آیه «تطهیر» دلیلى بر عصمت اهل بیت(ع)

آیه «تطهیر» دلیلى بر عصمت اهل بیت(ع)

آیه «تطهیر» دلیلى بر عصمت اهل بیت(ع)
نویسنده:امیر میرابى
منبع:روزنامه جوان
انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا (احزاب- ۳۳)؛ «خدا چنین مى خواهد که رجس هر آلایشى را از شما اهل بیت ببرد و شما را از هر عیب پاک ومنزه گرداند.»
کلمه «انما» در آیه انحصار خواست خدا را مى رساند و مى فهماند که خدا خواسته رجس و پلیدى را تنها از اهل بیت دور کند و به آنان عصمت دهد، و کلمه: اهل البیت، چه این که صرفاً براى اختصاص باشد، تا غیراهل خانه داخل حکم نشوند، و چه این که این کلمه نوعى مدح باشد، و چه این که ندا، و به معناى «اى اهل بیت» بوده باشد، على اى حال دلالت دارد بر این که دور کردن رجس و پلیدى از آنان و تطهیرشان مساله اى است مختص به آنان، بنابراین در آیه شریفه، در حقیقت دو تا قصر و انحصار به کار رفته؛ یکى انحصار اراده و خواست خدا در بردن و دور کردن پلیدى و تطهیر اهل بیت، دوم انحصار این عصمت و دورى پلیدى در اهل بیت.
حالا باید دید اهل بیت کیست؟ مسلم زنان آن جناب جزء اهل بیت او نیستند، براى این که هیچ گاه صحیح نیست ضمیر مردان را بر زنان ارجاع داد و به زنان گفت: (عنکم؛ از شما)، بلکه اگر همسران هم اهل بیت بودند، باید مى فرمود: (عنکن) بعضى براى فرار از این اشکال گفته اند: این وقتى است که تنها زنان مراد باشند و اما اگر زن و مرد اهل بیت همه مورد نظر باشند، اشکال ندارد که ضمیر (عنکم) به آنان خطاب شود، همچنان که بعضى دیگر گفته اند: مراد به اهل البیت اهل بیت الحرام است که در آیه: ان اولیاوه الا المتقون، آنان را متقى خوانده و بعضى دیگر گفته اند: مراد اهل مسجد رسول خدا(ص) است و بعضى گفته اند: همه آن کسانى است که در عرف جزو خاندان آن جناب به شمار مى روند، چه همسرانش و چه خویشاوندان و نزدیکانش، یعنى آل عباس و آل عقیل و آل جعفر و آل على و بعضى گفته اند: مراد خود رسول خدا(ص) و همسران او است و شاید آن چه به عکرمه و عروه نسبت داده اند همین باشد، چون آن ها گفته اند: مراد تنها و تنها همسران رسول خدا(ص) است.
و به هر حال، مراد به بردن رجس و تطهیر اهل بیت تنها همان تقواى دینى و اجتناب از نواهى و امتثال اوامر است و بنابراین معناى آیه این است که خداى تعالى از این تکالیف دینى که متوجه شما کرده سودى نمى برد و نمى خواهد سود ببرد، بلکه مى خواهد شما را پاک کند و پلیدى را از شما دور سازد. از این رو آیه شریفه در حد آیه:
ما یریدالله لیجعل علیکم من حرج ولکن یرید لیطهرکم ولیتم نعمته علیکم. (مائده -۶)؛ خدا نمى خواهد بیهوده بار شما را سنگین کند، بلکه مى خواهد پاکتان سازد و نعمت خود را برشما تمام کند.و اگر معنا این باشد، آن وقت آیه شریفه، با هیچ یک از چند معنا که گذشت نمى سازد، چون این معنا با اختصاص آیه به اهل بیت منافات دارد، زیرا خدا این گونه تطهیر را براى عموم مسلمانان و مکلفین به احکام دین مى خواهد، نه براى خصوص اهل بیت، و حال آن که گفتیم آیه شریفه دو انحصار را مى رساند و دومى انحصار تطهیر در اهل بیت است.
