معاون پژوهشی مرکز تخصصی ائمه اطهار(ع) گفت: عباسیان برای به دست گرفتن قدرت، شعار اهل بیت دوستی سر دادند و پیش بینی امام صادق(ع) از این موضوع در نخستین لحظات احساس قدرت عباسیان آشکار شد.
حجت الاسلام علیرضا بهرامی معاون پژوهشی مرکز تخصصی ائمه اطهار(ع) حوزه علمیه قم در گفت و گو با خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس درباره قدرت افزایی عباسیان در دوره امام صادق(ع) گفت: دوره امامت حضرت امام جعفر صادق(ع) با شکل گیری و قدرتمند شدن حکومت عباسی همزمان است. عباسیان با بهره برداری از احساسات مردم نسبت به خاندان پیامبر(ص) قیامی را پی ریزی کردند، که به سرنگونی امویان انجامید.
وی ابراز داشت: بهتر آن است که بگوییم ایشان از قیام فراگیر مردم بهرهبرداری کردند وبه عبارت روشن تر، عباسیان تبر بر تنه تو خالی درختی زدند که ریشه های آن را فساد فراگیر بنی امیه و آرمان خواهی جامعه به سوی مدینه فاضله پیامبر اکرم(ص) پوسانده بود.
*رمز پیروزی عباسیان و شکست علویان
پژوهشگر پژوهشکده کلام اهل بیت(ع) با اشاره به شعار اهل بیت دوستی عباسیان عنوان کرد: پیش بینی امام صادق(ع) از دستاویز بودن شعار عباسیان در اولین لحظات احساس قدرت ابوالعباس سفاح (اولین خلیفه عباسی) آشکار شد. ابوالعباس پس از سجده شکر به هنگام ورود سر مروان گفت: «از اینکه چه وقت مرگ به سراغم آید هراسی ندارم، چراکه هزار نفر از بنی امیه را به واسطه انتقام خون (حضرت امام) حسین (ع) کشتم. و باقیمانده هشام را به خاطر پسر عمویم زید سوزاندم همانگونه که باقیمانده او را سوزانده بودند … اما مروان را به خاطر برادرم ابراهیم کشتم و سایر بنی امیه را به خاطر (حضرت امام) حسین (ع) و کسانی که با او از عموزادگانمان از خاندان ابوطالب کشته شدند، کشتیم».
وی گفت: محمد سهیل طقوش معتقد است، خلافت منصور در سال 136 هجری قمری علی رغم آنکه آغاز دوران اوج اقتدار عباسیان را ترسیم می کند لکن او سه مشکل بزرگ را در پیش رو احساس میکند: کودتای عمویش عبدالله بن علی، افزایش نفوذ ابومسلم، و بالاخره علویان. در این میان، شرایط دو جریانی که آشکارا دم از محبت اهل بیت(ع) می زدند یکسان نبود.
معاون پژوهشی مرکز تخصصی ائمه اطهار(ع) تصریح کرد: بر پایه شواهد تاریخی نمی توان علویان و دیگری مدعیانی همچون ابوسلمه و ابومسلم را همطراز یکدیگر دانست. موضع امام صادق(ع) نیز در قبال این دو جریان، متفاوت و قابل تأمل است. ایشان علویان را با نصیحت از پرداختن به تحرکات نظامی باز میداشتند و صریحاً می فرمودند: «لاتفعلوا فإن الأمر لمیأت بعد».
وی یادآور شد: مؤلف کتاب جهاد شیعه درباره ذکاوت عباسیان در چینش مهره های مبارزه و انتقال قدرت می نویسد: «عباسیان با قیام خود برنامه دینی، سیاسی و اجتماعی تنظیم کردند، اما شیعیان بر پایه دوستی اهل بیت: قیام نمودند و همین عامل پیروزی قیام عباسیان و شکست قیام های علوی شد».
* رصد دائمی فعالیت های علویان از جمله امام صادق(ع) در دستور کار منصور قرار داشت
بهرامی گفت: گذشته از این علویان با قیام علنی و جنگ به مبارزه با دولت اموی پرداختند در حالی که روش سری عباسیان کمتر توجهات را به سوی ایشان جلب کرد و تنها با افشای نامه ابراهیم بن محمد بن علی به ابومسلم حرکت عباسی آشکار شد، اما مدعیانی مانند ابوسلمه علیرغم جلب نظر بسیاری در عراق، از طرف آن حضرت به طور کلی نفی می شوند و امام صادق(ع) در جواب نامه او می فرماید: «مرا چه کار با ابوسلمه او شیعه دیگری است (شیعه من نیست)». ایشان همچنین در جواب ابومسلم می فرماید: «تو از اصحاب من نیستی و زمان هم زمان من نیست» کنایه از اینکه زمان برای قیام مناسب نیست.
وی خاطرنشان کرد: برخی محققان بر این باورند که گرچه ابوسلمه به دعوت برای رضایت اهل بیت(ع) اعتقاد داشت، اما هیچگاه امام را به عنوان تنها هدایتگر جامعه نمیپنداشت به همین جهت اولویت حمایت خود از علویان را به ترتیب امام صادق(ع) عبدالله محض و عمر الاشرف قرار داده بود.
