حضرت امام جعفر صادق علیه السلام گاه مشتاقانه از زمان ظهور آخرین حجّت خدا صحبت می کند و به حال کسانی که آن زمان را درک می کنند، رشک می برد.
در روایتی ازامام صادق علیه السلام درباره امام زمان علیه السلام وارد است که لو ادرکنه لخدمته ایام حیاتی…اگر او را درک می کردم تمام روزهای زندگی ام را در خدمت او بودم.
حال که امام معصوم این چنین می فرمایند وظیفه ما در قبال امام زمانمان چیست؟
روزی جابر بن عبدالله انصاری در نزد امام محمد باقر و فرزند ایشان امام صادق علیهما السلام حضور داشت که حضرت باقر علیه السلام از او خواستند تا درباره لوحی که از جانب پیامبر اکرم صل الله علیه و آله به حضرت فاطمه علیها السلام هدیه داده شده بود، سخن بگوید. جابر برای تهنیت مولود حضرت، یعنی امام صادق علیه السلام سخنی را از جانب خداوند متعال که در لوح برای بیان جایگاه و منزلت ایشان آمده بود، بیان کرد:
« حق القول منی لاکرمن مثوی جعفر »۱
خداوند متعال در وصف امام صادق علیه السلام بیان می کند که:
« این قول از من حق و ثابت است که من منزلت جعفر را گرامی می دارم »
این سخن خداوند متعال که بشر از درک آن عاجز است نشان دهنده جایگاه والای امام صادق علیه السلام است.
روایت شده است که: به همراه «مفضّل»، «ابوبصیر» و «ابان» خدمت امام صادق علیه السلام رسیدیم و دیدیم که آن حضرت بر روی خاک ها نشسته جامه ای خیبری، بی یقه و آستین کوتاه بر تن کرده و همانند مادر فرزند مرده در حال گریه و زاری است. سراسر وجود او را حزن و اندوه فرا گرفته بود؛ آثار غم و اندوه در صورتش ظاهر گشته بود…
حضرت امام جعفر صادق علیه السلام گاه مشتاقانه از زمان ظهور آخرین حجّت خدا صحبت می کند و به حال کسانی که آن زمان را درک می کنند، رشک می برد و می فرماید: فطوبی لمن أدرک ذلک الزّمان.۲
خوشا به حال کسی که آن زمان را دریابد.
گاه نیز عاشقانه آرزوی درک زمان آن حضرت را می کند و می فرماید: و لو أدرکته لخدمته أیّام حیاتی.۳
اگر زمان [ظهور] او را درک می کردم همه عمرم را در خدمتش می گذراندم.
ذکر روایت اول که بخش کوچکی از حدیث لوح بود بیانگر این است که ائمه اطهار علیهم السلام جایگاه ویژه و رفیعی نزد خداوند متعال دارد. به خصوص که ذکر شده است که خداوند متعال منزلت و مقام حضرت امام جعفر صادق علیه السلام را گرامی می دارند. علت ذکر روایت دوم این بود که حضرت امام صادق علیه السلام با این مقام رفیع و شأن عظیم به حال کسانی غبطه می خورند که زمان حیات حضرت صاحب الامر حجت بن الحسن العسکری علیه آلاف التحیه و الثناء را درک می کنند و می فرمایند: اگر من در آن زمان بودم و آن زمان را درک می کردم، کل روزهای زندگی ام را در خدمت او( حضرت امام زمان علیه السلام) می گذراندم.
این چه شخصیتی است که امام معصومی چون امام جعفر صادق علیه السلام با آن همه جایگاه رفیعی که نزد خداوند متعال دارند این چنین آرزوی خدمت کردن به ایشان را دارند؟ این خدمت کردن و این جایگاه چه ارزشی دارد که امام معصوم آرزوی آن را دارند؟ این ها مواردی است که انسان باید با نگرشی ژرف در آن تفکر و تعقل کند تا آن را دریابد.
