این سؤال، بسیار مهم و در واقع سؤال همه شیعیان و محبین اهل بیت میباشد. به نظر میرسد اگر ما وظیفه خود را در زمان و دوران انتظار بدانیم و بدان وظایف عمل کنیم، در واقع خود را برای زمان ظهور آماده کردهایم.
آمادگی برای ظهور مستلزم انتظاری صحیح و شایسته است.
در این پاسخ به صورت کلی و مختصر برخی وظایف منتظران حضرت را بیان میکنیم:
۱. شناخت
یکی از ویژگیهای شخص منتظر، شناخت و معرفت به امام زمان است، البته منظور فقط یادگیری القاب، تاریخ ولادت، غیبت و… نیست. بلکه معرفتداشتن به ویژگیها و ابعاد وجودی حضرت، اندیشیدن در کلمات و اوامر حضرت، تأمل در حکمت نامها، نشانهها، علائم ظهور، شگفتی ولادت و حیات او، همچنین دانستن سبب و حکمت غیبت پررمز و راز حضرت. بهیقین وقتی انسان معرفت به این موارد پیدا کرد و اهداف و آرمانهای او را فهمید، خود را برای عملیکردن اهداف امام زمان آماده میسازد، خشنودی او را به خشنودی خودش ترجیح میدهد و سعی میکند سرباز خوبی برای آن حضرت باشد.
از رسول اکرم حکایت شده:
من مات و هو لایعرف امامَهُ ماتَ میتهً جاهلیهً
کسی که بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است.[۱]
راههای شناخت امام زمان
از جمله راههای شناخت امام زمان عبارتند از:
الف. معرفت علمی: تلاش برای آگاهی بیشتر از حضرت یا از طریق شنیدن از علما و یا مطالعه کتابهایی که در این زمینه نوشته شده است؛ کتابهایی مانند: مکیالالمکارم تألیف مرحوم آیتالله سید محمدتقی موسوی اصفهانی که طبق گفته ایشان این کتاب به فرمان خود امام زمان نوشته شده است. این کتاب یک دوره امامشناسی است که به فارسی نیز ترجمه شده است.[۲]
ب. معرفت قلبی و روحی: شناخت و معرفت به وسیله ارتباط روحی و معنوی با دعا و توسل است؛ همانطور که در زیارت جامعه عرض میکند: «خدایا از تو میخواهم که مرا از آشنایان به امامان و به حق و حقوق آنان قرار دهی!».[3]
۲. اطاعت
اگر چه امام زمان غایب است ولی اراده و فرمانش در میان همه خلایق جاری است. دستوراتش را باید شناخت و فرمانهایش را باید اطاعت کرد.
از امام صادق علیهالسلام حکایت شده که میفرماید:
«خوشا به حال شیعیان قائم آنان که در دوران غیبت او چشم انتظار اویند و در دوران ظهورش سرسپردگان اوامر او».[4]
سؤالی که در اینجا مطرح است، اینکه چگونه اوامر و دستورات امام زمان را در زمان غیبت ایشان بدانیم و به آنها عمل کنیم.
در جواب این سؤال باید گفت، اگرچه در خصوص امام زمان ارتباط ظاهری بین امام و مردم وجود ندارد، ولی در هیچیک از دو غیبت صغرا و کبرا، پیوند امام با مردم بهطور کلی قطع و گسسته نبوده است؛ زیرا در هر دو غیبت، امر سفارت و نیابت وجود داشته و از طریق نایبان، پیوند امام با مردم برقرار بوده و هست؛ در زمان غیبت صغرا نیابت نایبان خاص و در زمان غیبت کبرا نیابت نایبان عام.
در زمان غیبت کبرا با توجه به شرایط و ضوابطی که در روایات مطرح است، اطاعت فقهای جامعالشرایط، لازم و در ردیف اطاعت از امام زمان میباشد و مخالفت با او که نایب عام امام است، مخالفت با امام و مخالفت با امام، مخالفت با خداوند میباشد.
امام عصر در نامهای به نایب خاص خود میفرماید:
«و امّا الحوادث الواقعه فارجعوا فیها إلی روات حدیثنا فانهم حجتی علیکم و انا حجه الله؛ اما آنچه سؤال کردهای خدا تو را هدایت کند و ثابت قدم نماید… اما حوادثی که پیش میآید به راویان حدیث ما مراجعه کنید؛ زیرا آنها حجت و نمایندگان من بر شما و من حجت خدا بر شما هستم…».[5]
۳. انتظار
انسان منتظر، انسانی کوشا، جهادگر و مبارز است که در مسیر اقامه توحید و استقرار ولایت از نثار هر چه دارد دریغ نمیورزد.