معاون پژوهشی مرکز تخصصی ائمه اطهار(ع) گفت: منصور دو مشکل اول را به حذف سران مخالفت یعنی ابومسلم در سال 137هجری قمری و عبدالله در سال 147هجری قمری حل کرد. اما علویان و به خصوص امام صادق(ع) که با درایت به هدایت جامعه شیعی میپرداختند مشکل بزرگتری برای منصور به شمار میرفتند.
وی اظهار داشت: منصور رصد دائمی فعالیت های علویان را در دستور کار داشت و حتی در مجلس خود آشکارا از محمد و ابراهیم فرزندان عبدالله و تحرکات ایشان سؤال می کرد. این رصد و مراقبت در مدینه نیز به اشکال مختلف دنبال میشد. مهاجر بن عثمان خولانی میگوید: «منصور مرا به همراه پول زیادی به مدینه فرستاد، و دستور داد تمام وقتم را برای اهل بیت قرار دهم و دوستان ایشان را به خاطر بسپارم».احضارهای چند باره امام به عراق نیز ابزار دیگری است که همواره به عنوان ابزاری برای فشار بر شیعیان به کار می رفت.
* عباسیان از هر وسیله ای برای تثبیت جایگاه و تقویت قدرت بهره می بردند
این پژوهشگر پژوهشکده کلام اهل بیت(ع) در خصوص بروز و ظهور جریان های انحرافی در عصر امام صادق(ع) عنوان کرد: عباسیان از هر وسیله ای برای تثبیت جایگاه و تقویت قدرت خویش در حکومت بهره برداری کرده و حتی از افکار و اندیشه های انحرافی نیز در راستای قدرت افزایی خویش استفاده می کردند.
وی افزود: از جمله این موارد حکایت ابوبکر هذلی است. او می گوید: «در مقابل درب منصور ایستاده بودم که او خارج شد. مردی در کنار من گفت: او رب العزه است، و هموست که ما را غذا می دهد و سیراب می کند. پس هنگامی که او بازگشت و مردم بر او وارد شدند، به من روی کرد پس به او گفتم: امروز کلام عجیبی شنیدم و قصه را بازگو کردم. پس ایستاد و گفت: ای هذلی! اینکه خداوند ایشان را در اطاعت ما داخل کند سپس ایشان را در آتش افکند نزد من محبوبتر از آن است که ایشان را به واسطه مخالفت با ما وارد بهشت کند».
بهرامی اظهار داشت: حسین عطوان می گوید: «عباسیان برخی از این غالیان را در دعوت خویش پذیرفتند و آنان نیز در غلو در حق ایشان زیاده روی کردند و در گرایش به ایشان اسراف ورزیدند». این زیاده روی به جایی می رسد که راوندیه برای طواف به قصر منصور آمدند. هنگامی که خبرورد آنها به قصر منتشر شد منصور افرادی را به دنبال رؤسای آنها فرستاد و 200 نفر از آنان را زندانی کرد و حدود 600 نفر از آنها را کشت.
وی با بیان اینکه یکی دیگر از راه های افزایش قدرت عباسیان، قبضه کردن جریان علمی جامعه آن روز بود، ابراز داشت: سیاست عباسیان در مصادره جریان طبیعی گسترش علوم و ارتباطات علمی فراگیر آن روز که به واسطه فتوحات اسلامی به وجود آمده بود، به نام خویش زیرکانه به نظر می رسد.
*«ویل دورانت» خاندان عباسی را حریص بر علم و مأمون را روشنفکر معرفی می کند
معاون پژوهشی مرکز تخصصی ائمه اطهار(ع) خاطرنشان کرد: تأسیس بیت الحکمه (مرکز ترجمه متون فلسفی، تاریخی، پزشکی و … ایران، روم و یونان) مرکز گفت وگوهای علمی را از مسجد به محلی منتسب به خلیفه منتقل کرد که مناظرات علمی در حضور منصور صورت میگرفت. بنابراین اثر بزرگ این حرکت تا حدی است که تمدن شناس بزرگ غربی، ویل دورانت، خاندان عباسی را حریص بر علم و برخی خلفای آن از جمله منصور، هارون و مأمون روشنفکر معرفی می کند.
وی با اشاره به اینکه نمونه آشکار پرده برداری از ژست علم دوستی بنی عباس در کلام امام رضا(ع) آمده است. گفت: حضرت به حسن بن محمد نوفلی می فرمایند: «می دانی چه وقت مأمون از کارش پشیمان می شود؟ وقتی احتجاج من با اهل زبور را با زبورشان بشنود! پس آن گاه که هر گروهی را مغلوب سازم و دلیلش را باطل کنم به طوری که گفته خویش را کنار گذارد و به گفته من برگردد، مأمون خواهد دانست استحقاق جایگاهی که در آن قرار را ندارد.لذا در آن هنگام پشیمان خواهد شد».
بهرامی اظهار داشت: با وجود تمام این اقدامات امام صادق(ع) و امام رضا(ع) بهترین بهره برداری را از شرایط عمومی جامعه در گرایش به علم داشتند و به ترویج معارف اصیل اسلام پرداختند.