ما الان در روزگاری به سر می بریم که امام صادق علیه السلام آرزو داشتند که در این زمان زندگی می کردند تا خدمتکار ولی عصر علیه السلام باشند. پس مشخص است که چه زمان ارزشمندی است و این خدمت گزاری چه جایگاه ارزشمندی. حال چگونه می شود خود را به این جایگاه نزدیک کرد و این زمان را بهتر درک کرد طوری که مشمول آن مردمانی که امام صادق علیه السلام درباره شان فرموده بودند طوبی لکم شویم؟
۱۳۵۰ سال قبل امام حسین علیه السلام ندای هل من ناصر ینصرنی، (آیا کسی هست مرا یاری کند؟) سر دادند و مردم را به یاری خود فراخواندند. آیا امام حسین علیه السلام بخاطر خود این کار را کرد و یا اینکه به یاری مردم نیاز داشت؟ خیر چنین چیزی نبود. بلکه در روایات داریم لشکرهای از اجنه و ملائکه از امام علیه السلام اجازه خواستند برای اینکه بیایند و سپاهیان دشمن را تار و مار کنند. پس این یاری امام علیه السلام به خاطر خود مردم و حفظ دینشان بود. زمانه طوری شده بود که فسق و فجور علنی شده بود و جایگاه رفیع امامت در بین مردم گمنام و نامانوس بود. امام علیه السلام با این فراخوان مردم می خواستند دین مردم را حفظ کنند و مردم را به جایگاه امامت راهنمایی کنند. چرا که دین بدون شناخت امامت و اطاعت از امام معصوم بی دینی است و همان جاهلیت است. خود رسول اکرم که درود خدا بر او و خاندان مطهرش باد فرموده اند:” من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتته جاهلیه” کسی که بمیرد و امام زمان خویش را نشناخته باشد، در واقع به مرگ جاهلیّت مرده است.۴
بله امام حسین علیه السلام می خواستند مردم را از گرفتار شدن در دوران جاهلیت نجات بدهند. اما افسوس که حب دنیا و مقام و ریاست نگذاشت که عموم مردم به این ندای اما لبیک بگویند. امروزه ندای هل من ناصر ینصرنی امام حسین علیه السلام در آن زمان از لسان مبارک حضرت صاحب الزمان علیه السلام بگوش جان می رسد. امروزه امام زمان علیه السلام منتظر مردمی هستند که جایگاه رفیع امامت را بشناسند و خود را برای زیستن در حکومت امام و حجت الهی آماده بکنند. امروزه امام عصر علیه السلام ندای دعوت سر داده اند و منتظر لبیک ما هستند. اما این دعوت چگونه است و وظیفه ما در این قبال چیست؟
امام عصر علیه السلام فرموده اند: «اکثروا الدعا بتعجیل الفرج فان ذلک فرجکم »۵ برای تجیل امر فرج بسیار دعا کنید که همانا آن برای شما فرج و گشایش خواهد بود. دعا کردن برای امر فرج یکی از مواردی است که امام زمان علیه السلام آن را از ما خواسته اند. خدمت کردن به امام زمان علیه السلام راه های مختلفی دارد. نباید این فکر شیطانی به ذهنمان خطور کند که خدمت کردن به امام زمان کار آنچنان سخت و طاقت فرسایی باشد که ما در مخیله مان هم نگنجد که نمی توانیم به امام زمانمان خدمت کنیم. ما کجا و اصحاب باوفای امام حسین کجا؟ ما کجا و علامه امینی ها کجا؟ ما کجا و علامه مجلسی ها کجا؟ این ها تفکرات شیطانی است. عرض شد که این خدمت کردن راه های متخلفی دارد و همه ما می توانیم به اندازه وسع خودمان به امام عصر علیه السلام خدمت کنیم. چرا که فرموده اند: لاَ یُکَلِّفُ اللّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَهَا لَهَا مَا کَسَبَتْ وَعَلَیْهَا مَا اکْتَسَبَتْ ۶
خدمت کردن زبانی و لسانی یکی از راه های آسان خدمتگزاری است. اما چگونه؟ ما می توانیم در قنوت هر نمازهای روزانه مان دعای فرج امام عصر علیه السلام بخوانیم و از ته دل از خداوند متعال بخواهیم در ظهور حجتش تعجیل بفرمایند. با خودمان عهد ببندیم که هر روز دعای تجدید عهد با صاحب الزمان علیه السلام بخوانیم. هر جمعه در مراسمات دعای ندبه شرکت کنیم. آنچه که امام زمان فرموده اند انجام بدهیم. مردم را به زبان نیکمان به سمت امام زمان علیه السلام دعوت کنیم. اینها راه های خدمتگزاری زبانی است.