چنانچه از امام علی علیهالسلام نقل شده:
«کسی که چشم انتظار حاکمیت ما باشد، مانند مجاهدی است که در راه خدا به خون خویش غلتیده باشد».[6]
۴. خدمتگذاری به امام عصر
از امامصادق علیهالسلام نقل شده که میفرمایند: «اگر دوران او را درک میکردم همه روزهای زندگیم را در خدمت به او میگذراندم».[7]
وقتی پیامبران و امامان در خدمت به امام زمان پیشتاز هستند؛ وقتی امام صادق علیهالسلام آرزوی خدمت به ایشان را دارد و حضرت عیسی علیهالسلام از آسمان فرود میآید تا او را یاری کند، شیعیان نیز باید به تبعیت آنها خود را برای انجام این مهم آماده کنند.
بیتردید خادمین دوران ظهور، همان خادمین دوران غیبتاند. آنها که پس از ظهور شایستگی خدمت مییابند، همانهایی هستند که در دوران غیبت، بر خدمت به امام و امت امام همت گماشتهاند و اهداف امام را سرلوحه زندگی خود قرار دادهاند.
در آخر به صورت فهرستوار به برخی وظایف منتظران اشاره میشود:
اول، تحصیل شناخت صفت و آداب و ویژگیهای امام عصر؛
دوم، رعایت ادب نسبت به یاد او؛
سوم، ایجاد محبت او بهطور خاص در خود؛
چهارم، محبوبنمودن او در میان مردم؛
پنجم، انتظار فرج و ظهور آن حضرت؛
ششم، اظهار اشتیاق به دیدار آن بزرگوار؛
هفتم، ذکر مناقب و فضایل آن حضرت؛
هشتم، اندوهگینبودن از فراق آن حضرت؛
نهم، حضور در مجالس فضایل و مناقب آن حضرت؛
دهم، تشکیل مجالس ذکر مناقب و فضایل آن حضرت؛
یازدهم و دوازدهم، سرودن و خواندن شعر در فضایل و مناقب آن حضرت؛
سیزدهم: ایستادن، هنگام یاد شدن نام یا القاب آن حضرت؛
چهاردهم، پانزدهم و شانزدهم: گریستن و گریانیدن و خود را به گریهکنندگان شبیهنمودن در فراق آن حضرت؛
هفدهم، درخواست معرفت امام عصر از خداوند؛
هجدهم، تداوم درخواست معرفت آن حضرت؛
نوزدهم، مداومت به خواندن دعای غریق (یاالله و یارحمن و یارحیم یا مقلبالقلوب ثبت قلوبی علی دینک)؛
بیستم، دعا در زمان غیبت آن حضرت؛
بیستویکم، شناختن علامتهای ظهور آن حضرت؛
بیستودوم، تسلیمبودن و عجلهنکردن؛
بیستوسوم، صدقهدادن به نیابت از آن حضرت؛
بیستوچهارم، صدقهدادن به قصد سلامتی آن حضرت؛
بیستوپنجم و بیستوششم، حجرفتن به نیابت از آن حضرت و فرستادن نایب که از طرف آن جناب حج کند؛
بیستوهفتم و بیستوهشتم، طواف بیتاللهالحرام به نیابت از امام و نایب ساختن دیگری تا از طرف آن حضرت طواف نماید؛
بیستونهم، زیارت مشاهد رسول خدا و امامان به نیابت از مولایمان صاحبالزمان؛
سیام، استحباب اعزام نایب برای زیارت از سوی آن حضرت؛
سیویکم، سعی در خدمتکردن به آن حضرت؛
سیودوم، اهتمام ورزیدن به یاری آن امام؛
سیوسوم، تصمیم قلبی بر یاریکردن آن جناب در زمان حضور او؛
سیوچهارم، تجدید بیعت با آن حضرت ژس از نمازها همهروزه و هرجمعه؛
سیوپنجم، صله آن حضرت به وسیله مال؛
سیوششم، صله شیعیان و دوستان صالح امامان به وسیله مال؛
سیوهفتم، خوشحال کردن مؤمنین؛
