سخاوت

سخاوت

حدیث (1) امام على علیه السلام :

اَلسَّخاءُ یُکسِبُ المَحَبَّهَ و َیُزَیِّنُ الاخلاقَ؛

سخاوت، محبّت آور و زینت اخلاق است.

تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 378 ، ح 8523
حدیث (2) امام صادق علیه السلام :

السَّخَاءُ مِنْ أَخْلَاقِ الْأَنْبِیَاءِ وَ هُوَ عِمَادُ الْإِیمَانِ وَ لَا یَکُونُ مؤمنا [مُؤمِنٌ‏] إِلَّا سَخِیّاً- وَ لَا یَکُونُ سَخِیّاً إِلَّا ذُو یَقِینٍ وَ هِمَّهٍ عَالِیَهٍ لِأَنَّ السَّخَاءَ شُعَاعُ نُورِ الْیَقِینِ- مَنْ عَرَفَ مَا قَصَدَ هَانَ عَلَیْهِ مَا بَذَلَ

سخاوت از اخلاق پیامبران و ستون ایمان است . هیچ مؤمنى نیست مگر آن که بخشنده است و تنها آن کس بخشنده است که از یقین و همّت والا برخوردار باشد ؛ زیرا که بخشندگى پرتو نور یقین است . هر کس هدف را بشناسد بخشش بر او آسان شود .

مصباح الشریعه ص 82 – بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 68، ص355، ح17
حدیث (3) رسول اکرم صلی الله علیه و آله :

اَلسَّخىُّ قَریبٌ مِنَ اللّه ، قَریبٌ مِنَ النّاسِ ، قَریبٌ مِنَ الجَنَّهِ؛

سخاوتمند به خدا، مردم و بهشت نزدیک است.

کافی(ط-الاسلامیه) ج4 ، ص 40 ، ح 9 – بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 70، ص308، ح 37 {شبیه این حدیث در مصباح الشریعه ص 83 }
حدیث (4) امام صادق علیه السلام :

اَلسَّخاءُ ما کانَ ابتِداءً ، فَأمّا ما کانَ مِن مَسألَهٍ فَحَیاءٌ و تَذَمُّمٌ؛

سخاوت آن است که بى درخواست انجام گیرد، اما سخاوتى که در مقابل درخواست باشد ناشى از شرمندگى و براى فرار از سرزنش است.

بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 68 ، ص357، ح 21 {شبیه این حدیث در نهج البلاغه(صبحی صالح) ص 478 ، ح 53 – تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 377 ، ح 8504 }
حدیث (5) امام رضا علیه السلام :

اَلسَّخىُّ یَأکُلُ مِن طَعامِ النّاسِ لِیَأکُلوا مِن طَعامِهِ ، و البَخیلُ لا یَأکُلُ مِن طَعامِ النّاسِ لِئَلاّ یَأکُلوا مِن طَعامِهِ؛

سخاوتمند از غذاى مردم مى خورد، تا مردم از غذاى او بخورند اما بخیل از غذاى مردم نمى خورد تا آنها نیز از غذاى او نخورند.

تحف العقول ص 446 – بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 68، ص352،ح8
حدیث (6) رسول اکرم صلی الله علیه و آله :

طَعامُ السَّخىِّ دَواءٌ و طَعامُ الشَّحیحِ داءٌ؛

غذاى سخاوتمند، داروست و غذاى بخیل، درد.

نهج الفصاحه ص 556 ، ح 1900 – بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 68، ص357، ح22
حدیث (7) امام صادق علیه السلام :

قُلْتُ لَهُ مَا حَدُّ السَّخَاءِ فَقَالَ تُخْرِجُ مِنْ مَالِکَ الْحَقَّ الَّذِی أَوْجَبَهُ اللَّهُ عَلَیْکَ فَتَضَعُهُ فِی مَوْضِعِهِ.

در پاسخ به سئوال از مرز سخاوت فرمودند: حقوقى را که خداوند بر اموال تو واجب کرده است، خارج کنى و آن را در جاى خودش قرار دهى.

کافی(ط-الاسلامیه) ج 4 ، ص 39 ، ح 2
حدیث (8) رسول اکرم صلی الله علیه و آله :

السَّخِیُّ بِمَا مَلَکَ وَ أَرَادَ بِهِ وَجْهَ اللَّهِ تَعَالَى وَ أَمَّا السَّخِیُّ فِی مَعْصِیَهِ اللَّهِ فَحَمَّالُ سَخَطِ اللَّهِ وَ غَضَبِهِ وَ هُوَ أَبْخَلُ النَّاسِ عَلَى نَفْسِهِ فَکَیْفَ لِغَیْرِهِ

سخاوتمند کسى است که از اموال خود و براى رضاى خدا سخاوت داشته باشد ، اما کسى که در راه معصیت خدا دست و دل باز باشد ، بارکش ناخشنودى و خشم خداست. چنین کسى بخیل ترین مردمان نسبت به خود است چه رسد به دیگران .

مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل ج 7 ، ص 17 ،ح 14
حدیث (9) امام حسن عسگرى علیه السلام :

إنَّ لِلسَّخاءِ مِقدارا فَإن زادَ عَلَیهِ فَهُوَ سَرَفٌ؛

سخاوت اندازه اى دارد که اگر از آن فراتر رود اسراف است.

اعلام الدین فی صفات المؤمنین ص 313
حدیث (10) رسول اکرم صلی الله علیه و آله :

إنَّ اللّه  یُبغِضُ البَخیلَ فى حَیاتِهِ ، اَلسَّخىَّ عِندَ وَفاتِهِ؛

خداوند از کسى که در زندگى بخیل باشد و در هنگام مرگ سخى شود، نفرت دارد.