یکی دیگر از راه های همراه شدن با امام زمان علیه السلام این است که شب ها هنگامی که به رختخواب می رویم با خودمان محاسبه کنیم که امروز چه کارهایی را انجام داده ایم که مورد رضایت حضرت بود؟
چه کارهایی را انجام داده ایم که ناراحتی امام زمان را موجب شد؟ به همین ترتیب و با همین محاسبه نفس می توانیم فردایمان را طوری دیگر آغاز کنیم و با انجام ندادن کارهایی که غضب حضرت را بدنبال دارد خود را بیشتر از قبل به حضرت نزدیک کنیم و شایستگی خدمت به درگاهش را پیدا کنیم.
در مراسمات مذهبی مان یاد حضرت را زنده کنیم. در ابتدای هر مراسم برای ظهور و فرج آقا امام عصر علیه السلام دعا کنیم و در ابتدا به صاحب اصلی آن مراسم مذهبی چه جشن باشد و چه عزاداری تبریک و یا تسلیت عرض کنیم.
یکی دیگر از راه های نزدیک شدن به امام عصر علیه السلام و خدمت کردن به ایشان هزینه کردن برای آن حضرت است. این هزینه کردن و پول خرج کردن به چند صورت می تواند باشد. یکی اینکه با خودمان عهد ببندیم هر روز صبح برای سلامتی امام زمانمان صدقه بدهیم. مبلغ آن اصلا مهم نیست بلکه استمرار آن مهم است. این استمرار باعث می شود که هر روز یاد حضرت را در دل خود زنده می کنیم. یکی دیگر از راه های هزینه کردن برای امام عصر علیه السلام این است که در مراسمات و جلسات مذهبی مان دخیل شویم و در وسع خودمان برای برگزاری مراسمات و احیای آنان کمک کرده باشیم. یکی دیگر از راه های هزینه کردن برای امام عصر علیه السلام این است که به سفرهای زیارتی برویم و نیت کنیم که به نیابت از امام زمان علیه السلام می رویم و ثواب آن را به خود حضرت هدیه کنیم.
راه های همراه شدن با حضرت صاحب الزمان علیه السلام و خدمت کردن به ایشان زیاد است. در ابتدای همه چیز باید خوب امامت را بشناسیم و با مطالعه کتاب هایی که درباره امام زمان علیه السلام نوشته شده است معرفت و دانش خود را نسبت به حضرت امام زمان علیه السلام بیشتر از قبل کنیم. ان شاء الله که با این قبیل کارها بتوانیم منتظر خوبی برای حضرت صاحب الزمان علیه السلام باشیم. از امام صادق علیه السلام روایت شده که: هرکس از شما در حال انتظار فرج امام زمان علیه السلام بمیرد، مانند کسی است که همراه قائم علیه السلام در خیمه او است. در ادامه این روایت آمده که امام صادق علیه السلام بعد از لحظه ای درنگ فرمودند: بلکه مانند کسی است که همراه آن حضرت، شمشیر به دست، با دشمن بجنگد. در ادامه میفرماید: «لا وَالله إلاّ کمَن إستَشَهدَ مع رسولِ اللهِ» نه چنین است، سوگند به خدا، مگر مانند کسی که در رکاب رسول خدا شهید می شود.7
آری انتظار فرج از برترین عبادت ها است و هرکسی موظّف است که برای تعجیل در فرج امام زمان دعا کند و در هر لحظه و هر کاری به فکر آن حضرت باشد و کاری انجام ندهد که قلب نازنین آن حضرت از او ناراضی و ناخشنود باشد.
۱) حدیث لوح، کمال الدین و تمام النعمه، باب ۲۸
۲) بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۴۴
۳) کتاب الغیبه، ص ۲۴۵.
۴) وسائل الشیعه، ج ۱۶، ص ۲۴۶
۵) بحارالأنوار ،ج۵۳ ، ص۱۸۰
۶) سوره بقره، آیه ۲۸۶
۷) بحارالانوار، ج۵۱،