سیوهشتم، خیرخواهی برای آن حضرت؛
سیونهم، زیارت کردن آن حضرت؛
چهلم، دیدار مؤمنین صالح و سلامکردن بر آنان؛
چهلویکم، درود فرستادن بر آن حضرت؛
چهلودوم، هدیهکردن ثواب نماز به آن جناب؛
چهلوسوم، نماز هدیه به آن حضرت به گونه مخصوص در وقت معین (نماز امام زمان)؛
چهلوچهارم، اهدای قرائت قرآن به آن حضرت؛
چهلوپنجم، توسل و طلب شفاعت از خداوند به وسیله آن حضرت؛
چهلوششم، دادخواهی و توجهنمودن و عرض حاجت بر آن حضرت؛
چهلوهفتم، دعوتکردن مردم به آن حضرت؛
چهلوهشتم، رعایت حقوق آن حضرت و مواظبت بر ادای آنها و رعایت وظایف نسبت به آن بزرگوار؛
چهلونهم، خشوع دل هنگام یاد آن حضرت؛
پنجاهم، عالم باید عملش را آشکار سازد؛
پنجاهویکم، تقیهکردن از اشرار و مخفیداشتن راز از اغیار؛
پنجاهودوم، صبرکردن بر اذیت و تکذیب و سایر محنتها؛
پنجاهوسوم، درخواست صبر از خدای تعالی؛
پنجاهوچهارم، سفارش یکدیگر به صبر در زمان غیبت حضرت؛
پنجاهوپنجم، پرهیز از مجالسی که نام آن حضرت در آنها مورد تمسخر باشد؛
پنجاهوششم، ارتباط با ستمگران و اهل باطل؛
پنجاهوهفتم، ناشناسماندن و پرهیز از شهرت یافتن؛
پنجاهوهشتم، تهذیب نفس؛
پنجاهونهم، اتفاق و اجتماع بر نصرت آن حضرت؛
شصتم، متفقشدن بر توبه واقعی و بازگرداندن حقوق به صاحبان آنها؛
شصتویکم و شصتودوم، پیوسته به یاد آن حضرت بودن و به آدابش عملکردن؛
شصتوسوم، دعا به درگاه الهی برای جلوگیری از یاد بردن آن حضرت؛
شصتوچهارم، خاشع بودن نسبت به آن جناب؛
شصتوپنجم، مقدمداشتن خواسته آن حضرت، بر خواسته خود؛
شصتوششم، احترامکردن نزدیکان و منسوبین به آن حضرت؛
شصتوهفتم، بزرگداشت اماکنی که به قدوم آن حضرت، زینت یافتهاند؛
شصتوهشتم و نهم، وقت ظهور را تعییننکردن و تکذیب وقتگذاران؛
هفتادم، تکذیبکردن مدعیان نیابت خاصه از آن حضرت در زمان غیبت کبری؛
هفتادویکم، درخواست دیدار آن حضرت با عافیت و ایمان؛
هفتادودوم، اقتدا به اخلاق و اعمال آن حضرت؛
هفتادوسوم، حفظ زبان از غیر یاد خداوند و مانند آن؛
هفتادوچهارم، نماز آن حضرت؛
هفتادوپنجم، گریستن در مصیبت مولایمان شهید مظلوم حضرت ابیعبدالله الحسین؛
هفتادوششم، زیارت قبر مولایمان امامحسین؛
هفتادوهفتم، بسیار لعنتکردن بر بنیامیه در آشکار و پنهان؛
هفتادوهشتم، اهتمام در ادای حقوق برادران دینی؛
هفتادونهم، مهیاکردن سلاح در انتظار ظهور آن جناب.
پینوشتها
1. محاسن، برقی، ج۱، ص۲۵۱؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۲۳، ص۷۶ ؛ الصوارمالمهرقه، شهید نورالله التستری، ص۲۶۳.
2. مترجم، سید مهدی حائری قزوینی، ناشر مهر قائم اصفهان.
3. «اسألک ان تجعلنی فی جمله العارفین بهم و بحقهم».
4. بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۵۲، ص۱۵۰.
5. کمالالدین، شیخ صدوق، ص۴۸۴.
6. کمالالدین، شیخ صدوق، ص۶۴۵.
7. بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۵۱، ص۱۴۸.