بحارالانوار(ط-بیروت) ج 74 ، ص 173
حدیث (11) امام صادق علیه السلام :

صِلَهُ الْأَرْحَامِ تُحَسِّنُ الْخُلُقَ وَ تُسَمِّحُ الْکَفَّ وَ تُطَیِّبُ النَّفْسَ وَ تَزِیدُ فِی الرِّزْقِ وَ تُنْسِئُ فِی الْأَجَلِ.

صله رحم، انسان را خوش اخلاق، با سخاوت و پاکیزه جان مى نماید و روزى را زیاد مى کند و مرگ را به تأخیر مى اندازد.

کافى(ط-الاسلامیه) ج 2، ص 151، ح 6
حدیث (12) پیامبر صلى الله علیه وآله :

إِنَّ اللّه  تَعالى جَمیلٌ یُحِبُّ الجَمالَ، سَخىٌّ یُحِبُّ السَّخاءَ، نَظیفٌ یُحِبُّ النَّظافَهَ؛

خداوند زیباست و زیبایى را دوست دارد، بخشنده است و بخشش را دوست دارد، پاکیزه است و پاکیزگى را دوست دارد.

نهج الفصاحه ص 293 ، ح 690
حدیث (13) امام على علیه السلام :

اَلسَّخاءُ و َالشَّجاعَهُ غَرائِزُ شَریفَهٌ، یَضَعُهَا اللّه‏ُ سُبحانَهُ فیمَن أَحَبَّهُ وَ امتَحَنَهُ؛

سخاوت و شجاعت خصلت‏ هاى والایى هستند که خداوند سبحان آن دو را در وجود هر کس که دوستش داشته و او را آزموده باشد مى‏ گذارد.

تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 375 ، ح 8443
حدیث (14) رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم :

اَنـَا اَدیبُ اللّه‏ِ وَ عَلىٌّ اَدیبى ، اَمَرَنى رَبّى بِالسَّخاءِ وَ الْبِرِّ وَ نَهانى عَنِ الْبُخْلِ وَ الْجَفاءِ وَ ما شَى‏ءٌ اَبْغَضُ اِلَى اللّه‏ِ عَز َّو َجَلَّ مِنَ الْبُخْلِ وَ سوءِ الْخُلُقِ، وَ اِنَّهُ لیُفْسِدُ العَمَلَ کَما یُفْسِدُ الخَلُّ الْعَسَلَ؛

من ادب آموخته خدا هستم و على، ادب آموخته من است . پروردگارم مرا به سخاوت و نیکى کردن فرمان داد و از بخل و سختگیرى بازَم داشت . در نزد خداوند عزّ و جلّ چیزى منفورتر از بخل و بد اخلاقى نیست . بد اخلاقى ، عمل را ضایع مى ‏کند ، آن‏سان که سرکه عسل را.

مکارم الاخلاق ص 17
حدیث (15) ابن شهر آشوب :

کانَ النَّبىّ (صلی الله علیه و آله و سلم) قَبْلَ المَبْعَثِ مَوصوفا بِعِشرینَ خَصلَهً مِن خِصالِ الاَنْبیاءِ لَوِ انْفَرَدَ واحِدٌ بِاَحَدِها لَدَلَّ عَلى جَلالِهِ فَکَیْفَ مَنِ اجْتَمَعَت فیهِ؟! کانَ نَبیّا اَمینا، صادِقا، حاذِقا، اَصیلاً، نَبیلاً، مَکینا، فَصیحا، عاقِلاً، فاضِلاً، عابِدا، زاهِدا، سَخیا، کمیا، قانِعا، مُتَواضِعا، حَلیما، رَحیما، غَیورا، صَبورا، مُوافِقا، مُرافِقا، لَم یُخالِطْ مُنَجِّما وَ لا کاهِنا و لا عَیافا؛

رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم پیش از مبعوث شدن، بیست خصلت از خصلت‏هاى پیامبران را دارا بودند، که اگر کسى یکى از آنها را داشته باشد، دلیل عظمت اوست؛ چه رسد به کسى که همه آنها را دارا باشد، آن حضرت پیامبرى امین، راستگو، ماهر، اصیل، شریف، استوار، سخنور، عاقل، با فضیلت، عابد، زاهد، سخاوتمند، دلیر و با شهامت، قانع، متواضع، بردبار، مهربان، غیرتمند، صبور، سازگار، و نرم‏خو بودند و با هیچ منجّم (قائل به تأثیر ستارگان)، غیب‏گو و پیش‏گویى هم‏نشین نبودند.

مناقب آل ابی طالب(ابن شهر آشوب) ج 1، ص 123
حدیث (16) امام باقر علیه السلام :

شِیعَهُ عَلِیٍّ الْمُتَبَاذِلُونَ فِی وَلَایَتِنَا الْمُتَحَابُّونَ فِی مَوَدَّتِنَا الَّذِینَ إِذَا غَضِبُوا لَمْ یَظْلِمُوا وَ إِنْ رَضُوا لَمْ یُسْرِفُوا بَرَکَهٌ عَلَى مَنْ جَاوَرُوا سِلْمٌ لِمَنْ خَالَطُوا

شیعیان على علیه السّلام کسانى هستند که در راه دوستى ما مال خود را به یک دیگر مى بخشند، و به دوستى ما با یک دیگر دوست مى شوند، اگر به خشم آیند ستم روا نمى دارند، و اگر خوشنود شوند زیاده روى نمى کنند، براى همسایگان برکت هستند، و براى معاشرین خود سلامتى و آسایشند.

خصال ص 397 ، ح 104

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید