیس و پیشوای مذهب شافعی.
3. امام بن حنبل (احمد بن حنبل) رئیس و پیشوای مذهب حنبلی.
4. امام ابوحنیفه (نعمان) رئیس و پیشوای مذهب حنفی.
غیر از این چهار نفر، به امامان دیگر، امامان کلامی می گویند.[14]
اولاً: از این امامان اهل سنّت هیچ گونه معجزاتی، نه در کتب اهل سنت و نه در کتب غیر آنها نقل نشده است.
ثانیاً: اینها عالمانی بودند که در زمان امام صادق ـ علیه السلام ـ بعضی از آنها جزء شاگردان آن حضرت بودند.
ثالثاً: اینها هیچ کدام معصوم نبودند و از طرف خداوند و رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ معرفی نشده اند. و در اواخر قرن دوم و یا نیمه قرن دوم به دنیا آمدند.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. زندگانی چهارده معصوم، علامه مجلسی.
2. زندگانی چهارده معصوم، (مجموعه برای جوانان و نوجوانان) مؤسسه در راه حق.
3. زندگانی چهارده معصوم، عماد زاده اصفهانی.
پی نوشت ها:
[1] . بحرانی، سید هاشم، مدینهْ المعاجز، مؤسسه معارف اسلامی، ج1، ص431.
[2] . کلینی، اصول کافی، انتشارات علمیه اسلامی، ج2، ص360.
[3] . قمی، عباس، منتهی الامال، تهران، مؤسسه مطبوعاتی حسینی، ج1، ص404.
[4] . اصول کافی، ج1، ص368، 372 و 378.
[5] . اصول کافی، ج1، ص368،372 و 378.
[6] . اصول کافی، ج1، ص368،372 و 378.
[7] . قمی، منتهی الامال، انتشارات هجرت، ج2، ص77،
[8] . اصول کافی، ج2، ص399، 404، 421.
[9] . همان.
[10] . همان.
[11] . اصول کافی، ج2، ص433، 438.
[12] . همان.
[13] . همان، ج2، ص456.
[14] . ربّانی گلپایگانی، علی، فرق و مذاهب کلامی، انتشارات مرکز جهانی علوم اسلامی، ص169.