در روایت آمده که آیه شریفه در شان رسول خدا(ص) و على(ع) و فاطمه(س) و حسن(ع) و حسین(ع) نازل شده است و احدى در این فضیلت با آنان شرکت ندارند و این روایات بسیار است و بیش از هفتاد حدیث است که بیشتر آن ها از طرق اهل سنت است.
بنابر آن چه گفته شده کلمه اهل البیت، در عرف قرآن اسم خاص است، که هرجا برده شود، منظور پنج تن هستند، یعنى رسول خدا(ص) ، حضرت على(ع)، حضرت فاطمه (س) ، حضرت امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و بر هیچ کس دیگر اطلاق نمى شود.
کلمه «رجس» به کسر را و سکون جیم. صفتى است از ماده رجاست، یعنى پلیدى، و قذرات و پلیدى قذرات هیاتى است در نفس آدمى، و نیز هیأتى است در ظاهر موجود پلید که آدمى از آن نفرت مى نماید؛ اولى مانند پلیدى رذائل و دومى مانند پلیدى خوک همچنان که قرآن کریم هر دو معنا را بیان کرده، درباره پلیدى ظاهر فرموده:
او لحم خنزیر فانه رجس؛ یا گوشت خوک که پلید است (انعام- ۱۴۵)
و هم در پلیدى هاى معنوى مانند شرک و کفر و اعمال ناشایست به کار زده و فرموده: «و آن هایى که در دل بیمارند، قرآن پلیدى دیگرى بر پلیدى هایشان مى افزاید و مى میرند در حالى که کافرند.» (توبه- ۱۲۵)
و این کلمه به هر معنا که باشد نسبت به انسان عبارت است از ادراکى نفسانى، و اثرى شعورى که از علاقه و بستگى قلب به اعتقادى باطل یا عملى زشت حاصل مى شود. وقتى مى گوییم انسان پلید، یعنى انسانى که به خاطر دلبستگى به عقاید باطل، یا عمل باطل دلش دچار پلیدى شده است و با در نظر گرفتن این که کلمه رجس در آیه شریفه الف و لام دارد که جنس را مى رساند، معنایش این مى شود که خدا مى خواهد تمامى انواع پلیدى ها و هیات هاى خبیثه و رذیله، را از نفس شما ببرد، هیات هایى که اعتقاد حق و عمل حق را از انسان مى گیرد، و چنین ازاله اى با عصمت الهیه منطبق مى شود و آن عبارت است از صورت علمیه اى در نفس که انسان را از هر باطلى، چه عقاید و چه اعمال حفظ مى کند. پس آیه شریفه یکى از ادله عصمت اهل بیت است.
و مراد به تطهیر در جمله: (یطهرکم تطهیراً) که با مصدر تطهیر تاکید شده زایل ساختن اثر رجس، به وسیله وارد کردن مقابل آن است و آن عبارت است از اعتقاد به حق، پس تطهیر اهل بیت عبارت شد، از این که ایشان را مجهز به ادراک حق کند، حق در اعتقاد و حق در عمل و آن وقت مراد با اراده این معنا(خدا مى خواهد چنین کند)، نیز اراده تکوینى مى شود، چون قبلاً هم گفتیم اراده تشریعى را که منشأ تکالیف دینى و منشأ متوجه ساختن آن تکالیف به مکلفین است. اصلاً با این مقام سازگار نیست، پس معناى آیه این شد که خداى سبحان مستمراً و دایماً اراده دارد شما را به این موهبت یعنى موهبت عصمت اختصاص دهد، به این طریق که اعتقاد باطل و اثر عمل زشت را از شما،اهل بیت ببرد و در جاى آن عصمتى بیاورد که حتى اثرى از آن اعتقاد باطل و عمل زشت در دل هایتان باقى نگذارد.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید